اجتهاد در برابر نص مجمع تشخیص مصلحت نظام
شیعه از ابتدای ظهور خود دائم به حضرت ابوبکرسو حضرت عمرستهمت میزده که آنها در برابر نص اجتهاد کردهاند! [٧۰]و اولین اجتهادشان هم در سقیفه بنی ساعده بوده که در مقابل نص خلافت برای حضرت علی به اجتهاد و مقابله پرداختند و نگذاشتند حضرت علی جانشین پیامبرصشود!! و عمر هم فلان امر دینی را در دوران خلافت خود تغییر داد و حلال را حرام کرد (مثلاً صیغه را!!) و او اولین بدعت گذار بوده و باعث تحریف اسلام شده است!!، حال میخواهیم بدانیم اکنون که حکومت به دست شما دلسوزان اسلام افتاده است چه کردهاید؟ و آیا در مقابل نصوص دینی اجتهادی نکردهاید؟
مجمع تشخیص مصلحت نظام: علت اصلی تشکیل این مجمع آن بود که شورای نگهبان قوانین مخالف شرع (قرآن یا سنت پیامبر) را که مجلس تصویب میکرد، رد یا اصلاح میکرد و به مجلس بر میگرداند، مجلس نیز در اکثر مواقع از نظر خود کوتاه نمیآید و به این ترتیب تمام امورات کشور معطل میماند و کارها خراب میشد. خمینی با زیرکی خاص سیاسی خودش مجمع تشخیص مصلحت نظام را براه انداخت تا هرگاه قوانین بین مجلس و شورای نگهبان سرگردان ماند بنا به تشخیص خودش و ضروریات کشور و مصلحت و مقتضیات زمان، این قوانین خلاف شرع را تصویب کند. اکنون سوال اینجاست چطور این کارها بدعت و تحریف دین و اجتهاد در برابر نص نیست ولی دائم نشستهاید و به دروغ ۱۴۰۰ سال پیش را در بوق و کرنا کردهاید که چرا خلفا چنین و چنان کردهاند. به نام این مجمع توجه کنید که مجمع تشخیص مصلحت نظام است، منظورم کلمه نظام و مصلحت آن است، یعنی چه؟ یعنی چنانچه هر امری خواه امری شرعی و دینی باشد، خواه امری غیر دینی، چنانچه به مصلحت نظام خدشهای وارد کند باید با آن مقابله کرد و چنین امری کاملاً جایز و حتی واجب است. حفظ نظام و سایه خدا! از هر چیزی واجبتر است، حتی از حج خانه خدا و همه مشاهده کردید که خمینی به مدت ۳ سال جلوی رفتن به حج و خانه خدا را گرفت. بنابر عقاید ولایت فقیهی چنانچه حتی ایشان تشخیص دهند که مسجدی مسجد ضرار است [٧۱]میتواند دستور تخریب آن رابدهد (البته بیشتر مساجد اهل سنت مسجد ضرار میشوند، چرا؟ چون در آنها تنها قرآن خوانده میشود نه مفاتیح الجنون) همینطور مسائل دیگر را چنانچه صلاح دید میتواند تغییر دهد. جالب است که هر تهمتی که آخوندها به ابوبکر و عمر زدهاند همان کار را خودشان انجام دادهاند و البته این درس روزگار است. دائم میگویند: چرا ابوبکر و عمر و سایر صحابه اینقدر در امر خلافت تعجیل کردهاند؟!! و فوراً پس از رحلت نبی اکرمصدر سقیفه جمع شدند و دست به انتخاب جانشین زدند؟!! و آیا اینقدر اوضاع آن زمان بحرانی بوده که نمیتوانستهاند کمی صبر کنند؟!!، ولی همه دیدند که پس از مرگ خمینی مجلس خبرگان فوری و در همان روز خامنهای را جانشین او کرد، کسی نیست به اینها بگوید: چرا این قدر عجله کردید؟ و آیا وضع اینقدر بحرانی بود؟ و میبینید که مرتب از مجلس خبرگان تعریف و تمجید هم میکنند و میگویند: آفرین بر این تصمیم به موقع آنها که فوری رهبری را برای ملت و جامعه انتخاب کردند و نگذاشتند مسلمین بدون ولی بمانند!!، و یا دائم میگویند: در زمان خلافت ابوبکر و عمر خفقان شدیدی حکمفرما بوده و کسی جرات نداشته صحبتی بکند ولی در کشور امام زمانی خودشان کسی جرات هیچگونه صحبتی علیه نظام را ندارد و خفقان به تمام معنا حکمفرماست. پس در واقع سایههای خدا! بر روی زمین کور خود هستند و بینای مردم.
[٧۰] حضرت علی÷به تواتر در سخنان و نامههای خود فرموده: آن دو (ابوبکر و عمر) به سنت پیامبرصعمل نمودند. ولی متاسفانه شیعیان توجهی به سخنان پیشوای خود ندارند و بیشتر به سخنان امثال مجلسی عمل میکنند. [٧۱] به نظر ما مسجد جمکران حکم مسجد ضرار را دارد و باید تخریب شود، همچنین امامزادهها که جمعیت کثیری از مردم به جای رفتن به مسجد به آنجا میروند تا غیر خدا را بخوانند.