نقش رسانهها (رادیو و تلویزیون)
شکی نیست و کاملاً واضح و آشکار است که رسانههای مختلف در ایران و رادیو و تلویزیون تحت کنترل شدید و زیر نظر حکومت آخوندی کار میکنند و آخوندها اجازه پخش کوچکترین مخالفت را در این رسانهها نمیدهند. رسانههای مختلف به خصوص تلویزیون نقش عمدهای در منحرف کردن اذهان عمومی دارند و چون متاسفانه مردم ایران بیشتر دوست دارند ببینند تا مطالعه کنند بنابراین رژیم سایههای خدا! در صحیح جلوه دادن اعمال خود و پنهان کردن مفاسد خود به راحتی موفق شده و هر کس چنین فکر میکند که هر چه در تلویزیون پخش شود کاملاً صحیح است. تلویزیون هر گونه که بتواند کار میکند، از ترویج خرافات مذهبی گرفته تا خوب جلوه دادن سیاستهای رجال حکومتی و غیره...
بت کردن اشخاص و رهبران دینی کار اصلی تلویزیون است و یا چنانچه بخواهند کسی را سرکوب کنند یا صحبتی از او نکنند اصلاً او را نشان نمیدهند تا مردم بفهمند که چنین شخصی هم وجود دارد و اگر هم او را نشان دهند از او انتقاد میکنند و ذهن مردم را نسبت به او خراب میکنند.
در ترویج فساد و بیبند و باری نیز تلویزیون مقصر است و هر روز که وضعیت جامعه و بیحجابی بدتر شود این رسانه نیز خود را به همان وضع موجود جامعه تطبیق میدهد نه با دین اسلام، چون اینها با اسلام کاری ندارند و هدفشان حفظ حکومت است، حالا شما بیبند و بار باش و هر کاری خواستی بکن، فقط به حکومت کاری نداشته باش!!.
هر موقع سیاست مسئلهای جدید را پیش کشد این رسانه تبلیغات خود را شروع میکند و دائم از همان مسئله حرف میزند تا ذهن مردم را به آن جلب کند و در واقع تلویزیون نیز سیاسی است نه مردمی و متعلق به حکومت است نه به مردم.
ملت حق داشتن شبکهای را ندارند، همین طور اقلیتهای مذهبی چون اهل سنت که اصلاً هیچ جایی ندارند چه برسد به شبکه تلویزیونی. پس این است حکومت عدل علی و آزادی مردم و نبودن خفقان در جامعه، هر خفقانی که بوده در دوران ابوبکر و عمر بوده و در حکومت عدل علی همه آزاد هستند!!.
هر روز این رسانه افکار مردم را به چیزی سرگرم میکند، یک روز اسرائیل، یک روز انرژی هسته ای، یک روز اعتراض به فلان کشور و یک روز خلیج تا ابد فارس، یک روز تمدن و تاریخ دیرینه، یک روز خرافهای جدید و غیره... و حتی از اصول روانی نیز استفاده میکند، برای خواننده گرامی مثالی میزنم تا متوجه شود:
در تاریخ ۱۵/۲/۱۳۸٧ در شبکه سوم سیما در اخبار ساعت ۲۲ مصاحبه خبرنگار تلویزیون ایران در بغداد را با یک راننده تاکسی نشان دادند و صحبتهای آن راننده را ترجمه میکردند و پائین تلویزیون مینوشتند تا مردم بخوانند. توجه کنید خبرنگار به راننده گفت: برویم و داخل خیابانهای بغداد گردشی بکنیم تا ببینیم چه خبر است؟ ولی در واقع موضوع دیگری مد نظر تلویزیون بود نه نشان دادن خیابانها، چون هیچ جایی را هم نشان ندادند و آن این بود که آن راننده گفت: ۵ سال پیش وقتی مجسمه صدام را انداختند من خیلی خوشحال شدم ولی ۵ سال است میگذرد و آمریکاییها هنوز نرفتهاند، وضع عراق خیلی بد است، آمریکاییها هیچ کمکی نکردهاند.
