انقلاب
در اینجا سوالی را مطرح میکنیم که اصولاً انقلاب به چه معناست؟و شما مردمی که به خیابان ریختید و شهید دادید و شعار دادید، میشود بفرمائید: معنای کلمۀ انقلاب چیست؟ حالا با بقیه جزئیات آن کاری نداریم و فقط میخواهیم بدانیم چند در صد مردم معنای کلمۀ انقلاب را میدانند؟ شاید هم بسیاری از مردم بدانند، به هر حال انقلاب از منقلب شدن و تغییر کردن میآید، یعنی چه؟ یعنی اینکه شما چیزی را تغییر دهید و در آن انقلابی به وجود آورید. حال ما میپرسیم: چه تغییر و یا انقلابی پس از رفتن رژیم فاسد شاهنشاهی [۶]صورت گرفته است. شعار شما چه بود؟ استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی.
جالب است بدانید خمینی قبل و بعد از انقلاب محال بود یک سخنرانی داشته باشد و در آن اشارهای به اسلام و قرآن نکند، اکنون پس از گذشت ۳۰ سال اسلام و قرآن و عدل علی تا چه اندازه در ایران پیاده (یا سوار!) شده است؟ به عنوان مثال، فقط چند مورد را بیان میکنیم (عاقل به یک اشاره):
۱- فساد و بیبند و باری: تمام مردم بر این عقیده بودند که زمان شاه فساد، بیحجابی و بیبند و باری در جامعه زیاد بود و مردم ما هم که همگی متدین و مذهبی بودند به رگ غیرتشان بر خورده بود و یکی از دلائل انقلاب آنها مبارزه با همین فساد در جامعه بوده، و همگی خواهان یک جمهوری و حکومت اسلامی بودند تا آن حکومت جلوی این بیبند و باری را بگیرد و اسلام واقعی را پیاده کند و متاسفانه مردم اجرای اسلام را نیز تنها به دست آخوندهای عمامه به سر میدیدند و با خود میگفتند اینها نمایندۀ خدا و اسلام و امام زمان هستند و در حوزهها درس اسلام شناسی خواندهاند و اگر روی کار بیایند چها که نمیکنند و حتماً جلوی فساد را میگیرند. حتی خمینی و اطرافیان او دائم میگفتند: اسلام در خطر است و مرتب اسلام را وسیلۀ کار خود کرده بودند.
فکر نمیکنم برای خوانندۀ گرامی لازم به توضیح باشد که هم اکنون که سی سال از آن انقلاب میگذرد وضع فساد و بیبند و باری در جامعه به چه شکل است، چون رشد فساد در جامعه کاملاً مشخص است. فساد و بیدینی که هم اکنون در بین مردم و جوانان ایران وجود دارد صد پله بدتر از زمان شاه میباشد و عدۀ تارکین نماز نیز هر روز رو به افزایش است، و داشتن دوست دختر در بین پسران امری کاملاً عادی شده است، و بیحجابی نیز رو به افزایش است، و حتی بزرگسالان نیز بیدین شدهاند در صورتیکه در زمان شاه اکثر مردم مذهبی بودند [٧]و گرد این مفاسد نمیچرخیدند و اگر کسی هم میخواست دنبال فسادی برود کاری به دیگری نداشت و جایگاه هر کس در جامعه مشخص بود، زن چادری دنبال مسجد خود بود و زن بیحجاب هم دنبال کار خود. ولی هم اکنون اگر تعدادی هم چادری مانده باشند نمیتوان صد در صد به آنها اطمینان کرد، چون بسیار دیده شده که زنان نابکار زیر چادر نیز رفتهاند، بگذریم...
به هر حال مردم خود دیدند که آخوندها جلوی فساد را که نگرفتند بلکه صد پله آن رابدتر کردند و البته کسی به روی خود نمیآورد و چنانچه شما چیزی بگوئید فوراً میگویند: ای آقا، این فساد چه ربطی به روحانیون بیچاره دارد!! در پاسخ میگوئیم: چطور در رژیم قبلی تمام فسادها زیر سر شاه و حکومت و اطرافیان او بود ولی اکنون کاری به حکومت و آخوندها ندارد؟!!.
چطور شهادت امام حسین در کربلا مربوط به ابوبکر و عمر است؟! و تحریف و بدبختی فعلی جوامع اسلامی را ناشی از خلافت ابوبکر در ۱۴ قرن قبل در سقیفه میدانید و....
