همسران پاک پیامبر و فلسفه تعدد آنها

پیشگفتار چاپ سوم

پیشگفتار چاپ سوم

شکر و سپاس سزاوار پروردگار جهانیان است، و سرانجام نیک برای پرهیزگاران است، و گرفتار عذاب نمی‌گردند مگر ستمگران. و درود و سلام الهی بر محمد جپیامبر و فرستاده خدا، آن که به رحمت برای جهانیان فرستاده شد؛ و بر خویشان و زنان و اصحاب پاک و مطهر او، و بر هرآن که به راه او دعوت نماید و بروش او حرکت کند و طریق او را تا روز قیامت بجوید.

این کتاب «همسران پاک پیغمبر» در حالی تقدیم خوانندگان می‌گردد که در چاپ سوم و قالب جدیدش متجلی است. به امید این که بسان چاپ‌های اول دوم که در دسترس مردم قرار گرفت، مورد پذیرش و قبول واقع شود.

و چه بسا سپاسگزار الطاف الهی بودم و همین امر باعث شد تا میلم بسوی تجدید چاپش بارها و بارها افزایش پیدا کند. شاید که خداوند به جهت اهمیت داشتن موضوع آن که همانا در حجمی کوچک اما تأثیری عمیق و اهمیتی بزرگ نهفته است، برای همگان سودمند گرداند. به ویژه این که می‌خواهد موضوع بسیار دقیقی را درمان کند که مدت‌ها است دشمنان اسلام در صدد آنند تا از آن راهی یافته و به اسلام و پیغمبر اسلام حضرت محمد جضربه بزنند.

اگر عدم آگاهی بسیاری از مسلمانان نسبت به چنین موضوعی نمی‌بود، هیچ دشمن کینه‌توز و سرسختی نمی‌توانست تا این اندازه در مورد تعدد همسران پاک پیغمبر خدا جزبان به طعن گشاید. آن تعددی که خداوند آن را از مختصات پیامبر خود حضرت محمد جقرار داده است. آن تعددی که در حقیقت سرچشمۀ افتخار، حکمت، بلندی رحمت و رفعت والای انسانیّت برای این پیامبر عظیم الشان جمحسوب می‌شود.

پس در ابتدا در این مختصر علت زیاد زن‌گرفتن او را بخوانید، تا حکمت و فلسفه و آن زیبایی که این تعدد ازدواج در خود دارد، بیابید. آنگاه خواهید توانست پاسخ دندان‌شکنی به دشمنان خدا و اهل باطل و دشمنان کینه‌توز اسلام و آنانی که بر علیه اسلام و به خاطر انتقام و بی‌اعتبار نمودن ارزش پیامبر اسلام در موضوعی که افتخاری از افتخارات بزرگ و ارزشی از ارزش‌های والای انسانی این رسول امین مهربان و بخشنده است؛ بدهید.

حقا این همان جهل کورکورانه‌ای است که با اهداف پلیدی همراه گشته تا چشم‌ها را کور و گوش‌ها را کر کند. و دارنده اش را در تاریکی و کوردلی قرار داده و بسوی پرتگاه خطرناکی می‌کشاند. و در نفوس پلید زهرکشنده‌ای می‌پاشد تا جایی که باعث می‌گردد، این چنین افراد بر گرامی‌ترین پیامبر الهی و نیکوترین آفریده او از مجموعه آفریده‌ها و سید انبیای الهی – که عالی‌ترین و کاملترین درود و سلام خداوند بر او وسایر برادرانش از پیامبران باد – افتراء و دروغ ببندند.

در اینجا می‌خواهم از این دشمنان اراجیف‌گو، آنانی که به وجود پاک و شریف آن حضرت طعنه زده و به غلط و دروغ بیجا و تهمت و گمراهی گمان بد بردند؛ بپرسم: آیا رسول اکرم جازدواجش با زنانی که ازدواج کرد، برای پاسخ‌گویی به انگیزه‌های هوای نفسانی و سیرکردن احساسات شهوانی بود؟

از این کینه‌توزان بپرسم: چه زمانی انگیزۀ شهوت‌رانی شدید است؟ چه وقت نقطه اوج و درجۀ نهایی آتش شهوت بالا می‌رود؟ آیا در دوران نوجوانی و جوانی نیست؟ و بدون شک در دوران پیری و سالخوردگی نیست!

