پیشگفتار
شامل مباحث زیر است:
۱- اهمیت ایمان به روز قیامت و اثر آن در رفتار انسان.
۲- اسمهای روز قیامت
۳- حجیت خبر آحاد در عقائد
۴- خبردادن پیامبر از آینده
۵- علم به قیامت
۶- نزدیکشدن وقوع قیامت
بیشک حمد و سپاس ویژۀ خداوند است. او را سپاس میکنیم، از او طلب کمک و مغفرت مینمائیم و از پلیدی نفس و اعمالمان به او پناه میبریم. خداوند هر کس را هدایت دهد. هیچ گمراهکنندهای در او اثر نمیکند. و هر کس را گمراه کند کسی هادی او نخواهد شد.
گواهی میدهم هیچ برآورندۀ نیازی جز الله بیشریک وجود ندارد وگواهی میدهم محمد جبنده و فرستادۀ او است.
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِۦ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسۡلِمُونَ ١٠٢﴾[آلعمران: ۱۰۲].
«ای کسانی که ایمان آوردهاید پرهیزگاری حقیقی و شایسته خداوند را داشته باشید و نمیرید جز اینکه مسلمان باشید (تا هنگام مرگ از اسلام جدا نشوید)».
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ ٱتَّقُواْ رَبَّكُمُ ٱلَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفۡسٖ وَٰحِدَةٖ وَخَلَقَ مِنۡهَا زَوۡجَهَا وَبَثَّ مِنۡهُمَا رِجَالٗا كَثِيرٗا وَنِسَآءٗۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ ٱلَّذِي تَسَآءَلُونَ بِهِۦ وَٱلۡأَرۡحَامَۚ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَلَيۡكُمۡ رَقِيبٗا ١﴾[النساء: ۱].
«ای مردم از (خشم) پروردگارتان بپرهیزید که شما را از یک نفس بیافرید و از همان نوع زوجش را نیز پدید آورد و از آن دو نفر مردان و زنان منتشر کرد. (از خشم) خدایی بپرهیزید که همدیگر را بدو سوگند میدهید و بپرهیزید از اینکه پیوند خویشاوندی را گسیخته دارید. بیگمان خداوند مراقب شما است».
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَقُولُواْ قَوۡلٗا سَدِيدٗا ٧٠ يُصۡلِحۡ لَكُمۡ أَعۡمَٰلَكُمۡ وَيَغۡفِرۡ لَكُمۡ ذُنُوبَكُمۡۗ وَمَن يُطِعِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ فَقَدۡ فَازَ فَوۡزًا عَظِيمًا ٧١﴾ [۱][الأحزاب: ٧۰-٧۱].
«ای کسانی که ایمان آوردهاید از (عذاب) خدا پرهیز کنید و سخن حق و درست بگوئید. (در نتیجه) خدا) اعمالتان را اصلاح میکند و گناهانتان را میبخشاید. و هر کس از خدا و پیامبرش اطاعت کند قطعاً به پیروزی و کامیابی بزرگی دست مییابد».
اما بعد:
همانا خداوند (تبارک و تعالی) محمد جرا به عنوان مژدهدهنده و ترسانندۀ حقیقی قبل از روز قیامت فرستاد پس او هیچ خیری را رها نکرد مگر اینکه امتش را به آن راهنمایی نمود و هیچ شری را نیافت مگر امتش را از آن برحذر داشت.
پس چون این امت آخرین و حضرت محمد جخاتم پیامبران است خداوند آنان را به ظهور علامتهای قیامت اختصاص داده است. و به صورت کامل بر زبان پیامبرش جاری ساخته و بیان نموده است علامتهای قیامت یقیناً در میان آنان ظاهر خواهند شد. و بعد از محمد جپیامبر دیگری نخواهد آمد تا این علامتها را برای مردم بیان کند.
امور بزرگی که در آخرالزمان اتفاق میافتند خرابی دنیا و شروع زندگی تو را نوید میدهند که در آن هر کس به حسب اعمال خود مجازات میشود.
﴿فَمَن يَعۡمَلۡ مِثۡقَالَ ذَرَّةٍ خَيۡرٗا يَرَهُۥ ٧ وَمَن يَعۡمَلۡ مِثۡقَالَ ذَرَّةٖ شَرّٗا يَرَهُۥ ٨﴾
[الزلزلة:٧-۸].
«هر کس مثقال ذرهای کار خیر انجام داده باشد (پاداش) آن را میبیند و هر کس مثقال ذرهای کار برد انجام داده باشد (جزای) آن را میبیند».
