همسران پاک پیامبر و فلسفه تعدد آنها

جویریه دختر حارثل

جویریه دختر حارثل

رسول خدا جبا جویریه دختر حارث بن ابی‌ضرار سردار قبیله بنی‌مصطلق ازدواج کرد.

جویریه بیوه‌زن مسافع بن صفوان مصطلقی بود و همسرش از شدید‌ترین و سخت‌ترین دشمنان اسلام و مسلمین و دشمن‌ترین شخص نسبت به رسول بزرگوار اسلام بود، وی در روز جنگ مریسیع کشته شد و زن خود را بجا گذاشت تا این که این زن بدست مسلمانان اسیر شد و زنان اسیرشده معمولاً یا فروخته می‌شدند و یا به عنوان خدمتگذار و نوکر به کار گرفته می‌شدند، و هیچ برابری بین آنان و بین زنان آزاد نبود و همه آنان از نعمت آزادی بجز از طریق مکاتبه و خرید نفس خود از مالکان‌شان محروم بودند.

بدین خاطر، رسول مکرم اسلام تصمیم به گرامی داشت و ارج‌نهادن به این گروه از زنان اسیر نموده بدین وسیله بین این زنان و بین زنان زاد تساوی برقرار کرد، و برای مردم عالی‌ترین شکل از خودگذشتگی و سماحت اسلامی را ترسیم نمود و آن امنیت و آسایش و نعمت و عدالت که دین اسلام در بین مردم قرار داده است، عنوان کرد. بنابراین، پیغمبر بزرگوار اسلام با این زنی که بعنوان یک برده بود ازدواج نمود، و با این مسئله درس عملی بسیار عمیقی را به مردم داد. و بدین وسیله، همه آنچه که در تصورات و اذهان مردم نسبت به حقارت بردگان کوچک شمردن شأن زنان اسیر شده بود، از بین برد. و همۀ اذهان را پاک ساخت، و در نتیجه اصحاب بزرگوار آن حضرت و همه مسلمانان بعدی آموختند که چگونه باید ارزش و حقوق اصحاب بیت و کدبانوهای منزل و سروران داخل خانه‌ها را حفظ نموده و چگونه باید همیشه احترام بزرگان و ثروتمندان و سروران قومی که ذلیل شده و به اسارت رفته‌اند، نگه داشت. و جویریه از جمله اسرای بنی‌مصطلق بود، پیغمبر خدا با او وصلت نمود تا اصحاب و یاران او بعد از او به او اقتدا کنند، و الحمدلله عملاً اصحاب آن حضرت ترک نکردند هیچ کاری را که رسول خدا، آن حبیب مطاع انجام داده بود، بلکه بر روش و طریق او حرکت نموده و از سنت او حرف به حرف بیرون می‌کردند. بعد از ازدواج رسول خدا با جویریه جملگی مسلمانان به پاس احترام رسول محبوب‌شان، کلیه زنان اسیر شده بنی مصطلق را آزاد کردند. وقتی بنی‌مصطلق این همت بلند و این عفو عظیم و این کرامت عالی را مشاهده کردند، جملگی مسلمان شده و به خدا و رسول او ایمان آوردند، و جویریه پربرکت‌ترین بانو بر قوم خود گشت. و در حدیث صحیح که امام بخاری و مسلم روایت کرده‌اند از حضرت عائشه، به این که ایشان گفت: وقتی که زنان بنی‌مصطلق بدست رسول خدا اسیر گشته بودند، رسول خدا پس از استخراج خُمس بقیه چیزها را در بین مردم تقسیم کرد. به هر سوارکار دو سهم و به هر پیاده یک سهم داد تا این که جویریه دختر حارث بن ابی‌ضرار در سهم ثابت بن قیس افتاد. سپس جویریه به خدمت رسول خدا آمد و گفت: ای رسول خدا! من جویریه دختر حارث سرور و آقای قوم بنی‌مصطلق هستم و تو می‌دانی که چه بلایی بر سر من آمده است. ثابت مرا به نُه ورق طلا مکاتبه کرده است، پس به من کمک کن تا بتوانم خودم را آزاد کنم. رسول خدا عرض کرد: آیا بهتر از این را نمی‌خواهی؟ جویریه گفت: آن چیست؟ فرمود: هم پول خرید تو را می‌پردازم و هم با تو ازدواج می‌کنم. پس گفت: بلی، یا رسول الله. سپس رسول خدا گفت: بدان که این کار را کردم.

این خبر به مردم رسید، پس با خود گفتند: آیا خویشان رسول خدا بردگان ما باشند؟ بدین خاطر هرکسی که از اسرای بنی‌مصطلق در دست‌شان بود آزاد نمودند، تا جایی که صد خانوار از یوغ اسارت به سبب ازدواج رسول خدا با دختر سردار قوم‌شان آزاد شدند.

در روایت است که مادر مؤمنان حضرت جویریه از عابدترین امهات مؤمنین بودند. و در روایت است که پدر جویریه به خدمت رسول خدا آمد و گفت: امثال دختر من نباید به اسارت و بردگی گرفته شود، پس لطفاً او را آزاد کن. رسول خدا به پدرش دستور داد که این خبر را به جویریه برسان، پدرش از این برخورد رسول خدا خرسند گشت و این خبر را به جویریه رساند، اما جویریه خدا و رسولش را انتخاب کرد.

و حالا تو ای خواننده، با انصاف بنگر به دور اندیشی، رحمت عظیم و رفتار نیک رسول خدا جدر مورد این زنی که در اصل همسر سرسخت‌ترین و لجوج‌ترین و شدیدترین دشمن برای رسول خدا بود!

پس رسول خدا به او نیکی نمود و او را گرامی داشت، و همین امر باعث شد تا نور ایمان در قلب او و در قلب اهل و عشیره او به نیکی جلوه‌گر شود و گروه گروه در دین خدا درآیند.

و این همان چیزی است که پیغمبر خدا از پیروزی دعوت مبارک خود در بین مردم امیدوار آن بود. آیا بعد از این، جای سخنی برای کسی هیچ خردمندی نظری والاتر از آنچه که پیغمبر خدا به آن نگاه کرد، می‌تواند بیابد؟ به دور اندیشی و حکمت بزرگش! هرگز و هرگز ممکن نیست کسی به غیر از پیغمبر خدا بتواند نظری همانند این نظر ارائه دهد، آن نظری که پیشانی‌ها را برای خدایی که به رسولش یاد داد آنچه را که نمی‌دانست به سجده واداشت، به پاس عظمت آنچه که از حکمت و رحمت و عدالت و احسان رسول خدا محمد جمی‌بیند و می‌شنود. شکر و سپاس بی‌حد برای آن پروردگار جهانیان، آن که ما را به پیروی این رسول امین هدایت کرد.