فکر میکنید برای چه منظوری امثال این مصاحبهها را پخش میکنند؟ برای اینکه در ذهن بیننده اینطور بیندازند که اگر خامنهای هم برود وضع تو بدتر خواهد شد و کسی برایت کاری نمیکند و مثل عراقیها بدبخت میشوی و بیننده هم با خود بگوید: همین آخوندها باشند بهتر است و در واقع تلویزیون با این روش خود برای حفظ حکومت آخوندها تلاش میکند.
دائم میبینید که وضع آشفته کشورهای دیگر را نشان میدهند تا غیر مستقیم به مردم بگویند: ببینید کشور ما خیلی خوب است!! [۸۱]البته اینها در دل خود از آشفتگی کشورهای همسایه و عرب و اهل سنت خوشحال هم میشوند، چون حکومتها و مذهب آن کشورها را صحیح نمیدانند و فقط مذهب تشیع (تشیع صفوی) و ولایت فقیه و نائب امام زمان را صحیح میدانند و با خود میگویند: جاهای دیگر هم باید زیر نظر ما باشد و باید ولایت خود را به آنها نیز صادر کنیم!! چون همانطور که قبلاً گفتم اینها با اهل سنت (مخصوصاً از نوع عرب آن) دشمنی دارند و از عقب افتادگی آنها خوشحال میشوند و میبینی که کوچکترین مسئلهای که در این کشورها رخ دهد دائم به نمایش میگذارند ولی صدها فساد و انحراف و خرابکاری و اختلاس و دزدی و آدمکشی که در ایران میشود اصلاً به روی خود نمیآورند و نشان نمیدهند. مطمئن باشید هیچ وقت تلویزیون نمیآید و شکنجههای اداره اطلاعات را به معرض نمایش بگذارد، در جریان قتلهای زنجیرهای هم دیگر خرابی و گند آن تمام عالم را پر کرده بود. یا هیچ وقت نمیآیند تخریب مساجد اهل سنت توسط رژیم خدایی! را نشان دهند، چندین مسجدی از اهل سنت که پس از انقلاب خراب کردهاند و هیچ کدام از مردم خبر ندارند و البته چنانچه بفهمند هم خیلی برایشان مهم نیست.
اگر سیاست آخوندها ایجاب کند که باید دشمنی با اهل سنت را تشدید کنیم، تلویزیون را میبینی که دائم میآید و موذیانه و مکارانه اخباری را از کشورهای اهل سنت پخش میکند تا در ذهن مردم این دشمنی را تشدید کند، مثلاً میگوید: فلان مفتی از اهل سنت چنین فتوائی داده، فلان بمب گذاری توسط وهابیون صورت گرفته و غیره...
مردم ایران همینطور هم با اهل سنت دشمن هستند دیگر نیازی به پخش این اخبار نیست.
بعد از انقلاب دائم دم از هفته وحدت میزنند، ما از ایشان چند سوال داریم:
۱- شما در راستای این وحدت چه کردهاید؟
۲- کدام برنامه تلویزیونی را به اهل سنت دادهاید تا عقاید خود را در آن پخش کنند؟ لااقل برای ۲۰ میلیون نفر اهل سنت ایران.
۳- اجازه چاپ کدامیک از کتابهای اهل سنت را دادهاید که بر نقد عقاید شیعه باشد؟ البته حواس من نبود که اصلاً شما با نقد مخالف هستید!!.
۴- چرا سایتهای اینترنتی اهل سنت را بسته اید؟ شما که خفقان ندارید و میگوئید: هر خفقانی بوده در حکومت خلفا بوده نسبت به اهل بیت!!.
۵- چرا زندانیها و اخبار و بلاهایی که نسبت به اهل سنت انجام میشود نشان نمیدهید؟ شما که دوستدار آنهایید و با آنها هفته وحدت دارید.