چون یکی از اصول عقائد مؤمنین ایمان به روز رستاخیز و حساب و کتاب آن است و چون دید انسان از این دنیا و متاع آن فراتر نمیرود و روز قیامت را فراموش میکند و برای آن عمل مینماید، خداوند قبل از فرارسیدن آن نشانههایی دال بر تحققش قرار داده است که حتماً اتفاق خواهند افتاد تا کوچکترین شکی نسبت به آن مردم را مردد نکند و از آن غافل نگرداند.
واضح است اگر پیامبر صادق چیزی را از نشانههای قیامت معرفی کند و مردم وقوع آن را ببینند مطمئن میشوند که بیشک قیامت خواهد آمد و برای آن عمل میکنند و قبل از فرارسیدن اجل توشهای از اعمال نیک برای خود فراهم میسازند.
﴿أَن تَقُولَ نَفۡسٞ يَٰحَسۡرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنۢبِ ٱللَّهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ ٱلسَّٰخِرِينَ ٥٦ أَوۡ تَقُولَ لَوۡ أَنَّ ٱللَّهَ هَدَىٰنِي لَكُنتُ مِنَ ٱلۡمُتَّقِينَ ٥٧ أَوۡ تَقُولَ حِينَ تَرَى ٱلۡعَذَابَ لَوۡ أَنَّ لِي كَرَّةٗ فَأَكُونَ مِنَ ٱلۡمُحۡسِنِينَ ٥٨﴾[الزمر: ۵۶-۵۸].
«(از تعالیم خدا پیروی کنید) تا در روز قیامت کسی نگوید حسرتا چه کوتاهیها که درحق خدا کردهام دریغا من از زمرۀ مسخرهکنندگان بودهام. یا اینکه نگوید: اگر خداوند راهنمائیم میکرد از زمرۀ پرهیزکاران میشدم. یا اینکه هنگامی عذاب را مشاهده میکند نگوید ای کاش بازگشتی به دنیا برایم میسر میشد تا از زمرۀ نیکوکاران گردم».
پیامبر خدا در خطبهاش میگفت: من و روز قیامت مانند این دو هستیم (با دو انگشت دستش اشاره میکرد).
او وقتی که به یاد قیامت میافتاد گونههایش قرمز، صدایش بلند و غضبش بیشتر میگردید مانند منادی لشکر جنگی که بگوید: هوا روشن شد، شب فرا رسید [۲].
اصحاب پیامبر جمیترسیدند ازاینکه روز قیامت بر آنها پدیدار گردد و این ترس زمانی که پیامبر خدا جدجال را برایشان توصیف میکرد بیشتر آشکار میشد. همچنین در حدیث نواس بن سمعان آمده است: «یک روز صبح پیامبر خدا نام دجال را برد. گاهی صدایش را آرام وگاهی بلند میکرد حتى ما گمان بردیم در میان درختان خرما قرار دارد. وقتی ما نزد او رفتیم ما را ترسان دید و گفت: چرا شما چنین حالی دارید؟ گفتیم ای پیامبر خدا جشما بحث دجال را کردی و صدایت گاهی آرام وگاهی بلند میشد حتى ما گمان بردیم که در میان درختان خرما است. پیامبر فرمودند: چیز دیگری غیر از دجال مرا نسبت به شما ترسانده است اگر دجال بیاید و من در میان شما باشم من در مقابل او میایستم و از شما دفاع میکنم اما اگر او بیاید و من در میان شما نباشم هر کس باید مدافع نفس خودش باشد و بعد از من خداوند حافظ هر مسلمانی است» [۳].
بیشک بیشتر نشانههای روز رستاخیز آشکار شده و تمام اخبار پیامبر خدا جدر این باره محقق سره است و هر روز ایمان و تصدیق مؤمنان نسبت به آن افزایش مییابد زیرا ظهور دلائل نبوت و نشانههای صدق او مسلمانان را ملزم به تمسک به دین پاک او میگرداند.
چگونه ایمانشان بیشتر نشود درحالی که آنان شاهد تحقق دقیق غیبیاتی هستند که پیامبر خدا خبر داده است. یقیناً هر یک از این نشانههای تحققیافته معجزۀ آشکاری برای پیامبر این امت به حساب میآید پس وای، بر آنانیکه منکر، بازدارنده و تردیدکننده در رسالت او هستند.
اهمیت این بحث آنجا آشکار میشود که برخی از نویسندگان معاصر در تحقق غیبیاتی که پیامبر خدا جخبر داده (و ایمان به آنها واجب است) ابراز تردید میکنند. از جمله آنها نشانههای قیامت هستند برخی تعدادی از آنها را انکار کرده و برخی دیگر از این نویسندگان آنها را تأویل ناروا کردهاند.
