رابطه با جوامع بین الملل
حکومت ایران در رابطه خود با کشورهای دیگر از مسلمان گرفته تا غیر مسلمان موفق نبوده و البته این موضوعی طبیعی است چون حکومتی فرقه گرا میباشد. فرقهای که پایه و اساس آن بر اختلاف و کینه و دشمنی و خرافات ریخته شده، وضعیت این فرقه در میان مسلمین دیگر روشن است و بارها وجود این اختلافات را در خاورمیانه و کشورهای همسایه نشان داده است. متاسفانه سیاستمداران و سردمداران در ایران مذهب خود را در هر موضوع و مکانی بروز میدهند و میخواهند هر چیزی را مذهبی و ولایتی کنند!! در ورزش، در سیاستها، در فیلمها و بعضی اوقات حتی در فساد. و چون دارای عقاید درستی نیستند بیشتر باعث خرابکاری میشوند. روش اینها از ابتدای انقلاب بر این بوده که انقلاب و ولایت فقیه را به کشورهای دیگر صادر کنند. فکرش را بکنید که ولایت و عقاید تشیع صفوی بخواهد وارد کشورهای اهل سنت بشود، لابد باید مردم اهل سنت زیارت عاشورا هم بخوانند و روی قبور را هم گنبد بسازند تا ولایت خوبی داشته باشند. نظیر همین تفکرات احمقانه بوده که باعث درگیری در خلال مراسم حج شده است و در آنجا نیز میخواستهاند تظاهرات به راه بیندازند و اصلاً به قوانین یک کشور توجهی نمیکنند. البته کشورهای عرب منطقه هم خیلی با ایرانیان میانه خوبی ندارند، روابطی هم که دارند بیشتر به خاطر سیاستهاست و حالتی دیپلماتیک دارد [۴۰]نه اینکه واقعاً دوستدار شما باشند، و البته آیا خود شما چنانچه حکومتی در همسایگی ایران بود که خوارج [۴۱] آن رااداره میکردند چه میکردید؟ مطمئن باشید وحدت و دوستی با آنها نداشتید و حتی به آنجا لشکرکشی هم میکردید [۴۲]. پس وقتی شما ابوبکر، عمر، عثمان و عایشه و خیلی دیگر را لعن میکنید و از آنها متنفر هستید آن وقت انتظار دارید مردم آن کشورها که سنی هستند با شما خوب باشند؟! یا مدال افتخار به شما بدهند؟! در اینجا مطمئن باشید دین شما روی سیاست شما تاثیر میگذارد و البته خود شما هم بر این امر پافشاری دارید که دین و سیاست ما با هم است. پس موضع کشورهای مسلمان منطقه با ایران تا حدودی مشخص شد، وحدت و دوستی ایشان نیز بیشتر حالتی سیاسی، ظاهری و پوستهای دارد نه اینکه واقعی و قلبی و ریشهای باشد [۴۳]، و چنین وحدت و دوستی در منطقه ثباتی نخواهد داشت، و هر لحظه بیم آن میرود که توسط باند صهیونیست، از بین برود. البته سیاست غرب و یهودیت بر این بوده که خاورمیانه را چنین کنند چون منطقهای استراتژیک، نفت خیز و مهم است و بارها نمونه این جنگ و جدلها را در این منطقه دیده اید، جنگ ایران با عراق یا جنگ شیعه و سنی در عراق یا در پاکستان و بقیه کشورها. رابطۀ ایران با خود غرب و اروپا نیز معمولی به نظر نمیرسد، سیاستی که سی سال است میگوید: اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود، سی سال است تظاهرات و راهپیمائی میکنند [۴۴]. یکی نیست بگوید: مگر شما نمیگوئید اسرائیل باید محو شود، خوب بروید و آن رامحو کنید [۴۵]، با شعار و ناسزا که کاری حل نمیشود. تازه دشمنی غرب و آمریکا را بر میانگیزد و چه بسا وجود همین دشمنی فرضی باعث بقا و استحکام بیشتر آنها شود. البته لابد سیاست چنین دستوری صادر کرده است که فعلاً فقط فحش بدهید و کاری نکنید تا زمانی که صلاح بود جنگی هم به راه بیندازیم. شما نمیدانید که چه منفعتهایی میتواند پشت یک جنگ قرار داشته باشد. حتی برای همین حکومت ولی فقیه میتواند سالهای بیشتری باعث بقای آن شود. دوباره شهید آوردن و جانباز دادن و خانواده شهید و قبرستان درست کردن و فیلم و سریال ساختن و غیره...