تردید در انتساب کتاب «الامامه و السیاسه»
اشکال دیگر در استناد به روایت ابن قتیبه در کتاب «الامامه و السیاسه» بر میگردد، زیرا کتاب «الامامه والسیاسه» تألیف ابن قتیبه دینوری نمیباشد و محققان در انتساب آن به ابن قتیبه دینوری تردید دارند گرچه نویسندگان مقالۀ «دردانۀ کوثر و یورش به خانۀ وحی» کوشیدهاند تا با ارائه یکی دو دلیل که از نظر خودشان نیز مردود است به اثبات انتساب کتاب «الامامه والسیاسه» به ابن قتبیه بپردازند.
در حالیکه نظریۀ مزبور از جانب محققان مستشرق و مسلمان مورد نقد قرار گرفته و کسی آن را معتبر نمیداند.
دلیل عمدۀ محققان، آن است که هیچ یک از نویسندگان شرح حال عبدالله بن مسلم بن قتیبه، در فهرست تصانیف وی نام کتاب «الامامه والسیاسه» را ذکر نکردهاند که از آن جمله میتوان به کتابهای ذیل اشاره کرد:
«وفیات الاعیان»[۳۳] تألیف شمس الدین أحمد بن خلکان (متوفی ۶۸۱ ﻫ).
«بغیه الوعاه فی طبقات اللغویین والنحاه»[۳۴] تألیف جلال الدین، عبدالرحمن سیوطی (متوفی۹۱۱ ﻫ).
«الوافی بالوفیات»[۳۵] تألیف صلاح الدین بن أیبک صفدی (متوفی ۷۶۴ ﻫ).
«تاریخ بغداد»[۳۶] تالیف ابوبکر، احمد بن علی بغدادی متوفی (۴۶۳ ﻫ).
دکتر یوسف علی طویل، محقق و پژوهشگر کتاب «عیون الاخبار» در مقدمة کتاب مذکور میگوید: علما در انتساب کتاب «الامامه و السیاسه» تردید دارند، و دلیل شان آن است که هیچ یک از مؤرخان و نویسندگان مشهور در فهرست تصانیف ابن قتیبه کتاب «الامامه و السیاسه» را ذکر نکردهاند[۳۷] .
«دوزی DOZY معتقد است که «الامامه و السیاسه» نه قدیمی است و نه صحیح، زیرا حاوی اشتباهات تاریخی وروایات خیالی و غیر معقول است. از این رو انتساب چنین تصنیف ضعیفی به ابن قتیبه ممکن نیست. خاورشناس معروف هاماکر میگوید و دوزی نیز با او موافق است که این کتاب و کتابهای تاریخی امثال آن که جنبة حماسی دارند و در ایام جنگهای صلیبی برای انگیختن حماسه در روح مسلمانان تألیف شدهاند تا آنان را متوجه قهرمانیهای اجداد شان سازند[۳۸] .
مستشرق معروف بروکلمان Brockelmann)) میگوید: کتاب «الامامه و السیاسه» را به ابن قتیبه نسبت دادهاند. در حالی که دیگوی DE GEIE)) میگوید : کتاب «الامامه و السیاسه» در مصر یا در مغرب و در زمان ابن قتبیه تصنیف شده است و قسمتی از آن کتاب از تاریخ ابن حبیب مأخوذ شده است[۳۹] .
و در «دائرة المعارف الاسلامیه» نیز آمده است: «این کتاب را به ابن قتیبه نسبت دادهاند در حالیکه دی گوی ((DE GEIE ترجیح میدهد که مصنف آن مردی مصری یا مغربی و معاصر ابن قتیبه بوده است[۴۰] .
و جالبتر از همه آنکه نویسندگان «دائره المعارف بزرگ اسلامی» که به کوشش ۲۲۷ نفر از محققان و اساتید بنام کشورمان گردآوری شده است در فهرست تصانیف ابن قتیبه چنین مرقوم میدارند:
«کتابهایی که انتسابشان به ابن قتیبه قطعاً یا به احتمال قوی مردود است:
۱- الالفاظ المغربه بالالقاب المعربه، که نسخهای از آن در جامعه القرویین فاس موجود است، (کوکنت، همان ۱۶۲).
