عقیدۀ اهل سنت و جماعت

فهرست کتاب

سؤال و جواب در مورد مسائل توحید

سؤال و جواب در مورد مسائل توحید

س: مسائل چهارگانه که دانستن آن‌ها بر هر فرد مسلمان واجب است کدام‌هاست؟

ج: اول: علم است، و آن عبارت از شناخت خداوند و شناخت پیامبرشج، و شناخت دین اسلام است با دلایل.

دوم: عمل کردن به آن علم.

سوم: به سوى آن دعوت نمودن.

چهارم: صبر در برابر مشکلاتى که در این راه پیش خواهد آمد.

س: دلیل این گفته چیست؟

ج: این فرموده خداوند متعال است که می‌فرماید: ﴿ وَٱلۡعَصۡرِ ١ إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لَفِي خُسۡرٍ ٢ إِلَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَتَوَاصَوۡاْ بِٱلۡحَقِّ وَتَوَاصَوۡاْ بِٱلصَّبۡرِ ٣ [سورة العصر]. «قسم به زمانه، که بی‌گمان انسان در زیان است، مگر کسانى که ایمان آورده‌اند، وکارهاى شایسته کرده‌اند، و همدیگر را به حق توصیه کرده‌اند و همدیگر را به شکیبائى به (صبر و ثبات) سفارش نمودند».

س: امام شافعی/در فضائل این سوره چه گفته است؟

ج: امام شافعى/فرموده است: اگر خداوند جز از این سوره بر بندگان خود چیزی دیگری نازل نمی‌نمود، همین سوره براى هدایت‌شان کافى بود.

س: آیا گفتار و عمل پیش از علم است، یا علم پیش از گفتار و عمل است؟

ج: علم پیش از گفتار و عمل است باین دلیل که خداوند فرموده است:

﴿ فَٱعۡلَمۡ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱللَّهُ [محمد: ۱۹]. «پس بدان که جز خدا هیچ معبود برحقى نیست».

خداوند پیش از گفتار و عمل به علم شروع نموده است. (صحیح بخاری).

س: مسائل سه‌گانۀ که تعلیم و عمل بآن‌ها واجب است کدام‌ها است؟

ج: اول: اینکه خداوند ما را آفریده وپرورش داده و روزى داده اما بیهوده و بدون تکلیف نگذاشته است، بلکه براى هدایت و رهنمایی ما پیامبرى فرستاده است که هرکس از او پیروى کند داخل بهشت، و هرکس نافرمانی‌اش را کند وارد دوزخ خواهد شد.

س: دلیل این گفته چی می‌باشد؟

ج: این فرمودۀ خداوند: ﴿ إِنَّآ أَرۡسَلۡنَآ إِلَيۡكُمۡ رَسُولٗا شَٰهِدًا عَلَيۡكُمۡ كَمَآ أَرۡسَلۡنَآ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ رَسُولٗا ١٥ فَعَصَىٰ فِرۡعَوۡنُ ٱلرَّسُولَ فَأَخَذۡنَٰهُ أَخۡذٗا وَبِيلٗا ١٦ [المزمل: ۱۵-۱۶]. «(ای مردم!) حقا که ما به سوى شما پیامبرى را فرستاده ایم که بر شما گواه است، چنانچه بسوى فرعون هم پیامبرى را فرستاده بودیم، ولی فرعون از آن پیامبر نافرمانى کرد، لذا او را سخت گرفتار کردیم».

دوم: اینکه خداوند هرگز راضى نمی‌گردد که با او در عبادتش کسی شریک گردد، خواه فرشتۀ مقرب باشد، و یا نبی مرسل.

س: دلیل این گفته چیست؟

ج: دلیلش این فرمودۀ خداوند است:

﴿ وَأَنَّ ٱلۡمَسَٰجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدۡعُواْ مَعَ ٱللَّهِ أَحَدٗا ١٨ [الجن: ۱۸]. «و مساجد از آن خدا است، پس با خداوند کسی دیگر را نیایش نکنید».

سوم: اینکه کسى که خدا را به یگانگى بشناسد و از پیامبرش اطاعت کند هرگز براى او جائز نیست که با کسانى که با خدا و رسولش مخالفت و دشمنى مى‌کنند دوستى نماید، اگرچه از نزدیک‌ترین خویشاوندانش باشند.

س: دلیل این گفته چیست؟

ج: دلیلش این فرمودۀ خداوند جل مجده است:

﴿ لَّا تَجِدُ قَوۡمٗا يُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ يُوَآدُّونَ مَنۡ حَآدَّ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَلَوۡ كَانُوٓاْ ءَابَآءَهُمۡ أَوۡ أَبۡنَآءَهُمۡ أَوۡ إِخۡوَٰنَهُمۡ أَوۡ عَشِيرَتَهُمۡۚ أُوْلَٰٓئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ ٱلۡإِيمَٰنَ وَأَيَّدَهُم بِرُوحٖ مِّنۡهُۖ [المجادلة: ۲۲].

«(چنین) مردمی را نمی‌یابی که (از یکسو) بخدا و روز آخرت ایمان داشته باشند و (از سوی دیگر) با کسانی‌که به خداوند و پیامبرش سر ستیز دارند دوستی کنند اگر چه (این ستیزه‌گران) پدران‌شان یا فرزندان‌شان، یا برادران‌شان، یا خویشاوندان‌شان باشند، این‌هایند که خداوند در دلهای‌شان ایمان را جایگزین ساخته و ایشان را با روحی از نزد خودش تقویت بخشیده است».

س: ملت ابراهیم حنیف چی معنی دارد؟

ج: اینکه عبادت تنها مخصوص خداوند گردد، و دین خالص از آن خداوند شود، و خداوند به همین منظور همۀ بندگان خود را آفریده و آن‌ها را به عبادت خود دستور داده است».

س: دلیل این گفته چی می‌باشد؟

ج: دلیل آن این فرمودۀ خداوند است:

﴿ وَمَا خَلَقۡتُ ٱلۡجِنَّ وَٱلۡإِنسَ إِلَّا لِيَعۡبُدُونِ ٥٦ [الذاریات: ۵۶]. «جن و انس را نیافریده ام مگر برای اینکه مرا پرستش کنند».

س: معنای عبادت کردن خداوند چیست؟

ج: معنایش اینست که به یگانگی خداوند معتقد باشند، و اوامر و نواهیش را بپذیرند.

س: بزرگترین چیزی که خداوند بآن امر فرموده است چی می‌باشد؟

ج: توحید یعنی یکتاپرستی.

س: توحید چیست؟

ج: توحید یعنى خدا را به یکتایى پرستیدن، و متصف نمودن خداوند به صفاتی که خداوند خود را بآن صفت‌ها توصیف نموده، و رسول خدا نیز او را به همان صفت‌ها صفت کرده است، و منزه و پاک گردانیدن خداوند از همۀ نقایص و حوادث، و مشابهت نساختن خداوند به چیزهای‌که مخلوق بآن‌ها تشبیه شده است.

س: بزرگترین چیزی که خداوند از آن نهی فرموده است چی می‌باشد؟

ج: شرک است.

س: شرک چی می‌باشد؟

ج: شرک یعنى با خداوند غیر خدا را در دعا شریک ساختن، و برای خداوند مثل و مانندی در عبادت با او پذیرفتن.

س: دلیل این گفته چی می‌باشد؟

ج: دلیلش این فرمودۀ خداوند است:

﴿ ۞وَٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَلَا تُشۡرِكُواْ بِهِۦ شَيۡ‍ٔٗاۖ [النساء: ۳۶]. «خداوند را عبادت نمایید و با او کسی را در عبادت شریک نسازید».

و این فرمودۀ خداوند: ﴿ فَلَا تَجۡعَلُواْ لِلَّهِ أَندَادٗا [البقرة: ۲۲]. «برای خداوند مثل و مانندی نگردانید».

س: اصول سه‌گانه‌ای که شناخت آن‌ها بر انسان واجب است کدام‌ها است؟

ج: ۱- شناخت پروردگار ۲- شناخت اسلام که دین پسندیدۀ پروردگار است ۳-شناخت پیامبرش حضرت محمد ج.

