شیعه و بیت المقدس

فهرست کتاب

کانون‌های (یاحسین) کانون‌های ایجاد شک و تردید نسبت به جایگاه اقصی

کانون‌های (یاحسین) کانون‌های ایجاد شک و تردید نسبت به جایگاه اقصی

در یکی از کانون‌های (یا حسین) روی انترنت سؤالاتی را در خصوص مکان مسجدالاقصی به عنوان موضوعی اختلافی که مورد بحث و مناقشه است، طرح نموده که عنوان آن چنین است: مسجدالاقصی در کجا واقع شده است؟! و شرح سؤال را چنین بیان نموده: آیا بیت المقدسی که هم اکنون در فلسطین است همان مسجدالاقصی است که خداوند درمورد آن می‌فرماید:

﴿سُبۡحَٰنَ ٱلَّذِيٓ أَسۡرَىٰ بِعَبۡدِهِۦ لَيۡلٗا مِّنَ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ إِلَى ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡأَقۡصَا ٱلَّذِي بَٰرَكۡنَا حَوۡلَهُۥ لِنُرِيَهُۥ مِنۡ ءَايَٰتِنَآۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡبَصِيرُ١[الإسراء: ۱].

‏تسبیح و تقدیس خدائی را سزاست که بنده خود (محمّد پسر عبدالّله) را در شبی از مسجدالحرام (مکه) به مسجدالاقصی (بیت‌المقدّس) برد، آنجا که دَور و بر آن را پر برکت (از اقوات مادی و معنوی) ساخته‌ایم. تا (در این کوچ یک شبه زمینی و آسمانی) برخی از نشانه‌های (عظمت و قدرت خداوندی) خود را بدو بنمایانیم (و با نشان دادن فراخی گستره جهان و بخشی از شگفتی‌های آن، او را از بند دردها و رنج‌های زمینیان برهانیم و با دل و جرأت بیشتر به میدان مبارزه حق و باطل روانه گردانیم). بی‌گمان خداوند بس شنوا و بینا است. (نه سخنی از او پنهان و نه کاری از او نهان می‌ماند).

درجواب و مناقشه‏های این سؤال چنین آمده:

یکی از آن‌ها می‏گوید: [۴۷](باید ملاحظه نمود، مسجدالاقصایی که در فلسطین واقع است، در روایات اهل بیت اساس و حقیقتی ندارد بلکه مسجدالاقصای واقعی آن است که در آسمان قرار دارد، این شخص ادعا می‏کند که این صخره تنها نزد یهودی‌ها مقدس است، و بسیاری از فضایلی که در اصل برای مسجد امیرالمؤمنین÷(مسجد کوفه) است. یهودیان آن را تبدیل و تحریف نموده و برای اقصای خود که قبله آن‌ها است، قرار داده‏اند)!!.

یکی دیگر از آن‌ها نوشته که ارزش و جایگاه مسجدالاقصی: «از بدعت‌های یهود می‏باشد که اهل سنت از آن محافظت و بدان عمل می‌نمایند»!!.

یکی دیگر توضیح می‌دهد که: «اهمیت دادن به مسجدالاقصی و حکم شرعی در مورد فلسطین و مقدسات آن بدان خاطر نیست که مسجدالاقصی همان بیت المعمور یا بیت‏المقدس باشد بلکه از این لحاظ است که مرجع تقلید ما، بدان فتوا داده است و مسلم است که تقلید از آن بر ما واجب است و اگر چنان‌چه مرجع تقلید فتوا دهد و بر ما واجب گرداند که مسئله فلسطین را نگهداری کنیم و اهل آنجا را یاری دهیم و با هر وسیلۀ ممکن از آن‌ها دفاع کنیم، این کار بر ما واجب خواهد شد و چنان خواهیم کرد اگرچه مسجدالاقصی، بیت‏المقدس هم نباشد و حتی اگر در فلسطین هیچگونه نشان و علامتی از مکانهای مقدس اسلامی وجود نداشته باشد»!!.

شرکت کننده‏ای دیگر (در این مناقشه) می‌نویسد: «اگر بیت‏المقدسی که درفلسطین قرار دارد تا این درجه اهمیت دارد، چرا اهل بیتهیچگونه مدح و ستایشی از آن نکرده‏اند بلکه برعکس آن‌ها مسجد کوفه را خیلی از آن مهم‏تردانسته‏اند».

یکی دیگر از آن‌ها می‌نویسد [۴۸]: (به گواهی شیعه‏های سازش‏کار بیگانه پرست و گروه‌های گمراه دیگر [۴۹]غاصب دوم [۵۰]مسجد قدس را بنا نهاده است، و در آنجا چوب‌های بزرگ و محکمی [۵۱]وجود دارد که خراب‏الدین ایوبی [۵۲]روی آن حرف‌های مفت و گزاف را می‌گفته، اما با کمال تأسف کسانی هستند از شیعه‏ها که برای آن ناراحت می‏شوند و برای آزادی آن فعالیت می‏کنند و از اینکه یهودی‌ها کنار مسجدالاقصی را حفر می‌کنند گریه می‌نمایند.

یکی دیگر در وبلاگ خود نوشته است: (خدا بهتر می‏داند. اما ظاهراً مسجدالاقصی آن مسجدی نیست که در فلسطین قرار دارد، زیرا اگر آن مسجد چنان اهمیتی می‏داشت، به طور قطع اهل بیت به ما خبر می‏دادند و ما را به زیارت آن دستور می‏دادند چنان‌که نسبت به سایر اماکن مقدسه به ما دستورداده‏اند که به زیارت آن‌ها برویم، و خردمند کسی است که در این مسائل دقت کند تا در شبهات واقع نشود)!!.

آری آن‌ها راجع به جایگاه مسجدالاقصی این چنین اعتقادی را دارند که در نوشته‏ها و تحلیل و مناقشه‏هایشان آشکار می‏گردد!!.

[۴۷] من این شرح و تعلیق‌ها را بدان خاطر ذکر نمی‌کنم که بر اساس آن‌ها حکمی را صادر نمایم بلکه بدین منظور آن‌ها را ذکر نموده‌ام که مردم بدانند آن‌ها در مورد مسجد الاقصی و جایگاه آن چگونه فکر می‌کنند و در تریبون‌های آزاد چه چیزهای را در مورد آن می‌نویسند. [۴۸] آدرس کانون های یاحسین روی شبکه جهانی انترنت.www.yahosein.com [۴۹] منظورش عمر بن خطابساست که به گمان آن‌ها خلافت را از علی بن ابی طالبسغصب نموده است. [۵۰] منظورش خلیفه دوم عمر بن خطابساست. [۵۱] منظورش منبر صلاح الدین ایوبی /است. [۵۲] صلاح الدین ایوبی که تمام امت به بزرگواری آن گواهی می‌دهند، این رافضی کثیف آن را به خراب الدین متهم می‌نماید در انتقام اینکه ایشان در ریشه کن کردن و برطرف نمودن دولت فاطمیه باطنی نقش مهم وقابل توجهی داشتند.