دین نردبانی برای سیاست
شکی نیست که سایههای خدا و روحانیون گمراه برای اجرای سیاستهای خود دین را نردبان کردهاند و اگر کارهای ایشان جنبه دینی و مقدس نداشت همان روزهای اول کارشان تمام بود.
فکر میکنید برای چه دائم خود را حامی اهل بیت و نائب امام زمان معرفی میکنند؟ برای اینکه دین امری مقدس است و در ذهن تمام مردم طوری انداختهاند که ما نمایده دینی هستیم، ما آخوند و حوزه رفته هستیم، شما مقلد ما هستید. پس در ذهن هیچ کس فکر مقابله و انتقاد از ایشان نمیآید و چنانچه کسی هم بخواهد صحبتی علیه آخوندها بکند میبینی که مردم نادان او را سرزنش میکنند و به او اجازه اینکار را نمیدهند. بدبختی ما این است که مردم تصور میکنند اینها نماینده اهل بیت و اسلام واقعی هستند و فوری ذهن مردم متوجه فاطمه زهرا و امام حسین و اهل بیت میشود و از مقابله با آخوندها سر باز میزنند و در دل خود از تقدس دروغین ایشان میترسند. در صورتیکه اصلاً امام زمانی وجود ندارد که اینها بخواهند نائب او باشند و عقاید خرافی ایشان نیز ربطی به اسلام و اهل بیت ندارد و ساخته دست غلات و راویان جعلی است.
رجال حکومتی و روحانیون معتقد هستند که حکومت ایشان تحت نظر امام زمان است!! و مهدی باعث پیروزی انقلاب شده و خودش نیز حافظ این انقلاب خواهد بود!! و روی مراجع تقلید و روی ایران ولایت دارد!! پس مقصر اصلی این گرانیها، تورم، فساد، انحراف و بیدینی که هر روز در جامعه رو به افزایش است امام زمان است. چون او روی ایران نظارت دارد و ظاهراً هیچ کاری برای بهبود وضع جامعه نمیکند، چون نیست که بخواهد کاری بکند ولی متاسفانه مردم ما نمیخواهند این حقیقت را بپذیرند و آنقدر که روی امام زمان حساسیت دارند روی چیزهای دیگر چنین نیستند و آخوندها هم خوب فهمیدهاند که روی چه چیزی دست بگذارند و روی همین مسئله وجود امام زمان است که پابرجا ماندهاند و هر قدر هم که در جامعه خرابی صورت گیرد چون اینها تنها حکومت خدایی و نماینده تنها امام معصوم و باقی مانده از اهل بیت هستند بنابراین حق حکومت کردن دارند و مردم باید بقیه مشکلات را به نوعی تحمل کنند و کسی علیه نظام کاری نکند. و به این شکل دین را نردبان سیاست کردهاند، البته اینها دین نیستند و بهتر است بگوئیم: فرقه خرافی خودشان را نردبان سیاست کردهاند. هر کاری برای حفظ این نظام فرقهای باید صورت بگیرد حتی مخالفت با نصوص شرع (مجمع تشخیص مصلحت نظام) و هیچ عذاب وجدانی هم ندارد چون همین مخالفت با شرع نیز از نظر ایشان شرعی میباشد.
حتی آخوندهای مخالف با نظام و ولایت فقیه نیز جایی ندارند و توسط دادگاه روحانیت محاکمه میشوند.
وقتی فرقهای خرافی پایه سیاستی شود آنوقت آن حکومت به خود اجازه میدهد به جاهای دیگر نیز چشم طمع داشته باشد و بخواهد این تحفه خود را به همه جا صادر کند، به جاهایی چون عراق، سوریه و لبنان و یا به عربستان و البته مهمترین مکان یعنی به قبرستان بقیع!! برای چه؟ برای ساختن گنبد و بارگاه و ضریح برای ائمه مظلوم بقیع که در آنجا مظلومانه خفتهاند!! و از وضع قبور خود ناراحت هستند!! یا به حرم تخریب شده عسکریین در سامرا!! [٧۳]و عتبات عالیات و...، چون تنها مشکل اسلام و مسلمین نبودن گنبد و بارگاه روی قبور ائمه است!!.
مردمی که از مقابله با حکومت اسلامی هراس دارند و هیچ کاری صورت نمیدهند مانند مردم کوفه در زمان امام حسین هستند و آنها هم از حاکم و خلیفه و حکومت به اصطلاح اسلامی یعنی یزید در ترس بودند و حسین را تنها گذاشتند، آنوقت خنده دار است که دائم شعار میدهند ما اهل کوفه نیستیم و برای امام حسین عزاداری میکنند.
وقتی عقاید فرقهای پایه و نردبان سیاست بشود در آن زمان هر مخالفتی با سیاست میشود ضد دین، محارب با خدا، مفسد فی الرض و ضد ولایت فقیه و در انتها زندان سیاسی، شکنجه، اعدام و ترور... حتی سیاستی که با استفاده از دین حالتی مقدس به خود گرفته و از اعتقادات مردم سوء استفاده میکند با این حربه و نقطه ضعفی که از ملت پیدا کرده هر کاری بخواهد میکند و حتی چنانچه بخواهد به جایی حمله کند یا مسجدی از مسلمین را خراب کند یا حج را ممنوع کند، فوراً دستور آن رابه مردم مذهبی میدهد و طوری وانمود میکند که این دستورات به فرمان خداست، چونکه نائب برحق امام معصوم و تنها جانشین بر حق رسول خداصرهبری آن رابر عهده دارد.
سیاستمداران در ایران از مذهب و حتی خرافات آن بهره برداری میکنند مثلاً یک نمونه از این سودجوییها موضوع تاسف باری است و آن اینکه در جریان جنگ ایران با عراق در جبهه جنگ به هنگام نیمههای شب اسبی همراه با سوار خود از فاصلهای دور و از جلوی دیده گان عدهای از رزمندگان عبور میکرده است و آنها نیز فکر میکردهاند آن سوار امام زمان است، و این موضوع را برای بقیه رزمندگان تعریف میکردهاند و به این ترتیب همه خوشحال میشدهاند که امام زمان به آنها توجه دارد و با اشتیاق بیشتری به خط مقدم جبهه یورش میبردهاند و البته عدهای از رزمندگان این موضوع را قبول نداشتهاند و تکذیب میکردهاند، تا اتفاقاً یک شب آن سوار و اسبش از جلوی یکی از همین رزمندگانی که این موضوع را قبول نداشته است میگذرد و آن رزمنده با ماشین خود او را تعقیب میکند و آن سوار با سرعت فرار میکند و به دل کوهی میرود تا در مخفیگاهش پنهان شود ولی بالاخره آن رزمنده آن سوار را دستگیر میکند و مشاهده میکند که او فردی عادی است و امام زمانی در کار نیست که در این هنگام ناگهان اطلاعات سپاه سر میرسد و به آن رزمنده میگوید: سرت به کار خودت باشد و از این فضولیها نکن!!!.
[٧۳] براستی چرا امام زمان که به عقیده شیعه بر کون و مکان ولایت تکوینی دارد جلوی انهدام حرم عسکریین را نگرفت؟ بله، چون وجود ندارد تا جلوی کسی را بگیرد.