د- ایمان به اسماء و صفات خداوندأ
یعنی اثبات نمودن اسماء و صفاتی برای خداوند که خودش در کتاب خود (قرآن مجید) برای خود ثابت نموده است، و یا در حدیث شریف این اسماء و صفات برای خداوند ثابت شده است. اسماء و صفات خداوند بگونهای به خداوند ثابت میگردد که در ثبوت آنها تحریف، تعطیل، و تکییف و تمثیل شدن به اشیاء نگردد.
تحریف: یعنی اسمی اسماء خداوند و یا صفتی از صفات الله أرا تغییر دادن.
تکییف: یعنی خداوند را به کیفیتی از کیفیات مثال زدن.
تشبیه: ذات و صفات خداوند را به ذات و صفات مخلوقی از مخلوقات خداوند تشبیه نمودن.
و تمثیل: خداوند را به ذوات الاجسام مثل زدن.
و تعطیل: صفتی از صفات خداوند و یا همۀ صفات خداوند را معطل و یا انکار نمودن است.
خداوند به همانگونۀ که خود را وصف نموده است، و یا رسولش او را صفت نموده است او را به همان صفات صفت نمودن میباشد، چنانچه قرآن مجید میفرماید: ﴿ لَيۡسَ كَمِثۡلِهِۦ شَيۡءٞۖ وَهُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡبَصِيرُ ١١ ﴾[الشوری: ۱۱]. «هیچ چیز شبیه و همانند او نیست، و او است شنوا و بینا».
س: نتایج و خوبیهایی ایمان آوردن به خداوند را بیان نمایید؟
ج: نتایج و خوبیهای ایمان آوردن به خداوند أ:
۱- تحقق بخشیدن یگانگی و یکتایی برای خداوند بگونه ایکه قلب انسان جز به خدا به چیز دیگری تعلق نگیرد. باینمعنی که به غیر خداوند امید نبندد، و نه هم از کسی خوف و هراس نماید، و نه هم غیر خداوند را عبادت نماید.
۲- محبت کامل به خداوند داشتن، و خداوند را به مقتضای اسماء حسنی و صفات علیاءاش تعظیم نمودن است.
۳- تحقق بخشیدن عبادت خداوند، یعنی همۀ اوامرش را انجام داده، و از همه نواهیاش خود را بازداشتن است.
س: ایمان به فرشته چگونه میباشد؟
ج: ایمان به فرشتهها از این قرار است:
أ- تعریف فرشته: فرشتهها مخلوق نورانیاند که خداوند را عبادت میکنند و تمام اوامرش را انجام میدهند، و متصف به صفات خداوند مانند ربوبیت و الوهیت نیستند. خداوند ایشان را از نور آفریده است، و در سرشتشان اطاعت و تسلیم شدن به اوامر خداوند جای داده شده است. و تعداد آنها آنقدر زیاد است که جز خداوند کسی تعداد آنها را نمیداند.
ب- ایمان به فرشتهها مشتمل بر چهار چیز است:
۱- ایمان داشتن به وجود فرشتهها.
۲- ایمان داشتن به افرادی از فرشتهها که نامهایشان را میدانیم مانند جبرئیل و میکائیل و غیره، و آنهایی را از فرشتگان که نامهایشان را نمیدانیم بگونۀ اجمالی به آنها ایمان داریم.
۳- ایمان داشتن به صفاتی که فرشتهها به آنها موصوف بوده و ما بآنها علم داریم.
۴- ایمان داشتن به اعمالی که آنها به انجام دادن آنها از جانب خداوند مأمور شدهاند، و مایان با آنها علم داریم مثل ملک الموت که در وقت فرارسیدن مرگ، قبض روح مردم را مینماید.
س: ایمان آوردن به کتابهای آسمانی را شرح دهید؟
ج: ایمان آوردن به کتابهای آسمانی اینگونه است:
مراد از کتابهای آسمانی، کتابهای است که از جانب خداوند بر پیامبران نازل شده است، نزول این کتابها رحمتی است از جانب خداوند بر بندگانش و هدایتی است که خداوند به منظور سعادت دنیا و آخرت بندگان خویش نازل نموده است.
ایمان داشتن به کتابهای آسمانی از بندۀ مسلمان این چیزها را تقاضا مینماید:
۱- ایمان داشتن به حقانیت نزول کتابهای آسمانی.
۲- ایمان آوردن به نام همان کتابهای که نام آنها را میدانیم، مانند: قرآن مجید که بر رسول خدا جنازل شده است، و کتاب تورات که بر حضرت موسی÷نازل شده است.