س: پروردگار تو کیست؟

ج: پروردگارم الله است، آن ذاتى که مرا و سایر جهانیان را آفریده و پرورش داده است، او یگانه معبود من است که جز او هیچ معبودى ندارم.

س: دلیل این گفته چی می‌باشد؟

ج: دلیلش این فرمودۀ خداوند جل مجده است: ﴿ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٢ [الفاتحة: ۲]. «ستایش خدای را است، پروردگار عالمیان».

ماسواى پروردگار، هر چیز دیگرى در این جهان براى خودش عالمى است که من نیز جزئی از یک عالم هستم.

س: پروردگار خود را به چی چیزها شناختی؟

ج: پروردگار خود را با نشانه‌ها و مخلوقاتش، مانند: شب و روز، و آفتاب و مهتاب، آسمان و زمین، و موجوداتی که در میان آسمان‌ها و زمین وروی زمین وجود دارد، شناخته‌ام.

س: دلیل این گفته چی می‌باشد؟

ج: دلیلش این فرمودۀ خداوند است که می‌فرماید:

﴿ وَمِنۡ ءَايَٰتِهِ ٱلَّيۡلُ وَٱلنَّهَارُ وَٱلشَّمۡسُ وَٱلۡقَمَرُۚ لَا تَسۡجُدُواْ لِلشَّمۡسِ وَلَا لِلۡقَمَرِ وَٱسۡجُدُواْۤ لِلَّهِۤ ٱلَّذِي خَلَقَهُنَّ إِن كُنتُمۡ إِيَّاهُ تَعۡبُدُونَ ٣٧ [فصلت: ۳۷]. «از نشانه‌های او شب و روز، آفتاب و ماه است، نه به آفتاب سجده کنید و نه (هم) به ماه، (بلکه) به خدای سجده کنید که آن‌ها را آفریده است، اگر خاص او را می‌پرستید».

و این فرمودۀ خداوند:

﴿ إِنَّ رَبَّكُمُ ٱللَّهُ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٖ ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِۖ يُغۡشِي ٱلَّيۡلَ ٱلنَّهَارَ يَطۡلُبُهُۥ حَثِيثٗا وَٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَ وَٱلنُّجُومَ مُسَخَّرَٰتِۢ بِأَمۡرِهِۦٓۗ أَلَا لَهُ ٱلۡخَلۡقُ وَٱلۡأَمۡرُۗ تَبَارَكَ ٱللَّهُ رَبُّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٥٤ [الأعراف: ۵۴]. «حقا که پروردگار شما ذاتی است که آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید، سپس بر عرش – چنانکه خود مى‌داند- قرار گرفت، شب را همچون پرده‌ای بر روز می‌کشد، شب روز را به سرعت می‌جوید، و آفتاب و ستارگان را که تحت فرمان اویند (آفرید). هان، آفرینش و فرمان‌روایی خاص از آن او است، با برکت است خدایى که پروردگار جهانیان است».

س: پروردگار کیست؟

ج: پروردگار ذاتی است بلند مرتبه، مالک، آفریدگار همۀ موجودات از عدم، و تنها اوست سزاوار و مستحق عبادت.

س: دلیل این گفته چی می‌باشد؟

ج: دلیلش این فرمودۀ خداوند است:

﴿ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ ٱعۡبُدُواْ رَبَّكُمُ ٱلَّذِي خَلَقَكُمۡ وَٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تَتَّقُونَ ٢١ ٱلَّذِي جَعَلَ لَكُمُ ٱلۡأَرۡضَ فِرَٰشٗا وَٱلسَّمَآءَ بِنَآءٗ وَأَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَخۡرَجَ بِهِۦ مِنَ ٱلثَّمَرَٰتِ رِزۡقٗا لَّكُمۡۖ فَلَا تَجۡعَلُواْ لِلَّهِ أَندَادٗا وَأَنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ٢٢ [البقرة: ۲۱-۲۲].

«ای مردم! پروردگار خویش را بپرستید، آنکه شما و کسانی را که پیش از شما بودند آفرید، تا باشد که پرهیزگار شوید، آنکه برای شما (روی زمین) را بساطی و آسمان را (همچون) سقفی ساخت، و آب را از آسمان فرود آورد، بوسیلۀ آن میوه‌ها را برای روزی شما برآورد. پس در حالی که (حقیقت را) می‌دانید به خداوند هم‌تایانی نیاورید».

خالق این اشیاء تنها شایسته و مستحق عبادت است.

س: عبادت چیست؟

ج: عبادت عبارت از نهایت خشوع و فروتنی و تذلل و نهایت دوستی و تعلق برقرار نمودن برای کسی‌که عبادت بوی صورت می‌گیرد. به عبارت دیگر، عبادت اسم جامع برای همۀ چیزهای که خداوند آن‌ها را دوست دارد و به عمل کردن آن‌ها راضی و خوشنود می‌گردد، خواه آن‌ها اعمال ظاهری باشد و یا باطنی.

س: عبادتی که ما را خداوند به انجام دادن آن دستور داده است، چند نوع است؟

ج: زیاد است، از آنجمله است: اسلام، ایمان و احسان، خوف (ترس) و رجاء (امید)، دعاء و توکل، رغبت و هراس, فروتنی و خشوع، انابت و استعانت، استعاذت (پناه‌جستن) و استغاثت (فریادرسی)، ذبح و نذر و دیگر عبادت‌هایی که خداوند بندگان خویش را به انجام دادن آن‌ها امر فرموده است، و تمامی این عبادتها مخصوص و ویژۀ ذات یگانه خداوند است و بس.

س: دلیل این گفته‌ها چی می‌باشد؟

ج: دلیلش این فرمودۀ خداوند است:

﴿ وَأَنَّ ٱلۡمَسَٰجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدۡعُواْ مَعَ ٱللَّهِ أَحَدٗا ١٨ [الجن: ۱۸].

«مساجد از آن خداست، پس با خداوند کسی دیگر را نیایش نکنید».

و این فرمودۀ خداوند:

﴿ ۞وَٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَلَا تُشۡرِكُواْ بِهِۦ شَيۡ‍ٔٗاۖ [النساء: ۳۶]. «خداوند را عبادت نمایید و با او کسی را در عبادت شریک نسازید».

س: حکم کسی‌که چیزی از این عبادت‌ها را به غیر خداوند انجام دهد بیان نمایید؟

ج: کسی‌که این عبادت‌ها را بغیر خداوند انجام دهد مشرک و کافر می‌گردد، اگر چه نماز بخواند، و روزه بگیرد، و حج نماید و ادعای مسلمان بودن کند.

س: دلیل این گفته چی می‌باشد؟

ج: دلیلش این فرمودۀ خداوند است:

﴿ وَمَن يَدۡعُ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ لَا بُرۡهَٰنَ لَهُۥ بِهِۦ فَإِنَّمَا حِسَابُهُۥ عِندَ رَبِّهِۦٓۚ إِنَّهُۥ لَا يُفۡلِحُ ٱلۡكَٰفِرُونَ ١١٧ [المؤمنون: ۱۱۷]. «و هر که با خداوند معبود دیگری را بخواند و (مسلماً) باین کار خویش دلیلی ندارد، پس بی‌گمان حساب او نزد پروردگار او است، و هرگز کافران رستگار نمی‌شوند».

س: بکدام دلیل دعا عبادت گفته می‌شود؟

ج: باین دلیل که خداوند می‌فرماید:

﴿ وَقَالَ رَبُّكُمُ ٱدۡعُونِيٓ أَسۡتَجِبۡ لَكُمۡۚ إِنَّ ٱلَّذِينَ يَسۡتَكۡبِرُونَ عَنۡ عِبَادَتِي سَيَدۡخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ ٦٠ [المؤمن: ۶۰]. «پروردگارتان گفت: مرا (به دعا) بخوانید تا (دعاى) شما را اجابت کنم! کسانى که از عبادت من تکبّر مى‏ورزند به زودى با ذلّت وارد دوزخ مى‏شوند!».

