فرضیه
فرضیه ما برای شروع این تحقیق، بسیار ساده و در عین حال مهم است. در جهان چه چیزی را سراغ دارید که پس از چند روز آنرا پاک نکنید ولی آن چیز همچنان پاک باقی بماند؟ از حافظۀ رایانه گرفته تا اتاقهای خانه و شهر و حتی اخلاق انسان و... در خصوص دین نیز در طول این ۱۴۰۰ سال هرکسی رسیده در کنار روخانه شریعت برای خودش کانالی انحرافی به نام مذهب حفر کرده و دکانی باز کرده و تابلوهای دلفریب و عوام فریبی نیز در کنار این جادههای انحرافی نصب کرده است. هر کسی رسیده به عمد یا غیرعمد،آلودگی وارد این رودخانه کرده و هیچکس نیز متعرض او نشده ولی از دیگر سو آن یکی دو نفری هم که قصد اصلاح داشتهاند را بر دار کشیده و آوارۀ کوه و بیابان کردهاند پس به این نتیجه قطعی میرسیم که در دین خرافات و آلودگیها و انحرافات و سوء تعبیرهای زیادی وارد کردهاند و با نیروی کور عوام کالأنعام، اجازه پاکسازی هم ندادهاند. اکنون اگر از روحانیون سئوال کنی که خوب به عنوان مثال ۵ تا از این موارد را برای من نام ببر، زبانش گیر میکند؟ زیرا اینها در مسائل بسیار بدیهی مانند قمه زنی مشکل دارند کجا چشمهایشان میتواند خرافات بزرگتر و بدتر را ببیند؟
[۲۷] (به قول معروف شاه بخشیده وزیر نمیبخشد!) برای نمونه به نامۀ امام حسین به مردم بصره مراجعه کنید. البته در فیلمی که ایرانیها در این خصوص ساخته بودند این قسمت از نامه سانسور شده بود. براستی یعنی از امام حسین هم خجالت نمیکشید؟ [۲۸] البته حضرت علی یکبار به واقعه غدیر اشاره میکنند (اگر این حدیث صحیح باشد زیرا قرائن جعل در آن به خوبی آشکار است) ولی حتی در همین موضوع نیز منظور ایشان التفات و توجه پیامبر به ایشان بوده و نه موضوع خلافت. [۲۹] هر دوی این روایتها از ۸۰ طریق نقل شدهاند!!!. [۳۰] به این روایت از تاریخ طبری دقت کنید تا متوجه شوید فقط در عرض چند سال روحیه مردم کوفه چفدر خراب شده است: گوید: دینار (یکی از سران ایرانی که با مسلمین صلح میکند) در ایام امارت معاویه به کوفه آمد و با مردم به سخن ایستاد گفت: ای گروه مردم کوفه شما اول بار که بر ما گذشتید مردمی نیک بودید و به روزگار عمر و عثمان نیز چنین بودید آنگاه دگر شدید و چهار خصلت در شما رواج یافت: بخل و گیجی و نامردی و کم حوصله گی. هیچیک از این خصلتها در شما نبود و چون دقت کردم از مادران شما آمده و بدانستم بلیه از کجاست. گیجی از نبطیان است و بخل از پارسیان و نامردی از خراسان است و کم حوصله گی از اهواز. تاریخ طبری ص ۱۹۵۸. [۳۱] این حدیث به وضوح باطل است علاقه مندان به کتاب شاهراه اتحاد حیدرعلی قلمداران شیعه مراجعه کنند که این احادیث را بررسی و همگی را رد کرده است. به طور خلاصه از اهم ایرادات این روایات: ۱- چرا امام صادق که از این حدیث و نام امام بعدی اطلاع داشته ابتدا اسماعیل را به عنوان جانشین اعلام میکند ولی بعد میفرمایند در خصوص ایشان از جانب خداوند بدا حاصل شد ۲- چرا بسیاری از سرشناسان شیعه از نام امام بعدی بی اطلاع بوده و از امام زنده در این خصوص سئوال میکردند؟ ۳- چرا بیشتر راویان این روایت، افراد غالی و یا فاسدالمذهب و واقفی و... بودهاند و در تاریخ میخوانیم که برخی از آنها پس از رحلت یک امام از جانشین او بی خبر بوده و دچار سردرگمی میشدهاند. ۴- چرا سرسلسله اکثر این روایات به نام جابر ابن عبدالله انصاری ختم میشود.که موضوع به این مهمی باید به تواتر و توسط بسیار از اصحاب مانند واقعه غدیر نقل شود و... [۳۲] مراجعه کنید به کتاب تشیع صفوی و علوی از دکتر شریعتی.