۳- تصدیق کردن قصص، و داستآنهای که از طریق این کتابها به ما رسیده است، و آن در صورتی است که قرآن مجید آن قصص را تأیید نماید، و نیز تصدیق نمودن اخبار و قصص که در کتابهای سابقه قبل از تغییر همان کتابها موجود است.
۴- عمل نمودن به احکامیکه در این کتابها آمده و منسوخ نگردیده است.
۵- رضا و انقیاد مطلق به تمام احکام الهی خواه حکمت آن را بدانیم و یا ندانیم. تمام کتابهای آسمانی سابق به نزول قرآن عظیم الشان منسوخ شده است؛ چنانکه قرآن مجید میفرماید: ﴿ وَأَنزَلۡنَآ إِلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ مُصَدِّقٗا لِّمَا بَيۡنَ يَدَيۡهِ مِنَ ٱلۡكِتَٰبِ وَمُهَيۡمِنًا عَلَيۡهِۖ ﴾[المائدة: ۴۸]. «و به تو کتاب را به راستی فرستادیم آنچه را پیش از آن از کتابهای که نازل شده بود تصدیق میکند و بر آن نگهبان میباشد».
س: فائدۀ ایمان آوردن به کتابهای آسمانی را بیان نمایید؟
ج: فائدۀ ایمان آوردن به کتابهای آسمانی از این قرار است:
۱- آگاهی پیدا کردن به عنایتی که خداوند به بندگان خویش دارد، زیرا برای هر قومی کتابی جهت هدایتشان نازل فرموده است.
۲- علم حاصل کردن به حکمت خداوند و شریعت وی که در هر قومی شریعتی مناسب حالشان مشروع نموده است، چنانچه میفرماید: ﴿ لِكُلّٖ جَعَلۡنَا مِنكُمۡ شِرۡعَةٗ وَمِنۡهَاجٗاۚ ﴾[المائدة: ۴۸]. «به هر گروهی از شما شریعتی و راهی مقرر کردیم».
س: ایمان به پیامبران†را توضیح دهید؟
ج: ایمان به پیامبران†این چنین است:
رسول انسانی است که به او از جانب خداوند شریعتی وحی میگردد و مأمور به تبلیغ همان شریعت میشود.
اول این پیامبران حضرت نوح÷و آخرشان حضرت محمد جاست. هیچ امتی بدون رسول نبوده، خداوند برای هر رسولی شریعت مستقل که به آن قوم خود را دعوت نماید نازل نموده است.
و یا نبی است که خداوند او را به کتاب و شریعت رسولهای که پیش از وی فرستاده شده بودند مأمور نموده است تا شریعت رسولان قبلی را تجدید نماید، چنانچه خداوند میفرماید:
﴿ وَلَقَدۡ بَعَثۡنَا فِي كُلِّ أُمَّةٖ رَّسُولًا أَنِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَٱجۡتَنِبُواْ ٱلطَّٰغُوتَۖ ﴾[النحل: ۳۶].
«و بیگمان در هر امتی رسولی (باین فرمان) فرستادیم که خدا را پرستش کنید و از (عبادت) طاغوت بپرهیزید».
و نیز میفرماید: ﴿ وَإِن مِّنۡ أُمَّةٍ إِلَّا خَلَا فِيهَا نَذِيرٞ ٢٤ ﴾[فاطر: ۲۴]. «و هیچ امتی نیست مگر اینکه در (میان آن) بیم دهندۀ گذشته است».
همۀ پیامبران بشر و از فرزندان آدم÷و مخلوقاند، برایشان هیچ خصوصیاتی از پروردگاری و الوهیتی خداوند داده نشده است، و خصائص و عادات بشری مانند: مریضی، صحت، رحمت، شفقت، مردن، احتیاج به خوراک و آشامیدنی و غیره چیزها دارند.
س: ایمان آوردن به انبیاء†شامل کدام امر میگردد؟
ج: ایمان آوردن به انبیاء†مشتمل امور ذیل است:
۱- ایمان داشتن باینکه رسالتشان حق بوده و از جانب خداوند است. کسیکه کافر به رسالت یکتن از رسولان اللهأبگردد گویا که کافر به رسالت همۀ انبیاء†شده است. چنانچه خداوند میفرماید: ﴿ كَذَّبَتۡ قَوۡمُ نُوحٍ ٱلۡمُرۡسَلِينَ ١٠٥ ﴾[الشعراء: ۱۰۵]. «قوم نوح پیامبران را تکذیب نمودند».