لابد چون آخوندها دارای لباس روحانی و عمامه و محاسن هستند پس کاملاً معصوم و خوب هستند و یا چون سایه خدا هستند افرادی نیکوکارند و مسئولیتی هم متوجه آنها نیست [۸]. تازه آن وقتی که شما میخواستید این آخوندها را بر سر کار بیاورید هزاران انتظار از آنها داشتید ولی اکنون میگوئید: به آنها کاری نداشته باشید!! این سخن را باید قبل از انقلاب میگفتید تا همه تکلیف خود را بدانند و به آمدن آخوندها دل خوش نکنند و خودشان به فکر اصلاح جامعه باشند. هم اکنون نیز چنانچه آخوندها دین و حکومت را رها کنند و کنار بروند کسی با آنها کاری ندارد ولی مشکل اینجاست که اینها تنها خود را لایق حکومت میدانند و هر مخالفتی را نیز فوراً سرکوب میکنند و مانند هشت پایی روی همه جا دست گذاشتهاند.
۲- وضعیت اقتصادی: در مورد وضعیت اقتصادی مردم و قیمت اجناس و گرانی آنها تمامی مردم اعتراف دارند که وضعیت اقتصادی در زمان شاه اصلاً قابل مقایسه با زمان فعلی نیست و پس از انقلاب هر روز قیمت اجناس و تورم رو به افزایش است، قیمت زمین و خانه که نجومی شده و اصلاً مشکل مسکن یکی از مشکلات مهم مردم شده در صورتیکه قبل از انقلاب اصلاً کسی به فکر خرید خانه نبود و مردم مشکل مسکن نداشتند، قیمت گوشت و مرغ و... نیز بسیار گران است، و کشوری که دارای منابع نفت و گاز بسیار است باید هر روز اقتصاد آن بدتر شود و مردم بدبختر شوند و البته این سیاست ایشان است که مردم را در فقر نگه دارند و به قول خود مردم که میگویند: شکم ما قبل از انقلاب سیر بود و مشکلی نداشتیم و برای همین به خیابانها ریختیم تا انقلاب کنیم، ولی اکنون باید از صبح تا شام دنبال یک لقمه نان باشیم و دیگر به حکومت کاری نداریم. حتی مردم انتظار داشتند که وضع آنها پس از انقلاب بهتر هم بشود و در واقع طمع کردند. خود خمینی در بهشت زهرا میگفت: این دارایی از غنائم اسلام است من امر کردم به مستضعفین بدهند [٩]و خواهند داد!! و میگفت: به این نغمههای باطل گوش ندهید آنها حرف میزنند ولی ما عمل میکنیم!! و میگفت: ما یک مملکت محمدی ایجاد میکنیم!! [۱۰]. البته من فکر میکنم خمینی فراموش کرده بود ان شاء الله بگوید، و برای همین هیچکدام از وعدههای او تحقق نیافت. البته مرا ببخشید که ایشان را با پیامبر اسلام مقایسه میکنم، ایشان خیلی بالاتر از این حرفها هستند!! جالب است که هیچ وقت در تلویزیون انقلابی این سخنرانی پخش نمیشود و فقط قسمتی از آن را که میگوید: من دولت تعیین میکنم، من توی دهن این دولت میزنم، من فلان میکنم، من، من، من... را پخش میکنند، ولی آن قسمت که میگوید: آب و برق را مجانی میکنیم و اتوبوس را مجانی میکنیم و معنویات میآوریم [۱۱]و... پخش نمیشود، چرا؟ چون علاوه بر اینکه چیزی مجانی نشد (به جز جان انسانها) بلکه تازه هر سال کمبود گاز، برق و آب در نقاط مختلف کشور مشاهده میشود. در جریانات ابوالحسن بنی صدر همه ولایت داران میگفتند: امام از اول هم میدانست که او خائن است!!، بله، اصولاً امام همه چیز را میداند و علم غیب دارد و معصوم از هر خطائی است!! ولی نمیدانیم چرا وعدههای او در بهشت زهرا عملی نشد؟! لابد در آنجا تقیه میکرده، یا خدعه میکرده تا حکومت را بگیرد. چه باید کرد که تا احمق در جهان است ابرقُدقُد خندان است.
۳- اگر کسی آرشیو روزنامهها و مجلات را از ابتدای انقلاب تا کنون داشته باشد و به آنها مراجعه کند محال است یک هفته در این سی سال بدون هیچگونه موضوع یا جنجال تازهای سپری شده باشد (شاه را پس بدهید تا محاکمه و اعدامش کنیم، حمله به سفارت آمریکا، شاخ شدن با ملی مذهبیها و بازرگان، شاخ شدن با مجاهدین، اعدام قطب زاده، جنگ، ما اهل کوفه نیستیم، غائله شریعتمداری، غائله منتظری، ماجرای آن زنی که در مصاحبه رادیوئی گفته بود: اوشین [۱۲]الگوی من است و خمینی عصبانی شده بود، حتی از دست خبرنگار آن، تبلیغ بسیار عالی و موثر برای فروش کتاب سلمان رشدی با صدور حکم اعدام او، غائله حجاج در عربستان و مهدی هاشمی، انرژی هستهای هزار تومان بستهای!! و....).
