مبحث ششم: نزدیکشدن وقوع قیامت
بسیاری از آیات قرآن و احادیث صحیح دال بر نزدیک شدن قیامت هستند. ظهور بیشتر نشانههای قیامت نشان میدهد ما در اواخر عمر دنیا قرار داریم خداوند میفرماید:
﴿ٱقۡتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمۡ وَهُمۡ فِي غَفۡلَةٖ مُّعۡرِضُونَ ١﴾[الأنبیاء: ۱].
«(زمان) محاسبه مردم نزدیک شده است در حالی که آنان غافل و رویگردانند».
﴿وَمَا يُدۡرِيكَ لَعَلَّ ٱلسَّاعَةَ تَكُونُ قَرِيبًا ٦٣﴾[الأحزاب: ۶۳].
«تو چه میدانی شاید قیامت نزدیک است».
﴿إِنَّهُمۡ يَرَوۡنَهُۥ بَعِيدٗا ٦ وَنَرَىٰهُ قَرِيبٗا ٧﴾[المعارج: ۶-٧].
«آنان قیامت را دور ولی ما آن را نزدیک میبینیم».
﴿ٱقۡتَرَبَتِ ٱلسَّاعَةُ وَٱنشَقَّ ٱلۡقَمَرُ ١﴾[القمر: ۱].
«قیامت نزدیک و ماه دو نصف میگردد».
و آیات دیگری دال بر نزدیکی انتهای عمر دنیا و انتقال به دنیایی دیگر وجود دارد. هر کس در آن به عمل خود میرسدومتناسب با خیر و شربودن اعمالش جزای خود را دریافت میکند.
پیامبر خدا جمیفرماید: «بعثت أنا والساعة كهاتين» ويشير باصبعيه فيمدهما [۶۳].
«من و روز قیامت این طور مبعوث شدهایم» (در حالی که) دو انگشتش را با هم به حالت اشاره بلند کرده بود.
پیامبر خدا جفرمود: «بعثت في نسم الساعة» [۶۴].
«من در جهت (نزدیک به) قیامت مبعوث شدم».
پیامبر خدا جفرمودند: «إنما أجلكم – في أجل من خلا من الأمم – ما بين صلاة العصر ومغرب الشمس» [۶۵].
«اجل شما – در مقایسه با اجل امتهای پیشین – در میان نماز عصر و غروب آفتاب است» یعنی شما در قسمت پایانی عمر جهان قرار گرفتهاید.
ابن عمربمیگوید: بعد از عصر ما نزد پیامبر خدا جنشسته بودیم و خورشید روی کوه قعیقعان [۶۶]بود ایشان فرمودند: «ما أعماركم في أعمار من مضى إلا كما بقي من النهار وفيما مضى منه» [۶٧].
«عمر شما در قیاس با عمر گذشتگان مانند قسمت باقیمانده از روز در برابر قسمت گذشته آن است».
این کلام دال بر این است که عمر باقیمانده از دنیا به نسبت عمر گذشته آن بسیار کم است ولی جز خداوند کسی مقدار آن را نمیداند وحدیث صحیحی درمورد تحدید آن از جانب پیامبر نداریم تا نسبت عمر باقیمانده را با آن بسنجیم اما یقیناً نسبت به عمر گذشته بسیار اندک است [۶۸].
هیچ قولی بلیغتر از این فرمودۀ حضرت جدر مورد نزدیکی روز قیامت وجود ندارد که میفرماید:
«بعثت أنا والساعة جميعاً إن كادت لتسبقني» [۶٩].
«من و قیامت با هم برانگیخته شدیم بطوری که نزدیک بود ازمن سبقت بگیرد». این حدیث اشاره به شدت نزدیکی قیامت با بعثت ایشان جاست بطوریکه حتى میترسداز شدت نزدیکی از ایشان سبقت گیرد.
