اصول و مبادی ما در مورد جایگاه مسجدالاقصی
برای اینکه اهداف و موضعگیری ما در برابر جایگاه مسجدالاقصی برای مردم و همچنین برای کسانی که شک و شبهه ایجاد میکنند، واضح و روشن باشد، اسناد و مدارک خود را در مورد جایگاه و ارزش مسجدالاقصی و سرزمین صاف و پاک اسری را به تفصیل نقل میکنیم تا خطوط و نقشهها روشن و حقایق و واقعیتها آشکار و واضح گردند.و اینک بیان آنها:
مسجدالاقصی و سرزمین مقدس نامشان در آیات متعددی در کتاب خدا ذکر شده است و تمام مفسرین بر فضیلت و برتری مسجدالاقصی اتفاق نظر دارند. و برای اثبات قول خود تنها به آیه اول سوره اسراء که در رابطه با جایگاه قدس و مسجدالاقصی است، اکتفا ننمودهاند بلکه علاوه برآن- که هیچگونه اختلافی در آن نیست، آیات دیگری را نیز جمع نموده و بدانها استدلال مینمایند:
﴿سُبۡحَٰنَ ٱلَّذِيٓ أَسۡرَىٰ بِعَبۡدِهِۦ لَيۡلٗا مِّنَ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ إِلَى ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡأَقۡصَا ٱلَّذِي بَٰرَكۡنَا حَوۡلَهُۥ لِنُرِيَهُۥ مِنۡ ءَايَٰتِنَآۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡبَصِيرُ١﴾[الإسراء: ۱].
تسبیح و تقدیس خدائی را سزا است که بنده خود (محمّد پسر عبدالّله) را در شبی از مسجدالحرام (مکه) به مسجدالاقصی (بیتالمقدّس) برد، آنجا که دَور و بر آن را پر برکت (از اقوات مادی و معنوی) ساختهایم. تا (در این کوچ یک شبه زمینی و آسمانی) برخی از نشانههای (عظمت و قدرت خداوندی) خود را بدو بنمایانیم (و با نشان دادن فراخی گستره جهان و بخشی از شگفتیهای آن، او را از بند دردها و رنجهای زمینیان برهانیم و با دل و جرأت بیشتر به میدان مبارزه حق و باطل روانه گردانیم).بیگمان خداوند بس شنوا و بینا است. (نه سخنی از او پنهان و نه کاری از او نهان میماند).
- ﴿وَنَجَّيۡنَٰهُ وَلُوطًا إِلَى ٱلۡأَرۡضِ ٱلَّتِي بَٰرَكۡنَا فِيهَا لِلۡعَٰلَمِينَ٧١﴾[الأنبياء: ۷۱].
و او و لوط را (از مکر و کید کافران) رستگار و به سرزمینی گسیل داشتیم که (از لحاظ مادی و معنوی) پر خیر و برکتش برای جهانیان کردهایم.
- ﴿وَلِسُلَيۡمَٰنَ ٱلرِّيحَ عَاصِفَةٗ تَجۡرِي بِأَمۡرِهِۦٓ إِلَى ٱلۡأَرۡضِ ٱلَّتِي بَٰرَكۡنَا فِيهَاۚ وَكُنَّا بِكُلِّ شَيۡءٍ عَٰلِمِينَ٨١﴾[الأنبياء: ۸۱].
ما باد تند و سریع را فرمانبردار سلیمان کرده بودیم تا به فرمان او به سوی سرزمینی حرکت کند که پرخیر و برکتش ساخته بودیم. و (این، جای شگفت نیست، چرا که) ما بر هر چیزی آگاه و دانا بوده (و هستیم).
- ﴿وَجَعَلۡنَا بَيۡنَهُمۡ وَبَيۡنَ ٱلۡقُرَى ٱلَّتِي بَٰرَكۡنَا فِيهَا قُرٗى ظَٰهِرَةٗ وَقَدَّرۡنَا فِيهَا ٱلسَّيۡرَۖ سِيرُواْ فِيهَا لَيَالِيَ وَأَيَّامًا ءَامِنِينَ١٨﴾[سبأ: ۱۸].
میان آنان و شهرهای دیگری که پر برکت و نعمت کرده بودیم، شهرکها و روستاهائی ساخته و پرداخته بودیم که (از یکی، دیگری) نمایان بود، و در میان آنها فاصلههای مناسب و نزدیک به هم ترتیب داده بودیم (به گونهای که امنیت برقرار بود و نیازی هم به حمل آب و توشه سفر دیده نمیشد. توسّط انبیاء بدیشان پیام دادیم که) شبها و روزها در امن و امان در آنجاها سیر و سفر کنند (و از حق منحرف نشوند و به یاد الطاف خدا باشند و پرستش او را فراموش ننمایند).