۶- چرا آخوندها روی منبرهای خود هیچگونه صحبتی از اهل سنت نمیکنند؟ و به مردم نمیگویند: با آنها دوست باشید و آنها هم اهل بیت را دوست دارند و دشمن ما نیستند؟ البته لابد باید این سخنان را در دهه فاطمیه و مراسم عزا برای پهلوی شکسته فاطمه بگویند که البته خیلی با موضوع روضه و منبر همخوانی نخواهد داشت.
٧- چرا با آخوندها و مداحان و کسانیکه در ایجاد اختلاف بین شیعه و سنی میکوشند بطور جدی مقابله نمیکنید؟ بسیار دیده یا شنیدهاید که فلان مداح یا آخوند بالای منبر به عقاید اهل سنت طعنه زده یا صریحاً خلفا را لعن کرده یا به عایشه توهین کرده و حتی بعضی اوقات در تلویزیون هم پخش میکنند یا در روزنامهها و مجلات، دیگر روضهها و منبرها که جای خود دارد و اصلاً کسی با آنها کاری ندارد و هر مزخرفی که بخواهند میگویند و ذهن مردم را خراب میکنند.
۸- چرا روحانی کاروان در مراسم حج هیچگونه صحبتی از اهل سنت آنجا نمیکند؟ و اگر هم حرفی بزند بیشتر بدگویی آنها را میکند و دائم میگوید: اینها وهابی هستند و مردم را بدبین میکند، در صورتیکه ایجاد وحدت باید در آنجا شکل بگیرد چون مردم بطور مستقیم با اهل سنت روبه رو میشوند و میتوانند ایجاد همبستگی کنند. البته آخوندها نمیخواهند این همبستگی ایجاد شود چون ممکن است خیلی از مسائل روشن شود و در نتیجه دکان ایشان تعطیل خواهد شد.
تلویزیون در ترویج خرافات مذهبی موجود در تشیع صفوی نقش اساسی را ایفاء میکند (پس وای بر مسئولین آن) و به عنوان مثال اکثر تاریخ نویسان و محققین در عصر حاضر از ماهیت پلید دولت صفویه کاملاً آگاهی دارند و میدانند که این دولت برای چه منظوری توسط انگلیس و غرب ایجاد شد (برای شکست امپراطوری عثمانی و تفرقه اندازی بین مسلمین و تضعیف اسلام) و اکثراً نیز شاه عباس ظالم و شرابخوار و خونخوار را میشناسند که در قتل عام اهل سنت و دیگر جنایات حرف اول را میزده است. ولی ظاهراً مسئولین و محققین و نویسندگان حاضر در تلویزیون از این موضوعات بیخبرند و یا خود را به خواب زدهاند، چون در سریالهایی که در مورد صفویه میسازند میبینیم که چهرهای بسیار جالب و دیدنی از شاه عباس نشان میدهند و او در فیلم با دیگران شوخی میکند و میخندد و...، به طوریکه مردم پس از دیدن سریال تصوری خوب از این سفاک پیدا میکنند و همه او را دوست خواهند داشت.
البته این روش کار توسط تلویزیون ولایت فقیهی خیلی هم عجیب نیست چون بالاخره این صفویه بوده که این دکان را برای ایشان دست و پا کرده و نمیتوانند خدمات ایشان را نادیده بگیرند، چون در واقع جانشین همان شاه عباس هستند و به او وفادار هستند. خمینی نیز شاگرد مجلسی است و به مزخرفات او علاقه خاصی داشته است و تحمل نداشته کسی به استادش توهین کند.