، پس سیاست ایشان با جوامع دیگر را درک کنید. تا وقتی منافع آمریکا در جایی تامین باشد با آن دولت کاری نخواهد داشت و فحش و شعار دادن هم بیخود است و آمریکا یا اسرائیل هم از شعارهای شما صدمهای نمیبینند. یک امر که در حکومت آخوندی بسیار جلوه میکند این است که دائم میبینی در منبرها و نماز جمعهها و جلسات خود صحبت از دشمن و دشمنان میکنند. رهبر آنها دائم میگوید: دشمنان نظام، رئیس جمهور هم دائم میگوید: دشمنان ملت ما و همه دائم دشمن دشمن میکنند. ما نمیدانیم چرا اینها اینقدر دشمن دارند؟ چرا بقیه کشورها اینطور نیستند؟ مثل اینکه تمام کشورهای جهان فقط جمع شدهاند تا نظام امام زمانی را تهدید کنند. لابد میخواهند جلوی ظهور مهدی را بگیرند [۴۶]. البته دشمن تراشی نیز یکی دیگر از سیاستهای آخوندهاست، نظریه مومان جامعه شناس فرانسوی و همچنین اصل تز و آنتی تز هگل میگوید: هر انقلابی به خاطر تضاد با یک دشمن و نظریه ضد شکل میگیرد و به نظر ما بقاء آن انقلاب و حکومت به داشتن دشمن است، و اگر دشمنی نباشد ممکن است خود آن انقلاب دشمن عدهای شود و توسط آنها سرنگون گردد، به همین خاطر مرتب دشمن دشمن میکنند. آمریکا و ابرقدرتهای جهانی نیز همینطور هستند و مرتب تروریست و دشمن دشمن میکنند و هر روز به بهانهای جنگی به راه میاندازند چون با جنگ زندهاند و با صلح از بین میروند. پس شما مردم اینقدر ساده نباشید و فوراً گول این سیاستها و حقه بازیها را نخورید و کمی عقل خود را به کار بگیرید. ملتی که نتواند خودش برای خودش تصمیم بگیرد اجانب و بیگانگان برایشان تصمیم میگیرند و هر روز نقشهای جدید برایشان ترتیب میدهند. یک روز شاه را بیرون میکشند و آخوند را به خوردتان میدهند، یک روز دیگر هم آخوندها را میبرند و وطن پرستان یا کسانی دیگر را میآورند و هر دم از این باغ بری میرسد. مطمئن باشید آمریکا یا کشورهای دیگر هیچگونه دلسوزی برای شما نخواهند داشت و تا وقتی خودتان عقلتان را بکار نگیرید وضع جامعه و کشورتان به همین شکل خواهد ماند و خوب نمیشود. باید آگاه باشید و فوراً به هر ندایی توجه نکنید، هر روز یکی را در خارج یا در داخل عَلم میکنند و غوغا به راه میاندازند و مردم هم مثل گوسفند به دنبال او میدوند. کمی فکر کنید و ببینید او چه کسی است؟ و چه کارهایی میخواهد بکند؟ و چه کسانی پشت سر او هستند؟ اگر روحانی است و سید است و یک پارچه نور است و در نجف است و... که دلیل بر ایده آل بودن او نیست. حتی چنانچه کراواتی و کت و شلواری باشد نیز همینطور است. نیازی نیست دوباره کورکورانه انقلاب کنید، بفهمید میخواهید چه کار بکنید، یک نفر نمیتواند برای کل کشور و برای همه کاری بکند. تمام شما باید به رشد عقلی و فرهنگی و دینی برسید تا جامعهای ایده آل پیدا کنید و اینکار یک شبه صورت نمیگیرد. در مغز شما انداخته اندکه امام زمان میآید و کارها را درست میکند تا مبادا شما حرکت و جنبشی به خرج دهید، در مغزتان انداختهاند که حکومت شما هیچ وقت سقوط نمیکند چون امام زمان پشت آن است و البته شاه سلطان حسین صفوی نیز همین فکرها را