[۴] مراجعه شود «الیوم الآخر فی ظلال القرآن» (ص ۳ -۴) احمد فائز چاپ خالد حسن الطرابیشی، چاپ اول (۱۳٩۵ ه). [۵] عمیر بن الحمام بن الجموح بن زید الانصاریس: در غزوه بدر به شهادت رسید او هنگامی که پیامبر خدا فرمود: «قوما الی جنة عرضها السموات والارض»«بپاخیزید به طرف بهشتی که وسعت آن به اندازه آسمان و زمین است». گفت: بهبه و خرماهای دستش را پرت کرد. پیامبر فرمود: «چرا گفتی بهبه» او در جواب گفت: تنها به خاطر اینکه از اهل آن شوم. پیامبر فرمود: تو بهشتی هستی، او گفت اگر من زنده بمانم تا این خرماها را بخورم درنگ میشود سپس آنها را پرت کرد و به قتال پرداخت تا شهید شد. مراجعه شود به «صحیح مسلم» کتاب الإمارة، باب ثبوت الجنة للشهید (۱۳/۴۵ – ۴۶ با شرح نووی) و «تجرید اسماء الصحابة) (۱/۴۲۲) امام ذهبی. ط. دارالمعرفة – بیروت و «فقه السیره» (ص ۲۴۳-۲۴۴) شیخ محمد غزالی، تحقیق ناصرالدین البانی، چاپخانه حسان، ناشر دارالکتب الحدیثه، چاپ هفتم (۱٩٧۶ م). [۶] فقه السیرة (ص ۲۴۴) غزالی. [٧] «الیوم الآخر فی ظلال القرآن» (ص ۲۰). [۸] «صحیح مسلم» کتاب الزهد، باب فی احادیث متفرقه، (۱۸/۱۲۵ – با شرح امام نووی). [٩] ابونعیم آن را چنین روایت کرده است: «لوماتت شاة علی شط الغرات ضائعة، لظننتُ أن الله سائلی عنها یوم القیامة». «حلیة الأولیاء وطبقات الاصفیاء» (۱/۵۳) چاپ دارالکتاب العربی. [۱۰] ابن کثیر برای قیامت بیشتر از هشتاد اسم نام برده است. مراجعه شود به «النهاية / الفتن و الملاحم» (۱/۲۵۵ – ۲۵۶) تحقیق، د. طه زینی. [۱۱] احادیث به اعتبار روایت آن به آحاد و متواتر تقسیم میشود: الف) متواتر: حدیثی است که جمعی از جمع دیگر که هماهنگی آنان بر دروغ محال باشد از اول تا آخر سند آن را روایت کرده باشند. ب) حدیث آحاد: هر حدیث غیر متواتر را آحاد گویند. مراجعه شود به «تقریب نووی» (۲/۱٧۶ – با تدریب الراوی) و «قواعد التحدیث) (ص ۱۴۶) قاسمی و «تیسیر مصطلح الحدیث» (ص ۱۸-۲۱) دکتر محمود الطحان. [۱۲] مانند معتزلیها و علماء متأخر پیرو آنان از جمله: شیخ محمد عبده، محمد شلتوت، احمد شلبی، عبدالکریم عثمان و غیره. مراجعه شود به: «الفرق بین الفرق» (ص ۱۸۰) تحقیق محی الدین عبدالحمید و «فتح الباری» (۱۳/۲۳۳) و کتاب «قاضی القضات عبدالجبار همدانی» (ص ۸۸ – ٩۰) دکتر عبدالکریم عثمان و «رسالة التوحید» (ص ۲۰۲) شیخ محمد عبده، تصحیح محمد رشید رضا. «موقف المعتزلة من السنۀ النبوية» (ص ٩۲ – ٩۳) ابی لبابه حسین و کتاب «المسيحية: مقارنة الادیان» (ص ۴۴) دکتر احمد شلبی «الفتاوی» شیخ محمود شلتوت – در (ص ۶۲) میگوید: «علماء اجماع دارند بر اینکه احادیث آحاد در امر عقیده فایدهای نمیرسانند و اعتماد بر آنها در مورد غیبیات درست نیست»!! به کتاب او «الإسلام عقیدة و شریعة» ص ۵۳ و کتاب «المسیح فی القرآن، التوراة، و الانجیل» (ص ۵۳٩) عبدالکریم خطیب مراجعه شود. [۱۳] مراجعه شود: «شرح الکواکب المنیر فی اصول الفقه» (۲/۳۵۰ – ۳۵۲) محمد بن احمدبن