سایه های خدا در زمین

مذهب ما

مذهب ما

مـذهب مـا شـده کینـه توزی
داستـان غـم و تیــره روزی
مذهب کینه و غصـه و خشــم
مذهب گوش نه مذهب چشم
مذهب گوش، یعنی که اسمع
مذهب چشم، یعنی که اقرأ
مذهب گوش، یعنــی شنیدم
مذهب چشم، یعنی که دیدم
مذهب آه و افسوس و غـصـه
بهر چه؟ بهر یک مشت قصه
مذهب خمس، این فرع بی‌اصل
صیغه این فصل تاریک بی‌وصل
جــای فکـر و تعقـل، تعبــد
جـای تحقیق،‌ تقلید، لابـــد
مـذهـب ســاز ناساز در دین
دوری از مسلمین،‌ لعن و نفرین
کینـه از روی یـک مشت قصه
مثل کودک ز هر قصه غصــه
مــذهب دشمنـی بــا تسنن
مـذهـب دیـن، بـرای تفنن
مـذهـب داد و فریاد و توهین
عاشـق قبر و زاری و تدفیـن
مثـل طـوطـی سـزاوار تقلید
مثل خـر هـر چه گفتند تایید
مذهب نـذر و امیــد واهـی
جـای رفتـن بـه راهی الهی
مذهب کینه توزی و نفریـن
غصه از قصـه‌هایی دروغین
غصـه از قصـه‌هایی ندیده
نـه کسـی دیده و نه شنیده
مذهب جعل و تاویل و تحریف
مذهب مدح و تکفیر و تعریف
مـذهب شک و ترس و تقیه
مـذهب مرگ و حدس و بلیه
مـذهـب بـا صحابـه تبـری
بـا یهـود و مسیحـی تـولی
بـا همـه اهـل عالـم، تولی
بـا هر آنکس که سنی تبری
مذهـب منبـر و خود زنی‌ها
قصه قهـر خـالـه زنـی‌ها
دشمنی روی دعـوای مـرده
آن هم از قصه‌ای خاک خورده
خالی از ذره‌ای فکر و تحقیق
زیر صد گونه تبلیغ، تحمیق
سفسطه مغلطه یا که توجیه
در فرار از حقیقت به هر تیه
مــذهب انتظـار و تقیـــه
زیـر هـر ظلـم و رنج و بلیه
مذهب جای قرآن: مفاتیح
شرک را جای الله، ترجیح
جای مسجد به تکیه رفتن
دیـن و اسلام بـر باد دادن
خر شدن پای منبر چه آسان
رایگان دین و ایمان به شیطان
مـذهب قبـه و قبـر و گنـبد
مهر و تسبیح و اذکـار بی‌حد
یـا علم یـا کتل یا که زنجیر
یا که بر فرق سر تیغ شمشیر
ای مقلد تو تقلید می‌کـن
هر چه گفتیم تـایید می‌کـن
شک نکن شک سرآغاز کفر است
گرچه آخوند،خود، راز کفر است
پیشـوای جهنـــم شمــایید
دیــن الله را سـ‌‌‌َـم شمــایید
دین الله، شیرین و خوش بود
طرز فکـر شمـاهـا ترش بود
طرز فکر شما چون، خـوارج
احمقانـه ولـی گشتـه رایـج
منشـاء دیـن گریزی شمایید
بدتـریـن نـوع از هـر بلایید
دوست کـور و نـادان شمایید
بهترین یـار شیطـان شمایید
دوست خر، چنان ضربه‌ای زد
کـز سپـاه مغـول بـر نیـامد