بدین خاطر دوست داشتم بحثی شامل و کامل دربارۀ نشانههای کوچک و بزرگ روز قیامت با استناد به ادله ثابت از قرآن و سنت گردآوری نمایم و قطعاً بحث در این موضوع آسان نیست و نیاز به تحقیق و پژوهش دربارۀ صحت احادیث و جمع بین راویان مختلف دارد.
برخی از علما تألیفاتی دربارۀ نشانههای روز قیامت نوشتهاند اما خود را ملزم و محدود به نقل احادیث ثابت و صحیح ندانستهاند و همواره روایات زیادی را بدون اشاره به درجه صحت و ضعف آنها نقل کردهاند این باعث میشود کار مطالعهکننده مشکل گردد و نتواند روایات صحیح را از غیر آن تمییز دهد و همچنین احادیث نیازمند شرح را توضیح ندادهاند اما آنان (رحمهم الله) احادیث فراوانی را در این باره برای ما جمعآوری کرده و تلاش زیادی در این راستا انجام دادهاند.
تعدادی از این کتب عبارتند از:
۱- «الفتن» متعلق به حافظ نعیم بن حمّاد الخزاعی، متوفی سال (۲۲۸ ه) /.
۲- «النهاية» یا «الفتن و الملاحم» متعلق به حافظ ابن کثیر، متوفای سال (٧٧۴ ه) /.
۳- «الاشاعة لأشراط الساعة» متعلق به شریف محمد بن رسول الحسینی البرزنجی متوفای سال (۱۱۰۳ ه) /.
۴- «الإذاعة لما کان وما يکون بين يدي الساعة» متعلق به شیخ محمد صدیق حسن القونجی، متوفای سال (۱۳۰٧ ه) /.
۵- «إتحاف الجماعة بما جاء في الفتن والملاحم وأشراط الساعة» مؤلف: شیخ حمود بن عبدالله التویجری النجدی، نامبرده هنوز در قید حیات است (خداوند او را محفوظ دارد).
و تألیفات دیگر غیر از اینها که دربارۀ علامتهای روز قیامت نوشته شدهاند.
از این تألیفات نیز کمال استفاده را بردهام و در این راستا خود را ملزم دانستم هیچ نشانهای را ذکر نکنم مگر پیامبر خدا به طور صریح یا اشاره در احادیث صحیح یا حسن آن را از علائم رو قیامت محسوب کرده باشند و دراین زمینه از اقوال محدثین دربارۀ صحت و ضعف احادیث بهره گرفتهام. اختصاراً دربارۀ هر نشانه تمام احادیث صحیح را نقل نکردهام بلکه به احادیثی که در اثبات موضوع کافی هستند بسنده نمودم.
در بیان هر نشانه آنچه لازم باشد یادآوری کردهام از جمله توضیح معانی الفاظ غریب و بیان اسم مکانهایی که در حدیث ذکر شدهاند، و به دنبال هر علامت با استفاده از کلام علما و احادیث مرتبط با موضوع شرحی مختصر آورده و در ردّ کسانی که تعدادی از نشانههای قیامت را انکار و یا برخلاف مضمون احادیث تأویل کردهاند مطالبی ذکر نمودهام.
و توضیح دادهام که نشانههای قیامت از غیبیات بوده و ایمان بدانها آن طور که ذکر شدهاند واجب است وانکار آنها یا قرارداد نشان به عنوان رموز خیر و شر و ایجاد خرافات درست نیست.
چون بسیاری از نشانههای روز رستاخیز از طریق احادیث آحاد وارد شدهاند ابتدا فصلی مجزا دربارۀ حجیت اخبار آحاد در ردّ کسانی که آنها را مفید علم ندانسته و گمان میکنند عقیده براساس آنها استوار نمیگردد، نوشتهام.
و همچنین این بحث دعوت است به ایمان به خداوند و روز آخرت و تصدیق اخباری است که پیامبر صادق و مورد تأیید (که کلامش عاری از هوای نفس است) بیان نموده است او هر چه بگوید وحی الهی است. درود و سلام و رحمت بیپایان خداوند بر او و یارانش باد.
و همچنین این بحث دعوت به آمادگی برای بعد از مرگ است. زیرا قیامت نزدیک شده و بسیاری از علامتهای آن هویدا گشتهاند، وقتی علامتهای بزرگ آن ظاهر شوند مانند دانههایی که بند آنها قطع شود پشت سر هم نشانههای آن خواهند آمد. و هنگامی که خورشید از مغرب طلوع کرد. در توبه بسته خواهد شد و اعمال انسان مهر و موم میشوند. در این هنگام نه ایمان سودی دارد و نه توبه جز کسی که قبلاً ایمان آورده یا توبه کرده باشد.