- ﴿وَٱلتِّينِ وَٱلزَّيۡتُونِ١ وَطُورِ سِينِينَ٢ وَهَٰذَا ٱلۡبَلَدِ ٱلۡأَمِينِ٣﴾[التين: ۱-۳].
«سوگند به انجیر و زیتون! وسوگند به طور سینین! و سوگند به این شهر امین (مکه)!».
بعضی از مفسرین میگویند: منظور ازتین: بلاد وسر زمین شام؛ و مقصود از زیتون: بیت المقدس است.
- ﴿وَإِذۡ قُلۡنَا ٱدۡخُلُواْ هَٰذِهِ ٱلۡقَرۡيَةَ فَكُلُواْ مِنۡهَا حَيۡثُ شِئۡتُمۡ رَغَدٗا وَٱدۡخُلُواْ ٱلۡبَابَ سُجَّدٗا وَقُولُواْ حِطَّةٞ نَّغۡفِرۡ لَكُمۡ خَطَٰيَٰكُمۡۚ وَسَنَزِيدُ ٱلۡمُحۡسِنِينَ٥٨﴾[البقرة: ۵۸].
«و (به یاد آورید) آنگاه را که گفتیم: به این شهر (بزرگی که پیغمبرتان موسی برایتان نام برده است) وارد شوید و هرگونه که میخواهید و هرچه که لازم دارید فراوان و آسوده بخورید و از دروازه (آن شهر) با خشوع و خضوع وارد شوید و بگوئید: خدایا ! از گناهان ما درگذر، تا گناهان شما را بیامرزیم. ما به نیکوکاران (از عفو و مغفرت) فزونتر میبخشیم».
﴿يَٰقَوۡمِ ٱدۡخُلُواْ ٱلۡأَرۡضَ ٱلۡمُقَدَّسَةَ ٱلَّتِي كَتَبَ ٱللَّهُ لَكُمۡ وَلَا تَرۡتَدُّواْ عَلَىٰٓ أَدۡبَارِكُمۡ فَتَنقَلِبُواْ خَٰسِرِينَ٢١﴾[المائدة: ۲۱].
«ای قوم من! به سرزمین مقدّسی وارد شوید که خداوند دخول بدانجا را برای شما مقدّر کرده است، و (در برابر دشمنِ سرسختی که در آنجا بسر میبرد پای به فرار نگذارید و) پشت مکنید، تا زیانکارانه برنگردید (و یاری و خوشنودی خدا را از دست ندهید)».
مسجدالاقصی دومین مسجدی است که پس از مسجد الحرام، روی زمین بنا شده است.
عن أبی ذرسقال: «قلت: يا رسول الله! أیّ مسجد وضع في الأرض أوّلُ؟ قال: المسجد الحرام. قلت: ثم أیّ؟ قال: المسجد الأقصی قلت: کم کان بينهما؟ قال: أربعون سنة، ثمّ أينما أدرکتك الصلاة بعد فَصَلِّه فإنّ الفضل فيه» [۷۰].
از ابی ذرسروایت شده است که گفت: از پیامبرخداصپرسیدم نخستین مسجدی که روی زمین بنا شده است، کدام مسجد است؟ فرمود: مسجدالحرام است.گفتم: پس از آن؟ فرمود: مسجدالاقصی.گفتم چقدر فاصله زمانی باهم داشتند؟ فرمود: چهل سال. سپس فرمود هرگاه وقت نماز فرا رسید آن رابخوان که فضیلت در آن است.
مسجدالاقصی و دور برش دارای برکت هستند زیرا در سرزمینی واقع شده است که خداوند آن سرزمین را پر برکت نموده است.چنانکه میفرماید:
﴿سُبۡحَٰنَ ٱلَّذِيٓ أَسۡرَىٰ بِعَبۡدِهِۦ لَيۡلٗا مِّنَ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ إِلَى ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡأَقۡصَا ٱلَّذِي بَٰرَكۡنَا حَوۡلَهُۥ لِنُرِيَهُۥ مِنۡ ءَايَٰتِنَآۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡبَصِيرُ١﴾[الإسراء: ۱].
تسبیح و تقدیس خدائی را سزا است که بنده خود (محمّد پسر عبدالّله) را در شبی از مسجدالحرام (مکه) به مسجدالاقصی (بیتالمقدّس) برد، آنجا که دَور و بر آن را پر برکت (از اقوات مادی و معنوی) ساختهایم. تا (در این کوچ یک شبه زمینی و آسمانی) برخی از نشانههای (عظمت و قدرت خداوندی) خود را بدو بنمایانیم (و با نشان دادن فراخی گستره جهان و بخشی از شگفتیهای آن، او را از بند دردها و رنجهای زمینیان برهانیم و با دل و جرأت بیشتر به میدان مبارزه حق و باطل روانه گردانیم). بیگمان خداوند بس شنوا و بینا است. (نه سخنی از او پنهان و نه کاری از او نهان میماند).
در مورد آن گفته شده که اگر مسجد الاقصی، جز این آیه هیچ فضیلت دیگری نمیداشت، باز برایش کافی بود، چرا که این ایه جامع تمام برکتها میباشد زیرا وقتی که دور وبرش مبارک باشد، مسلم است که خود آن چندین برابر مبارک و برتر است، و از برکتهای آن، این است که بر همه مسجدها به جز مسجدالحرام و مسجد پیامبرصبرتری دارد.
مسجدالاقصی نخستین قبله مسلمانان است،
«عن براء بن عازبسقال: کان رسولاللهصصلّی نحوَ بيتِ المقدسِ ستة عشر أو سبعة عشر شهراً، وکان رسول اللهصيُحبّ أن يوجّهَ إلی الکعبة، فأنزل الله﴿قَدۡ نَرَىٰ تَقَلُّبَ وَجۡهِكَ فِي ٱلسَّمَآءِۖ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبۡلَةٗ تَرۡضَىٰهَاۚ﴾[البقرة: ۱۴۴]. فتوجّه نحو الکعبة» [۷۱].
از برّاء بن عازب روایت شده که: پیامبرخداصحدود شانزده یا هفده ماه رو به بیتالمقدس نماز میخواند، و ایشان بسیار دوست داشتند که رو به کعبه نماز بخوانند تا اینکه خداوند آیه فوق را نازل فرمود، که از آن پس رو به کعبه نمود.
تغییر قبله از بیتالمقدس به کعبه، از جایگاه کعبه نکاست، بلکه ارزش و جایگاه آن در دل مسلمانان و در شریعت اسلام، همچنان باقی ماند.
مسجدالاقصی جایی است که اسراء پیامبرصاز نخستین مسجدی که روی زمین بنا شده است به سوی دومین مسجد روی زمین از آنجا شروع شد، پس مسجدالاقصی از فضیلت و شرف دو مسجد برخوردار است:
«عن أنس بن مالكس، أنّ رسولاللهصقال: «اُتيتُ بالبراق- وهو دابة أبيض طويل فوق الحمار ودون البغل يضع حافره عند منتهی طرفه –قال: فرکبته حتی أتيت بيت المقدس –قال- فربطته بالحلقة التي يربط به الأنبياء- قال: ثم دخلت المسجد فصليت فيه رکعتين ثم خرجت فجاءنی جبريل÷بإناء من خمرٍ وإناءٍ من لبنٍ فاخترت اللّبن فقال جبريل: اخترت الفطرة ثمّ عرج بنا الی السماء» [۷۲].
از انس بن مالک روایت شده که پیامبرصفرمود: براق برایم آورده شد- براق حیوانی سفید رنگ و قدرتمندی است که از الاغ بزرگتر و از قاطر کوچکتراست- سوار آن شدم تا به بیتالمقدس رسیدم، آنگاه آن را با حلقهای بستم که پیامبران (حیوان سواری) خود را بدان میبستند، سپس داخل مسجد شدم و دو رکعت نماز در آن خواندم و بیرون رفتم، آنگاه جبرئیل پیمانهای شراب و پیمانهای شیر را برایم آورد که من شیر را انتخاب نمودم و جبرئیل فرمود بهترین و پاکترین را انتخاب نمودی، سپس مرا به آسمان بردند.
مسجدالاقصی: تنها جایی است روی زمین که تمام پیامبران†، از آدم تا حضرت محمدصدر بزرگترین گردهمایی تاریخ در آن گرد آمده و پیامبر ما حضرت محمدصدر شب اسراء و معراج برای همه پیامبران امامت و پیشنمازی نمود، تا اقرار و اثباتی بر اسلامی بودن و صبغه اسلامی داشتن آن باشد.و همچنین برای اینکه امامت و پیشوایی بر مسجدالاقصی را از آن امت محمد اعلام نماید، و نیز اعلان اینکه خاتم پیامبران حضرت محمدصوارث همه مقدسات آنها، و رسالتش شامل و دربرگیرنده تمام مقدسات آنان، و دین اسلام مورث همه ادیان گذشته میباشد.
و پیامبران در هیچ جای دنیا گرد نیامدهاند جز در این مکان، پس مسجدالاقصی از برتری و جایگاه ویژهای برخوردار است.
روی مسلم عن أبی هريرةسقال: قال رسول اللهص: «لقد رأيتُنی في الحجر وقريشٌ تسألُنی عن مسرایَ فسألتنی عن أَشياءَ من بيت المقدس لم أثبتها، فکُربت کُربة ما کربت مثلُهُ قط قال: فرفعهُ اللهُ لي أنظُرُ إليه ما يسئلوني عن شيء الا أنبأتُهُم به وقد رأيتُني في جماعة من الانبياء فإذا موسی قائمٌ يصلي فإذا رجلُ ضربٌ جعدٌ کأنّه من رجال شنوءةَ وإذا عيسی ابنُ مريم قائمٌ يصلّي أقرب الناس به شبهاً عروةُ بنُ مسعود الثَّقفیُّ وإذا إبراهيمُ قائمٌ يصلّي أشبه الناس به صاحبکم- يعنی نفسه-فحانت الصلاةُ فأممتُهُم فلما فرغتُ من الصلاة قال قائلٌ: يا محمدُ! هذا مالكٌ صاحب النّار فسلّم عليه. فالتفتُّ إليه فبدأنی بالسَّلام» [۷۳].
امام مسلم از ابی هریرهسروایت نموده که گفت: پیامبرخداصفرمود: خود را در حِجر دیدم و قریشیها در مورد مسیر إسراء و شبروی من، و نیز در مورد چیزهایی از بیت المقدس سؤال مینمودند که تا آن وقت چنین چیزهایی را نشنیده بودم، بسیار برایم ناراحت کننده و ناخوشایند بود به گونهای که هرگز آنقدر نگران نشده بودم، خداوند مرا بلند نمود و تمام چیزهایی که از من میپرسیدند را دیدم و هر چیزی را که از من میپرسیدند آن را جواب میدادم، ناگهان خود را در میان گروهی از پیامبران یافتم، دیدم که موسی در انتظار نماز است او مردی خسته و مو فرفری و چین چین شده بود گوئی که از مردانِ بیزار و متنفر است. ناگاه عیسی بن مریم÷را دیدم که ایستاده نماز میخواند، که عروه بن مسعود ثقفی از همه کس بیشتر به او شباهت داشت.بعد ابراهیم÷را دیدم که او نیز ایستاده و نماز میخواند و شبیهترین کس به او، یار و صاحب شما- یعنی خود حضرت محمد- بود، وقت نماز فرا رسید و من برایشان امامت نمودم، وقتی که از نماز فارغ شدم کسی ندا داد، ای محمد! این شخص مالک (نگهبان) آتش دوزخ است بر او سلام کن، پس به سوی او توجه والتفات نمودم اما او از من پیشی گرفت وسلام کرد
مسجدالاقصی: جایی است که پیامبرصآن را ستوده و بر فضیلت و شأن آن گواهی داده و خبر داده که دلهای مسلمانان بدان متعلق است زیرا او دارای رتبهای است که مسلمان دوست دارد جای کوچکی را داشته باشد و از آن به مسجدالاقصی بنگرد و آن را ببیند و این مکان از نظر او دوست داشتنیتر است از همه دنیا و آنچه در آن است.
عن أبی ذرسقال: «تذاکرنا عند رسولاللهصأيّهما افضل: أمسجد رسول الله أم بيتالمقدس؟ فقال رسول الله: صلاة في مسجدي أفضل من أربع صلوات فيه، ولنعم المصلي هو، وليوشکن أن يکون للرجل مثل شطن فرسه من الأرض حيث يري منه بيت المقدس خير له من الدنيا جميعاً. أو قال: خير من الدنيا وما فيها» [۷۴].
از ابی ذر÷روایت است که گفت: پیش پیامبر خداصدر مورد مسجد پیامبر و مسجدالاقصی بحث و گفتگو میکردیم که کدام یک از آنها بزرگتر است، مسجد پیامبر یا بیت المقدس؟ پیامبرصفرمود: یک نماز در مسجد من چهار برابر نماز در بیت المقدس است. و آنجا (بیتالمقدس)بهترین نماز خانه است چیزی نمانده یک نفر آن قدر به بیتالمقدس نزدیک شود که آن را ببیند و چنین چیزی برای او بهتراست از تمام دنیا. –و در روایت دیگر- بهتر است از دنیا و آنچه در آن است.