این آخوندها همه بحارالانوار و خرافات مجلسی را از ته دل قبول دارند و اگر هم در بحثها بعضی از احادیث بسیار مسخره آن رارا رد میکنند دیگر از درد ناچاری است نه اینکه از ته قلب قبول نداشته باشند. مزخرفاتی چون اینکه در روز کشته شدن خلیفه دوم قلم برداشته شده و میتوان هر کاری کرد، و برای همین است که در حوزههای خود در چنین روزی با هم شوخیهای زشت میکنند چون واقعاً این مزخرفات را قبول دارند. یا حدیثی که مجلسی از حضرت باقر آورده که میگوید: گویا میبینم قومی در مشرق خروج کردهاند و حق را طالبند، به آنان حق داده نمیشود تا قیام کنند و حق را بگیرند و حق را ندهند مگر به صاحب شما. و مجلسی میگوید: این کمالات اشاره است به دولت صفویه، خدا آن رامحکم کند، و به دولت قائم وصل کند. شاه سلطان حسین بدبخت هم در اصفهان به همین مزخرفات مجلسی دلخوش بوده و راحت نشسته بوده و اقدامی علیه مهاجمین افغان نمیکند تا او و دولتش را سرنگون میکنند. آنوقت جالب اینجاست که خمینی و آخوندهای طرفدارش هم باز همان خرافات مجلسی را تکرار میکنند و میگویند: این دولت ولایت فقیه و جمهوری اسلامی پایگاهی است برای قیام مهدی علیه ظلم و ستم و هرگز کسی نمیتواند آن راسرنگون کند چونکه وصل است به دولت امام زمان و شخص امام زمان روی ایران ولایت تکوینی دارد و مراقب ماست، همانطور که در جریان طوفان طبس نگذاشت توطئه دشمنان اجرا شود!!!.
پس تلویزیون در ترویج خرافات صفویه نقش اول را دارد و این امر را در سریالهای مختلف خود نشان میدهد، مثلاً در سریالی که به نام جابر بن حیان (یکی از یاران امام جعفر صادق) در تلویزیون پخش شد انواع خرافات را به معرض نمایش گذاشتند. در آن سریال (در قسمت آخرش) نشان میداد که جابر بن حیان نامههای مختلفی از یاران امام صادق را برای آن امام میآورد و امام صادق بدون اینکه نامهها را بخواند جواب همگی آنها را تحویل جابر میدهد تا برای یارانش ببرد!! یا نشان میدهد که جابر بن حیان در کوهستانی مشغول خواندن نماز است و روی سجادهای که پهن کرده چیزی شبیه به مهر گذاشته و روی آن سجده میکند!!.
ولی روی زمین چند سانتی متر بالاتر سجده نمیکند تا به این شکل به مردم ساده و بیخبر نشان دهند که این مسئله مهر از همان زمانهای قدیم بوده است.
یا سریالی خارجی (فکر میکنم محصول ترکیه بود) پخش میکردند به نام کلید اسرار که در آن انواع قصههای خرافی را نشان میدادند.
مردم ایران همینطوری هم خرافاتی هستند و دیگر احتیاجی به پخش این خرافات نمیباشد.
مداحان گمراه و خرافی نیز به نام اهل بیت در تلویزیون فعالیت میکنند در صورتیکه ما میدانیم ایشان از قشر متعصب و گمراه جامعه میباشند و یا دائم از یک شاعر به نام حاج محمد رضا آقاسی برنامه میگذارند که انواع چرندیات را به وسیله شعر به خورد مردم میدهد و در ستایش ولی فقیه میگوید:
من یقین دارم مسلمان نیستید!!
چون ولی را تحت فرمان نیستید!!
یکی نیست به این نادان بگوید: این ولی شما خودش گمراه است، حال چطور کسانی که تحت فرمانش نیستند از دایره اسلام خارج میشوند؟ باید به این شاعر گفت: این موارد تنها به چاپلوسی جنابعالی بر میگردد و ربطی به اسلام ندارد. یا دائم در مورد امام زمان شعر سروده که:
هر که به دیدار تو نائل شود
یک شبه حلال مسائل شود!!
و حتی در تفرقه افکنی بین شیعه و سنی نیز هنرنمایی فرمودهاند و به اهل سنت ایراد گرفتهاند که:
چرا سنی نمیخواهد بفهمد
وضوی بیولایت آب بازیست!!!