در این که دست آن حضرت جدر دوران نوجوانی و جوانی به دست هیچ زن بیگانه‌ای نخورده است، هیچگونه شک و اختلافی نیست. و حتّی در عدم مصافحه و دست‌دادن و رو بوسی‌کردن با زنان بیگانه به پاکدامنی و امانتداری و راستگویی و شرافتمندی و وارستگی زبانزد عام و خاص بود. تا جایی که فرموده است: «إني لا أصافح النساء»من با زنان مصافحه نمی‌کنم. (منظور زنان نامحرم هستند).

آن حضرت جدر حالی با خدیجه کبریلوصلت نمود که خود در عنفوان جوانی و ابتدای شگفته‌شدن گل زندگی یعنی بیست و پنج ساله بود. و خدیجه در آن روز بیوه‌زنی سالخورده که نشانی از شگوفه بوستان جوانی در باغ زندگی نداشت؛ یعنی چهل‌ساله بود. با این تفاوت بعید پیغمبر خدا ج او را به همسری برگزید و در کنار او خوشبخت گردید. و در عالم هستی بعنوان دو همسر باسعادت و خوشبخت پا نهادند. و آن حضرت جشگوفه گلستان جوانی و چکیده دفتر زندگی خود را در پای خدیجه خلاصه کرد و دوران بهار زندگی خود را تنها و تنها در کنار خدیجه به خزان رساند. و تا زمانی که حضرت خدیجه در قید حیات بود با کسی وصلت نکرد، و خدیجه کبریلدر آن روزها بازوی راست و تکیه‌گاه محکمی در راه دعوت و حرکت و جهاد برای آن حضرت جبود.

هیچگاه آن حضرت جمبادرت به ازدواج نفرمود مگر بعد از این که مسألۀ ازدواج ضرورتی از ضروریات دعوت دینی گردید. و این امر آنگاه جلوه‌گر شد که آن حضرت به سوی مدینه منوره هجرت کردند، آنگاه که سن مبارکش به پنجاه و سه سالگی رسید و در نزد فقها پیری از پنجاه سالگی شروع می‌شود. و این یعنی این که رسول خدا جازدواج نفرمود مگر در آغاز سن پیری و سالخوردگی. آیا واقعاً این سن می‌تواند محرکی برای انگیزش قوای شهوانی باشد، آنچنان که دشمنان اسلام وانمود می‌کنند یا این که خود سرشار از حکمت و رحمت و ارزش‌های انسانی است؟ بیشک پیغمبران امین جبعد از خدیجه کبری هیچگونه نیازی به ازدواج با هیچ زنی را نداشت، جز این که حرص بر دعوت اسلامی در وجودش بود، و همین علاقۀ به حرکت اسلامی باعث کشش او به سوی این پیوندها گردید تا به وسیلۀ این خویشاوندی قدرتش افزایش یافته و کوله‌بار سنگین دعوت بر دوشش سبک‌تر نماید، مخصوصاً بعد از فقدان عمو و همسر بزرگوارش! آنانی که در حقیقت دو رکن از ارکان بزرگ پیروزی و تثبیت و حمایت پیغمبر خدا جبودند.

این از یک طرف، اما از طرف دیگر شفقت و مهر و دلسوزی آن حضرت نسبت به آن زنانی که با آنان وصلت نمود، از پیرزنان بیوه و شوهر از دست داده و بی‌یار و یاور. اگر همه و همه این‌ها برای تسلط نیروی نفسانی و شهوانی بر قلب مبارک مصطفی جمی‌بود، باید که قبل از نبوت در ابتدای جوانی و کمال نیرومندی، در حالی که هیچ قانون و راه و رسمی نمی‌توانست مانع خواسته‌های او گشته و جلو برآورده کرده شهوات او را بگیرد، و یا مانع استفاده نمودن او از لذت‌های زندگی و متاع دنیا شوند. و مخصوصاً در این زمینه مورد رغبت و محبت همه مردم بوده و از جهت خصلت‌های پسندیده و عادات ستوده و مکارم اخلاقی و آراستگی ظاهری و کمال قدرت جسمانی و زیبائی چهره و جوانمردی زبانزد عام و خاص بود، اما با وجود همه این‌ها آن حضرت جهرگز این کار را نکرد، و قبل از نبوت با هیچ زن دلخواهی وصلت نکرد. در حالی که در آغاز جوانی خود بود و عادتاً عرب آن روز به زیاد زن‌گرفتن مشهور بودند، و چه بسا بعضی از آنان در یک زمان ده تا بیست زن داشت.

