عصمت حضرت زهرا رضی الله عنها از دیدگاه اهل سنت

فهرست کتاب

احترام خانة فاطمة زهرا ب

احترام خانة فاطمة زهرا ب

بدون تردید احترام به خانۀ حضرت زهرا باحترام به حضرت رسول اکرمصاست و هتک حرمت حضرت زهرا ب، توهین به رسول اکرم صو خاندان او محسوب می‌گردد، که هیچ مسلمانی آن را جایز نمی‌‌داند.

اما بر خلاف آنچه دیگران ادعا می‌‌نمایند، ما معتقدیم که همۀ صحابه و خصوصاً حضرت ابوبکر و عمر شبا دختر گرامی رسول اکرم صرفتاری شایسته داشته‌اند و احترام خانة آن بانوی بزرگوار را کاملاً مراعات نموده‌اند.

چنانچه حضرت ابوبکر ستوصیه فرمودند: «ارقبوا محمداً صفی أهل بیته»[۷] ‌«حال محمد صرا دربارۀ اهل بیتش مراعات کنید».

و فرمودند: «وَالَّذِى نَفْسِى بِیدِهِ لَقَرَابَةُ رَسُولِ اللَّهِ صأَحَبُّ إِلَىَّ أَنْ أَصِلَ مِنْ قَرَابَتِى»[۸] «قسم به ذاتیکه جانم در دست اوست ارتباط و خویشاوندی با خاندان پیامبر نزد من دوستدارتر از آن است که با خویشاوندان خویش، خویشاوندی نمایم».

و از طرفی حضرت ابوبکر سجدّ برخی از ائمه محسوب می‌گردد چنانکه امام صادق/که مادرش‌ام فروه نوادۀ محمد و عبدالرحمن، پسران ابوبکر سبود می‌فرمود: «من از دو سو نوادۀ ابوبکرم». «ولدنی أبو بکر مرتین»[۹] .

و علامه عبدالحسین احمد امینی نجفی در کتاب «الغدیر» می‌‌گوید:

«بزرگداشت و احترام یار غار بزرگوار پیامبر و مهاجری که به تنهایی پیامبر اسلام را در سفر هجرت همراهی می‌‌کرد و نامش در سر فهرست مهاجران ثبت است، باید برای ما اهمیت داشته باشد. و نشناختن حق ابوبکر و کم رنگ جلوه دادن شخصیت او، از جنایات فاحش و قضاوت ناعادلانه و داوری از روی احساسات به شمار می‌آید»[۱۰] .

حضرت عمر فاروق سنیز به اهل بیت پیامبر صاحترام خاصی قایل بودند. و خطاب به حضرت فاطمه بفرمودند:

«یا فاطمة! والله ما رأیت أحداً أحب الی رسول الله صمنک والله ما کان أحدٌ من الناس بعد أبیک ص أحب إلی منک»[۱۱] .

«ای فاطمه! بخدا قسم من کسی را محبوبتر از تو نزد پیامبر خدا نیافتم و بخدا قسم هیچ کسی بعد از پدر بزرگوارت نزد من محبوبتر از تو نیست».

عقیده و ارادۀ خاص حضرت عمر فاروق سبه اهل بیت پیامبر ص، سبب شد تا ایشان از ام کلثوم بدختر گرامی حضرت علی و فاطمۀ زهرا بخواستگاری نمایند.

چنانکه مورخ شهیر شیعی، احمد بن أبی یعقوب یعقوبی متوفی (۲۸۴ه‍). می‌‌گوید: عمر، ام کلثوم، دختر علی بن ابی‌طالب را که مادرش فاطمه دختر پیامبر بود از علی بن ابی‌طالب خواستگاری کرد. پس علی گفت: که او هنوز کودک است، عمر گفت: آنچه پنداشتی نخواستم. لیکن خود از پیامبر خدا شنیدم که فرمود:

«کل سبب ونسب ينقطع يوم القيامة إلا سببي وصهري».

«هر بستگی و خویشاوندی در روز رستاخیز بریده می‌شود، جز بستگی و خویشی و دامادی من، پس خواستم که مرا بستگی و دامادی با پیامبر خدا باشد؛ پس او را به زنی گرفت و ده هزار دینار به او مهریه داد»[۱۲] .

جای بسی شگفتی است‌ که ‌نویسندگان مقالۀ «دردانۀ کوثر و یورش به خانۀ وحی»، ازدواج حضرت عمر فاروق سرا با دختر حضرت علی سمورد نقد قرار نداده‌اند و این واقعه را منکر نشده‌اند در صورتیکه کدام عقل سلیم می‌‌پذیرد که حضرت علی سدخترش را به ازدواج قاتل همسر گرامیش، فاطمه بدر آورد و با وی رابطة دوستانه برقرار نماید!؟

[۷] بخاری، صحیح بخاری ج، ۱۴ ص، ۵۷۹ کتاب فضائل اصحاب النبی، باب مناقب قرابه رسول الله، شمارۀ حدیث ۳۷۱۳، (دارالکتب العلمیه بیروت ۱۴۱۲ ه‍. ۱۹۹۲ م). [۸] همان مرجع ج، ۴ ص، ۵۷۹ شمارۀ حدیث ۳۷۱۲. [۹] اعیان الشیعه ج، ۱ ص، ۶۵۹. [۱۰] الغدیر، ج، ۷ ص، ۷۳-۷۴ (دارالکتاب العربی ۱۴۰۳ه‍. ۱۹۸۳م). [۱۱] مستدرک حاکم، ج، ۴ ص، ۱۳۹ شمارۀ حدیث ۴۷۸۹، (دارالمعرفه ۱۴۱۸ه‍. ۱۹۹۸م). [۱۲] یعقوبی احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج، ۲ ص، ۳۵ ترجمة: محمد ابراهیم آیتی، (شرکت انتشارات علمی و فرهنگی ۱۳۶۶ ش).