۲- ایمان داشتن به رسولانی که نامهایشان را میدانیم مانند حضرت محمد، ابراهیم، موسی، عیسی و نوح÷. آنها رسولهای اولوالعزماند. و آن عده از انبیاء که نامهایشان را نمیدانیم بگونۀ اجمالی به ایشان ایمان داریم چنانچه خداوند میفرماید: ﴿ وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا رُسُلٗا مِّن قَبۡلِكَ مِنۡهُم مَّن قَصَصۡنَا عَلَيۡكَ وَمِنۡهُم مَّن لَّمۡ نَقۡصُصۡ عَلَيۡكَۗ ﴾[المؤمن: ۷۸]. «همانا پیش از تو پیامبرانی را فرستادیم که سرگذشت بعضی از آنها را به تو بیان کردیم و سرگذشت بعضی از آنها را به تو بیان نکردیم».
۳- تصدیق نمودن اخبارشان.
۴- عمل نمودن به شریعت پیامبری که به ما مبعوث شده است، و ایشان محمد بن عبدالله÷است.
س: فائدۀ ایمان آوردن به رسولهای خدا را واضح سازید؟
ج: فائدۀ ایمان آوردن به رسولهای خداوندأ:
۱- آگاهی از رحمت، عنایت و لطف خداوند بر بندگانش، زیرا که خداوند رسولهای خود را جهت رهنمایی بندگان خویش فرستاده تا ایشان را به صراط مستقیم خداوند رهنمایی کنند و به ایشان چگونگی عبادت خدا را بیان و توضیح نمایند.
۲- سپاسگزاری و شکر خداوند در برابر نعمتهای عظیم و بزرگش.
۳- محبت رسولهای خداوند، احترام و تعظیمشان، ثناء و وصفشان در چیزهایکه مناسب حال پیامبران میباشد. زیرا که ایشان رسولهای خداونداند، و به عبادت خداوند قیام نمودند و رسالت خدا را تبلیغ کرده و بندگان خدا را نصیحت نمودهاند.
س: ایمان به روز آخرت را توضیح فرمایید؟
ج: ایمان به روز آخرت:
روز آخرت روز قیامت است، روزی که مردم از قبرهای خود برای حساب و پاداش برانگیخته میشوند و این روز را از این جهت روز آخرت مینامند که این آخرین روزی است که بعد از آن روزی وجود ندارد.
س: ایمان داشتن به روز آخرت شامل کدام چیزها میباشد؟
ج: ایمان داشتن به روز آخرت مشتمل بر این چیزها است:
۱- ایمان داشتن به زنده شدن بعد از مرگ، زنده شدن بعد از مرگ حق و ثابت است، و ثبوت آن به قرآن و احادیث و اجماع مسلمانان شده است.
۲- ایمان داشتن به حساب و پاداش گرفتن در روز آخرت. انسان از اعمال خویش سؤال میگردد، و در برابر اعمال خود مکافات و مجازات میبیند. و این به قرآن و احادیث و اجماع مسلمانان ثابت شده است.
۳- ایمان داشتن به بهشت و دوزخ. بهشت و دوزخ مرجع آخری برای انسانها است، باین معنی که مسلمانان به بهشت و کافران به دوزخ میروند. ایمان داشتن به روز آخرت انسان را به همه چیزهای که بعد از مرگ انسان صورت میگیرد عقیدهمند میسازد مانند: ۱) فتنۀ قبر. ۲) عذاب قبر و نعمتهای قبر که برای بندۀ مسلمان مهیا میگردد.
س: فایدۀ ایمان آوردن به روز آخرت را بیان نمایید؟
ج: فایدۀ ایمان آوردن به روز آخرت:
۱- کسیکه به روز آخرت ایمان دارد از گناه گریز میکند، و به گناه کردن راضی نمیگردد، زیرا که از عذاب خداوند و روز آخرت خوف دارد.
۲- در انجام دادن عمل خیر رغبت دارد و در فرمانبرداری خداوند حریص میباشد.
۳- شخص مسلمان اگر نقصان و خسارۀ در دنیا ببیند خود را تسلی میسازد، زیرا که امید به نعمتهای آخرت و ثواب آن را دارد.
س: ایمان آوردن به قدر را توضیح دهید؟
ج: ایمان به قدر:
قدر: اندازه گیری خداوند در کائنات مطابق آنچه که علم خداوند در ازل به اشیاء و موجودات رفته است و حکمت ازلیش آن را تقاضا مینماید.
س: ایمان به قدر متقاضی چی چیزها است؟
ج: اموریکه ایمان به قدر متقاضی آنست اینها است:
۱- ایمان داشتن باینکه خداوند به همۀ اشیاء بگونۀ تفصیلی و اجمالی علم دارد. و علم خداوند در مورد اشیاء ازلی و ابدی است، خواه این چیزها به افعال بندگان تعلق میگیرد، و یا به فعل خداوند.
