سایه های خدا در زمین

اقلیت‌های مذهبی

اقلیت‌های مذهبی

اگر شما خواننده‌ای شیعی مذهب باشید شاید خیلی به وجود اقلیت‌های مذهبی توجه نداشته باشید، ولی لازم است بدانید پس از روی کار آمدن روحانیون متعصب شیعی (البته احتمال وجود تعصب در رهبران و آخوندهای هر مذهب بیشتر است و این طبیعی است) اقلیت اهل سنت در ایران زیر فشار زیادی قرار گرفته‌اند و البته به هیچ عنوان اخبار آن رابه گوش شما نمی‌رسانند و جلوی روی شما و پشت تلویزیون مدعی ایجاد هفته وحدت هستند، ولی از آن طرف مساجد اهل سنت را تخریب می‌کنند تا فضای سبز بسازند، مثل مسجد شیخ فیض محمد مشهد یا مسجد بجنورد و مساجد دیگر ایشان که خودتان می‌توانید در مورد آن‌ها تحقیق کنید و البته روحانی تشیع صفوی فقط و فقط با اهل سنت سر جنگ و دشمنی دارد وگرنه اقلیت‌های دیگر همچون مسیحیان، ارامنه و یهودیان به راحتی زندگی می‌کنند و کلیسا و کنیسه دارند. کلیسای مسیحیان و ارامنه در محله جلفای اصفهان هنوز هم سالم و پا برجاست و کسی هم با آن کاری ندارد البته ما هم نمی‌خواهیم کسی با آن کاری داشته باشد ولی فکرش را بکنید اگر در اصفهان یا کاشان یا تهران که شهرهایی کاملاً شیعه نشین هستند یک مسجد برای اهل سنت بود (که نیست، دقت کنید که تعداد زیادی از برادران اهل سنت افغانی مدت ۳۰ سال در این شهرها زندگی می‌کردند) مردم و آخوندها چها که نمی‌کردند و حتی در مشهد که دارای اهل سنت هست آن مسجد را تخریب کرده‌اند و اهل سنت در شهرهای خودشان هم راحت نیستند [۳۳]، و می‌بینی که دائم در زاهدان یا کردستان جنجالی بر پا می‌شود یا علما و اشخاص سنی را اعدام و ترور می‌کنند، و البته این خیلی هم عجیب نیست چون شیعه صفوی تنها با اهل سنت دشمن است، چرا؟ چون عمری هستند!!، چون ولایت ندارند!!، چون درب خانه فاطمه را آتش زده‌اند!!، چون دست به سینه نماز می‌خوانند!! و.... ولی مسیحیان وجوه مشترک زیادی با شیعیان صفوی دارند، مثل شیعیان، غیر خدا را صدا می‌زنند (یا عیسی مسیح و یا مریم مقدس) مثل شیعیان که امام حسین را شفیع روز قیامت می‌دانند عیسی مسیح را شفیع روز قیامت می‌دانند. کشیش‌هایشان مثل آخوند شیعه پول (خمس و پول ریختن توی امامزاده‌ها و...) می‌گیرند و لقب روحانی دارند و گناه را می‌بخشند و مثل شیعیان روی قبور را تزئین می‌کنند و شمع روشن می‌کنند، مثل غلو کردن شیعیان در مورد امامان، آن‌ها هم در مورد حضرت عیسی غلو می‌کنند (پسر خدا) و حتی در تاریخ می‌خوانید که در زمان صفویه یا هم اکنون نیز مسیحیان سفرۀ ابوالفضل می‌اندازند و برای حضرت عباس نذر می‌کنند و عزا می‌گیرند، چرا؟ چون در ذهن بیننده شیعه اینطور بیندازند تا با خود بگوید: ببین حتی این فرد مسیحی هم به اهل بیت و ابوالفضل معتقد است ولی این بد سنی‌ها اینطور نیستند!!، آن مسیحی اگر خیلی به اهل بیت معتقد بود می‌آمد و مسلمان می‌شد، البته مسلمانی واقعی نه مسلمانی که مثل خودشان به دنبال من دون الله باشد و برای غیر خدا نذر و نیاز کند و سفره بیندازد و به نام اسلام، هزاران بدعت را انجام دهد. پس سیاست دوستی با مسیحیت و دشمنی با اهل سنت از زمان صفویه بوده و هم اکنون نیز می‌باشد و البته به خاطر وجود رسانه‌ها کمی دست آخوندها بسته شده و گرنه به طور علنی عمر کشون می‌گرفتند و اصلاً به وحدت عقیده‌ای نداشتند. هفته وحدت را هم برای گول زدن شما مردم ساده گذاشته‌اند و شما مردمی که تا آنجا که من می‌دانم خودتان نیز خیلی با اهل سنت خوب نیستید و به آن‌ها توجهی ندارید و اگر هم ظلمی علیه آن‌ها ببینید ساکت خواهید بود یا بعضاً خوشحال هم