و این فرمودۀ پیامبر خدا ج: «الدعاءُ مُخُّ العِبادةِ». «دعا مغز عبادت است».

و این فرمودۀ رسول خدا ج: «الدعاءُ هُوَ العِبادةُ». «دعا عبادت است».

س: بکدام دلیل خوف عبادت گفته می‌شود؟

ج: باین فرمودۀ خداوند:

﴿ فَلَا تَخَافُوهُمۡ وَخَافُونِ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ ١٧٥ [آل عمران: ۱۷۵]. «از ایشان مترسید بلکه از من بترسید اگر ایمان دارید».

س: بکدام دلیل رجاء (امید) عبادت گفته می‌شود؟

ج: دلیلش این فرمودۀ خداوند است: ﴿ فَمَن كَانَ يَرۡجُواْ لِقَآءَ رَبِّهِۦ فَلۡيَعۡمَلۡ عَمَلٗا صَٰلِحٗا وَلَا يُشۡرِكۡ بِعِبَادَةِ رَبِّهِۦٓ أَحَدَۢا ١١٠ [الکهف: ۱۱۰]. «پس هر که به لقاى پروردگارش امید دارد، باید کارى نیکو انجام دهد، و هیچ کس را در عبادت پروردگارش شریک نسازد».

س: بکدام دلیل توکل عبادت گفته می‌شود؟

ج: باین فرمودۀ خداوند: ﴿ وَعَلَى ٱللَّهِ فَتَوَكَّلُوٓاْ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ ٢٣ [المائدة: ۲۳]. «بر خدا توکل ورزید اگر ایمان دارید».

و این فرمودۀ خداوند: ﴿ وَمَن يَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱللَّهِ فَهُوَ حَسۡبُهُۥٓۚ [الطلاق: ۳]. «و هر که به خدا توکل نماید خداوند برای او بسنده است».

س: روی کدام دلیل رغبت، ترس و خشوع عبادت گفته می‌شود؟

ج: باین دلیل که خداوند می‌فرماید:

﴿ إِنَّهُمۡ كَانُواْ يُسَٰرِعُونَ فِي ٱلۡخَيۡرَٰتِ وَيَدۡعُونَنَا رَغَبٗا وَرَهَبٗاۖ وَكَانُواْ لَنَا خَٰشِعِينَ ٩٠ [الأنبیاء: ۹۰]. «آنان همواره در کارهاى خیر پیش‌دستی مى‏کردند و در حال بیم و امید ما را مى‏خواندند، و پیوسته براى ما (خاضع و) خاشع بودند».

س: بکدام دلیل ترس عبادت گفته می‌شود؟

ج: دلیلش این فرمودۀ خداوند است:

﴿ فَلَا تَخۡشَوۡهُمۡ وَٱخۡشَوۡنِی [البقرة: ۱۵۰]. «از ایشان نترسید و از من بترسید».

س: بکدام دلیل رجوع و انابت عبادت گفته می‌شود؟

ج: باین فرمودۀ الله أ:

﴿ وَأَنِيبُوٓاْ إِلَىٰ رَبِّكُمۡ وَأَسۡلِمُواْ لَهُۥ [الزمر: ۵۴]. «و به پروردگار خویش رجوع کنید، و به او تسلیم شوید».

س: بکدام دلیل یاری خواستن عبادت گفته می‌شود؟

ج: باین فرمودۀ خداوند: ﴿ إِيَّاكَ نَعۡبُدُ وَإِيَّاكَ نَسۡتَعِينُ ٥ [الفاتحة: ۵]. «خاص تو را عبادت می‌کنیم و خاص از تو یاری می‌خواهیم».

و این فرمودۀ رسول خدا ج: «إِذَا اسْتَعَنْتَ فَاسْتَعِنْ بِاللهِ». «اگر یاری و مدد می‌خواستی تنها از خداوند یاری و مدد بخواه».

س: بکدام دلیل پناه‌جستن عبادت گفته می‌شود؟

ج: دلیلش این گفتۀ خداوند است:

﴿ قُلۡ أَعُوذُ بِرَبِّ ٱلنَّاسِ ١ مَلِكِ ٱلنَّاسِ ٢ [الناس: ۱-۲]. «بگو: پناه می‌برم به پروردگار مردم و به پادشاه مردم».

س: بکدام دلیل فریادرسی عبادت گفته می‌شود؟

ج: باین دلیل که خداوند می‌فرماید:

﴿ إِذۡ تَسۡتَغِيثُونَ رَبَّكُمۡ فَٱسۡتَجَابَ لَكُمۡ أَنِّي مُمِدُّكُم بِأَلۡفٖ مِّنَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ مُرۡدِفِينَ ٩ [الأنفال: ۹]. «بیاد آرید که چون از پروردگار خود کمک می‌خواستید پس او (خواست) شما را پذیرفت و (گفت): من شما را به یک هزار فرشته ردیف شده کمک می‌کنم».

س: به چه دلیلی ذبح عبادت گفته می‌شود؟

ج: باین فرمودۀ خداوند:

﴿ قُلۡ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحۡيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٦٢ [الأنعام:۱۶۲].

«بگو: بی‌گمان نماز من، مناسک (ذبح و غیره) من، زندگی من، و مرگ من (همه) برای خداوند پروردگار جهانیان است».

و این فرمودۀ رسول خدا ج: «لَعَنَ اللهُ مَنْ ذَبَحَ لِغَیْرِ اللهِ». «لعنت کرده است خداوند کسی را که بغیر نام خداوند ذبح نماید».

س: بکدام دلیل نذر عبادت گفته می‌شود؟

ج: باین گفتۀ خداوند:

﴿ يُوفُونَ بِٱلنَّذۡرِ وَيَخَافُونَ يَوۡمٗا كَانَ شَرُّهُۥ مُسۡتَطِيرٗا ٧ [الإنسان: ۷]. «نذر (های‌شان) را بجا می‌آورند، و از روزی که مشقت آن فراگیر است می‌ترسند».

س: اصل دوم اصول اسلام چیست؟

ج: شناختن دین اسلام با دلایلش.

س: دین اسلام چیست؟

ج: دین اسلام تسلیم شدن به خداوند، و او را یکتا و یگانه دانستن، و تابع شدن به خداوند، و از او تعالی فرمان بردن، و بیزاری جستن از شرک و اهل آن».

س: مراتب دین اسلام چند است؟

ج: مراتب دین اسلام سه است: اسلام، ایمان و احسان. و هر مرتبه از خود ارکان و اساساتی دارد.

س: ارکان اسلام چند است؟

ج: ارکان اسلام پنج است، و این‌هاست: گواهی دادن باینکه جز خداوند معبودی نیست، و محمد جرسول خداست، برپا داشتن نماز، ادای زکات، گرفتن روزۀ رمضان و حج خانۀ خداست.

س: دلیل گواهی دادن به یگانگی خداوند چیست؟

ج: دلیلش این فرمودۀ خداوند است:

﴿ شَهِدَ ٱللَّهُ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ وَأُوْلُواْ ٱلۡعِلۡمِ قَآئِمَۢا بِٱلۡقِسۡطِۚ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ ١٨ [آل عمران: ۱۸]. «خداوند گواهی می‌دهد بر اینکه جز او معبودی نیست، و فرشتگان و کسانیکه از علم بهره‌اندوزند در حالی که خداوند به عدالت قایم است، و جز او معبودی نیست، و او عزیز و با حکمت است».

س: معنای «لا إله إلا الله» را بیان کنید.

ج: معنایش اینست: معبود برحقی جز خداوند یگانه و یکتا نیست.

س: مقصود از گفتن: «لا إله» چیست؟

ج: مقصود از آن نفی نمودن تمام معبودهای باطل است.

س: مقصود از «إلا الله» چی می‌باشد؟

ج: مقصود از آن ثابت نمودن همۀ عبادت‌ها برای خداوند است، خدایی که برایش شریکی در عبادت نیست، چنانکه برایش شریکی در ملکش نیست.

