حدیث منزلت
خلاصه حدیث انت به منزله هارون که پیامبرجدر جریان جنگ تبوک به حضرت علی فرمودند. از تاریخ طبری:
منافقان در هر سه جنگ مهم: احد و بدر و تبوک، پیامبرجرا ترک میکنند حضرت عمر و حضرت ابوبکر در هر سه این جنگها حضور داشتهاند. (توبه ۸۲ و ۸۳) سال نهم هجرت جنگ تبوک: ابن اسحاق (شیعی) گوید پیمبر، علی ابن ابیطالب را به سرپرستی خانواده خود در مدینه به جای گذاشت و گفت با آنها بماند و سباع ابن عرفطه غفاری را در مدینه جانشین خویش کرد (وقتی موضوعی را ابن اسحاق و طبری متفقاً بگویند نمیشود آنرا انکار کرد) و منافقان شایعه انداختند که علی ابن ابی طالب را به جای گذاشت از آنرو که همراهی وی را خوش نداشت و چون منافقان این سخن بگفتند علی سلاح برگرفت و بیرون شد و در جرف به پیامبر رسید و گفت: ای پیمبر خدا منافقان پنداشتهاند که مرا به جای گذاشتی (شایعه پردازی علیه حضرت علی را مقایسه کنید با شایعه سازی در آخرین حج که منجر به توقف در غدیر و بیان جمله من کنت مولاه شد) از این رو که همراهی مرا خوش نداشتی گفت: دروغ گفتهاند ترا برای کارهای اینجا واگذاشتم برگرد و مراقب خانۀ خویش و خانه من باش مگر خوش نداری که برای من چنان باشی که هارون برای موسی بود جز اینکه از پی من پیمبری نیست. علی سوی مدینه بازگشت. ص ۱۲۳۶ تاریخ طبری.
نبی اکرم فرمودهاند: «اختلاف امتي رحمة» «اختلاف امت من مایۀ رحمت است». ما در هیچ کجای تاریخ سراغ نداریم که حتی بین نزدیکترین و صمیمیترین دوستها و دوستیها هیچگونه اختلافی پیش نیامده و همیشه همه با هم اتفاق نظر داشته باشند (البته در مدینه فاضله و در اوهام و خیالات ایده آلیستی شیعه باید اینچنین باشد) حتی در یک خانواده نیز بعضاً اختلاف شدید بین اعضای آن پیش میآید در مجالس قانونگذاری و... نیز شاهد چنین مواردی بودهایم. هر چند در جریان سقیفه حضرت علی به ابن عباس میگوید: «إني أكره عن اختلاف» «من از اختلاف کراهت دارم». پس چرا باید این اختلاف سلیقه را دشمنی ایشان با خلفاء و وسیلهای برای کوبیدن و تکفیر صحابه و به کرسی نشاندن عقائد فرقهای و اغراض سیاسی خود کنیم. آری هر جا اختلافی نباشد سکون و سکوت فرا میرسد و همه چیز میگندد و از بین میرود. البته انتقاد سازنده و با نیت پاک.
ربنا أصلح لنا إن أخطأنا أو نسينا
[۱۶۶] جالب است که قیاس در مذهب تشیع جایگاه چندانی ندارد. [۱۶۷] استاد گرانقدر شیعه ایرانی حیدرعلی قلمداران در کتاب شاهراه اتحاد تمامی این احادیث را نقد و رد کرده است. البته متاسفانه مانند دهها جلد از کتاب دیگر علمای ایرانی اجازه چاپ به آنها نداده و حتی نویسنده آن را ترور کردند!. [۱۶۸] البته اینجانب، تحقیقی در این خصوص، انجام داده و متوجه شدهام که به طور یقین روز غدیر روز ۲۹ اسفندماه بوده است. [۱۶۹] لازم به ذکر است که پیامبر اکرم در غدیر خم خطبهای طولانی ایراد میفرمایند و در طول خطبه هیچ صحبتی از خلافت نبوده و در انتهای خطبه آن جمله معروف را د باره حضرت علی بیان میکنند. [۱۷۰] البته زمانی که کمیت این اشعار را میسراید سالها از واقعه غدیر گذشته بوده و سوء تفاهم خلافت منصوص حضرت علی جای خودش را در بین جامعه باز کرده بوده است. علاوه بر اینکه علائق شدید مذهبی و سیاسی کمیت نسبت به تشیع رانباید فراموش کنیم. [۱۷۱] جملات داخل پرانتز از نویسنده تحقیق حاضر است. [۱۷۲] سقیفه سایه بان باغی در مدینه بوده است متعلق به خاندان بنی