می‌شوید، در صورتی که روایتی به این معنا آمده است که: «چنانچه شخصی بگوید: ای مسلمان به فریادم برس و شما توجهی نکنید، شما مسلمان نیستید». این سیاست از زمان شاه عباس ظالم شرابخوار نیز بوده، چون او بود که به هرات لشکر کشی کرد و چهار هزار تن از مردم سنی آنجا را قتل عام نمود و طلا و جواهرات آن‌ها را غارت کرد، بعد هم با آن اموال غصبی به پیشنهاد علمای شیعه برای قبر امام رضا گنبد طلا ساخت تا مردم بروند و زیر گنبد غصبی زیارت جعلی بخوانند!! و غیرخدا را صدا کنند!! تا بیشتر صواب ببرند!! و امام رضا هم در سه جای قیامت به فریادشان برسد!! و آن‌ها را بهشتی کند!! و جالب است که در سریالی تلویزیونی که از شاه عباس به نمایش گذاشتند چهره این مرد ظالم و شرابخوار را خیلی خوب نشان دادند به طوریکه هیچکس ناراحت نشود و حتی مردم او را بیشتر دوست داشته باشند. او که انواع بلاها را بر سر اسلام آورد و می‌بینی که دائم مردم می‌گویند: شاه عباس خدمات زیادی برای ما انجام داده است [۳۴]، آری رئیس جمهور آمریکا و اسرائیل هم خدمات زیادی برای شهرهای خود انجام داده‌اند پس آیا این دلیل نیکوکار بودن و خوب بودن آنهاست، و اصلاً علت به وجود آوردن حکومت صفویه توسط انگلیسی‌ها و غربیان این بوده که امپراطور بزرگ عثمانی که سنی بوده‌اند می‌رفته تا تمامی اروپا را تحت تصرف خود در آورد و خطر سقوط مسیحیت به وجود آمده بود که فوراً با مشورت کردن دولتی را از پشت سر عثمانی‌ها بر روی کار گذاشتند و این دولت صفوی نیز کار خود را با قتل عام مردم سنی در ایران شروع کرد، چون مردم در آن زمان در ایران از اهل سنت شافعی و حنفی بودند، و پس از استقرار این حکومت ننگین در ایران ناگهان از پشت به امپراطوری عثمانی خنجر زدند و جنگ‌های مختلف را با اهل سنت داخل و خارج به راه انداختند تا مبادا اسلام در جهان گسترش پیدا کند و مسیحیان در اروپا نجات پیدا کنند (همان مسیحیان که شاه عباس خیلی دوستشان داشت و روستای جلفا را در کنار اصفهان به آن‌ها داد، فتامل) [۳۵]و وجود چنین دولتی در خاورمیانه بسیار به نفع غرب خواهد بود دولتی که زمینه اختلاف با بقیه مسلمین را در مذهب خرافی خود دارد. و از همه گذشته، این مذهب خرافی و تفرقه افکن را وارد سیاست و حکومت خود نیز کرده است. شاید مسلمین دیگر هم در نداشتن اتحاد و همبستگی با هم مقصر باشند ولی وجود این حکومت فرقه گرا نیز به این تفرقه بیشتر کمک می‌کند. شما ببینید این حکومت به اصطلاح اسلامی با کشورهای کمونیستی همچون چین، روسیه، کوبا و کره رابطه‌ای دوستانه دارد ولی با کشورهای عربی اهل سنت و مسلمان که در نزدیکی خودشان هستند خیلی روی خوش نشان نمی‌دهند و آن‌ها را وهابی می‌دانند [۳۶]. نمی‌دانیم چرا در رابطه خود با کشورهای کمونیست دین خود را مد نظر قرار نمی‌دهند؟ و دین و سیاست را یکی نمی‌کنند؟، در آنجا فقط می‌چسبند به سیاست و می‌گویند: از لحاظ سیاسی با این کشورهای کمونیست رابطه داریم. در اینجا دیگر سکولار می‌شوند. پس از انقلاب به روی اسکناس‌های ده تومانی عکس مدرس را انداختند و جمله او را نوشتند که دیانت ما عین سیاست ماست [۳٧]و سیاست ما عین دیانت ما، پس چرا در رابطه با کشورهای کمونیست سیاست شما عین دیانت شما نیست؟ در آنجا فقط سیاست است نه دیانت و این دو از هم جدا می‌شوند. آن وحدت سیاسی هم که با اهل سنت گذاشته‌اند [۳۸]به خاطر در اقلیت بودن شیعیان در منطقه است، چون به هر حال اکثر مرزهای ایران مردم سنی نشین هستند و کشورهای همسایه نیز بیشتر اهل سنت هستند و نمی‌توانند خیلی با آن‌ها وارد جنگ و جدل شوند.