۴- اعتیاد، مشکل کار و ازدواج جوانان: اعتیاد به انواع و اقسام مواد مخدر و روانگردان، بیکاری و مشکل کار و ازدواج نیز از موارد دیگر است که پس از انقلاب افزایش یافته [۱۳]، و قبل از انقلاب چنانچه کسی دیپلم داشت بهترین کار برای او مهیا بود و به راحتی نیز ازدواج میکرد. ولی اکنون کسانی که دکترا و لیسانس دارند باید مدتها دنبال کار بگردند و آخر هم کاری مناسب پیدا نکنند. لازم به تذکر است که بهانههایی که عدهای میآورند مبنی بر اینکه جمعیت فعلی جامعه بیشتر است و شرایط تفاوت کرده؛ به هیچ عنوان قابل قبول نیست، چون جمعیت دو برابر شده و پول نفت ۱۰ برابر و کارخانهها و صنایع هم گسترش یافتهاند و بنیاد پهلوی هم دیگر نیست که پولها را بدزدد.
جمعیت هر دوره متناسب با همان شرایط خودش میباشد، از همه گذشته شما برای بهبودی این مشکلات انقلاب کردید ولی بالعکس این مشکلات بیشتر شده، و بیکاری که قبل از انقلاب کم بوده افزایش یافته و فرار مغزها زیاد شده، بحث ما نیز بر سر همین موضوع انقلاب شماست که بیفایده بوده است.
۵- شهیدان و کشته دادن: انقلاب ایران یکی از نادرترین انقلابهایی بوده که کمترین خون و کشته را داده است، و انقلابهای دیگر در کشورهای مختلف دارای خونریزی بسیار بوده است، از این موضوع بگذریم. خمینی قبل از انقلاب خطاب به مردم میگفت: شاه قبرستانها را آباد کرده است، و مرتب میگفتند جوانان ما را کشتند و شهید کردند. حال ما میپرسیم: پس از انقلاب و طی جنگی ۸ ساله که ۴ سال آن نیز به خاطر لجاجت خمینی و باند احمق سپاه، ادامه یافت قبرستانها بیشتر آباد شد یا قبل از انقلاب؟ و چه ضررهایی که از این جنگ به ملت ما وارد نشد و چه خونهایی که ریخته نشد و چه ضرراتی که به اقتصاد جامعه وارد نشد، برای چه؟ برای اینکه همه چشم و کور بسته دنبال سایه خدا میدوید و میترسید او را مورد بازخواست و سوال قرار دهید و بگویید: چرا صلح نمیکنی؟ چون سایه خدا قصد داشت انقلاب تحفه خود را به تمام کشورها صادر کند [۱۴]، و این نیز یکی دیگر از ثمرات انقلاب ایران و روی کار آمدن آخوندها بود و البته حماقت عدهای تمام شدنی نیست و هنوز جان بر کف برای خدمت به آخوندها آماده هستند.
۶- دموکراسی و آزادی: به عقیدۀ مردم قبل از انقلاب آزادی نبود و هر کس هم به حکومت ایرادی میگرفت فوراً سر از ساواک در میآورد. حال میپرسیم: آیا اکنون کسی میتواند به حکومت یا به خامنهای یا به خمینی ایرادی بگیرد؟ یا اگر کسی خواست امر به معروف و نهی از منکر را در مهمترین حوزه آن یعنی حکومت و سیاست وارد کند سر از اداره اطلاعات در میآورد که روی ساواک را سفید کرده است [۱۵]. دیکتاتوری و خفقانی که در رژیم آخوندها است هیچ جا پیدا نمیشود. البته اشتباه نشود در مورد آزادی زیر شکم هیچگونه خفقانی وجود ندارد و تنها در مورد آزادی گردن به بالا است که خفقان است. در مورد سیاست آخوندها دائم میگویند: با دین یکی است و شعارشان این است که دیانت ما عین سیاست ماست [۱۶]، ولی در فریضۀ امر به معروف و نهی از منکر به طور استثناء دین از سیاست جدا میشود، و شما نمیتوانید رهبر یا روحانیون و سردمداران حکومتی را امر به معروف و نهی از منکر کنید، چون فوراً مفسد فی الارض، مرتد و اقدام علیه امنیت کشور خواهید شد و امر به معروف و نهی از منکر نیز تنها مربوط به خود آخوندهاست. البته آنها نیز بیشتر امر به منکر و نهی از معروف میکنند، حالا شما ببینید چطور خواهد شد. خفقان ایشان تا این حد است که حتی سایتهای اینترنتی مخالف با خود را میبندند و فیلتر میکنند، از سایتی سیاسی گرفته تا سایتهای اهل سنت، و همچنین اجازه چاپ کتاب و فعالیت فرهنگی نیز ندارند، چرا؟ چون اگر مردم کتب و سایتهای دیگر را ببینند دیگر زیر بار حرفهای آخوندهای خرافی نمیروند.
٧- وضعیت ایران در جوامع بین المللی: از نظر رابطه با کشورهای دیگر نیز قبل از انقلاب ایرانیان در بین کشورهای دیگر دارای منزلت کامل بودند ولی پس از انقلاب با سیاستهای ابلهانهای که مذهبیون خرافی و سایههای خدا! در پیش گرفتند هر روز بیشتر به منزوی شدن ایران کمک کردند و چهرهای تروریستی و وحشتناک از ایرانیان ساختند. تمامی ایرانیانی که در زمان شاه به سایر کشورها مسافرتی داشتهاند به این نکته معترفند که در فرودگاهها و سایر اماکن کشورهای خارجی چه برخورد بسیار مودبانه و خوبی با مردم ما داشتهاند ولی اکنون حتی از قهرمانان ورزشی اثر انگشت میگیرند و چه بسا چند روز دیگر از ریاست جمهوری ما نیز اثر انگشت بگیرند و... آری، وقتی مذهب و فرقهای خرافی با دین مخلوط شود بهتر از این نخواهد شد. البته ما نمیخواهیم از رژیم شاهنشاهی دفاع کنیم چون آن رژیم نیز همین عقاید خرافی را داشت و همینطور فسادهای بسیار دیگر، ولی به هر حال انقلاب شما وضعیت بین المللی و سایر موارد را که در رژیم قبلی بود بهتر نکرد و بلکه صد پله بدتر نمود.
پس از بحث در مورد انقلاب و شکل گیری حکومت خوارج [۱٧]در ایران میرویم به سراغ مطالب دیگر پیرامون این تنها نظام خدایی! در جهان.
[۶] لازم به تذکر است که رژیم شاهنشاهی نیز به هیچ عنوان مورد تایید ما نبوده و هدف ما از بیان این مطالب طرفداری از شاه نیست. [٧] البته همان مذهب ایشان نیز پر از خرافات است ولی لااقل فاسد و بیبند و بار نبودند. [۸] بزرگترین مشکل مردم ما این است که برای تشخیص حق از باطل افراد را ملاک کار خود میگیرند. [٩] بلهلإ واقعاً هم که چقدر شما به فکر مستضعفین هستید، شما بیشتر به درد مستکبرین میخورید تا مستضعفین. [۱۰] مملکت محمدی خود را با صادر کردن دختران ایرانی به خارج و فساد و بیبند و باری در داخل و افزایش جوانان معتاد نشان دادند. [۱۱] یا میگفت: شما را به مقام انسانیت میرسانیم!! مثل اینکه مردم حیوان بودهاند، البته مقام انسانیت را با افزایش تعداد معتادین و دزدان و خلافکاران مشاهده کردیم. [۱۲] اوشین زنی بود که در سریالی ژاپنی ایفای نقش میکرد. [۱۳] طبق گفتههای خودشان آمار طلاق در جوانان بسیار بالا رفته است. [۱۴] حتی پس از انقلاب در خلال مراسم حج در عربستان نیز بین ایرانیان و مامورین آنجا درگیری ایجاد شد. لابد آخوندها میخواستهاند انقلاب خود را به مکه و مدینه هم ببرند و در ابتدا هم در قبرستان بقیع پیاده شود یعنی یک گنبد و بارگاه بزرگ روی قبور امامان احداث کنند تا اسلام نجات پیدا کند!!. [۱۵] مثل قتلهای زنجیرهای و جنایات دیگر اطلاعات و سربازان گمنام امام زمان، که باید کتابی جداگانه برای آنها نوشت. [۱۶] پس از انقلاب بر پشت اسکناسهای ۱۰ تومانی همین جمله را مینویسند. [۱٧] شخصی پس از جنگ نهروان به حضرت علی میگوید: خوب این خوارج را نابود و ریشه کن کردیم حضرت علی میگوید: خیر آنها در آینده خواهند آمد، آنها در پشت مادران و پدران هستند و مگر خوارج که بودند؟ خراب کن وجهه اسلام - قشری و تنگ نظر - سطحی نگر و متعصب – احساساتی - مداخله جو در تمامی حوزههای دینی و اجتماعی و سیاسی - و انتخابگر گزینشی از آیات قرآن به نفع خود و....