آن حضرت تا قبل از اسلام با احدی بجز حضرت خدیجهلازدواج نکرد، و همه دوران جوانی و قسمتی از دوران میانسالی و کهولت خود را با او سپری کرد، چرا که همّت و توان آن حضرت ج تنها متوجه پیروزی حرکت اسلامی بود و تمام سعی و تلاش را وقف این کار نموده و همه هستی خود را در راه دعوت مردم بسوی خدا بخشید؛ و برای رسیدن به این هدف عالی از دنیا و مافیها کناره گرفت، و برای پیشبرد دعوت و انتشار آن در بین مردم هر راهی را که لازم بود، پیمود.

و این عمل او یعنی وصلت او با این زنان بعد از هجرت مبارکش، از جمله علت‌هایی بود که باعث تقویت و تثبیت پایه‌های اسلام گردید. و همین امر عظمت و بزرگی این رسول امین و درجۀ دوراندیشی و نهایت مهر و محبت او به مردان و زنان مؤمن را برای منصفین آشکار ساخت.

پیامبر اسلام جبا هیچ زن باکره‌ای به غیر از حضرت عایشه صدیقه دختر گرامی ابوبکر صدیق وصلت نکرد، و همه آن زنان غیر از حضرت عایشه لکه پیغمبر خدا جبا آنان وصلت نمود، در دیدگاه مردم زنانی بیوه، سالخورده، از کار افتاده و بی‌یار و یاور بودند، اما دیدگاه پیامبر جبا اهداف و تفکرات مردم بسیار متفاوت است. او هیچگاه به سن زیبایی و مال و منال نمی‌نگریست، اما همه این وصلت‌ها رحمت بلند و اهداف عالی بودند که باعث پربارشدن دعوت اسلامی گردیدند. و این امر افقهای تازه و پهناوری را برای حرکت میمون اسلامی گشود، آن حرکتی که حضرت رسول جهمه هستی اش را فدای آن کرد، و دار و ندارش را پی آن ریخت و در راه خدا حق جهاد را ادا نمود تا به لقای محبوب خویش پیوست.

و خواننده گرامی در این کتابچه گوشه‌ای از اندیشه‌های سریع و قاطع از عظمت رسول بزرگوار اسلام جدر زمینه‌ای از زمینه‌هایی که فضای بیکران آن را هیچ حد و مرزی مانع آن‌ نیست، خواهد یافت. و آن ناحیه همانا: سخن پیرامون همسران پاک رسول خدا جو فلسفه تعدد آنان است.

و من هنگامی که این کتابچه را به خوانندگان تقدیم می‌دارم، از خدای سبحان آرزو دارم آن را سرچشمه سودمندی قرار داده و خالص برای رضای خود گرداند، و مسلمانان را به حقایق اسلام نورانی و درخشان بینا کند، و این که نیرنگ دشمنان را به آنان برگرداند و ما را از شر آنان محفوظ بدارد.

بدرستی که او تبارک و تعالی عالی‌ترین یار و یاور است، و شکر و سپاس برای پروردگار جهانیان و درود و سلام الهی بر محمد، رحمت ارزانی شده به بشریت، سرور و راهنمایان و پیشوای دعوت‌کنندگان و فرمانروایان، و فرمانده جماعت خویش سیمای بهشتی به سوی فردوس آماده شده، امید که خداوند ما و شما را از پیروان و یاران و انصار و نصرت‌دهندگان دعوت و نشر شریعت و آیینش گرداند، و شکر و سپاس در ابتداء و انتهاء از آن خداوند است.

محمد محمود صواف

قاهره – رمضان سال ۱۳۹۷ هـ . ق