مسجدالاقصی جایی است که پیامبرخداصمژده فتحش را پیش از آنکه فتح شود، داده بود. و آن مژده از جانب پیامبرصاز نشانههای نبوت میباشد.
عن عوف بن مالك، قال: أتيت النبيّ صفي غزوة تبوك، وهو في قبةٍ من اَدمٍ فقال: «اعدد ستاً بين يدي الساعة؛-ذکر منها- ثم فتح بيت المقدس...» [۷۵].
از عوف بن مالک روایت شده که گفت: در غزوه تبوک پیش پیامبر خداصرفتم در حالی که ایشان در گنبدی چرمی نشسته بودند فرمود: شش چیز را از نشانههای قیامت میباشند؛ آنها را ذکر نمود و یکی از آنها فتح مکه بود.
مسجدالاقصی سنگر گروه پیروز و تهِ خانه مؤمنان است.
«عن عمرانَ بنِ حصينٍ، قال: قال رسولاللهص: «لا تزال طائفة من أُمّتي يقاتلون علی الحق ظاهرين علی من ناوَأَهم حتی يُقاتل آخرُهُم المسيح َ الدجّالَ» [۷۶].
همواره گروهی از امت من جهاد و در برابر دشمنان پایداری و ایستادگی میکنند و در راستای آشکار نمودن و حمایت از آرمانهای دین مبارزه میکنند تا آخرین نفر از آنها مسیح دجّال را میکُشد.
و معلوم و مشخص است که عیسی بن مریم، مسیح دجال را در باب لد در فلسطین مییابد و آن را به قتل میرساند.
مسجدالاقصی: و بیتالمقدس سرزمینی هستند که بندگان در آنجا حشر و نشر میگردند.از میمونة بنت سعد کنیز پیامبرصروایت است که از پیامبرخداصپرسید: ای پیامبر! در مورد بیتالمقدس برایمان صحبت کن. پیامبرصفرمود: «أرض المحشر والمنشر» [۷۷]یعنی آنجا سرزمین حشر و گردهمایی خلایق است.
مسجدالاقصی پناهگاه و سنگر مؤمنان در برابر دجال است و دجال وارد آن نمیشود.
قال رسولاللهصعن الدجال:«...علامته يمکث في الأرض أربعين صباحاً يبلغ سلطانه کلَّ منهل، لا يأتی أربعة مساجدَ: الکعبة ومسجدالرسول والمسجدالاقصی والطور...» [۷۸].
پیامبرصدر مورد دجال فرمود: نشانه آن این است که چهل صباحی (چهل روز) در زمین میماند که سلطه وقدرتش همه آبشخور وچشمهها را فرا میگیرد جز چهار مسجد که دجال نمیتواند داخل آنها شود کعبه، ومسجد پیامبرص، ومسجدالاقصی، وطور مسجدالاقصی جایی است که بارسفر برای زیارت آن بر بسته میشود وعلما اتفاق دارند بر اینکه زیارت بیت المقدس و خواندن نماز در آن سنت است. و درست نیست که برای زیارت سفر نمود جز سه مسجد که مسجد الاقصی یکی از آنها است. و آن سه مسجد فضل و برتری را بر دیگر مساجد دارند، در صحیحین ازابو هریرهسروایت شده که پیامبر خداصفرمود:
«لا تُشدُّ الرحال إلّا إلی ثلاثة مساجد: المسجد الحرام، ومسجدالرسولص، ومسجد الأقصی» [۷۹].
بار سفر بربسته نمیشود جز برای زیارت سه مسجد.مسجدالحرام، مسجد پیامبرصو مسجدالاقصی.
به همین جهت بسیاری از اصحاب برای نماز در مسجدالاقصی بدانجا سفر نمودهاند، و پس از آنها نیز سلف صالح و گذشتگان خداجو ن آنهایی که مسجدالاقصی را با حلقههای علم و طالبان آن، آباد نمودهاند.
نووی/میگوید: این حدیث بیانگر عظمت و شکوه و فضیلت این سه مسجد و امتیاز و برتری آنها بر دیگر مساجد است زیرا آنها مساجد پیامبران†بودهاند. و نماز در آنها ثواب بیشتری دارد و سفر برای زیارت آنها فضیلت دارد. و نزد جمهور علما سفر به سوی غیر این مساجد فضیلت و اهمیت ندارد، و شیخ ابومحمد جوینی از یاران ما، میگوید: سفر برای زیارت هر جایی جز این سه مسجد حرام است [۸۰].