ساعده. [۱۷۳] «لا نبايع الا عليا» «ما بیعت نمیکنیم مگر با علی». (ولی حتی یک نفر اشارهای به غدیر نمیکند و نمیگوید ما بیعت خود با علی را نمیشکنیم!!!). [۱۷۴] منظور در خانه عایشه است نه خانه فاطمه و از آنجا که دری وجود نداشته شاید منظور از قفل کردند جلوگیری از ورود افراد متفرقه به داخل اتاق بوده است. والله اعلم [۱۷۵] این سخنان، دقیقا همان سخنانی است که در نامههای حضرت علی به معاویه در نهج البلاغه به عنوان دلیلی بر صحت انتخاب حضرت علی به خلافت ، مشاهده میکنیم. [۱۷۶] تشیع در مسیر تاریخ ص ۶۵ تا ۶۷ - این نتیجهگیری یک استاد دانشگاه شیعه مذهب بدون تعصب است. توجه کنید که نه کودتایی در کار بوده و نه غصب خلافتی و نه دسیسه چینی علیه خاندان پیامبر اکرمجبلکه فقط و فقط موضوع، حادثه محیط بوده است. [۱۷۷] چون در آن زمان راههای مواصلاتی یا هلی کوپتر و همچنین تلگراف یا بی سیم وجود نداشته که به او خبر بدهند احتمال حضور ابوبکر در همان لحظه وفات پیامبر از سنح به مدینه بسیار بعید است.پس او در سنح نبوده، وجود او در سپاه اسامه نیز بعید است زیرا این سئوال پیش میآید که در آن ۱۳ روز بیماری پیامبر اکرم چه کسی امام جماعت بوده است؟ زیرا در کتب تاریخی به جز ابوبکر نام شخص دیگری در مقام امام جماعت وجود ندارد. پس به احتمال فراوان، قولی که میگوید: ابوبکر در ایام بیماری پیامبر، امام جماعت بوده و در مدینه حضور داشته به صحت نزدیکتر است. با اینهمه: الله اعلم. [۱۷۸] در صورتیکه واقعه غدیر را قبول کنیم ولی منظور از سخنان پیامبر را خلافت بلافصل حضرت علی ندانیم یعنی اعتقاد به اینکه منظور پیامبر تعیین جانشین نبوده است. هیچیک سئوالات این مبحث پیش نمیآید. [۱۷۹] تفسیر نوین محمد تقی شریعتی ص ۲۰ و مقدمه المبانی ص ۵۸ [۱۸۰] دکتر محمد جواد مشکور (شیعه و استاد دانشگاه تهران) در کتاب تاریخ شیعه و فرقههای اسلامی تا قرن چهارم انتشارات اشراقی تهران خ جمهوری اسلامی چاپ سوم ۱۳۶۲ ص ۱۳ مینویسد: مطلبی که بر ما مجهول است آن است که چرا در اجتماع سقیفه کسی از مهاجر و انصار سخنی از حدیث غدیر با وجود مسلمیت آن به میان نیاورده است. اگر طرفداران علی به آن حدیث ذکری میکردند سرنوشت اسلام طور دیگری میشد!. [۱۸۱] البته در برخی متون تاریخی از قول حضرت علی و دیگران به این حادثه اشاره شده است ولی این اشاره:۱- جهت تعیین برتری و مقام والای آن حضرت بوده (در برابر معاویه و...) ۲- فقط از زمان شورایی که منجر به انتخاب عثمان شد این واقعه نقل شده و حتی یک نفر در جریان سقیفه تا زمان انتخاب عثمان به این واقعه اشاره نکرده است.(یا لااقل اینجانب موفق به یافتن آن نشدم). به هر حال در اصل واقعه شکی نیست ولی با توجه به قرائن و شواهد بی شمار موجود، به احتمال قریب به یقین برداشت شیعه از این واقعه اشتباه است. [۱۸۲] البته به زودی ثابت میکنیم که بسیاری از این موارد مانند نزول عذاب و اشعار حسان و... ساخته و پرداخته ذهن مورخان در سدههای بعدی است. [۱۸۳] البته در جای خود به این موضوع اشاره میکنیم که بیعت شکنی در عرب مربوط به دهههای بعدی بوده و در ابتدا اعراب به هیچ وجه بیعت خود را نمیشکستند. و این موضوع حتی بنا به گفته حضرت علی÷یکی از معدود صفات پسندیده اعراب جاهلی بوده است. و اگر هم مردم بیعت خود را با عثمان شکستند ظلم و ستم والیان او بوده و دلایل متعدد این بیعت شکنی (که توسط عده کمی هم