نام علی در قرآن
۶- سوال بعدی که بارها از شیعیان پرسیده شده و جوابی برای آن ندادهاند این است که چرا در قرآن نامی از حضرت علی و خلافت و جانشینی او نیست؟ و همینطور نام امامان دیگر و امام زمان؟
جوابی که شیعیان میدهند این است که تعداد رکعات نماز نیز در قرآن نیست و برای فهم آن میبایست به سنت و احادیث رجوع کنیم و در رابطه با خلافت نیز به احادیث مختلف رجوع میکنیم!!!.
در جواب میگوئیم: شما شیعیان قیاس را قبول ندارید و در اصول کافی از امام صادق حدیث دارید که ابوحنیفه را لعن کرده به خاطر قیاس کردنش و گفته که دین با قیاس به دست نیاید. ولی خودتان در اینجا دست به قیاس میزنید و اصول مهم مذهب خود یعنی امامت را با فرعی از فروع دین یعنی تعداد رکعات نماز قیاس میکنید.
جالب است که گاهی علمای شیعه میگویند: ما در اصول عقاید قیاس داریم و تنها در فروع دینی قیاس را باطل میدانیم ولی ناگهان میبینیم که در اینجا با فروع دینی نیز قیاس میکنند یعنی تعداد رکعات نماز؛ پس نتیجه میگیریم که شیعه هرجا به نفع خودش باشد قیاس میکند.
از همه مهمتر اینکه اصول دین در جای جای قرآن به طور صریح و روشن و واضح بیان شده تا کسی بهانهای نداشته باشد؛ اصولی چون توحید و نبوت و معاد؛ ولی امامت که از اصول بسیار مهم دینی نزد شیعیان است و حتی آنرا از نبوت هم بالاتر میبرند در قرآن بیان نشده و این اصل مهم چه ربطی به تعداد رکعات نماز دارد؟ در قرآن علاوه بر اصول دینی که بیان شده فروع دین نیز بیان شده؛ مثل نماز و زکات و حتی فروع فروع نیز بیان شده همچون وضو در سوره مائده آیه ۶ ولی امری که واضح است این است که ما باید برای فهم بعضی امور دینی به سنت نبی اکرم صمراجعه کنیم برای اموری چون تعداد رکعات و غیره؛ و اگر بنا بود در قرآن تمامی نکات ریز و فروع فروع فروع نیز بیان شود میبایست کتابی حجیم در چندین جلد نازل میشد و در انتها باز برای عدهای از مراجع دینی سوالاتی باقی بود و هیچکدام بدون سوال نمیماندند؛ کافی است شما سری به رسالهها و کتب تفسیری ایشان بزنید تا متوجه شوید.
پس قرآن موارد مهم و اساسی و اصولی را بیان نموده و راه بهشت و جهنم را به خوبی نشان داده و چنانچه مسئله امامت و خلافت و جانشینی حضرت علی اینقدر مهم بود حتماً بیان میشد.
پس میبینید که شیعه پاسخ نمیدهد و گاهی نیز جوابهای احمقانهای میدهد همچون اینکه علت نبودن نام علی و مسئله خلافت به خاطر امتحان بوده و خداوند امت اسلامی را امتحان نموده و تنها ما شیعیان از عهده این امتحان بر آمدیم.
ما میگوئیم: آیا خداوند در آخرین کتاب و فرستاده خود چنین کاری میکند؟ و آیا خداوند در خود امر دین امتحان و شبهه ایجاد میکند؟ و با اینکار بهانه را به دست گمراهان میدهد تا در جهان آخرت بگویند ما متوجه نشدیم و دین الهی را به خوبی نفهمیدیم یا اینکه خداوند حجت را تمام میکند و آیات را به طور صریح و روشن و مبین و قابل فهم میفرستد تا کسی بهانهای نداشته باشد.
آیا قرآنی که حجت است دارای امتحان و پیچیدگی است؟ اینکه دیگر حجت نمیشود؛ حجت یعنی بینه و دلیل روشن و آشکار.
پس موضوع امتحان که در قرآن نیز بیان شده مربوط به مال و فرزندان و... است نه مربوط به خود قرآن و خود دین و اصول مهم آن.
یکی دیگر از پاسخهای شیعیان این است که ذکر نام افرادی که در آینده خواهند بود (مثل امامان) باعث کینه و حسد و دشمنی نسبت به ایشان خواهد شد ولی دلیل ذکر نامهایی چون ذوالقرنین در قرآن این است که این اشخاص مربوط به گذشته بودهاند و از دنیا رفتهاند و دیگر کسی نسبت به ایشان حسد و کینه و دشمنی پیدا نمیکند.
در جواب میگوئیم: در سورۀ الصف آیه ۶ آمده که حضرت عیسی ÷به بنی اسرائیل میگوید: بعد از من پیامبری میآید که نامش احمد است.
پس چطور نام پیامبری که ۶۰۰ سال بعد میآمده بیان شده است ولی نام جانشین بلافصل آخرین پیامبر و یا نام امامان دیگر و امام زمان بیان نشده است؟
و اما در مورد حسد و کینه و دشمنی که شیعه به ان اشاره دارد واقعاً جای بسی خنده دارد چون دلیلی مسخره و بیپایه و اساس است، چون ما میگوئیم: چطور حسد و دشمنی نسبت به اهل بیت ایجاد نشده است؟ از نظر شما تمامی دشمنیها نسبت یه ایشان صورت گرفته و خود شما از همه بیشتر به این دشمنیها اشاره دارید از ۲۵ سال خانه نشین شدن حضرت علی گرفته تا مضروب شدن حضرت فاطمه و سقط جنین او و شهادت امام حسین در کربلا و همچنین شهادت امامان دیگر چون امام رضا و حتی غیبت مهدی به دلیل خطر کشته شدنش توسط حاکمان وقت.
پس چه حکمتی در نبودن نام ایشان در قرآن است؟ دشمنی، کینه و حسد نسبت به ایشان ایجاد شده پس این دلیل شما مردود است.