میکرد و در اصفهان با خیال راحت نشسته بود تا افغانها به آنجا رسیدند و کار را تمام کردند. آمریکا و اروپا از این میترسند تا مبادا دوباره یک امپراطوری عثمانی تشکیل شود و اینقدر که از اتحاد مسلمین میترسند از چیز دیگری نمیترسند. خودشان معترفند که هر روز افراد بیشتری به دین اسلام ملحق میشوند و جمعیت مسلمین در اروپا (مثلاً فرانسه) و آمریکا رو به افزایش است، پس شما فکر میکنید بزرگان مسیحیت و سیاستمداران بیکار مینشینند تا کار از کار بگذرد. بهترین وسیله هم برای انهدام اسلام ایجاد تفرقه در مناطقی حساس چون خاورمیانه است. همان کاری که با روی کار آوردن صفویه صورت دادند و چه خوب هم موفق شدند، هم اکنون نیز همان راه را ادامه میدهند. سیاست تفرقه بینداز و حکومت کن. فکر میکنید چرا کشورهای مسلمان را تکه تکه میکنند، برای اینکه هر جایی دست یکی باشد و قدرتی نداشته باشند تا غرب را تهدید کنند. لابد در آینده ایران را نیز تبدیل به ایرانستان میکنند و هر جایی را دست یک نفر میدهند. البته همه مسلمین جهان در برابر این امر مقصر هستند و کسانی که در بین صفوف مسلمین ایجاد شکاف میکنند بیشتر مقصر هستند و از همه بدترند و در واقع به خاطر وجود همینها است که استعمارگران میتوانند براحتی کار کنند و مسلمین را چپاول کنند.
شکی نیست که در ذهن روحانیون و حتی مردم عادی نوعی عرب ستیزی وجود دارد و دائم میبینی که به عربها طعنه میزنند و از آنها بیزاری میجویند ولی به نظر ما اینها با عربها دشمنی ندارند بلکه با اهل سنت دشمن هستند و در واقع یعنی با عربهای سنی دشمن هستند، و اگر بپرسید: چگونه این سخنان را میگویی؟ در جواب میگویم: برای اینکه آخوندها و دولت ایشان با حزب الله لبنان خوب هستند در صورتیکه لبنانیها عرب هستند یا با شیعیان در عربستان خوب هستند و در سفر حج به دیدن مسجد شیعیان میروند، یا با شیعیان عراق خوب هستند، پس با عربها بد نیستند بلکه با اهل سنت مشکل دارند.
آری، وقتی فرقهای خرافی و تفرقه زا وارد عرصه سیاست بشود بهتر از این نمیشود. شاید چنانچه این آخوندها در گوشه همان حوزهها و حجرههای خود میماندند باز کمتر باعث خرابی میشدند.
فراموش نکنید ناسیونالیستهایی که در بیرون از مرزهای ایران با دولت و روحانیون مخالف هستند و دارای روحیهای تند و افراطی در ایران پرستی هستند و در فارسی بودن و احترام به شاهان ایرانی مرتب سخنوری میکنند و حتی برخی مخالف با اسلام هستند، چنانچه این افراد برای حکومت کردن بیایند صد پله بدتر از آخوندهای فعلی عرب ستیزی میکنند [۴٧]، و ممکن است با کشورهای عرب در منطقه ایجاد اختلاف و تفرقه کنند. البته سیاست انگلیسی [۴۸]چنین است که در منطقه حساس خاورمیانه دولتی باشد که زمینه اختلاف با کشورهای منطقه را داشته باشد و دولتی نیاید که بخواهد با اهل سنت و کشورهای عرب ایجاد همبستگی و دوستی کند، چون ممکن است دوباره یک امپراطوری عثمانی جدید شکل بگیرد و برای غرب ایجاد خطر کند.
به یاد داشته باشید کسانیکه که دائم و به صورت افراطی بر این عقیدهاند که زبان عربی را به کل از میان مردم ایران بر داریم و فقط فارسی را پاس بداریم [۴٩]، در واقع میخواهند مردم را با زبان دینشان بیگانه کنند و از این طریق بیشتر به گمراهی عوام کمک کنند و در واقع اینها هم عرب ستیز و هم اسلام گریز هستند.