صورت گرفته) در تاریخ ثبت است. [۱۸۴] من کمال احترام را برای شخصیت ایشان قائلم ولی معتقدم در این زمینه راه بر خطا رفتهاند. [۱۸۵] البته همه اینها بازی با کلمات و بازی با تاریخ است پیامبر اکرم طبق تمام متون معتبر روز دوشنبه وفات کرده و روز چهارشنبه یعنی سه روز بعد دفن شده و تمام مردم مدینه بر ایشان نماز خوانده و ابوعبیده الجراح (که در سقیفه نقش مهمی را در خلافت حضرت ابوبکر ایفا کرده قبر پیامبر را حفر میکند و..). [۱۸۶] البته در مورد فردی که اعتراض کرد و از آسمان سنگی به سر او فرود آمد و متعاقب آن سوره سال سائل بعذاب واقع نازل شد با عرض شرمندگی باید بگویم: این سوره مکی است!. [۱۸۷] البته اگر چنین اغراقی صحت داشته باشد که در این زمینه جای حرف و نقل بسیار زیاد است. مردم مدینه به محمد یتیم فقیر رانده شده از شهر و قبیله خالصانه ایمان میآورند و تا آخرین لحظه و در تمامی شرایط دشوار در کنار او میمانند (که آنهمه آیات و روایات در ستایش ایشان نازل میشود) در حالیکه قبل از آن هیچ آیهای از سوی خدا و هیچ حدیثی از هیچ پیامبری در تایید حضرت محمد نشنیده بودند ولی ناگهان در سقیفه همین افراد هزاران حدیث و آیه در حق علی را شنیده و بدون هیچ دلیلی اولین سنگ مخالفت را در آنجا بنا میگذارند؟!!!! آیا تحلیلهای شیعه، تاریخ را تبدیل به طنزی مسخره نکرده است؟ [۱۸۸] تفاسیر مختلفی از این ماجرا را در این کتابها میتوان یافت: بلاذری،۱،صص۵۸۵ / یعقوبی،۲ص۱۲۶/ طبری،۱،ص۱۸۱۸/ عقد،۴، ص: ۲۵۹ در تمامی این ماجراها سخنان تندی بین طرفین درگیر ماجرا رد و بدل شده ولی در هیچکدام اشارهای به واقعه غدیر که ۲ماه قبل اتفاق افتاده و یا آیه قرآن نشده است!!!. [۱۸۹] البته به زودی اثبات میکنیم که چنین اتفاقی اصولا روی نداده است. [۱۹۰] البته به زودی ثابت میکنیم داستان فدک و دهها داستان دیگر مانند آن در طول تاریخ شاخ و برگ داده شده و موضوع از اصل چیز دیگری بوده است. [۱۹۱] دکتر شریعتی در کتاب استحمار این نکته را به خوبی تشریح میکند که علت اصلی پیروزی سپاه اسلام در زمان خلافت حضرت عمرس، هوشیاری مردم و نظارت دقیق آنها در امور حکومتی بوده است. [۱۹۲] بنا به اعتراف تمام مورخین اولین نوشتههای مکتوب متعلق به ۲ قرن پس از هجرت است (دکتر شهیدی) [۱۹۳] - نوشتن احادیث در زمان پیامبرجبه شکل خیلی محدود بود ولی وضع و ساختن احادیث دروغین بعدها بوجود آمد. [۱۹۴] تشیع در مسیر تاریخ. دکتر سیدحسین محمد جعفری. دفتر نشر فرهنگ اسلامی. ص ۸۵ و طبری، ۱، ص ۲۷۶۹. [۱۹۵] طبری،۱، صص۲۷۷۰. [۱۹۶] مجددا متذکر میشویم استناد به کتب جعلی مانند کتاب سلیم ابن قیس که حتی علمای شیعه نیز آنرا رد کردهاند در اینجا بی فایده است. [۱۹۷] حضرت عمرسو ابوبکر از کم اهیتترین تیرههای قریش بوده که قبایل آنها هیچگاه در منازعات سیاسی نقشی نداشتهاند. [۱۹۸] پیامبر اکرم مرتب سفارش اهل بیت خود را به مردم میکردهاند ولی سفارش به نیکی و دوست داشتن اهل بیت با لزوم تبعیت و پیروی و خلافت یک نفر شخص معین، بسیار متفاوت است. و من بسیار متاسفم که باید در جای جای این کتاب به جای پرداختن به بحثهای علمی و آکادمیک خودم را درگیر مشاجرات کلامی و اصول سفسطهای روحانیون کنم. عیبی ندارد بگذار هیچ جای بهانهای باقی نماند. [۱۹۹] برخی میگویند مردم کوفه هم بیعت شکستند و مردم کوفه را (که ثلث آنها ایرانی و بقیه از طوایف ناهمگون عرب بودند) با مردم