۲- ایمان آوردن باینکه همۀ این چیزها در لوح محفوظ ثبت است [۱].
۳- ایمان داشتن باینکه تمام چیزهای که در کائنات بوقوع میآید، به خواست و مشیت خداوند صورت میگرد. خواه آنها از افعال خداوند باشد یا از افعال بندگان چنانچه خداوند میفرماید: ﴿ وَرَبُّكَ يَخۡلُقُ مَا يَشَآءُ وَيَخۡتَارُۗ ﴾[القصص: ۶۸]. «پروردگار تو میآفریند چیزی را که بخواهد و اختیار کند».
۴- ایمان داشتن به اینکه تمام کائنات بذات و صفات و حرکات خود، مخلوق خداوند است چنانچه میفرماید: ﴿ ٱللَّهُ خَٰلِقُ كُلِّ شَيۡءٖۖ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ وَكِيلٞ ٦٢ ﴾[الزمر: ۶۲]. «خداوند آفریدگار همۀ چیزها است و خداوند بر هر چیز کار ساز است».
س: ایمان آوردن به قدر چه فائدهای دارد؟
ج: ایمان به قدر فائدههای خوبی دارد، از آن جمله است:
۱- اعتماد نمودن به خداوند در وقتی که از اسباب استفاده میکند، زیرا انسان تنها به اسباب اعتماد نمیکند بلکه این را میداند که هر چیز به قدر و اندازۀ خداوند صورت میگیرد.
۲- زمانیکه بنده به هدف خود برسد برایش عجب و کبر پیدا نمیشود، زیرا که وی حصول نعمت را از خداوند میداند و به این عقیده است که اسباب خیر و کامیابی بید خداوند است بناءً عجب برایش پیدا نمیشود. و عجب زمانیکه به بنده پیدا شود شکر گذاری در برابر نعمت را فراموش میکند.
۳- اطمینان و راحت قلبی برایش پیدا میشود، زیرا میداند که هر چیزی که در عالم جریان پیدا میکند به قدرت خداوندی که پادشاهی آسمانها و زمین از آن اوست صورت میپذیرد. چنانچه خداوند میفرماید:
﴿ مَآ أَصَابَ مِن مُّصِيبَةٖ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَا فِيٓ أَنفُسِكُمۡ إِلَّا فِي كِتَٰبٖ مِّن قَبۡلِ أَن نَّبۡرَأَهَآۚ إِنَّ ذَٰلِكَ عَلَى ٱللَّهِ يَسِيرٞ ٢٢ لِّكَيۡلَا تَأۡسَوۡاْ عَلَىٰ مَا فَاتَكُمۡ وَلَا تَفۡرَحُواْ بِمَآ ءَاتَىٰكُمۡۗ وَٱللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخۡتَالٖ فَخُورٍ ٢٣ ﴾[الحدید: ۲۲-۲۳].
«هیچ مصیبتی در زمین و در وجود شما رخ نمیدهد مگر اینکه پیش از آنکه آن را بیافرینم در کتابی (به ثبت رسیده) است. بیگمان اینکار برای خدا آسان است. برای اینکه بر آنچه از دست میدهید اندوهگین نشوید و به آنچه به شما عطاء کرده است خوشحال نشوید و خداوند هیچ متکبر خود ستایی را دوست نمیدارد».
[۱] چنانچه خداوند میفرماید: ﴿ أَلَمۡ تَعۡلَمۡ أَنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُ مَا فِي ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِۚ إِنَّ ذَٰلِكَ فِي كِتَٰبٍۚ إِنَّ ذَٰلِكَ عَلَى ٱللَّهِ يَسِيرٞ ٧٠ ﴾[الحج: ۷۰] «آیا نمیدانی= = خداوند بآنچه در آسمانها و در زمین است میداند؟ بیگمان آنها همه در کتاب (ثبت) اند، حقا که این برای خدا آسان است». و در صحیح مسلم حدیثی بروایت عبدالله بن عمرو بن العاصبچنین روایت شده است: قَالَ: سَمِعْت رَسُولَ اللهِ ج یَقُول: «كَتَبَ اللّهُ مَقَادِیرَ الْخَلَائِق قَبْل أَنْ یَخْلُق السَّمَوَات وَالْأَرْض بِخَمْسِینَ أَلْف سَنَة»عبدالله بن عمروبگفت که از رسول خدا جشنیدم که فرمود: «خداوند تقدیر خلایق را پنجاه هزار سال قبل از آفرنیش آسمانها و زمین نوشته است».