کسانیکه دائم به تاریخ گذشته ایران فخر فروشی میکنند و دائم میگویند ما تمدنی غنی داشته ایم و بزرگترین امپراطوری بوده ایم و کوروش بزرگ و منشور ملل داشته ایم [۵۰]و غیره... به اینها باید گفت: الان چه دارید؟ الان چه هستید؟ الان دارای چه فرهنگی هستید؟ الان قدرت دارید یا زیر استعمار هستید؟
اینها باید بفهمند گذشتگان هر چه کردهاند برای خودشان بوده و فخر فروشی دائم به اعمال آنها سودی ندارد و در واقع همان روش شیعه میشود که از صبح تا شام فقط از فضایل اهل بیت صحبت میکنند ولی خودشان ذرهای عمل نمیکنند، حضرت علی÷هر کاری کرده برای خودش بوده و ربطی به شما ندارد، شما اگر راست میگوئید مانند او شوید نه اینکه دائم سرگرم بزرگان دین شوید.
لابد چنانچه وطن پرستان افراطی و دوستداران کوروش و داریوش در ایران بر سر کار بیایند باید از صبح تا شام بنشینیم و فقط و فقط از فضایل کوروش و داریوش صحبت کنیم [۵۱]. نمیدانم چرا مردم ایران نمیتوانند راه اعتدال را پیش بگیرند؟ و حتماً باید در افراط و تفریط باشند. از نظر ما باید اشخاص را رها کرد، بزرگترین بدبختی جامعه ما این است که همیشه دنباله رو اشخاص هستند و هر روز یکی را بت میکنند. یک روز اهل بیت و حضرت عباس را میخواهند و روز دیگر کوروش و داریوش را میخواهند و البته هر ملتی به هر چه بخواهد میرسد و مطمئن باشید چنانچه جوانان و مردم، ناسیونالیستها را بخواهند آنها نیز براحتی بر سر کار میآیند. ولی ملت ما بدانند اینها هیچ کدام فایدهای ندارند و دردی را دوا نمیکنند و تا وقتیکه خودتان به فکر خودتان نباشید هیچ کس برایتان کاری نمیکند و برای اصلاح و پیشرفت جامعه باید تک تک افراد از همان کودکی دارای فرهنگ غنی شوند نه اینکه مرتب بخواهند سران حکومتی را عوض کنند و هر روز مسخره دست سیاستمداران شوند. همانطور که در شبکههای ماهوارهای مشاهده میکنید ناسیونالیستها و وطن پرستان افراطی دارای اسلام درستی نیستند و خیلی از آنها اصلاً با اسلام مخالف هستند [۵۲]و به طور علنی نیز میگویند و یا خردگرایان بیدین هستند و یا اهورا مزدا را میپرستند و آنهایی هم که به طور علنی با اسلام مخالفت نمیکنند به خاطر این است که نمیخواهند مردم را از دست بدهند، ولی خیلی از آنها صریحاً از قرآن عیب جویی میکنند و طعنه میزنند و یا به پیامبر اسلام تهمت میزنند. پس هدف چنین اشخاصی ریشه کن کردن اسلام است و چنانچه در ایران بیایند مطمئن باشید کشور ایران در عرب ستیزی و اسلام گریزی رتبه اول را پیدا میکند.
اگر آخوندها با اهل سنت مشکل دارند آنها با کل اسلام و عرب مشکل دارند، اگر آخوندها اهل بیت را پرستش میکنند آنها نیز کوروش و داریوش و کاوه و بابک را میپرستند، اگر آخوندها مذهبی منحرف دارند آنها اصلاً مذهب و دین ندارند [۵۳]و یا زرتشتی هستند یا بیدین خردگرا هستند (شما بخوانید کافر احمق)، اگر آخوندها تحمل شنیدن حرف حق را ندارند آنها نیز همینطور هستند و فقط حرف خودشان را به کرسی مینشانند، اگر آخوندها قبر پرستی میکنند و امامزاده و ضریح میسازند، آنها نیز تخت جمشید و پاسارگاد را میپرستند و قبر کوروش را میسازند.