در اینجا ما چند سوال داریم، اگر سیاست شما عین دیانت شماست پس:

۱- چرا نام خلیج فارس را نمی‌گذارید: خلیج اسلامی یا خلیج مسلمین؟ مگر شما جمهوری اسلامی نیستید؟ چطور در اینجا با دیانت خود کاری ندارید و فقط جنبه سیاسی یا موارد دیگر را [۳٩]می‌گیرید؟

۲- چرا بر خلاف صریح قرآن در سال چهارم جنگ با عراق صلح نکردید؟

۳- چرا بر خلاف صریح قرآن با حکومت‌های کافر و کمونیسم چین، روسیه و کوبا و... رابطه تجاری و سیاسی دارید؟

۴- اجتهاد در برابر نص و مجمع تشخیص مصلحت نظام دیگر چه صیغه ایست؟

۵- قتلها و شکنجه‌های اداره اطلاعات مطابق با کدام آیه یا حدیث است؟

۶- جز تفرقه افکنی (پنهانی) در برابر آیات و روایات متعددی که از لزوم اتحاد و صلح میان مسلمین گفته چه کرده‌اید؟

٧- شعار اصلی دیانت شیعه در طول تاریخ عدالت بوده در این راستا چه کرده اید؟ و این تضاد طبقاتی شدید در جامعه نشانه چیست؟

۸- مهم‌ترین حوزه امر به معروف و نهی از منکر در حوزه سیاست است، پس چرا مخالفان شما می‌شوند: مرتد، محارب با خدا، مفسد فی الارض و زندان سیاسی یعنی زندانی کردن آمران به معروف در حوزه سیاست.

٩- توبه و عذرخواهی و پذیرش اشتباه و انتقاد پذیری از موارد مکرر توصیه شده در دین است ولی کسی از شما چنین چیزهایی ندیده است.