س: تفسیر و توضیح این گفته چی می‌باشد؟

ج: تفسیر و توضیح این گفته، فرمودۀ خداوند جل مجده است: ﴿ وَإِذۡ قَالَ إِبۡرَٰهِيمُ لِأَبِيهِ وَقَوۡمِهِۦٓ إِنَّنِي بَرَآءٞ مِّمَّا تَعۡبُدُونَ ٢٦ إِلَّا ٱلَّذِي فَطَرَنِي فَإِنَّهُۥ سَيَهۡدِينِ ٢٧ وَجَعَلَهَا كَلِمَةَۢ بَاقِيَةٗ فِي عَقِبِهِۦ لَعَلَّهُمۡ يَرۡجِعُونَ ٢٨ [الزخرف: ۲۶-۲۸].

و این فرمودۀ خداوند: ﴿ قُلۡ يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ تَعَالَوۡاْ إِلَىٰ كَلِمَةٖ سَوَآءِۢ بَيۡنَنَا وَبَيۡنَكُمۡ أَلَّا نَعۡبُدَ إِلَّا ٱللَّهَ وَلَا نُشۡرِكَ بِهِۦ شَيۡ‍ٔٗا وَلَا يَتَّخِذَ بَعۡضُنَا بَعۡضًا أَرۡبَابٗا مِّن دُونِ ٱللَّهِۚ فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَقُولُواْ ٱشۡهَدُواْ بِأَنَّا مُسۡلِمُونَ ٦٤ [آل‌عمران:۶۴]. «بگو: ای اهل کتاب، بیایید به سخنی که میان ما و شما مشترک است که: بغیر از خدا کسی دیگر را نپرستیم، هیچ چیزی را با او شریک نیاوریم، بعضی از ما بعضی دیگر را جز خدا به خدایی نگیرد، پس اگر اهل کتاب روی برتابند پس شما بگویید: گواه باشید که ما مسلمانیم».

س: دلیل گواهی دادن به رسالت رسول خدا جچیست؟

ج: دلیلش این فرمودۀ خداوند است:

﴿ لَقَدۡ جَآءَكُمۡ رَسُولٞ مِّنۡ أَنفُسِكُمۡ عَزِيزٌ عَلَيۡهِ مَا عَنِتُّمۡ حَرِيصٌ عَلَيۡكُم بِٱلۡمُؤۡمِنِينَ رَءُوفٞ رَّحِيمٞ ١٢٨ [التوبة: ۱۲۸].

«حقا که از خود شما، به شما پیامبری آمده است: رنج‌های شما بر او سخت است، به (خیر) شما حریص است، و بر مؤمنان رؤوف (و) رحیم است».

و این فرمودۀ خداوند است: ﴿ مُّحَمَّدٞ رَّسُولُ ٱللَّهِۚ وَٱلَّذِينَ مَعَهُۥٓ أَشِدَّآءُ عَلَى ٱلۡكُفَّارِ رُحَمَآءُ بَيۡنَهُمۡۖ [الفتح: ۲۹]. «محمد پیامبر خدا است، و آنانیکه با او هستند در برابر کافران سر سخت و قوی، و در میان خودشان مهربانند».

س: معنای گواهی دادن باینکه محمد جرسول خدا است چی می‌باشد؟

ج: فرمانبرداری از رسول خدا، تصدیق نمودنش در چیزهایی‌که از جانب خداوند بمایان خبر داده است، و دوری جستن و ترک نمودن چیزهایی‌که رسول خدا ما را از آن‌ها نهی نموده است، و اینکه پرستش خداوند را در چیزهای نماییم که در شریعت بیان شده است.

س: دلیل فرض بودن نماز، زکات و تفسیر توحید چیست؟

ج: این فرمودۀ خداوند است که می‌فرماید: ﴿ وَمَآ أُمِرُوٓاْ إِلَّا لِيَعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَ حُنَفَآءَ وَيُقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَيُؤۡتُواْ ٱلزَّكَوٰةَۚ وَذَٰلِكَ دِينُ ٱلۡقَيِّمَةِ ٥ [البینة: ۵]. «مأمور نشده‌اند مگر باینکه خدا را با کمال اخلاص بپرستند (و عقیده داشته باشند) که دین از (جانب) او است، و در عین حال از هر نوع انحرافی برکنار باشند، نماز را به تمام و کمال ادا کنند و زکات دهند، و اینست دین صحیح و استوار».

س: دلیل فرض بودن روزه چیست؟

ج: این فرموده خداوند است: ﴿ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ كُتِبَ عَلَيۡكُمُ ٱلصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تَتَّقُونَ ١٨٣ [البقرة: ۱۸۳]. «ای مؤمنان، روزه بر شما فرض شده همچنان که بر کسانی که پیش از شما بودند فرض گردیده بود، تا باشد که شما پرهیزگار شوید».

س: دلیل فرضیت حج را بیان نمایید.

ج: دلیلش این فرمودۀ خداوند است:

﴿ فِيهِ ءَايَٰتُۢ بَيِّنَٰتٞ مَّقَامُ إِبۡرَٰهِيمَۖ وَمَن دَخَلَهُۥ كَانَ ءَامِنٗاۗ وَلِلَّهِ عَلَى ٱلنَّاسِ حِجُّ ٱلۡبَيۡتِ مَنِ ٱسۡتَطَاعَ إِلَيۡهِ سَبِيلٗاۚ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٩٧ [آل عمران: ۹۷].

«برای خدا بر مردم حج خانۀ کعبه (فرض) است، (برای) کسی‌که توان رفتن بسوی آن را دارد. و کسی‌که کافر شود واقعا که خداوند از همه جهانیان بی‌نیاز است».

س: مرتبۀ اول از مراتب دین چیست؟

ج: مرتبۀ اول از مراتب دین، اسلام است.

س: دلیل این گفته چی می‌باشد؟

ج: دلیل این گفته این فرمودۀ خداوند است:

﴿ إِنَّ ٱلدِّينَ عِندَ ٱللَّهِ ٱلۡإِسۡلَٰمُۗ [آل عمران: ۱۹]. «حقا که دین در نزد خداوند اسلام است».

و این فرمودۀ خداوند است:

﴿ ٱلۡيَوۡمَ أَكۡمَلۡتُ لَكُمۡ دِينَكُمۡ وَأَتۡمَمۡتُ عَلَيۡكُمۡ نِعۡمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ ٱلۡإِسۡلَٰمَ دِينٗاۚ [المائدة: ۳]. «امروز برای شما، دین شما را کامل نمودم و نعمت خود را بر شما تمام کردم و اسلام را [به عنوان‏] دین براى شما پسندیدم‏».

و این فرمودۀ خداوند است:

﴿ وَمَن يَبۡتَغِ غَيۡرَ ٱلۡإِسۡلَٰمِ دِينٗا فَلَن يُقۡبَلَ مِنۡهُ وَهُوَ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ ٨٥ [آل عمران: ۸۵].

«و کسی‌که جز اسلام دینی را بجوید هرگز از وی پذیرفته نمی‌شود، و او در آخرت از زیانکاران است».

س: مرتبۀ دوم از مراتب دین اسلام چیست؟

ج: مرتبۀ دوم ایمان است.

س: ایمان دارای چند شاخه است؟

ج: ایمان هفتاد و چند شاخه دارد، اعلی ترین این شاخه‌ها گفتن: «لا إله إلا الله»، و پایینترین آن‌ها دور ساختن اذیت از راه است، و حیاء نمودن شاخۀ از ایمان است.

س: ارکان ایمان چند است؟

ج: شش است: ایمان به خداوند، ایمان به فرشته‌ها، ایمان به کتاب‌های آسمانی، ایمان به رسولان خدا، ایمان به روز آخرت، و ایمان به قدر (اندازه) خیر و شر آن.