و حافظ میگوید: این حدیث بیانگر فضیلت این سه مسجد و مزیت آنها بر سایر مسجدها میباشد زیرا این سه مسجد، مسجد پیامبران بودهاند زیرا مسجد اول (مسجدالحرام) نخستین قبله مردم و محل حج مسلمانان بوده است. و مسجد دوم (مسجد النبی) قبله امتهای پیشین بوده است و سومی (مسجدالاقصی) بر تقوی بنا نهاده شده است [۸۱].
و از شیخ الاسلام ابن تیمیه در مورد حکم زیارت بیتالمقدس و نماز در آن، سؤال شد. ایشان فرمودند: در صحیحین آمده که پیامبر خداصفرمود: بار سفر بربسته نمیشود جز برای زیارت سه مسجد..... این حدیث در صحیحین از ابی سعید و ابی هریره و از کسان دیگری نیز روایت شده است. و درجه این حدیث، مستفیض و مورد قبول و تصدیق است. و اهل علم برصحت و مقبولیت آن اجماع و اتفاق دارند و همه علما، سفر به بیت المقدس و ادای عبادات مشروع در آنجا را سنت دانستهاند، و ابن عمر (عبدالله بن عمر) بدانجا میرفت و در آن نماز میخواند [۸۲].
مسجد الاقصی: ثواب نماز در آن چندین برابر جاهای دیگر است. از ابو ذرسروایت است که گفت: نزد پیامبر خداصبودیم و در مورد مسجد پیامبر و بیتالمقدس بحث میکردیم که کدام یک از آنها برتراست؟ پیامبرخداصفرمود:
«صلاة في مسجدي أفضل من أربع صلوات فيه، ولنعم المصلي هو، وليوشکن أن يکون للرجل مثل شطن فرسه من الأرض حيث يري منه بيت المقدس خير له من الدنيا جميعاً. أو قال خير من الدنيا وما فيها» [۸۳].
یک نماز در مسجد من چهار برابر نماز در بیت المقدس است. و آنجا (بیتالمقدس) بهترین نماز خانه است چیزی نمانده یک نفر آن قدر به بیت المقدس نزدیک شود که آن را ببیند و چنین چیزی برای او بهتر است از تمام دنیا. – و در روایت دیگر- بهتر است از دنیا و آنچه در آن است.
مسجدالاقصی: نماز در آن دارای فضیلت بزرگی است. نسائی از عبدالله بن عمرو بن عاص از پیامبرخداصروایت نموده که فرمود: وقتی که سلیمان از بنای بیتالمقدس فارغ شد سه چیز را از خدا درخواست نمود: قدرت و حکمی که بر اساس حکم خدا باشد، سلطه و قدرتی که پس از او به کسی داده نشده باشد، و اینکه هرکس داخل این مسجد شود تنها به قصدخواندن نماز در آن، از گناهانش پاک شود همچون روزی که از مادرش متولد شده است.پیامبرصفرمود: «أما اثنتان فقد أعطيهما، وأرجو أن يکون أعطی الثالثة» [۸۴]دو تای اولیش به من داده شده اما ازخدا میخواهم که سومی را نیز به من بدهد.
مسجدالاقصی: و قدس و فلسطین از روز ازل، پاک و مقدس بودهاند. خداوند میفرماید:
﴿يَٰقَوۡمِ ٱدۡخُلُواْ ٱلۡأَرۡضَ ٱلۡمُقَدَّسَةَ﴾[المائدة: ۲۱].
ای قوم من! به سرزمین مقدّسی وارد شوید که. ..... و این آیه خطاب موسی÷به قومش بود، قبل از اقامت بنی اسرائیل در فلسطین، و پیش از انبیاء بنی اسرائیل، آنهای که یهود فکر میکرد که وارث آنها است. و خداوند در مورد ابراهیم و لوط میفرماید:
﴿وَنَجَّيۡنَٰهُ وَلُوطًا إِلَى ٱلۡأَرۡضِ ٱلَّتِي بَٰرَكۡنَا فِيهَا لِلۡعَٰلَمِينَ٧١﴾[الأنبياء: ۷۱].
«و او و لوط را (از مکر و کید کافران) رستگار و به سرزمینی گسیل داشتیم که (از لحاظ مادی و معنوی) پرخیر و برکتش برای جهانیان کردهایم».
و آن برکت قبل از ابراهیم÷نیز در آنجا وجود داشت. به همین جهت یبوسیها [۸۵]در کنار و حوالی آن سکونت گزیدند نه در داخل آن زیرا داخل آنجا محل عبادت بود نه سکونت.