مدینه و ۵۰ سال بعد را با ۵۰ سال قبل و عراق را با حجاز و یزید را با ابوبکر و... مقایسه میکنند. [۲۰۰] منظور بیعت با ابوبکر است که بدون نص قرآن و خدا و فرمان پیامبر هم بوده است. چه برسد بیعتی که طبق فرمان خدا و سفارش پیامبر بوده و تمام قبایل هم در آن حضور داشتهاند. [۲۰۱] در مورد اینکه جرا مردم بیعت خود را با عثمان شکستند یا چرا کوفیان، پیمان شکن شدند در صفحات بعدی به تفصیل سخن میگوییم. [۲۰۲] نهج البلاغه خطبه ۷۳ [۲۰۳] به بیان دیگر: در بنیهاشم فقط نبوت است و نمیتواند خلافت هم باشد. [۲۰۴] با عنایت به این موضوع که حضرت علی در سقیفه حضور نداشتهاند.که نیازی به جعل حدیث در آن لحظه باشد. [۲۰۵] میبینید ایده آلیست چگونه سر از توهمات مالیخولیایی رومانتیسیسم در میآورد. [۲۰۶] تشیع در مسیر تاریخ. دکتر سیدحسین محمد جعفری. دفتر نشر فرهنگ اسلامی. ص ۸۵ و طبری، ۱، ص ۲۷۶۹. [۲۰۷] که این خود جای تعجب دارد. زیرا این افراد طرفدار حضرت علی÷بودند و در آن لحظه که هر کس برای تایید نفر مورد نظر خود دلیل و شاهد میآورد چه دلیلی محکمتر از واقعه غدیر. برای همین انسان شک میکند که موضوع غدیر چیز دیگری بوده است. [۲۰۸] برای درک بهتر این موضوع و چگونگی پیدایش هسته اولیه گرایشهای شیعی به کتاب بسیار علمی و گرانقدر تشیع در مسیر تاریخ نوشته دکتر سید حسین محمد جعفری. انشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامی مراجعه کنید. جالب است که بدانید سایر طرفداران حضرت علی نیز مانند سلمان و عمار از فرهنگهایی بودهاند که اعتقاد به خاندانی بودن حکومت داشتهاند!. [۲۰۹] نهج البلاغه ترجمه مرحوم فیض الاسلام. [۲۱۰] سرنخ جالب و آسانی به خوانندگان ایرانی میدهم: بنا بر تحقیق و تایید تمامی اساتید تاریخ اولین باری که اصطلاح امیرالمومنین ساخته و رایج شد در زمان خلافت حضرت عمر ابن خطاب بوده و اولین کسی که به او چنین خطابی شده نیز حضرت عمر بوده است. ولی در بسیاری از احادیث جعل شده توسط غالیان و رافضیان میخوانیم که پیامبر به عمر و ابوبکر گفت به حضرت علی به عنوان امیرالمومنین سلام کنند! و مواردی از این دست سرنخهای بسیار خوبی برای درک جعلی بودن احادیث و افسانههای شیعه است. [۲۱۱] با عنایت به این که بیعت شکنی کوفیان (بیعت شکینی هم نه بلکه سستی و کاهلی) علت داشته ولی بیعت شکنی غدیر بدون علیت بوده!!!. [۲۱۲] نهج البلاغه خطبه ۳. [۲۱۳] ﴿وَوَرِثَ سُلَيۡمَٰنُ دَاوُۥدَ﴾[النمل: ۱۶] . [۲۱۴] نه به آیه تبلیغ بلکه به هیچ آیه دیگری نیز اشاره نمیکنند. زیرا شیعه معتقد است ۳۰۰ آیه قرآن مستقیما به علی اشاره دارد!. [۲۱۵] توجه کنید اگر گفته شود که پاسخ داده شده ولی در تاریخ ثبت نشده. پس چرا پاسخ حضرت فاطمه و هجوم بهسوی خانه حضرت علی و... در تاریخ ثبت شده است. حتی در کتاب جعلی سلیم نیز چنین نکتهای وجود ندارد!!!. [۲۱۶] مگر اینکه از باب سفسطه بگویید پیامبر از آینده خبر داشته که باز این سئوال مطرح میشود. [۲۱۷] صحیح مسلم جزء ۷ باب فضایل علی ابن ابی طالب ط مصر، ص ۱۲۲ و ۱۲۳ – شیعه پاسخ میدهد سید رضا حسینی نسب ص ۱۷۹. [۲۱۸] حتی اگر قبل از غدیر هم بیان شده باشد با روایات شیعه که میگوید پیامبر اکرم مرتبا در هر موقعی حضرت علی÷را به عنوان جانشین خود معرفی میکرده، جور در میآید. [۲۱۹] علی کیست؟ نوشته فضل الله کمپانی ص ۹۶ جالب است که همین سخن را مردم مدینه وقتی حضرت علی به همراه حضرت فاطمه شبانه به در خانه آنها میروند بیان میکنند: اگر زودتر این مطالب را گفته بودی با تو بیعت میکردیم. این سخنان با عقاید شیعه به نحو عجیبی در تضاد است؟ [۲۲۰] به خدا پناه میبرم از این اراجیفی که علامکها در کتابکهای خود برای عوامکها مینویسند. [۲۲۱] به خصوص اگر مانند انصار از سر صدق و اخلاص ایمان آورده و اقوام و نزدیکانشان در این راه شهید شده باشند. [۲۲۲] آن هم از طریق ۱۱۰ نفر از صحابه. [۲۲۳] که ظاهرا تعداد بسیار اندکی آنرا تایید کردهاند. [۲۲۴] مورخین میگویند مردم از شدت علاقه به پیامبر این حدیث را پذیرفتند. [۲۲۵] یعنی آیۀ قرآن (یا ایهالرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و...) و بیعت ۱۲۰ هزار نفر، کمتر از یک حدیث است؟!!!. [۲۲۶] به خصوص آن عده معدود از انصار که خواهان خلافت حضرت علی بودند. و در آن جمع حضور داشتند. [۲۲۷] مجسم کنید نماز نمیخواندند شراب میخوردند ربا، قمار، بت پرستی و.... [۲۲۸] عجب مرتدانی که توانستند شورش اهل رده را سرکوب و دو ابرقدرت آن زمان را به زانو درآورند!!!. [۲۲۹] البته اگر بیعت روز غدیر، بیعت خلافت و حکومت بوده باشد و نه بیعت دوستی، گو اینکه انصار در غدیر حضور نداشته و در جحفه از پیامبر جدا شده بودند. [۲۳۰] و چگونه اسلامی که فرامین قرآن و پیامبرش به این سرعت و با این آسانی زیر پا گذاشته میشده توانسته ۱۴۰۰ سال دوام بیاورد و ابرقدرتهای آنزمان را به زانو در آورد؟ [۲۳۱] که قبیله مهم قریش در آنجا حضور داشته و مجبور به بیعت و عدم مخالفت میشده (چون همیشه اکثر کارشکنیها و دشمنیها توسط قریش انجام گرفته است حتی پس از به خلافت رسیدن حضرت علی) و جنبه قداستی بیشتری هم به قضیه میداده است. [۲۳۲] پاسخ این پرسش ساده است: مردم مدینه با حضرت علی خصومتی نداشتهاند. حضرت علی کسی از آنها را در جنگ نکشته که بخواهند با او دست بیعت دوستی داده و یا سفارش پیامبر مبنی بر لزوم دوستی با او را بشنوند. بلکه این سایر قبایل حاضر بودهاند که ممکن بوده از حضرت علی، کینه و نفرت داشته باشند. و حتی علت اینکه بیرون مکه این بیعت صورت گرفته شاید این است که بعدها سوء تفاهم نشود که حضرت علی فقط در حرم امنیت داشتهاند و یا سایر خرافات و ابهامات دیگر. [۲۳۳] زیرا قاریان قرآن و حافظان و انصار و مهاجر و خاندان پیامبر و... در آنجا بودهاند. [۲۳۴] البته شیعه این اعتقاد را ندارد برای درک بهتر قضیه به تفسیر نوین جزء ۳۰ نوشته محمد تقی شریعتی مراجعه کنید. [۲۳۵] نمونهای از نرم افزار تبدیل تاریخ در سایت www.andishe.net موجود است. سایت هواشناسی عربستان: www.pme.qov.sa البته اگر مشاهده کردید این دو سایت، فیلتر شده است بدانید که ریگی به کفش آخوندهاست زیرا این دو سایت نه مطالب اخلاقی دارد و نه مطالب دینی. البته کلک جدید آن است که اینگونه سایتها را به سمت سایتی دیگر، منحرف میکنند که بعضا سایتهای خلاف اخلاق و عفت عمومی است. عجیب است که حاضرند مردم اخلاقشان فاسد بشود ولی اعتقاداتشان اصلاح نشود!. [۲۳۶] با عنیات به این سخن حضرت علی÷که میفرمایند: حوادث جهان مشابه همند و از روی حوادث گذشته میتوان حوادث آینده را پیش بینی کرد. [۲۳۷] منکم: از -میان- خودتان. تفسیر دیگر: منتخب توسط خودتان. [۲۳۸] در چندین جای قراننام محمد آمده مثلا فرموده: ﴿مُّحَمَّدٞ رَّسُولُ ٱللَّهِۚ وَٱلَّذِينَ مَعَهُۥٓ أَشِدَّآءُ عَلَى ٱلۡكُفَّارِ رُحَمَآءُ بَيۡنَهُمۡ﴾[الفتح: ۲۹] . «على الكفار رحماء بينهم» چرا در ادامه محمد رسول الله به این موضوع بسیار مهم که حتی از مقام نبوت نیز بالاتر است! اشاره نشده و نگفته: «محمد رسول الله و علي ولي الله»!!!. [۲۳۹] بارزترین آن را در جریان مشورت پیامبر برای مبارزه احد میخوانیم. [۲۴۰] جالب است که برای مثال: متوکل خلیفه عباسی در یکی از نامههای مهم خود که به همه ولایات میفرستد به این آیه اشاره میکند که اگر این آیه مربوط به خلافت حضرت علی بود بعید بود متوکل چنین بهانهای به دست بنی علی بدهد!. [۲۴۱] که نویسنده آن: هم شیعه بوده، هم به عصر پیامبر نزدیک بوده، وهم عرب و متعلق به همان فرهنگ بوده است. [۲۴۲] که حتی بسیار واجبتر از نماز و روزه و حج و جهاد بوده است. [۲۴۳] حتی در سوره کهف، خداوند سگی که در پی اصحاب کهف براه افتاده بوده را ذکر میکند. [۲۴۴] و نه اینکه تازه خودش مایه اختلاف شود آنگونه که شیعه با تفسیری که روی آیات میگذارد در پی آن است. [۲۴۵] البته برای کسانی که میفهمند و نه کسانی که خود را به خواب زدهاند... [۲۴۶] از این سئوال میگذریم که حضرت علی چگونه پشت سر غاصب و کافر و ظالم و... نماز میخواندهاند!!!!. [۲۴۷] نقد و بررسی از دو کتاب تمدن اسلام و عرب نوشته جرجی زیدان و گوستاو لوبون -هادی خاتمی- انتشارات کتابخانه صدر ص ۳۰۹. [۲۴۸] آن هم بیعتی که بر مبنای وحی و توسط پیامبر گرفته شده؟ اگر گناه تحریف اخلاق در جامعه اسلامی در قرون و نسلهای بعدی را به گردن حضرت عمرسو ابوبکر بیندازیم گناه این بیعت شکنی که فقط ۲ ماه بعد صورت گرفته به گردن کیست؟ حتما ابوجهل!!!. [۲۴۹] گرچه در این مورد نیز سنیها خلافت حضرت علی را قبول دارند و حتی ۱۲ امام بعدی را به عنوان افراد متقی و شایسته و عالم قبول کردهاند و فقط شیعه است که خلافت حضرت عمرسو ابوبکر را ظالمانه و غاصبانه میداند. [۲۵۰] با توجه به آیات و احادیث بیشماری که آخرین رسول و فرستاده را حضرت محمد میداند. [۲۵۱] با عنایت به این نکته بسیار ظریف که پیامبر فرزند پسر نداشته و حضرت علی÷نیز پسر عموی ایشان بودهاند. [۲۵۲] از این مساله میگذریم که شیعه معتقد است پیامبر از امور آینده توسط جبرییل خبردار میشده زیرا در اینصورت جبرییل حتماً به ایشان گفته که نگران آینده نباشد زیرا با خلافت حضرت عمرسو ابوبکر، اسلام تحکیم میشود و اتفاقی نمیافتد. [۲۵۳] البته امامت و عدل از اصول مذهب است و نه از اصول دین. همانطور که تولی و تبری در زمان صفویه وارد فروع دین شد. من تعجب میکنم که بدعت گزار و منحرف کننده اصلی در اسلام کسانی دیگرند و دست به سینه ایستادن در نماز یا وضوی سربالایی و یا ممنوعیت صیغه کردن زنان نمیتواند انحراف در دین باشد. [۲۵۴] ضمن اینکه خداوند در قرآن میفرماید ما در این کتاب از هیچ چیز فروگذار نکردیم و هر چیز را به تفصیل و روشنی بیان کردیم و این کتاب مایه راهنمایی مومنان است. آیا اگر آیات قرآن، سربسته و موجز و در پرده ابهام و... باشد میتواند روشنگر و مایه هدایت باشد؟ [۲۵۵] شاید هم همه راست میگفتهاند ولی پیامبر هر سخنی را در موقعیتی بیان کرده ولی آنها با فراموش کردن علت و موقعیت سخن پیامبر فقط به ذکر سخن میپرداختهاند و هزار و یک دلیل دیگر. [۲۵۶] نمونه سادهاش اعتقاد عبدالله ابن مسعود به حذف برخی آیات که چون شاهدی نداشته آن آیات را ثبت نمیکنند!!! در صورتیکه بیشتر علمای طراز اول شیعه و تمام سنیها معتقدند از قرآن حاضر نه یک کلمه کم شده و نه یک کلمه اضافه. در غیر این صورت اینهمه سفارش به پیروی و قرائت قرآن نمیشد. [۲۵۷] به جز جنگ تبوک که ابوبکر علمدار لشکر بوده است. [۲۵۸] یکی از آقایان میگفت حضرت علی بنابر دستور پیامبر این کارها را انجام داده و بنابر طریق اولی اگر منظور حمایت بوده باید برای خودشان در برابر این خطرات، جلب حمایت میکردند و نه برای حضرت علی. ولی پیامبر مگر نفرمودند که این آخرین حج من است و مرتب به این موضوع که بزودی به دیدار خداوند میروند اشاره نمیکردند. پس نیازی به حمایت و... نداشتند برعکس حضرت علی که جوان بوده و فقیر و... [۲۵۹] در اینجا دوشبهه بچه گانه وارد میکنند: ۱- «چرا پیامبر برای تامین جانی خودشان بیعت نگرفتند؟!» اول پیامبری ایشان به تایید همه رسیده و در آن سن و موقعیت ایشان نیازی به اینکار نداشتند ضمن اینکه مرتبا اعلام میکردند به زودی به دیدار خدا خواهند رفت پس از مرگ واهمهای نداشتند ۲- «حضرت علی به فرمان خدا و پیامبراکرم، کفار را میکشته!» جالب است ولی این نکته ساده را اقوام مقتولین درک نمیکردهاند. زیرا اگر اینرا قبول داشتند دیگر نیازی به جنگ و کشت و کشتار نبود. [۲۶۰] طبق ضرب المثل ایرانی: اول پدریش را ثابت کنید بعد... [۲۶۱] در بیشتر کتب تاریخی نام این شخص به عنوان یهودی که به ظاهر اسلام آورده و با نیت آشوب و اختلاف در اواخر حکومت عثمان سخنانی گفته (مانند: همانطور که محمد خاتم انبیاست علی هم خاتم اوصیاست و...) و به شهرهای مختلف سفر و مردم را به طرفداری حضرت علی دعوت میکرده است. برخی از محققین در عصر حاضر وجود وی را جعلی و ساخته ذهن مورخین میدانند. در رابطه با او در این کتابها سخن رفته است: البداية والنهاية: ابن کثیر ج ۷ ص ۱۶۷ / روضة الصفا: میرخواند، ط جدید (۱۳۷۹ﻫ ج ۲) ص ۷۲۱ / دائرة المعارف بستانی: بستانی ج ۱۱ ص ۵۰۶ ط لبنان / تاريخ العربي: پروفسور نیکلسن ص ۱۲۵/ عقيدة الشيعة: دوایت.م. دونلد سن ط عربی ص ۸۵/ الفصل في الـملل والنحل: ابن حزم ظاهری اندلسی، ط ۱ مصر ج ۲ ص ۳۳ و ج ۴ ص ۱۳۸ / شبهای پیشاور تالیف: سلطان الواعظین شیرازی ط ۳ص ۱۷۱ به بعد. [۲۶۲] البته در این زمینه مثالهای فراوانی در تاریخ وجود دارد: اختلاف در شیوه وضو گرفتن. داستان قطام. داستان سایه بان پیامبر در جنگ بدر و... [۲۶۳] تشیع در مسیر تاریخ دکتر سید حسین محمد جعفری، دفتر نشر فرهنگ اسلامی ص ۴۰: اکثر هواداران علی در مخالفت اولیه بر علیه خلافت ابوبکر اصلا از عربستان جنوبی بودند و در دفاع از حقوق علی نقطه نظر کاملا روشن مذهبی داشتند. [۲۶۴] به خصوص که مایه نزاع و تفرقه میان مسلین نیز باشد. [۲۶۵] البته به قول آن عرب: خلافت از علی زینت یافت و این خلافت نبود که علی را زینت داد. عجیب است که شعور یک عرب بدوی ۱۴۰۰ سال قبل بیشتر از برخی انسانهای درسخوانده و مکتب رفته کنونی است. [۲۶۶] این ابوجعفر طبری همان است که افسانه قلم و دوات را از قول سعید ابن جبیر دقیقاً قبل از این داستان، گفته است. اگر دروغگو است هر دوی این داستانها دروغ است و اگر راستگوست داستان فوق نیز راست است. منبع دیگر: روایت ۲۳۷۴ جزء رابع مسند امام احمد (امام احمد در قبول احادیث بسیار سختگیر بوده است). [۲۶۷] البته به غیر از کتب موهوم و جعلی مانند کتاب سلیم ابن قیس. [۲۶۸] بر خلاف تصور واهی شیعه حضرت ابوبکر حضرت عمر را منسوب نکرد بلکه اصحاب