س: دلیل این گفته چی می‌باشد؟

ج: دلیلش این فرمودۀ خداوند است:

﴿ ۞لَّيۡسَ ٱلۡبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمۡ قِبَلَ ٱلۡمَشۡرِقِ وَٱلۡمَغۡرِبِ وَلَٰكِنَّ ٱلۡبِرَّ مَنۡ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ وَٱلۡكِتَٰبِ وَٱلنَّبِيِّ‍ۧنَ [البقرة: ۱۷۷].

«نیکی (تنها) این نیست که روی خود را بسوی مشرق و مغرب بگردانید مگر نیکی (واقعی) از آن کسانی است که بخدا، روز جزاء، فرشتگان، کتاب و پیامبران ایمان آورده‌اند».

س: دلیل قدر چیست؟

ج: دلیل قدر این فرمودۀ خداوند است:

﴿ إِنَّا كُلَّ شَيۡءٍ خَلَقۡنَٰهُ بِقَدَرٖ ٤٩ [القمر: ۴۹]. «هر چیز را به اندازه آفریده‌ایم».

س: مرتبۀ سوم از مراتب اسلام چیست؟

ج: مرتبۀ سوم از مراتب اسلام احسان است، و آن رکن مستقلی است.

س: احسان چیست؟

ج: احسان آنست که تو خداوند را بگونۀ عبادت نمایی که گویا او را می‌بینی اگرچه تو او را نمی‌بینی مگر خداوند تو را می‌بیند.

س: دلیل این گفته چیست؟

ج: دلیل این گفته فرمودۀ خداوند است که می‌فرماید: ﴿ إِنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلَّذِينَ ٱتَّقَواْ وَّٱلَّذِينَ هُم مُّحۡسِنُونَ ١٢٨ [النحل: ۱۲۸]. «حقا که خداوند با پرهیزگاران و نیکوکاران است».

و این فرمودۀ خداوند است: ﴿ وَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱلۡعَزِيزِ ٱلرَّحِيمِ ٢١٧ ٱلَّذِي يَرَىٰكَ حِينَ تَقُومُ ٢١٨ وَتَقَلُّبَكَ فِي ٱلسَّٰجِدِينَ ٢١٩ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ ٢٢٠ [الشعراء: ۲۱۷-۲۲۰]. «بر خداوند عزیز و مهربان توکل کن، آنکه تو را وقتی که (برای عبادت) بر می‌خیزی می‌بیند، و (نیز) حرکات تو را در میان سجده‌کنندگان. حقا که او است شنوا و دانا».

و این فرمودۀ خداوند است: ﴿ وَمَا تَكُونُ فِي شَأۡنٖ وَمَا تَتۡلُواْ مِنۡهُ مِن قُرۡءَانٖ وَلَا تَعۡمَلُونَ مِنۡ عَمَلٍ إِلَّا كُنَّا عَلَيۡكُمۡ شُهُودًا إِذۡ تُفِيضُونَ فِيهِۚ [یونس: ۶۱]. «و به هیچ کاری نمی‌باشی و هیچ (آیه‌ای) از قرآن را تلاوت نمی‌کنی و (شما) هیچ کاری را نمی‌کنید مگر آنکه چون به آن داخل می‌شوید بر شما گواه هستیم».

س: دلیل این مراتب سه گانۀ دین را از حدیث بیان نمائید؟

ج: دلیلش حدیث مشهور جبرئیل است که آن حضرت جمی‌فرماید:

عَنْ عُمرَ بنِ الخطابِ سقال: «بَیْنما نَحْنُ جُلُوسٌ عِنْد رسولِ اللّهِ ج، ذَاتَ یَوْمٍ إِذْ طَلَعَ عَلَیْنَا رَجُلٌ شَدِیْدُ بِیَاضِ الثِّیابِ، شَدِیدُ سَوَادِ الشَّعْر، لا یُرَى علیْهِ أَثَر السَّفَرِ، ولا یَعْرِفُهُ مِنَّا أَحدٌ، حتَّى جَلَسَ إِلَى النَّبِیِّ ج، فَأَسْنَدَ رُكْبَتَیْهِ إِلَى رُكْبَتَیْهِ، وَوَضَعَ كَفَّیْهِ عَلَى فَخِذَیْهِ وَقَالَ: یَا مُحمَّدُ! أَخبِرْنِی عَنِ الإسْلاَمِ. فَقَالَ رَسَولُ اللهِ ج: «الإِسْلاَمُ أَنْ تَشْهَدَ أَنْ لاَّ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ، وأَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ، وَتُقِیمَ الصَّلاَةَ، وَتُؤتِیَ الزَّكاةَ، وتَصُومَ رَمضَانَ، وتَحُجَّ الْبیْتَ إِنِ اسْتَطَعْتَ إِلَیْهِ سَبِیْلاً».

قَالَ: صَدَقْتَ. فَعَجِبْناَ لَهُ یَسْأَلُهُ وَیُصَدِّقُهُ، قَالَ: فَأَخْبِرْنِیْ عَنِ الإِیمانِ. قَالَ:«أَنْ تُؤْمِنَ بِاللَّـهِ وَمَلاَئِكَتِهِ، وكُتُبِهِ ورُسُلِهِ، والْیومِ الآخِرِ، وتُؤمِنَ بالْقَدَرِ خَیْرِهِ وشَرِّهِ». قَالَ: صَدَقْتَ قال: فأَخْبِرْنِی عَنِ الإِحْسانِ. قَالَ:«أَنْ تَعْبُدَ اللَّـهَ كَأَنَّكَ تَراهُ . فَإِنْ لَمْ تَكُنْ تَرَاهُ فإِنَّهُ یَراكَ». قَالَ: فَأَخْبِرْنِیْ عَنِ السَّاعةِ. قَالَ: «مَا المَسْؤُولُ عَنْهَا بأَعْلَمَ مِنَ السَّائِلِ». قَالَ: فَأَخْبِرْنِیْ عَنْ أَمَاراتِهَا . قَالَ: «أَنْ تَلِدَ الأَمَةُ رَبَّتَها، وَأَنْ تَرَى الحُفَاةَ الْعُراةَ الْعالَةَ رِعاءَ الشَّاءِ یتَطاولُونَ فی الْبُنیانِ ثُمَّ انْطلَقَ، فلبثْتُ مَلِیًّا»، ثُمَّ قَالَ: «یا عُمَرُ، أَتَدْرِیْ مَنِ السَّائِلُ؟»قلتُ: اللَّهُ ورَسُولُهُ أَعْلمُ. قَالَ: «فَإِنَّهُ جِبْرِیلُ أَتَاكُمْ یُعلِّمُكُمْ دِیْنَكُمْ»[رواه مسلم].

از حضرت عمر بن خطابسروایت شده است که گفت: روزی، نزد پیامبر جنشسته بودیم، ناگهان مردی در برابر ما پدیدار شد، که لباسهایش بسیار سفید و موی‌هایش بسیار سیاه بود، نه اثر (خستگی یا گرد و غبار) سفر بر وی هویدا بود، و نه هم کسی از ما او را می‌شناخت، تا اینکه خدمت پیامبر جنشسته زانوهایش را بر دو زانوی پیامبر جتکیه داد، و دست‌هایش را بر ران‌هایش گذاشت و گفت: ای محمد! مرا از اسلام خبر ده؛ پیامبر جفرمودند: «اسلام، آن است که شهادت‌ دهی معبود برحقی جز الله نیست، و محمد فرستادۀ خدا است، و نماز را به پای داری و زکات مال را بدهی و روزه‌ی ماه رمضان را بگیری، و اگر توانستی حج کعبه را انجام دهی»؛ گفت: راست گفتی! (درست است). ما از او تعجب کردیم که سؤال می‌کند و خود تصدیق می‌نماید. (دوباره) گفت: مرا از ایمان خبر ده؛ پیامبر جفرمودند: «اینکه ایمان بیاوری به خداوند، فرشتگانش، کتاب‌‌هایش، پیامبرانش، روز آخرت، و ایمان بیاوری به قضا و قدر، خیر و شرش»؛ گفت: راست فرمودی! بعد پرسید: احسان چیست؟ پیامبر جفرمودند: «احسان آن است که به گونه‌ای خدا را بپرستی، گویی او را می‌بینی و اگر تو او را نمی‌بینی، او حتماً تو را می‌بیند»؛ گفت: پس مرا از قیامت خبر ده. پیامبر جفرمودند: «در این مورد، سؤال شده از سؤال کننده داناتر نیست»؛ گفت: مرا از نشانه‌های آن خبر ده. پیامبر جفرمودند: «اینکه بزاید کنیز مالک خود را، و اینکه مشاهده کنی که پابرهنه‌ها و گرسنه‌های گوسفند چران در آبادی بر یکدیگر سبقت می‌جویند». سپس آن مرد رفت، مدتی درنگ نمودیم، بعداً پیامبر جفرمودند: «ای عمر! آیا می‌دانی سؤال کننده، کی بود؟» گفتم: خدا و رسول او داناترند، فرمودند: «او، جبرئیل بود، آمده بود که بشما دین شما را تعلیم دهد» (صحیح مسلم).

