۱- فاجعه نه دیماه ۱۳۸۸
رفت، آزادی به دار
مصلحت، شکل چماق
دشنه تیز سیاست، ذبح کرد
مکتبِ اسلام را
زنده گردد گر حسین
میکشد تیغ و بدون لحظهای تردید
میزند بر گردن کفتارها
این گروه احمق مداح ها
این عزادارن هیاتهای مرگ
بت پرستیها و مرقدها و گنبدهای شرک
این یزیدیها به زیر نام عاشورائیان
ابن ملجمهای کیهان
شمرهای اطلاعات و بسیج
مردم نادان و گیج
میشود تاریخ، تکرار و دوباره
میشود مرتد، منافق، خارجی، عامل بیگانه، وهابی: حسین (یا میر حسین؟!!!)
در نه دی ماه، تحت نام دین!
چون حکومت هست در دست فقیه
جانشین حقتعالی لابد اوست!
نائب بر حق شخص غایب اوست
در ولایت ذوب شو گر نه!
ما تو را در کوره جهل و تعصب، ذوب گردانیم!
پس نمیآید حسین!
همچنانی که نمیآید به ذات حق قسم
مهدی موهومتان
ای برادر تا نخواهی هیچ تغییری نیابد اتفاق
میشود چین بر سر نفت تو چاق!
تا که فکر و ذهن تو لاغر شود
مصلحت شکل چماق
رفت آزادی به دار [۴۸]
[۴۸] نه دی ۱۳۸۹ دست کمی از ده محرم سال ۶۰ هجری نداشت با این تفاوت که این بار، آزادی را با نام زیبای حسین سرکوب کردند و آزادگی را به نیروی مذهب سر بریدند. واعجبا آن علی و حسینی که ۱۴۰۰ سال، نامشان با آزادی و آزادگی قرین بود تحت نام آنها چنان جوی در جامعه مقلد و نادان ایران درست کردهاند که به ظاهر مومنان با شنیدن نام آزادی، متنفر شده و به یاد ولنگاری غربیها میافتند. آری، چهرهای که حکومت استبداد از آزادی برای مردم ایران نقاشی کرده، مترداف است با بی حجابی و اختلاط دختر و پسر!!! مردم ایران از آزادی فقط همین را میفهمند!