۱۰- شما طبق روایات خود بر این عقیده‌اید که چنانچه شخصی اعلم وجود داشت و شما کنار نرفتید لعنت خدا بر شماست، پس آیا خودتان به این روایات عمل می‌کنید یا هر چیز تنها در انحصار خودتان است؟

شما خواننده گرامی توجه داشته باشید که رجال سیاسی کشور پاسخ‌های مسخره‌ای برای این سوالات دارند که هیچ یک قابل قبول نیستند. مثلاً در مورد اتحاد با مسلمین می‌گویند: ما هفته وحدت داریم!! در صورتیکه همه این‌ها سیاه بازی است و برای صحیح و زیبا جلوه دادن حکومت خودشان است نه به خاطر اهل سنت و ایجاد اتحاد، چون بسیاری از مردم آگاه می‌دانند که مساجد اهل سنت تخریب می‌شوند و همینطور اجازه چاپ کتاب و ترویج عقاید خود را ندارند، نه در تلویزیون، نه در روزنامه و نه در هیچ جای دیگر اجازۀ دفاع از خود را ندارند و چنانچه در جایی صحبتی هم بکنند از صحبت‌های معمولی و روزمره و عادی است نه اینکه در مورد خودشان و دفاع از عقایدشان باشد. شما شیعیان اگر خیلی به مذهب خود اطمینان دارید و آن رابر حق می‌دانید باید اجازه دهید تا مردم صدای مخالفین شما را نیز بشنوند نه اینکه صدای آن‌ها را سانسور کنید.

[۳۳] در یک فیلم امامزاده‌ای را دیدم که نشان می‌داد این امامزاده دارای شجرنامه‌ای نمی‌باشد و سندیت ندارد، ولی جالب بود که روی همان امامزاده را ساختمان زیبایی ساخته بودند و من با خود گفتم: یک امامزاده جعلی در کشور ما هیچ اشکالی ندارد و روی آن رامی‌سازند ولی مساجد اهل سنت تخریب می‌شوند و مسجد ضرار هستند، در صورتیکه روی قبور پیامبران و امامان واقعی هم نباید بنایی ایجاد کرد و این مخالف با اسلام است ولی چه باید کرد که در ایران دکانداران مذهبی همه کاره شده‌اند. [۳۴] شاه عباس در تفرقه زدن میان شیعه و سنی و در واقع برای نابودی اسلام خدمات زیادی انجام داده‌است. [۳۵] البته دیگر روستایی در کار نیست و محله جلفا جزء شهر اصفهان شده است و کلیسای آن نیز همچنان پابرجاست ولی مساجد اهل سنت تخریب می‌شوند. [۳۶] به این دلیل وهابی هستند که روی قبور ائمه بقیع را گنبد و بارگاه نمی‌سازند و میلیون‌ها تومان خرج مردگان نمی‌کنند. [۳٧] البته بعضی در مورد این جمله به تمسخر می‌گویند: کلمه عین در واقع غیر بوده است. [۳۸] وحدت این‌ها با همه جهان سیاسی است نه دینی، چون این تحفه اثنی عشریه فقط نزد اینهاست که وارد حکومت هم شده و البته اختلاف زیادی حتی با خود اهل سنت دارد چه برسد به بقیه ادیان، بزرگان دینی اهل سنت را غاصب و ظالم دانستن و آن‌ها را لعن کردن با ایجاد وحدت جور در نمی‌آید. [۳٩] بعضی وطن پرستان نیز بر نام خلیج فارس اصرار دارند و لازم است بدانید انگلیس و آمریکا و بقیه استعمارگران از وطن پرستی این‌ها چه سودهایی که نمی‌کنند و همیشه تنور اختلاف و تفرقه را در میان مسلمین روشن نگه می‌دارند. یکی به فارسی بودن خود می‌نازد و دیگری به عرب بودن خود. استعمارگران از روزی می‌ترسند که مسلمین جهان و مردم خاورمیانه این صحبت‌ها را کنار بگذارند و همه بگویند: ما فقط مومن و مسلم هستیم و برادر و هموطن نه چیزی دیگر و البته تا بتوانند جلوی تحقق این امر را می‌گیرند.