س: اصل سوم اصول اسلام چیست؟

ج: اصل سوم از اصول اسلام شناخت رسول خدا جاست، نام‌شان محمد پسر عبد الله پسر عبد المطلب، پسر هاشم، و هاشم از قبیلۀ قریش، و قریش از نسل عرب، و عرب از ذریۀ اسماعیل پسر ابراهیم÷- است.

س: رسول خدا جزمانیکه وفات نمود عمر گرامی‌شان چقدر بود؟

ج: رسول خدا جزمانیکه از دنیا رحلت نمود عمرشان (۶۳) سال بود که چهل سال آن را قبل از بعثت گذراندند و (۲۳) سال دیگر را به حیث نبی و رسول خدا سپری نمودند. ایشان با خطاب ﴿ ٱقۡرَأۡ بِٱسۡمِ رَبِّكَ ٱلَّذِي خَلَقَ ١ [العلق: ۱]. نبی، و با خطاب ﴿ يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡمُدَّثِّرُ ١ [المدثر: ۱]. رسول برگزیده شدند. و محل ولادت‌شان شهر مکۀ معظمه بوده است.

س: خداوند رسول خود را به چی منظوری فرستاده است؟

ج: خداوند رسول خود را به حیث بیم دهنده از شرک، و دعوت‌کننده به سوی توحید فرستاده است.

س: دلیل این گفته چی می‌باشد؟

ج: دلیلش این فرمودۀ خداوندأاست: ﴿ يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡمُدَّثِّرُ ١ قُمۡ فَأَنذِرۡ ٢ وَرَبَّكَ فَكَبِّرۡ ٣ وَثِيَابَكَ فَطَهِّرۡ ٤ وَٱلرُّجۡزَ فَٱهۡجُرۡ ٥ وَلَا تَمۡنُن تَسۡتَكۡثِرُ ٦ وَلِرَبِّكَ فَٱصۡبِرۡ ٧ [المدثر: ۱-۷]. «ای روپوش بر خود پیچیده، برخیز (و جهانیان را) بیم ده، و پروردگار خود را تعظیم کن، و جامه‌های خود را پاکیزه ساز. و از پلیدی بپرهیز، و (بر کسی) منت مگذار که چشمداشت بیشتری (از آنچه داده ای) داشته باشی، و برای پروردگارت شکیبایی کن».

س: گفتۀ خداوند ﴿ قُمۡ فَأَنذِرۡ ٢ چی معنی دارد؟

ج: معنایش اینست که پیامبر خدا جمردم را از شرک بیم دهد، و به یگانگی و توحید دعوت نماید.

س: این فرمودۀ خداوند: ﴿ وَرَبَّكَ فَكَبِّرۡ ٣ وَثِيَابَكَ فَطَهِّرۡ چی معنی دارد؟

ج: معنایش این است که پروردگار خود را به یگانگی و یکتایی عظیم و بزرگ بدان، و اعمال خود را از شرک پاک سازد.

س: این فرمودۀ خداوند: ﴿ وَٱلرُّجۡزَ فَٱهۡجُرۡ ٥ چی معنی دارد؟

ج: معنایش اینست که بت‌ها را ترک و از بت پرستان بیزاری نما.

س: چی مدتی را رسول خدا جبا بت‌پرستان به دعوت پرداخته است؟

ج: آن حضرت جمدت (۱۳) سال را با بت پرستان در مکۀ معظمه به دعوت پرداخته، و در خلال این مدت اسراء و معراج آن حضرت به آسمان‌ها نیز صورت گرفته است.

و در شب معراج به ایشان نمازهای پنج‌گانه فرض گردید و سپس به هجرت در مدینه منوره دستور داده شده است.

س: هجرت چی معنی دارد؟

ج: هجرت نقل و انتقال نمودن از سرزمینی که در آن اعمال شرکی صورت می‌گیرد به سرزمین اسلام، و از دیار اهل بدعت به دیار اهل سنت.

س: حکم هجرت نمودن از سرزمین کفر به سرزمین اسلام را واضح نمایید.

ج: بر مسلمانانی که در دیار اهل شرک زندگی می‌کنند فرض است که از سرزمین اهل شرک به سرزمین اهل توحید هجرت نمایند و سرزمین اهل بدعت را ترک دهند. و در سرزمین اهل‌سنت و جماعت زندگی نمایند حکم این هجرت تا روز قیامت باقی است.

س: دلیل فرضیت هجرت چی می‌باشد؟

ج: دلیلی که هجرت را بر مسلمانان فرض گردانیده است این فرمودۀ خداوند است: ﴿ إِنَّ ٱلَّذِينَ تَوَفَّىٰهُمُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ ظَالِمِيٓ أَنفُسِهِمۡ قَالُواْ فِيمَ كُنتُمۡۖ قَالُواْ كُنَّا مُسۡتَضۡعَفِينَ فِي ٱلۡأَرۡضِۚ قَالُوٓاْ أَلَمۡ تَكُنۡ أَرۡضُ ٱللَّهِ وَٰسِعَةٗ فَتُهَاجِرُواْ فِيهَاۚ فَأُوْلَٰٓئِكَ مَأۡوَىٰهُمۡ جَهَنَّمُۖ وَسَآءَتۡ مَصِيرًا ٩٧ إِلَّا ٱلۡمُسۡتَضۡعَفِينَ مِنَ ٱلرِّجَالِ وَٱلنِّسَآءِ وَٱلۡوِلۡدَٰنِ لَا يَسۡتَطِيعُونَ حِيلَةٗ وَلَا يَهۡتَدُونَ سَبِيلٗا ٩٨ فَأُوْلَٰٓئِكَ عَسَى ٱللَّهُ أَن يَعۡفُوَ عَنۡهُمۡۚ وَكَانَ ٱللَّهُ عَفُوًّا غَفُورٗا ٩٩ [النساء: ۹۷-۹۹].

«آن‌هایی‌که بر خود ستم کرده‌اند، چون فرشتگان (قبض ارواح)، روح آن‌ها را قبض می‌کنند، به آن‌ها می‌گویند: شما در چی حالى بودید؟ (و چرا با اینکه مسلمان بودید، در صفِ کفّار جاى داشتید؟!) گفتند: ما در سرزمین خود ناتوان (و مظلوم) بودیم. آن‌ها [فرشتگان‏] گفتند: مگر سرزمین خدا، فراخ نبود که شما در آن هجرت می‌کردید؟! پس آن‌ها جای‌شان دوزخ است، و چه بد پناه‌گاهی * مگر ناتوانان از مردان و زنان و کودکان که نه وسیله‌ای دارند و نه هم راهی را می‌یابند. پس چنین مردمی امید است که خداوند از ایشان عفو کند و خداوند عفو کننده و آمرزگار است».

و این فرمودۀ خداوند است: ﴿ يَٰعِبَادِيَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِنَّ أَرۡضِي وَٰسِعَةٞ فَإِيَّٰيَ فَٱعۡبُدُونِ ٥٦ [العنکبوت: ۵۶]. «ای بندگان مؤمن من، بی‌گمان زمین من فراخ است، پس خاص مرا پرستش کنید».