مسجدالاقصی: تعداد زیادی از اصحابن داخل آن شدند. و از مناطق دور به قصد زیارت یا سکونت و یا وعظ و ارشاد بدانجا سفر نمودهاند از جمله ابو عبیده بن جراح، که در فتح شام فرمانده لشکر بود، و بلال بن رباح، که در فتح بیتالمقدس همراه لشکر عمر بن خطابسبود و در مسجدالاقصی اذان داد، و معاذ بن جبل، که ابو عبیده پس از فوت خود او را به جانشینی منصوب نمود، و خالد بن ولید، شمشیر از غلاف کشیده خدامه در فتح بیت المقدس حضور داشت، و عبادة بن صامت نخستین کسی که به امر قضاوت در فلسطین منصوب شد و در آنجا سکونت گزید و در همان جا دفن گردید، تمیم بن اوس داری، عبدالله بن سلام که وارد بیتالمقدس شد و در فتح آن نیز حضور داشت از کسانی است که مژده بهشت به او داده شده، و همچنین تعداد زیاد دیگری از اصحاب که بدانجا سفر نمودهاند [۸۶].
مسجدالاقصی: خاکش از هر سرزمینی که مسلمانان آن را فتح نمودهاند جدا و متمایز است زیرا آنجا تنها شهری است که خلیفة راشد عمر بن خطابسشخصا برای فتح و تحویل گرفتن کلیدهایش از مدینه خارج شده و در محوطه مسجدالاقصی پس از آنکه خداوند فتح بیتالمقدس را برای مسلمانان آسان نمود، مصلایی را- در سال۱۵هـ- بنا کرد، و زمینهای پر برکتش را وقف نمود تا امانتی باشد در گردن امت تا روز قیامت.
مسجدالاقصی: جایی است که اتباع و پیروان محمدصجان خود را جهت طرد و دور انداختن رومیها و صلیبیها در آن نثار نمودند و نه بار حمله صلیبیها بدانجا را با فرماندهی نورالدین محمود زنکی، و صلاح الدین ایوبی و دیگر حاکمان مسلمان و فرماندهانی که فرماندهی مجاهدین را به عهده داشتند، خنثی نمودند تا اینکه پس از ۹۱ سال غصب و اشغال بیتالمقدس، آن را از چنگال غاصبین آزاد نمودند، زیرا ارزش و جایگاه اقصی و قدس در دلها بسیار بزرگ است، و آنجا سرزمین پاک و مبارک مسلمانان است، و این از اعتقادات ما است، و هرگز دشمن نخواهد توانست محبت آن را در دلها برکند هراندازه تلاش کند و به دروغ پردازی و شایعه پراکنی بپردازد.
مسجدالاقصی: همواره محل و جای اهتمام علمای اسلامی بوده، و آنچه که علمایان اسلامی در قرون اول و قرنهای بعدی در زمینه فضائل مسجدالاقصی نوشتهاند، بر جایگاه و اهمیت آنجا دلالت دارد، که این نوشتهها هنوز هم مورد تحقیق و تدریس هستند بگونهای که هیچ شهر دیگری تا این اندازه رنگ و رو و صبغة و وجهه جهانی نداشته است، اهتمام و توجه سلف صالح و علمای اعلام به مسجدالاقصی و سرزمین مبارک واضح و آشکار است، و کثرت تألیفات و نوشتههایی که در زمینه فضائل قدس و بیتالمقدس، و مسجدالاقصی نوشتهاند و همچنین تشویق و ترهیبهایی که برای زیارت آنجا نمودهاند دال بر این واقعیت است.
ما هر اندازه در مورد فضایل مسجدالاقصی بحث کنیم نخواهیم توانست حق مطلب را ادا کنیم و آنگونه که خداوند آن را تعریف نموده است، آن را بستاییم چنانکه میفرماید:
﴿سُبۡحَٰنَ ٱلَّذِيٓ أَسۡرَىٰ بِعَبۡدِهِۦ لَيۡلٗا مِّنَ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ إِلَى ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡأَقۡصَا ٱلَّذِي بَٰرَكۡنَا حَوۡلَهُۥ لِنُرِيَهُۥ مِنۡ ءَايَٰتِنَآۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡبَصِيرُ١﴾[الإسراء: ۱].