نمی دانم چرا خداوند در آیه مربوط به وضو ذکری از این ولایت نکرده تا وضوی ما آب بازی نشود؟
و البته حجة الاسلامها و آخوندها نیز دست کمی از مداحان ندارند و خودشان حامی خرافات هستند، به عنوان مثال شخصی به نام حجة الاسلام و المسلمین پناهیان وجود دارد که در ایران نیز شهرت دارد و خیلی او را میشناسند و حتی رهبر کشور و ولی فقیه ایشان جناب خامنهای نیز پای منبر او مینشیند [۸۲]. حال خوانندۀ گرامی توجه کند وقتی در کشوری حجة الاسلامش این باشد دیگر مردم عادی چگونه خواهند بود؟
این جناب پناهیان که فردی متعصب و خرافی میباشد در منبری که در جزیره کیش برپا کرده بود و از تلویزیون نیز پخش شد خطاب به مردم گفت: دیدهاید وقتی اذان میگویند آدم در دل خود ناراحت میشود و با خود میگوید: دوباره اذان شد!! ولی وقتی میگویند: یاحسین، میبینید که شقیترین و بدترین آدمها نیز دلش به رحم میآید و نرم میشود!!.
و در این هنگام بود که همه مردم زدند زیر گریه به خاطر حسین.
کسی نیست به این ابله بگوید: اذان اعلام و خواندن مردم برای ستایش خدای یکتاست و چطور شما از شنیدن آن غمگین میشوید و برعکس صدا زدن مخلوق خدا در هر جا و او را همچون خدا ناظر و حاضر دانستن شرک است [۸۳]، ولی ظاهراً شما این شرک را بیشتر از هرچیزی دوست دارید و حتی ادعا دارید همچون خداشناسی به صورت فطری در دل شقیترین انسانها نیز وجود دارد، و با شنیدن آن دل رحم میشوند. وقتی حجة الاسلامی مروج شرک باشد و تلویزیون نیز دائم از این مرد احمق برنامه پخش کند و برایش تبلیغ کند دیگر چه انتظاری از عوام بیسواد میتوان داشت؟ البته در نظام جمهوری اسلامی از این حجة الاسلامها و آخوندهای خرافی بسیار دیده میشود و ما تنها نمونهای را برای مثال بیان کردیم.
در دهۀ فاطمیه نیز انواع مصیبت خوانیها را پخش میکنند تا به تفرقه زدن بین شیعه و سنی بیشتر کمک کنند.
مذهب شیعه مذهب عزا و رنگ مشکی است و تلویزیون آن نیز دائم مراسم عزاداری نشان میدهد. ۲ ماه محرم که جای خود دارد، دهه فاطمیه و شهادت امامان دیگر نیز میباشد که با اینکار خود مردم را از دین زده کردهاند و بخاطر همین اکثر مردم رو به ماهواره و فیلمهای مبتذل آوردهاند. چون در تلویزیون برنامهای مفید نیافتهاند، بلکه هر وقت آن راروشن کردهاند یا یک آخوند در حال صحبت بوده یا تبلیغ برای انقلاب و جنگ و دشمنان و حرفهای تکراری دیگر که همه از آن سیر شدهاند.
این صدا و سیمای حکومت آخوندی، پس از گذشت سی سال از سرنگونی شاه، هنوز نشسته و سریال و فیلم علیه شاه میسازد و حال و حوصله همه را بر هم زده است. کسی نیست به اینها بگوید: شاه که دیگر رفته است، شما پس از سی سال چه کرده اید؟
پس در واقع تلویزیون مهره و بازیچهای است در دست آخوندها و سیاستمداران برای اجرای مقاصد خودشان.
[۸۱] تنها کار تلویزیون در ایران خوب جلوه دادن نظام حکومتی و سانسور اخباری است که به نفع حکومت نیست. و البته خیلی هم عجیب نیست چون رسانهای دولتی است و ملت ایران حق داشتن یک شبکه را هم ندارند تا هر چه خواستند در آن بگویند و فقط باید گوش کنند. [۸۲] کسانی که برای صحیح جلوه دادن مرجع تقلید به شهرت علما استناد میکنند لازم است این مطالب را بخوانند. [۸۳] شرک در صفات خدا: یعنی صفات خالق را به مخلوق بدهیم، همچون حاضر و ناظر بودن در هرجا.