البته توجه داشته باشید ما با وطن دوستی مخالفتی نداریم بلکه با کسانیکه وطن دوستی و ایرانی بودن را با داشتن اسلام مغایر میبینند مخالف هستیم و دائم نیز دم از نژاد و سرزمین خود میزنند و راه ناسیونالیستها را در پیش گرفتهاند که از نظر ما در اشتباه هستند وگرنه ما در داخل و خارج از کشور خود وطن دوستان متدین و خوبی داریم.
بنابراین، آخوندهای تشیع صفوی و دکانداران مذهبی و همچنین وطن پرستان افراطی و ضد اسلامی همگی بیخود هستند و ما هیچکدام را قبول نداریم [۵۴].
در اینجا نتیجه میگیریم که ای ملت خواب تا خودتان به فکر خودتان نباشید اینها برایتان کاری نمیکنند و هر روز بازیچه دست گروهی میشوید در قرآن در سوره رعد/۱۱ آمده: ﴿لَهُۥ مُعَقِّبَٰتٞ مِّنۢ بَيۡنِ يَدَيۡهِ وَمِنۡ خَلۡفِهِۦ يَحۡفَظُونَهُۥ مِنۡ أَمۡرِ ٱللَّهِۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوۡمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمۡۗ وَإِذَآ أَرَادَ ٱللَّهُ بِقَوۡمٖ سُوٓءٗا فَلَا مَرَدَّ لَهُۥۚ وَمَا لَهُم مِّن دُونِهِۦ مِن وَالٍ ١١﴾[الرعد: ۱۱].
«برای هر چیز پاسبانها از پیش رو و پشت رو و پشت سر برگماشته که به امر خدا او را نگهبانی کنند و خدا حال هیچ قومی را دگرگون نخواهد کرد تا زمانیکه خود آن قوم حالشان را تغییر دهند و هرگاه خدا اراده کند که قومی را به بدی اعمالشان عقاب کند هیچ راه دفاعی نداشته و هیچکس را جز خدا یاری آنکه آن بلا را بگرداند نیست» [۵۵].
[۴۰] در این کشورها دین و سیاست یکی نیستند و برای همین سیاستمدار آنها میتواند با هر کشوری که خواست رابطه دیپلماتیک ایجاد کند. [۴۱] تازه خوارج فقط با علی دشمن هستند ولی شما با زنان پیامبر و خلفا و بسیاری از صحابه و حتی خود اهل سنت دشمنی دارید. [۴۲] شاه عباس که خیلی مورد توجه شماست حتی به شهرهای اهل سنت حمله میکرده پس خوارج دیگر تکلیفشان روشن است و اصلاً نباید به دنیا بیایند. البته از نظر ما خوارج امروزی و خوارج واقعی خود این آخوندها و مداحان و متعصبین احمق هستند وگرنه خوارج زمان حضرت علی÷به امور دینی و نداشتن بدعت پایبند بودهاند. [۴۳] هیچ چیز برای دشمنان اسلام بدتر از ایجاد وحدتی واقعی و قلبی نیست، فتامل. [۴۴] علت حمایت دولت از این تظاهرات این است که به جهانیان بگویند: مردم هنوز هم ما را میخواهند و به خاطر ما به خیابانها میریزند نه اینکه به خاطر مردم سنی فلسطین باشد چون سی سال است این تظاهرات برپاست و مردم فلسطین هم سودی از آن نبردهاند. [۴۵] جالب است که حتی میبینیم بعضی مردم ابله میگویند: این فلسطینیها سنی هستند و حقشان است که کشته شوند و اگر هم آنها جلوی اسرائیل نباشند اسرائیل به سراغ ما میآید پس همان بهتر که این جنگ در آنجا ادامه پیدا کند تا ما در اینجا راحت باشیم!!!. [۴۶] اینها دائم در نماز جمعه و جاهای دیگر میگویند: اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود و در جاهای دیگر میگویند: ما میخواهیم نیروگاه اتمی بسازیم، بنابراین، میدانید چنانچه این نیروگاهها توسط حامیان اسرائیل منهدم شوند چند میلیارد خسارت به بار میآید؟ و هیچ فایدهای هم نداشته؟ چرا؟ چون عدهای احمق در ایران حکومت میکنند. [۴٧] چون همانطور که گفتیم دشمنی آخوندها بیشتر با اهل سنت عرب است نه با خود عرب چون به هر حال خود سیدها یا اهل بیت یا خیلی از شخصیتهای شیعی، عرب هستند ولی ناسیونالیستها با کل عرب مشکل دارند. [۴۸] سیاست انگلیسی، سیاست تفرقه بینداز و حکومت کن میباشد. [۴٩] موردی که در هر دو طرف ماجرا (رجال داخلی و وطن پرستان خارجی) وجود دارد اصرار بر نام خلیج فارس است و دائم شعار میدهند خلیج تا ابد فارس!! در صورتیکه بهترین نام برای خلیج مربوطه نام زیبای خلیج اسلامی یا خلیج مسلمین است. [۵۰] خیلی از این وطن پرستان ورود اسلام به ایران را علت نابودی آن تمدنها میدانند و دائم میگویند: عربها به ما حمله کردند!! در صورتیکه حملات اولیه از سوی شاهان ایرانی بوده و مردم ایران نیز خودشان اسلام را قبول کردند نه اینکه مجبور شده باشند و در کشور چین بیش از ۵۰ میلیون مسلمان وجود دارد و آیا کسی به چین حمله کرد؟ شرایط آن زمان همچون زمان فعلی است که مثلاً مردم ایران از دست حکومت خود ناراضی هستند و چنانچه ایران با کشوری جنگ به راه اندازد و آن کشور پیروز شود و مردم ایران را نجات دهد مردم نیز بطور حتم به حکومت خود کمک نمیکنند. در زمان شاهان ایرانی نیز همینطور بوده و اختلاف طبقاتی شدید و ظلم و ستم فراوانی بوده، ولی مردم میدیدند که در اسلام بلال سیاه پوست با سفید پوستان دیگر برابر است و همینطور عدالت حکمفرماست نه ظلم شاهان مستبد، برای همین به سمت اسلام رفتند و اگر اشخاصی هم دست به قتل و کشتار زدهاند اشتباه کردهاند و این ربطی به اسلام ندارد و در جنگ حلوا قسمت نمیکنند بلکه میکشند. [۵۱] البته شکی نیست که آخوندها شخصیتهای بزرگی چون کوروش را به جوانان معرفی نکردهاند و اصولاً در شناخت فرهنگ اصیل ایرانی به جوانان بی همت بودهاند و منظور ما نیز از بیان این مطالب بی توجهی به کوروش یا دیگران نیست بلکه حتی معتقدیم که میبایست جوانان را با تاریخ ایران آشنا کرد ولی سرگرم شدن به این امور و افراط و تفریط در هر کاری مضر و بیثمر است. [۵۲] یکی از عوامل تشدید این بیدینی در بین وطن پرستان یکی شدن دین با خرابکاریهای حکومت و آخوندها است که متاسفانه این انحرافات و فساد و خرابی را به گردن دین اسلام میاندازند نه به گردن خرافات و فرقه بازیها و سیاست خراب. [۵۳] این وطن پرستان اسلام گریز معنای هنر و هنرمند را به ما نشان دادند، هر زن خراب، فاسد، رقاص و فاحشهای در میان آنها جزء هنرمندان درجه یک است!!. [۵۴] از نظر ما این وطن دوستی نباید به افراط و فخر فروشی و سرگرم شدن مردم به آن بینجامد و حالتی ناسیونالیستی به خود بگیرد و مسلمین جهان نیز میبایست به سمتی حرکت کنند که این مسائل را کنار بگذارند و همه هموطن باشند. از نظر ما مطرح کردن دائم این مسائل بچه گانه و حتی مضر میباشند و بیشتر به نفع ابرقدرتهای جهانی است. [۵۵] فراموش نکنید عدهای که میگویند: قدما و مفسرین از این آیه چنین برداشتی نکردهاند کاملاً در اشتباه هستند، چون در تاریخ طبری همین آیه را از قول اشخاصی آورده که آنها نیز از این آیه همین منظور را داشتهاند و البته معنای خود آیه نیز روشن است.