﴿يَوۡمَ يَأۡتِي بَعۡضُ ءَايَٰتِ رَبِّكَ لَا يَنفَعُ نَفۡسًا إِيمَٰنُهَا لَمۡ تَكُنۡ ءَامَنَتۡ مِن قَبۡلُ أَوۡ كَسَبَتۡ فِيٓ إِيمَٰنِهَا خَيۡرٗاۗ﴾[الأنعام: ۱۵۸].
«روزی که پارهای از نشانههای پروردگارت فرا میرسد ایمانآوردن افرادی که قبلاً ایمان نیاوردهاند یا با وجود داشتن ایمان خیری پسانداز نکردهاند سودی نخواهد داشت».
در چنین روزی
﴿يَوۡمَ يَتَذَكَّرُ ٱلۡإِنسَٰنُ مَا سَعَىٰ ٣٥ وَبُرِّزَتِ ٱلۡجَحِيمُ لِمَن يَرَىٰ ٣٦ فَأَمَّا مَن طَغَىٰ ٣٧ وَءَاثَرَ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا ٣٨ فَإِنَّ ٱلۡجَحِيمَ هِيَ ٱلۡمَأۡوَىٰ ٣٩ وَأَمَّا مَنۡ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِۦ وَنَهَى ٱلنَّفۡسَ عَنِ ٱلۡهَوَىٰ ٤٠ فَإِنَّ ٱلۡجَنَّةَ هِيَ ٱلۡمَأۡوَىٰ ٤١﴾[النازعات: ۳۵-۴۱].
«انسان به یاد میآور همه تلاشهایی را که انجام داده است و دوزخ برای هر بینندهای آشکار و نمایان میگردد. اما آن کس که طغیان و سرکشی کرده باشد و زندگی دنیا را (بر آخرت) ترجیح داده باشد. قطعاً دوزخ جایگاه او است. و آن کس از مقام پروردگار خود ترسیده باشد و نفس را از هوی و هوس بازداشته باشد قطعاً بهشت جایگاه اوست».
از خداوند مالک عرش عظیم خواستاریم ما را جزو مصوونشدگان آن روز هولناک بشمارد از آنانیکه در ان روز گرم و بیسایه در زیر سایه خود قرار میدهد.
[۱] این خطبه حاجت است که پیامبر خدا آن را به اصحابش یاد میداد.
مراجعه شود به «خطبة الحاجة» شیخ محمدناصرالدین آلبانی چاپ المکتب الإسلامی و همچنین به «سنن ابن ماجه» کتاب النکاح، باب خطبة النکاح از روایت عبدالله بن مسودس(۱/۶۰٩-۶۱۰)، تحقیق محمد فؤاد عبدالباقی، ط داراحیاء التراث العربی سال (۱۳٩۵ ه).
روایت شده از امام احمد (۵/۲٧۲) (ح ۳٧۲۱) تحقیق احمد شاکر او میگوید: اسناد حدیث از طریق ابیعبیده به خاطر انقطاعش (جای یکی از راویان در سند حدیث خالی است) ضعیف است ولی از طریق ابیالاحوص عوف بن مالک بن نضله به خاطر اتصال سندش، صحیح است».
«المسند» چاپ دارالمعارف مصر (۱۳۶٧ ه).
آلبانی میگوید: روایت حدیث از طریق دوم «صحیح و مطابق شرط مسلم» است «خطبة الحاجة» (ص ۱۴).
قسمتی از این خطبه در «صحیح مسلم» کتاب الجمعه باب خطبۀ پیامبر خدا جدر جمعه ذکر شده است (۶/۱۵٧ – با شرح اما نووی)، چاپ دارالفکر، ط، سومی، (۱۳۸٩ ه). [۲] صحیح مسلم، کتاب الجمعه، باب خطبه پیامبر خدا ج(۶/۱۵۳ – با شرح امام نووی) و «سنن نسائی» - که لفظ حدیث از آن نقل شده است – کتاب نماز عیدین باب کیف الخطبة (۳/۱۸۸ – ۱۸٩ با شرح سیوطی و حاشیه السندی) تصحیح حسن السجودی، چاپ دارا جاء التراث العربی، الشرکة العامه، بیروت و سنن ابنماجه، باب اجتناب البدع و الجدل، (۱/۱٧) تحقیق محمد فؤاد عبدالباقی. [۳] «صحیح مسلم»، کتاب افتن و أشراط الساعة، باب ذکر الدجال (۱۸/۶۳ – ۶۵ – با شرح نووی).