۲- «الامامه و السیاسه» که بارها به چاپ رسیده، از جمله در ۱۹۵۷ م در قاهره و نیز در ۱۹۸۵ به کوشش طه محمد زینی»[۴۱] .
لذا نمیتوان نظرات متعدد پژوهشگران را بخاطر نقل نام کتاب «الامامه و السیاسه» در «معجم المطبوعات العربیه والمعربه» که یوسف الیان سرکیس[۴۲] در آن فهرست کتابهای چاپ شدۀ عربی و عجمی را نام برده و دربارۀ کتاب مزبور هیچگونه اظهار نظری نکرده[۴۳] مردود دانست که در آن صورت ما نیز گرفتار احساسات و تعصب شدهایم. و در حقیقت انگیزۀ واقعی در تالیف کتاب «الامامه والسیاسه» آن است که محمد عزه دروزه، دانشمند معاصر مصری میگوید:
«تأثیر عقاید شیعه هاشمی علوی و عباسی در بیشتر روایات «الامامه و السیاسه» آشکارا به چشم میخورد. و به احتمال قوی این روایات نتیجۀ تضاد و رقابتی است که پس از خلفای راشدین میان امویان و هاشمیان پدید آمده است و گرنه فاطمه و علیشبا ایمانتر، منزهتر و خردمند از آن بودهاند که بر خلاف مصالح مسلمانان به پا خیزند و عمر بزرگتر و خوددارتر از آن است که به سوزاندن خانة فاطمةبدست یازد»[۴۴] .
[۳۳] وفیات الاعیان، ج، ۳ ص، ۴۲-۴۳ شمارۀ شرح حال (۳۲۸)، دار صادر، بیروت. [۳۴] بغیه الوعاه فی طبقات اللغویین و النحاه»، ج، ۲ ص، ۶۳-۶۴ شمارۀ شرح حال (۱۴۴۴)، المکتبه العصریه، تحقیق : محمد ابوالفضل ابراهیم. [۳۵] صفدی، الوافی بالوفیات ج، ۱۷ ص، ۶۰۷-۶۰۹ شمارۀ شرح حال (۵۱۶) دارالنشر فرانز شتاینربفیسبادن، ۱۴۱۱ ه ۱۹۹۱ م. [۳۶] بغدای، خطیب، تاریخ بغداد، ج، ۱۰ ص، ۱۷۰ شمارۀ شرح حال (۵۳۰۹) المکتبه السلفیه. [۳۷] ابن قتیبه،عیون الاخبار، مقدمه ص، ۳۳ دارالکتب العلمیه ۱۴۰۶ ه ۱۹۸۵ م. [۳۸] ر.ک. عنان، محمد عبدالله، تاریخ دولت اسلامی در اندلس ج، ۱ ص، ۲۱ ترجمة عبدالحمید آیتی، چاپ اول زمستان ۱۳۶۶ چاپ موسسه کیهان. [۳۹] تاریخ الادب العربی، ج، ۲ ص، ۲۲۹. [۴۰] الشنتاوی، احمد، زکی خورشید، ابراهیم، دائره المعارف الاسلامیه (۱/۲۶۲) دار المعرفه – بیروت. [۴۱] «دائره المعارف بزرگ اسلامی» ج، ۴ ص، ۴۵۹، چاپ اول تهران ۱۳۶۹ شمسی. [۴۲] محققان و نویسندگان مقالۀ «دردانۀ کوثر و یورش به خانۀ وحی» نام یوسف الیان سرکیس را اشتباهاً «الیاس سرکیس» نقل کردهاند. [۴۳] ر.ک. سرکیس، یوسف الیان، معجم المطبوعات العربیه و المعربه، ج، ۱ ص، ۲۱۲-۲۱۱ مکتبه الثقافه الدینیه. [۴۴] دروزه، محمد عزه، تاریخ العرب فی الاسلام، ص، ۲۱ بیروت المکتبه المصریه.