بهتان برای رد داستانِ بهتان!
اگر میخواهید تعجب کنید چه چیزی عجیبتر از انکار داستان تهمت علیه ام المومنین عائشه ل و رد کامل این داستان و متهم ساختن امام بخاری به ساختن این داستان برای لکه دار کردن آبروی ام المومنین!.. انگار این داستان را تنها بخاری روایت کرده! (نگفتم ایشان قصد دارند از بخاری یک سلمان رشدی بسازد؟) تفسیر ایشان از داستان افک (در سورۀ نور) پس از حذف داستان تهمت زدن به بانو عائشه آنقدر پر از اشکال است که میتواند بهترین نمونه برای آشوبی باشد که پس از حذف سنت رخ خواهد داد. مثلا ایشان میگوید سورۀ نور از نخستین سورههایی بوده که در مدینه نازل شده (چطور این را دانسته؟! در هر صورت او اشتباه کرده اما به فرض درستی حرفش اصلا بدون کمک گرفتن از سنت چگونه چنین چیزی را میشود فهمید؟)
او میگوید:
«داستان افک همچنان همانند لکۀ ننگی عائشه را دنبال میکند و تخیلات بیمار دربارهاش داستان و افسانه میسازند و برخی خاورشناسان در این روایات عرصهای یافتهاند برای ایراد وارد کردن در شرف عائشه و متهم ساختن پیامبر به اینکه آیاتی برای تبرئۀ او برساخته و این یکی از نتایج بخاری و این دومین منبع علیه ما و دین ماست!
… شکی در این نیست که برخی از زنان مهاجر وضعیت بدتری داشتند و همسران مشرک خود را ترک گفته با دینشان گریختند و شکی در این نیست که آنان از برخی مومنان انصار کمکهایی دریافت میکردند، کسانی که از سهم خود [برای کمک به آنان] میزدند… و شکی در این نیست که منافقان فرصتی یافته بودند تا با ساختن اینگونه داستانها و شایعات دربارۀ روابط پر از گناه آن مومنان با این زنان مومنۀ مهاجر به تخریب آنان بپردازند...
آیات سورۀ نور تاکیدی است بر این قضیه زیرا دربارۀ متهم شدن گروهی از مومنان بیگناه توسط گروهی از اهل مدینه سخن میگوید. دربارۀ گروهی ستمگر که ظالمانه گروهی بیگناه را مورد اتهام قرار داده بودند. دربارۀ یک گروه سخن میگوید نه دربارۀ یک قربانی بلکه دربارۀ گروهی از قربانیان بیگناه» پایان نقل قول.
و بدین ترتیب شیخ قرآنیها یک جامعه را برای دفاع از بانو عائشه در برابر دروغهای بخاری قربانی میکند…
اما یک لحظه صبر کنید…
چرا باید چنین کاری کند؟ اصلا چه کسی گفته کسی به نام عائشه و حفصه و ابوبکر و عمر یا دیگران وجود داشتهاند؟ این نامها هرگز در قرآن نیامده و او بنابر حجت «تنها قرآن کافی است» اصلا به چیزی به نام سند معترف نیست… پس چرا اینجا به وجود چنین کسانی اعتراف میکند تا بخواهد از یکی از آنها دفاع کند؟
از کجا معلوم همۀ تاریخ هم دروغهای همین راویان و اهل حدیث باشد؟
چه بسا همین نتیجهای باشد که آنها میخواهند؟ حذف تاریخ ما با هر آنچه دارد.
حکایت همچنان باقیست…