پس از رحلت او و چون ایشان حضرت عمر را نامزد این کار کرده بود با او بیعت کردند و هیچگونه مخالفتی در این خصوص از هیچکس در تاریخ ثبت نشده است. [۲۶۹] نقش عایشه در تاریخ اسلام سید مرتضی عسکری ۱۳۶۸ ج ۳ ص ۱۸۱. [۲۷۰] تاریخ طبری و تاریخ یعقوبی. [۲۷۱] نهج البلاغه. الخطبه ۳. [۲۷۲] دقیقاً به خاطر گیر نیفتادن در چنین تناقضاتی است که متکلمین و محدثین شیعه مجبور شدند تئوری امامت منصوص اثنی عشریه و عصمت و محدثه بودن ائمه و... را مطرح کنند و به ناچار از دروغی به دروغی دیگر و از اشتباهی به اشتباهی دیگر دچار شوند. [۲۷۳] علمای شیعه در اینکه چرا نام حضرت علی به صراحت در قرآن نیامده به یکی دو حدیث (احتمالا جعلی) از امام صادق و امام باقر اشاره میکنند که طریقه انجام حج یا وضو یا خواندن نماز نیز در قرآن نیامده و پیامبر گرامی اسلام آنها را برای مردم توضیح دادند (در طی ۲۳ سال رسالت خود) خوب سئوال اینجاست: به قول شما پیامبر اکرم ۷۰ روز مانده به رحلت خود در غدیر از طرف خداوند مامور به نصب حضرت علی به خلافت شدند. ولی به جای تفسیر و توضیح منظور خداوند (که در آیه ابلاغ به هیچ وجه معلوم و مشخص نیست) از کلمه مولی با ۲۷ معنی مختلف استفاده میکنند که هیچیک از آنها نیز معنی خلیفه و امام و جانشین نمیدهد!!! پس این چگونه تفسیر و توضیحی است؟ پس از آن در طی آن ۷۰ روز نیز حتی یک حدیث و روایت در کتب شیعه و سنی مبنی بر معرفی مجدد حضرت علی و تاکید بر تبعیت مردم از ایشان از سوی پیامبر اکرم در هیچ کجای تاریخ ثبت نشده است!!! البته نکتۀ جالب دیگری نیز در این زمینه وجود دارد که همان شیوه نماز و وضو که شما میگویید نیز با اینکه پیامبر اکر م ۲۳ سال هر شبانه روز آنرا انجام میدادند پس از رحلت ایشان دچار اختلاف شدند!!! (به عنوان مثال به محض رحلت نبی اکرم در تعداد دفعات تکبیر بر میت بین تمام اصحاب اختلاف شد!) گذشته از اینکه این مثال قیاس است و قیاس در مذهب شیعه باطل میباشد و... [۲۷۴] نهج البلاغه و... اکثر متون معتبر تاریخی. [۲۷۵] مگر اینکه از باب سفسطه بگویید پیامبر از آینده خبر داشته که باز این سئوال مطرح میشود که مردم که علم غیب نداشتند چرا آنها سئوال نمیکنند یا اظهار تعجب!. [۲۷۶] صحیح مسلم جزء ۷ باب فضایل علی ابن ابی طالب ط مصر، ص ۱۲۲ و ۱۲۳ – شیعه پاسخ میدهد سید رضا حسینی نسب ص ۱۷۹. [۲۷۷] هر چند شیعه انتصاب حضرت علی را در یوم الانذار و در آیه ولایت و... نیز میدانند که خود این موضوع را برای شیعه پیچیدهتر میکند. [۲۷۸] من مطمئنم حتی اگر در آینده دوربینی ساخته شود که بتواند از گذشته فیلمبرداری کند و مطالب مبحث ما را ثابت کند (گر چه در این تحقیق، حتی مطمئنتر از دوربین فیلمبرداری برای شما موضوعات مورد اختلاف را ثابت کردیم) بازهم عدهای که انباشته از جهلند و کینهها و تعصبات و آموزههای ارثی، آری این افراد باز هم نمیتوانند زیر بار حرف حق بروند. در حالیکه روزی یکی از دوستانم حسب اتفاق از من پرسید: آیا موضوع غدیر خلافت بوده؟ من گفتم نه او پرسید چرا؟ و من فقط در جواب او گفتم: برای اینکه مولی معانی مختلفی دارد ولی هیچ کدام از این معانی معنی خلیفه، امام، امیر و جانشین نمیدهد. آنگاه در کمال تعجب دیدم آن شخص که شیعه هم بود، قبول کرد و گفت: راست میگویی. ولی اکنون شما تمام این تحقیق را بده به دست یکی از ابوجهلهای زمانه. محال است جز خشم و کینه چیزی عایدت شود.