س: سبب نزول هر دو آیه متذکره را بیان فرمایید.

ج: سبب نزول آیۀ اول اینست که دستۀ از اهل مکه ایمان نیاوردند و از هجرت نمودن همراه با آن حضرت جمخالفت ورزیدند و بعضی از ایشان از اسلام برگشتند و با مشرکان در روز جنگ بدر علیه مسلمانان جنگیدند، خداوند عذر ایشان را نه پذیرفت و بایشان وعدۀ عذاب دوزخ را داد.

اما سبب نزول آیۀ دوم اینست که دستۀ از مسلمانان بعد از مسلمان شدن در مکه مکرمه ماندند و بمدینۀ منوره هجرت نکردند خداوند ایشان را مسلمان نامیده و ایشان را به هجرت کردن دعوت نمود.

س: بکدام دلیل حکم هجرت برای همیشه باقی است؟

ج: دلیلش این فرمودۀ رسول خدا جاست: «لاَ تَنْقَطِعُ الْهِجْرَةُ حَتَّى تَنْقَطِعَ التَّوبَةُ، ولاَ تنقطعُ التَّوبَةُ حَتَّى تَطْلُعَ الشمسُ مِنْ مَغْرِبِها». «حکم هجرت تا وقتی باقی می‌ماند که (دروازۀ) توبه باز باشد و توبه تا زمانی باقی است که آفتاب از سمت مغرب طلوع نماید، (یعنی قیامت شود)».

س: رسول خدا جزمانیکه به مدینۀ منوره مستقر شد به چی چیزها از جانب خداوند مأمور گردید؟

ج: زمانیکه رسول خدا جدر مدینۀ منوره مستقر گردید به انجام دادن شرایع اسلام مانند: زکات، روزه، حج، اذان، جهاد و غیره از مسائل شرعی دستور داده شد.

س: رسول خدا جبعد از هجرت از مکۀ معظمه در مدینۀ منوره چقدر مدت زندگی نمود؟

ج: رسول خدا جبعد از هجرت از مکۀ مکرمه به مدینۀ منوره (۱۰) سال زندگی نمود.

مگر بعد از رحلت‌شان دین ایشان برای همیشه باقی است، رسول خدا در حیات خود تمام خیر و خوبی‌ها را به امت خویش توضیح و شرح نمود و از تمام بدی‌ها ایشان را برحذر ساخت.

س: خوبی‌هاییکه رسول خدا جبه امت خویش توضیح و بیان نمود، و بدی هاییکه ایشان را از آن‌ها برحذر ساخت، چی چیزها است؟

ج: خوبی‌ها عبارت از یگانگی و یکتایی خداوند، و تمام افعالی که خداوند آن‌ها را دوست دارد، و به عمل نمودن آن‌ها راضی و خوشنود می‌شود، و بدی‌ها عبارت از اعمال شرکی و افعالیکه آن‌ها را خداوند بد گفته است، و از انجام دادن آن‌ها ناراض می‌گردد، می‌باشد.

س: آیا خداوند رسول خود حضرت محمد جرا برای طائفۀ خاصی فرستاده است، و یا بر عموم مردم؟

ج: خداوند حضرت محمد جبه عموم مردم فرستاده، و فرمانبرداری از آن حضرت جرا به تمام انس و جن فرض گردانیده است.

س: دلیل این گفته چی می‌باشد؟

ج: دلیلش این فرمودۀ خداوندأاست: ﴿ قُلۡ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ إِنِّي رَسُولُ ٱللَّهِ إِلَيۡكُمۡ جَمِيعًا [الأعراف: ۱۵۸]. «بگو: ای مردم، من فرستادۀ خدایم بسوی همۀ شما».

و این فرمودۀ خداوند:

﴿ وَإِذۡ صَرَفۡنَآ إِلَيۡكَ نَفَرٗا مِّنَ ٱلۡجِنِّ يَسۡتَمِعُونَ ٱلۡقُرۡءَانَ [الأحقاف: ۲۹].

«و بیاد آور هنگامی را که گروهی از جن را بسوی تو متوجه ساختیم تا به قرآن گوش فرا دهند».

س: آیا خداوند در زمان حیات رسول خویش دینش را کامل نمود و یا بعد از وفات‌شان؟

ج: خداوند دین خویش را در وقت حیات رسول خود کامل نمود به گونه‌ایکه هیچ ضرورت به چیزی بعد از وفات‌شان نمی‌باشد.

س: دلیل این گفته چی می‌باشد؟

ج: دلیلش این فرمودۀ خداوند است: ﴿ ٱلۡيَوۡمَ أَكۡمَلۡتُ لَكُمۡ دِينَكُمۡ وَأَتۡمَمۡتُ عَلَيۡكُمۡ نِعۡمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ ٱلۡإِسۡلَٰمَ دِينٗاۚ [المائدة: ۳]. «امروز برای شما، دین شما را کامل نمودم و نعمت خود را بر شما تمام کردم و اسلام را [به عنوان‏] دین براى شما پسندیدم‏».

س: بکدام دلیل رسول خدا جوفات نموده است؟

ج: باین فرمودۀ خداوند: ﴿ إِنَّكَ مَيِّتٞ وَإِنَّهُم مَّيِّتُونَ ٣٠ ثُمَّ إِنَّكُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ عِندَ رَبِّكُمۡ تَخۡتَصِمُونَ ٣١ [الزمر: ۳۰-۳۱]. «براستی که می‌میری و براستی که ایشان (نیز) می‌میرند. و باز یقیناً در روز قیامت به حضور پروردگار خود دادخواهی می‌کنید».

س: آیا انسان‌ها بعد از مرگ از قبرهای خویش برانگیخته می‌شوند؟

ج: بلی، خداوند آنها را بعد از مرگ‌شان زنده می‌گرداند.

س: دلیل این گفته چی می‌باشد؟

ج: دلیلش این فرمودۀ خداوند است: ﴿ ۞مِنۡهَا خَلَقۡنَٰكُمۡ وَفِيهَا نُعِيدُكُمۡ وَمِنۡهَا نُخۡرِجُكُمۡ تَارَةً أُخۡرَىٰ ٥٥ [طه: ۵۵]. «از خاک شما را آفریدیم و در آن شما را بر می‌گردانیم، و از آن بار دیگر شما را بیرون می‌آوریم».

و می‌فرماید: ﴿ وَٱللَّهُ أَنۢبَتَكُم مِّنَ ٱلۡأَرۡضِ نَبَاتٗا ١٧ ثُمَّ يُعِيدُكُمۡ فِيهَا وَيُخۡرِجُكُمۡ إِخۡرَاجٗا ١٨ [النوح: ۱۷-۱۸]. «و خداوند شما را بحیث رویدنی از زمین رویانید، سپس شما را در آن باز می‌گرداند، بار دیگر شما را بگونه‌ای بیرون می‌کند».

س: آیا انسان‌ها بعد از زنده شدن، از اعمال خویش محاسبه می‌گردند؟ و آیا در برابر اعمال خویش جزا و پاداش می‌بینند؟

ج: بلی، انسان‌ها بعد از زنده شدن محاسبۀ اعمال‌شان صورت می‌گیرد، و به اعمالی که انجام داده‌اند جزا و پاداش می‌بینند.

س: دلیل این گفته چی می‌باشد؟

ج: دلیلش این فرمودۀ خداوند است: ﴿ لِيَجۡزِيَ ٱلَّذِينَ أَسَٰٓـُٔواْ بِمَا عَمِلُواْ وَيَجۡزِيَ ٱلَّذِينَ أَحۡسَنُواْ بِٱلۡحُسۡنَى ٣١ [النجم: ۳۱]. «تا آنانی را که بدی کردند به اساس اعمال‌شان مجازات کند و آنانی را که نیکویی کردند پاداش نیک دهد».

س: حکم کسی‌که از زنده شدن بعد از مرگ انکار می‌کند چی می‌باشد؟

ج: کسی‌که از زنده شدن بعد از مرگ انکار می‌نماید کافر می‌گردد.