تسبیح و تقدیس خدائی را سزا است که بنده خود (محمّد پسر عبدالّله) را در شبی از مسجدالحرام (مکه) به مسجدالاقصی (بیتالمقدّس) برد، آنجا که دَور و بر آن را پر برکت (از اقوات مادی و معنوی) ساختهایم. تا (در این کوچ یک شبه زمینی و آسمانی) برخی از نشانههای (عظمت و قدرت خداوندی) خود را بدو بنمایانیم (و با نشان دادن فراخی گستره جهان و بخشی از شگفتیهای آن، او را از بند دردها و رنجهای زمینیان برهانیم و با دل و جرأت بیشتر به میدان مبارزه حق و باطل روانه گردانیم). بیگمان خداوند بس شنوا و بینا است. (نه سخنی از او پنهان و نه کاری از او نهان میماند).
اگر مسجدالاقصی هیچ فضیلتی نمیداشت جز این آیه که در شأن آن نازل شده است برای بیان فضیلت و ارزشش کافی بود زیرا وقتی که حوالی و دور و برش مبارک باشد مسلم است که خود آنجا از فضیلت و برکات بیشتری برخوردار است.و یکی از فضایلش این است که بر سایر مساجد به جز مسجد پیامبرصو مسجدالحرام، برتری داده شده است.
[۷۰] روایت از بخاری، حدیث شماره: ۳۳۶۶ صحیح بخاری-چاپ دارالسلام در ریاض- وچاپ دوم ذی الحجة ۱۴۱۹هـ -مارس۱۹۹۹م. [۷۱] روایت از بخاری، حدیث شماره ۳۹۹ صحیح بخاری- چاپ دارالسلام درریاض. [۷۲] روایت از مسلم، حدیث شماره۲۵۹، صحیح مسلم-چاپ دار السلام در ریاض و چاپ دوم در ماه محرم۱۴۲۱هـ- ۲۰۰۰م. [۷۳] روایت از مسلم، حدیث شماره۲۷۸، صحیح مسلم-چاپ دارالسلام. [۷۴] حاکم آن را خارج نموده و آن را صحیح دانسته است. ذهبی و آلبانی نیز با او موافق بودند. [۷۵] روایت از بخاری، حدیث شماره: ۳۱۷۶، صحیح بخاری –چاپ دارالسلام –ریاض. [۷۶] احمد، وابو داود، وحاکم، و طبرانی در کتاب: الکبیر "آن را خارج نموده وآلبانی هم آن را صحیح دانسته و در صحیح خود آن را آورده است.حدیث شماره: ۲۴۸۴، در فصل باب فی دوام الجهاد سنن ابو داود انتشارات کتابخانه معارف در ریاض، چاپ اول. [۷۷] احمد و ابن ماجه این حدیث راخارج نمودهاند و آلبانی هم در کتاب "تخریج أحادیث فضائل الشام ودمشق، تألیف ربعی. آن را صحیح دانسته است. [۷۸] امام احمد این حدیث را تخریج نموده. حدیث شماره: ۲۴۰۸۵، ۲۴۰۸۴، ۲۴۰۸۳، ۲۳۴۷۸، و سند آن با شرط شیخین صحیح میباشد، مسند امام احمد، چاپ: بیت الافکار الدولیة:۲۰۰۴م. [۷۹] بخاری این حدیث را روایت کرده است، حدیث شماره: ۱۱۸۹، صحیح بخاری: چاپخانه: دارالسلام، ریاض. [۸۰] المنهاج: شرح صحیح مسلم. [۸۱] الفتح(۳/۶۰۳) [۸۲] مجموع فتاوای شیخ الاسلام ابن تیمیه (۶/۲۷) چاپ دوم سال۱۳۹۸هـ- تهیه وتنظیم: عبدالرحمن نجدی حنبلی. [۸۳] حاکم این حدیث را خارج نموده و آن را تصحیح نموده و ذهبی نیز با او موافق بوده. و آلبانی هم آن را صحیح دانسته است. [۸۴] این حدیث را نسائی وابن ماجه رویات نموده اند، حدیث شماره۱۴۰۸، سنن نسائی انتشارات مکتبة المعارف در ریاض چاپ اول. [۸۵] یبوسیها گروهی از اعراب نخستین بودند که در قلب جزیرة العرب پیدا شدند و نشأت گرفتند سپس همراه چند قبیله از کنعانیهایی که خود را به آنجا نسبت میدادند از آنجا به قدس مهاجرت نمودند، و آنها نخستین کسانی بودند که در قدس ساکن شدند و در آنجا خانه ساختند. [۸۶] برای آگاهی بیشتر درموردنام کسانی که به مقصد بیت المقدس سفرنمودهاند به کتاب: مثیر الغرام الی زیارت القدس والشام، و همچنین کتاب: الانس الجلیل بتاریخالقدس والخلیل.مراجعه نمایید.