۲- هیچگاه نمیتوان در بیان یک واقعه و به خصوص وقایع تاریخی، یک عامل را موثر و یا مقصر دانست.
اشاره شبانه روزی سخنرانان شیعه به اینکه علت شهادت حسین÷به خاطر خلافت ابوبکرسدر سقیفه بنی ساعده بوده است برای هر استاد تاریخی، بسیار بچه گانه و مسخره است. خلافت ابوبکرسدر ۵۰ سال قبل از واقعه کربلا در مکانی دیگر و بین مردمی دیگر چه ربطی دارد به شهادت امام حسین، نیم قرن بعد در منطقهای دیگر و بنا به دلایلی دیگر و در میان جامعهای دیگر! به قول معروف: گنه کرد در بلخ آهنگری، به شوشتر زدند گردن مسگری! که در اینجا باید گفت: گنه نکرد در مدینه کسی! به کربلا زدند گردن.....!!!!!! قرآن کریم نیز پوچ بودن این ادعا که گذشته گان، مسئول اعمال آیندگانند را نفی میکند:
﴿تِلۡكَ أُمَّةٞ قَدۡ خَلَتۡۖ لَهَا مَا كَسَبَتۡ وَلَكُم مَّا كَسَبۡتُمۡۖ وَلَا تُسَۡٔلُونَ عَمَّا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ١٣٤﴾[البقرة: ۱۳۴] «آن جماعت را روزگار به سر آمد دستاورد آنان برای آنان و دستاورد شما برای شماست و از آنچه آنان میکردهاند شما بازخواست نخواهید شد» [۷].
ضمنا حضرت علی÷هیچگونه اعتقادی به خلافت الهی و ولایت و... نداشته و یک سخن از ایشان در این رابطه (حتی با سند صحیح و متواتر در کتب شیعه) [۸]وجود ندارد به این معنا که ایشان موضوع واقعه غدیر را خلافت الهی بدانند. علمای شیعه و سنی نیز در دهها کتاب به صورت مفصل، موضوع خلافت منصوص حضرت علی÷را رد کردهاند [۹].
[۷] شهید دکتر علی شریعتی نیز دقیقا همین برداشت ما را از این آیه داشته و مینویسد: ما نمیتوانیم بدبختی و بی حالی و بی عرضه گی خودمان را به گردن گذشته گان بیندازیم. مثل کسانی که تنبلی و نادانی و شلاختگی و کوتاهی خود را به چشم زخم دیگران نسبت میدهند! [۸] دقت کنید گفتم: با سند صحیح و متواتر و نه یکی دو خبر واحد با اسناد ضعیف! [۹] کتابهایی مانند: پاسخهای کوبنده به کتاب المراجعات نوشته ابومریم بن محمد اعظمی و آلفوس نویسنده همین سطور و شاهراه اتحاد نوشته قلمداران و...