س: دلیلش چیست؟

ج: دلیلش این فرمودۀ خداوند است: ﴿ زَعَمَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ أَن لَّن يُبۡعَثُواْۚ قُلۡ بَلَىٰ وَرَبِّي لَتُبۡعَثُنَّ ثُمَّ لَتُنَبَّؤُنَّ بِمَا عَمِلۡتُمۡۚ وَذَٰلِكَ عَلَى ٱللَّهِ يَسِيرٞ ٧ [التغابن: ۷]. «کافران پنداشتند هرگز برانگیخته نخواهند شد، بگو: آری، و قسم به پروردگار من که یقیناً برانگیخته می‌شوید، پس به (حقیقت) آنچه انجام می‌دادید آگاه ساخته می‌شوید، و این (کار) بر خدا آسان است».

س: خداوند انبیاءرا به چی منظوری فرستاده است؟

ج: خداوند انبیاءرا باین منظور فرستاده است تا مؤمنان را به جنت بشارت دهند و مشرکان را از آتش دوزخ بترسانند.

س: دلیل این گفته چی می‌باشد؟

ج: دلیل این گفته این فرمودۀ خداوند است: ﴿ رُّسُلٗا مُّبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى ٱللَّهِ حُجَّةُۢ بَعۡدَ ٱلرُّسُلِۚ وَكَانَ ٱللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمٗا ١٦٥ [النساء: ۱۶۵]. «پیامبرانی (هم) مژدگانی دهنده و (هم) بیم دهندۀ فرستادیم تا برای مردم بعد از ارسال پیامبران دلیلی بر خداوند نباشد، و خداوند عزیز و با حکمت است».

س: اولین کسی‌که به حیث رسول خدا فرستاده شده کی بوده است؟

ج: حضرت نوح ÷.

س: دلیل این گفته چی می‌باشد؟

ج: دلیلش این فرمودۀ خداوند است: ﴿ ۞إِنَّآ أَوۡحَيۡنَآ إِلَيۡكَ كَمَآ أَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰ نُوحٖ وَٱلنَّبِيِّ‍ۧنَ مِنۢ بَعۡدِهِۦۚ [النساء: ۱۶۳]. «حقا که ما بسوی تو وحی فرستادیم، و طوری‌که بسوی نوح و پیامبران بعد از او وحی فرستادیم».

س: آیا در دنیا امتی گذشته است که خداوند به آن‌ها رسولی نفرستاده باشد که انسان‌ها را به عبادت خداوند دعوت ننموده باشند و از عبادت طاغوت‌ها منع نکرده باشند؟

ج: در دنیا هیچ امتی نگذشته است که خداوند بآن‌ها رسولی نفرستاده باشد.

س: دلیل این گفته چی می‌باشد؟

ج: دلیلش این فرمودۀ خداوند است: ﴿ وَلَقَدۡ بَعَثۡنَا فِي كُلِّ أُمَّةٖ رَّسُولًا أَنِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَٱجۡتَنِبُواْ ٱلطَّٰغُوتَۖ [النحل: ۳۶].

«و بی‌گمان در هر امتی رسولی (باین فرمان) فرستادیم که خدا را پرستش کنید و از (عبادت) طاغوت بپرهیزید».

س: طاغوت چیست؟

ج: طاغوت این است که بنده در پرستش معبود و یا در پیروی نمودن از کسی‌که از آن پیروی می‌نماید، و یا در اطاعت کسی‌که از وی اطاعت می‌کند، از حد لازم تجاوز نماید.

س: تعداد طاغوت‌ها چند است؟

ج: تعداد طاغوت‌ها زیادند ولی در رأس آن‌ها این پنج قرار دارند:

۱- شیطان لعین.

۲- کسى‌که پرستیده شود واو از این عمل راضى باشد.

۳- کسى‌که مردم را به عبادت خود دعوت دهد.

۴- کسى که دانستن چیزی از علم غیب را مدعى باشد.

۵- و کسى‌که به غیر حکمی که خداوند نازل نموده حکم کند.

خداوند بما دستور داده که از همۀ این طاغوت‌ها انکار نماییم، و از آن‌ها دوری بجوییم، و از جملۀ مسلمانان باشیم.

س: دلیل این گفته چی می‌باشد؟

ج: دلیلش این فرمودۀ خداوند است: ﴿ لَآ إِكۡرَاهَ فِي ٱلدِّينِۖ قَد تَّبَيَّنَ ٱلرُّشۡدُ مِنَ ٱلۡغَيِّۚ فَمَن يَكۡفُرۡ بِٱلطَّٰغُوتِ وَيُؤۡمِنۢ بِٱللَّهِ فَقَدِ ٱسۡتَمۡسَكَ بِٱلۡعُرۡوَةِ ٱلۡوُثۡقَىٰ لَا ٱنفِصَامَ لَهَاۗ وَٱللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ٢٥٦ [البقرة: ۲۵۶]. «در دین اکراهی نیست، بیشک رهیابی از گمراهی جدا شده است، پس کسی‌که از شیطان روی برمی‌تابد و به خداوند ایمان می‌آورد واقعاً به دستگیره مستحکمی چنگ زده است که هرگز گسستنی نیست، و خداوند شنوا و داناست».

و این فرمودۀ خداوند است: ﴿ وَلَقَدۡ بَعَثۡنَا فِي كُلِّ أُمَّةٖ رَّسُولًا أَنِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَٱجۡتَنِبُواْ ٱلطَّٰغُوتَۖ [النحل: ۳۶]. «و بی‌گمان در هر امتی رسولی (باین فرمان) فرستادیم که خدا را پرستش کنید و از (عبادت) طاغوت بپرهیزید».

و این فرمودۀ خداوند است: ﴿ قُلۡ يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ تَعَالَوۡاْ إِلَىٰ كَلِمَةٖ سَوَآءِۢ بَيۡنَنَا وَبَيۡنَكُمۡ أَلَّا نَعۡبُدَ إِلَّا ٱللَّهَ وَلَا نُشۡرِكَ بِهِۦ شَيۡ‍ٔٗا وَلَا يَتَّخِذَ بَعۡضُنَا بَعۡضًا أَرۡبَابٗا مِّن دُونِ ٱللَّهِۚ فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَقُولُواْ ٱشۡهَدُواْ بِأَنَّا مُسۡلِمُونَ ٦٤ [آل‌عمران:۶۴]. «بگو: ای اهل کتاب، بیایید به سخنی که میان ما و شما مشترک است که: بغیر از خدا کسی دیگر را نپرستیم، هیچ چیزی را با او شریک نیاوریم، بعضی از ما بعضی دیگر را جز خدا به خدایی نگیرد، پس اگر اهل کتاب روی برتابند پس شما بگویید: گواه باشید که ما مسلمانیم».

س: ارکان ایمان کدام‌ها است؟

ج: ارکان ایمان عبارت است از ایمان آوردن به خداوند، فرشته‌های خداوند، کتاب‌های خداوند، پیامبران خداوند، و روز آخرت، و ایمان آوردن به قضا و قدر (تقدیر و سرنوشت) و خیر و شر آن.

س: دلیل این گفته چی می‌باشد؟

ج: دلیل این گفته، حدیث جبریل ÷است که در آن آمده است: زمانیکه رسول خداجاز ایمان پرسیده شد. اینطور جواب دادند: «أَنْ تُؤْمِنَ بِاللَّهِ وَمَلاَئِكَتِهِ، وكُتُبِهِ ورُسُلِهِ، والْیومِ الآخِرِ، وتُؤمِنَ بالْقَدَرِ خَیْرِهِ وشَرِّهِ»«اینکه ایمان بیاوری به خداوند، فرشتگانش، کتاب‌‌هایش، پیامبرانش، روز آخرت، و ایمان بیاوری به قضا و قدر، خیر و شرش». [صحیح مسلم، ابوداود، ترمذی، و مسند امام احمد بن حنبل].

س: ایمان به خداوند مشتمل به چیزها است؟

ج: ایمان به خداوندأمشتمل بر چهار چیز است: