۳- کامل الزیارات
ابن قولویه در کتاب «کامل الزیارات» چنین آورده است: از ابیعبدالله÷روایت است که گفت: «مردی پیش امیر المؤمنین آمد و ایشان در مسجد کوفه بودند، گفت: درود و سلام و برکات خدا بر تو باد ای امیرالمؤمنین، امیرالمؤمنین هم جواب سلام او را داد. آن مرد گفت: من میخواهم به مسجد الاقصی بروم اما خواستم که پیش از عزیمت به آنجا به حضور شما بیایم و از شما سلام و خدا حافظی بکنم، امیرالمؤمنین÷گفت: برای چه بدانجا میروی؟ گفت: فدایت شوم برای ثواب و فضیلت، گفت: وسیله سواریت را بفروش و پول آن را مصرف کن، و در این مسجد نماز بخوان، زیرا ادای نماز فرض در این مسجد، حج مبرور است، و ادای نماز سنت در آن عمره مبرور است، و مسافت دوازده میل از هرطرف آن مبارک است، و جهت راست آن دارای یمن و طرف چپش مبارک است و در وسط آن چشمهای از روغن و چشمهای از شیر و چشمهای از آب است که برای مؤمنان شراب است، و نیز چشمهای از آب است که برای مؤمنان وسیله پاکیزگی است، و حرکت کشتی نوح از آن سرگرفت، و نسر و یغوث و یعوق نیز در آنجا بودهاند، و هفتاد پیامبر و هفتاد وصی و جانشین در آنجا نماز خواندهاند که من یکی از آن وصی و ولیها میباشم، و گفت: هیچ مصیبت زدهای در آنجا دعا نکرده و طلب رفع مشکل ننموده مگر اینکه خواستهاش مستجاب گردیده و خداوند مشکلش را رفع نموده است» [۱۸].
[۱۸] کامل الزیارات ص۸۰، وبحار الأنوار (۹۷/۴۰۴۹، والوسائل(۳/۵۲۹)، و فروع الکافی تألیف ابیجعفر کلینی (۳/۴۹۱).