عبدالعزیز الحنبلی، تحقیق د. محمد الزمیلی و د. نزید حمّاد. [۱۴] «فتح الباری» (۱۳/۲۳۴). [۱۵] «شرح العقیدة الطحاویه» علی بن علی بن ابیالعز الحنفی (ص ۳٩٩ – ۴۰۰) برخی از علما آن را تحقیق کردهاند و ناصرالدین البانی احادیث آن را تخریج نموده است. چاپ المکتب الإسلامی، ط، الرابعه (۱۳٩۱ ه) بیروت. [۱۶] «مختصر الصواعق المرسلة علی الجهمیة والمعطّه» (۲/۳۵۰) ابن قیم، مختصر آن شیخ محمد بن الموصلی، توزیع توسط إدارات البحوث العلمية والافتاء در ریاض عربستان. و مراجعه شود: «الرساله» امام شافعی (ص ۴۱۰) تحقیق: احمد شاکر، مطابع المختار الإسلامية، چاپ دوم (۱۳٩٩ ه) و «شرح الطحاویه» (ص ۳٩٩) ابن ابی العز. [۱٧] «مختصر الصواعق» (۲/۳۵۰). [۱۸] «اتحاف الجماعه» (۱/۴). [۱٩] «مجموع الفتاوی» (۱٩/۸۵) شیخ الإسلام ابن تیمیه، گردآورنده عبدالرحمن بن قاسم العاصمی النجدی، تصویر چاپ اول (۱۳٩۸ ه) چاپ الدار العربية، بیروت. [۲۰] «مختصر الصواعق» (۲/۳۶۱ – ۳۶۲). [۲۱] مراجعه شود به رساله «وجوب الاخذ بحدیث الآحاد فی العقیدة والرد علی شبه المخالفین» (ص ۶-٧) ناصرالدین آلبانی چاپ دارالعلم، بنها، مصر. [۲۲] مراجعه شود به «النهاية فی غریب الحدیث و الاثر» (۳/۱۶۲ – ۱۶۳). [۲۳] «صحیح مسلم» کتاب البر والصلة والآداب، باب تحریم الظن والتجسس (۱۶/۱۱۸ – با شرح نووی). [۲۴] تفسیر ابن کثیر. [۲۵] مراجعه شود به «العقیدة فی الله» (ص ۴۸ – ۴٩) عمر سلیمان الاشقر، چاپ دارالنفائس بیروت، نشر مکتبة الفلاح الکویت چاپ دوم، ۱٩٧٩ م. [۲۶] «صحیح بخاری»، کتاب اخبار الآحاد، باب ماجاء فی اجازة خبر الواحد الصدوق (۱۳/۲۳۱، با شرح فتح الباری). [۲٧] مراجعه شود به «العقیدة فی الله»، (ص، ۵۱). [۲۸] مراجعه شود به «تفسیر شوکانی» (۵/۶۰). [۲٩] «وجوب الاخذ بحدیث الآحاد فی العقیدة» (ص ٧) محمد ناصرالدین البانی. [۳۰] «مختصر الصواعق المرسلة علی الجهمیة والمعطِّله» (۲/۳۵۲) امام ابن القیم. [۳۱] مراجعه شود به «صحیح بخاری»، کتاب اخبار الآحاد، باب ما جاء فی إجازة خبر الواحد الصدوق، (۱۳/۳۲) – باشرح فتح الباری. [۳۲] مراجعه شود به «صحیح بخاری» کتاب الزکاة (۳/۲۶۱ – با شرح فتح الباری). [۳۳] مراجعه شود به «صحیح بخاری» کتاب اخبار آحاد باب ماکان یبعث النبی جمن الامراء والرسل واحداً بعد واحد. (۱۳/۲۴۱ – با شرح فتح الباری) بخاری آن را معلق (یکی یا همه راویان آن محذوف است) روایت کرده است. [۳۴] «صحیح بخاری» کتاب اخبار آحاد باب ما جاء فی إجازة خبر الواحد الصدوق (۱۳/۲۳۲ – با شرح فتح الباری). [۳۵] (صحیح بخاری» کتاب أخبار الآحاد باب ما جاء فی إجازة خبر الواحد الصدوق (۱۳/۲۳۲ – با شرح فتح الباری). [۳۶] «مسند احمد» (۶/٩۶) (حدیث ۴۱۵٧) تحقیق و شرح احمد شاکر. امام احمد این حدیث را با دو اسناد صحیح روایت کرده است. مراجعه شود به «دراسة حدیث (نضرالله امراءاً سمع مقالتی) روایة و درایة» (ص ۳۳ و ما بعد آن) شیخ عبدالمحسن بن محمد العباد، چاپ چاپخانه رشید در مدینه منوره چاپ اول (۱۴۰۱ ه). [۳٧] مراجعه شود رساله «وجوب الاخذ بحدیث الآحاد فی العقیدة» (ص ۵-۶) و کتاب «العقیدة فی الله» (ص ۵۳) عمر الاشقر. [۳۸] در حدیث آمده است که هر انسان قرینی از جن (در دنیا) دارد (مترجم). [۳٩] مراجعه شود به رساله «وجوب الاخذ بحدیث الآحاد فی العقیدة» (ص ۳۶-۳٩) و کتاب «العقیدة فی الله» (ص ۵۴-۵۵) عمر الاشقر. [۴۰] «الشفا بتعریف أحوال المصطفی» (۱/۶۵۰) قاضی عیاض، تحقیق محمدامین قرهعلی و همکارانش، چاپ الوکالة العامه للنشر والتوزیع، مؤسسه علوم القرآن، مکتبة الدارابی دمشق. [۴۱] «صحیح بخاری» کتاب القدر، باب وکان أمر الله قدراً مقدوراً (۱۱/۴٩۴ – با شرح فتح الباری) و «صحیح مسلم»، کتاب الفتن وأشراط الساعة، (۱۸/۱۵ – با شرح امام نووی). [۴۲] «صحیح مسلم»، کتاب الفتن وأشراط الساعة، (۱۸/۱۶ – با شرح امام نووی). [۴۳] «صحیح مسلم»، کتاب الفتن وأشراط الساعة (۱۸/۱۶ – با شرح امام نووی). [۴۴] «صحیح مسلم»، کتاب الفتن وأشراط الساعة (۱۸/۱۶ – با شرح امام نووی). [۴۵] برزنجی در «الإشاعة» گفته است که پیامبر زمان شروع قیامت را میدانست اما آن را به دیگران نگفت. این مقوله غلط فاحشی است. مراجعه شود: «الإشاعة لأشراط الساعة» (ص ۳) [۴۶] «صحیح بخاری» کتاب إیمان باب سؤال جبرئیل النبی جعن الإیمان والإسلام والإحسان وعلم الساعة وبیان النبی جله (۱/۱۱۴ – با شرح فتح الباری). [۴٧] «مسند احمد» (۵/۱۸٩) (حدیث ۳۵۵۶) تحقیق احمد شاکر او میگوید: سند حدیث صحیح است و د«سنن ابن ماجه» (۲/۱۳۶۵)، تحقیق محمد فؤاد عبدالباقی، بوصیری در «الزوائد» گفته است «این اسناد صحیح و رجال آن موثوق به هستند». «مستدرک حاکم» (۴/۴۸۸ – ۴۸٩) او میگوید: این حدیث صحیح الاسناد است و آن را تخریج نکردهاند» ذهبی نیز موافق آن است. اما آلبانی در کتابش «ضعیف الجامع الصغیر» (۵/۲۰ – ۲۱) (حدیث ۴٧۱۲) آن را تضعیف کرده است. [۴۸] «صحیح مسلم» کتاب فضائل الصحابةشباب بیان معنی قوله ج«علی رأس مائة سنة لا يبقی نفس منفوسة»، (۱۶/٩۰-٩۱ باشرح امام نووی). [۴٩] «صحیح بخاری» کتاب الرقاق، باب قول النبی ج«بعثت أنا والساعة كهاتين»(۱۱/۳٧۴ – با شرح فتح الباری). [۵۰] «تفسیر ابن کثیر» (۳/۵۲۶). [۵۱] «مسند امام احمد» (۱/۳۱۴ – ۳۱۵) (حدیث ۳٧۴) تحقیق احمد شاکر، او گفته است: اسناد حدیث صحیح است و لفظ امام احمد چنین است: «ما أتاني في صورة إلا عرفته، غير هذه الصورة». [۵۲] «صحیح مسلم» کتاب الإیمان، نشانههای قیامت (۱/۱۵٩ – با شرح امام نووی) ابن حجر میگوید: اما آنچه در روایت نسائی از طریق ابیفروه در آخر حدیث آمده است که «او جبرئیل بود در قیافه دحیه الکلبی» عبارت «در قیافه دحیه الکلبی نازل شده بود» بیاساس است زیرا آنان (پیامبر و اصحابش) دحیه الکلبی را میشناختند و عمرسدرباره جبرئیل میگوید: «ما یعرفه منا احد». و محمد بن نصر مروزی در کتاب «الإیمان» از طریق راوی نسائی این حدیث را آورده و در آخر آن میگوید: «فإنه جبريل، جاء يعلمكم دينكم»(او جبرئیل بود برای تعلیم دین شما نازل شده بود) والسلام پس این روایت دوم مطمئنتر است چون با روایات دیگرمطابقت دارد (فتح الباری، ۱/۱۲۵). [۵۳] «المنار المنیف» (ص ۸۱-۸۲) تحقیق شیخ عبدالفتاح ابوعزه، مراجعه کنید به تعلیق شیخ بر کلام ابن قیم و «مجموع فتاوای» ابن تیمیه (۴/۳۴۱ – ۳۴۲). [۵۴] «الحاوی للفتاوی» (۲/۸۶) للسیوطی، ط، الثانیه (۱۳۵٩ ه) دارالکتب العلمیه بیروت. [۵۵] «الحاوی للفتاوی» (۲/۸۸). [۵۶] حدیث: «الدنیا سبعة الآف سنة وأنا فی آخرها ألفاً»آلبانی میگوید: «موضوع است» مراجعه شود: «ضعیف الجامع الصغیر» (۳/۱۶۰) (حدیث ۳۰۱۳). [۵٧] مراجعه شود به «تاریخ الامم و الملوک» ابوجعفر طبری، (۱/۲ – ۱۰)، ط، دارالفکر بیروت. [۵۸] «الحاوی» (۲/۸۸). [۵٩] «الحاوی» (۲/۸٧). [۶۰] «المنار المنیف» (ص ۸۰)، تحقیق: شیخ عبدالفتاح ابوغده، مراجعه شود به «مجموع الفتاوی» (۴/۳۴۲) شیخ الإسلام ابن تیمیه. [۶۱] «النهایة / الفتن و الملاحم» (۱/۱۵)، تحقیق د. ط زینی. [۶۲] «التذکرة فی أحوال الموتی وأمور الاخرة» (ص ۶۲۸) شمسالدین محمد بن احمد القرطبی، نشر المکتبة السلفیه، المدینة المنوَّره. [۶۳] «صحیح بخاری» کتاب الرقاق، باب قول النبی ج: «بعثت انا والساعة كهاتین»عن سهلس(۱۱/۳۴٧) با شرح فتح الباری). [۶۴] آلبانی میگوید: «این حدیث را دولابی در «الکنی» (۱/۲۳) و ابن منده در «المعرفة» (۲/۲۳۴/۲) از ابیحازم از ابیجبیره با سند مرفوع آن را روایت کردهاند و سند آن صحیح بوده و رجالش همه مطمئن هستند ولی در صحبت ابیجبیره (با پیامبر) اختلافنظر است ولی حافظ در «التقریب میگوید او (با پیامبر) صحبت داشته است» سلسلۀ احادیث الصحیحة (۲/۴۶٧) (حدیث ۸۰۸). مراجعه شود به: «تهذیب التهذیب» (۱۲/۵۲ – ۵۳ الکنی) چاپخانه مجلس دائرة المعارف در هند، چاپ اول (۱۳۲٧ ه) و تقریب التهذیب» (۲/۴۰۵) تحقیق عبدالوهاب عبداللطیف، چاپ دارالمعرفة چاپ دوم (۱۳٩۵ ه). [۶۵] «صحیح بخاری» کتاب احادیث الأنبیاء، باب ما ذکر عن بنی اسرائیل (۶/۴٩۵ – با شرح فتح الباری). [۶۶] قعیقعان کوهی در جنوب مکه به فاصله دوازده مایل – ممکن این کلام پیامبر در حجة الوداع یا غزوه فتح مکه بوده باشد که عبدالله بن عمر همراه دیگر اصحاب در آن شرکت داشته است. مراجعه شد به «النهایة» ابناثیر (۴/۸۸) و «شرح مسند احمد» (۸/۱٧۶) احمد شاکر. [۶٧] «مسند امام احمد» (۸/۱٧۶) (حدیث ۵٩۶۶)، شرح احمد شاکر اومیگوید: سند آن صحیح است. ابن کثیر میگوید: «این سند حسن است و مشکلی ندارد» (النهایة / الفتن و الملاحم) (۱/۱٩۴). ابن حجر میگوید: حسن است «فتح الباری» (۱۱/۳۵۰). [۶۸] «النهایة الفتن و الملاحم» (۱/۱٩۵) تحقیق د. طه زینی. [۶٩] «مسند احمد» (۵/۳۴۸ – با حاشیه منتخب الکنز) و «تاریخ الامم و الملوک» (۱/۸) طبرانی. ابن حجر میگوید: «امام احمد و طبری آن را روایت کردهاند و سندش حسن است» «فتح الباری» (۱۱/۳۴۸).
باب اول: نشانههای قیامت
فصل اول: تعریف نشانه قیامت
فصل دوم: انواع نشانههای قیامت
فصل سوم: نشانههای کوچک روز قیامت