رعایت حقوق نزدیکان پیامبر جو فاطمه توسط دو خلیفه ابوبکر و عمرب
ابوبکر و عمر همواره علی را از هر طریقی و به طور کامل اکرام میکردند و او و حتی سایر بنی هاشم را در عطا و بخشش بر دیگران مقدم میداشتند و او را در مرتبه و حرمت و محبت و تمجید و تعظیم مقدم میداشتند همانگونه که افراد نظیر او را نیز مقدم میداشتند و او را به واسطه آنچه که خداوند به او فضل عنایت کرده بود، بر سایر افرادی که چنین فضیلتی نداشتند، برتر میدانستند.
هرگز سخن ناروایی از آنان در حق علی دیده نشده است. بلکه درباره هیچیک از بنی هاشم سخن ناروایی نگفتهاند عمر اهل بیت پیامبر جرا در عطا و بخشش بر همه مردم مقدم میداشت و در عطا و بخشش آنان را بر همه مردم برتر میدانست. حتی زمانی که برای عطا و بخششها دیوانی قرار داده شد و اسامی مردم نوشته شد به عمر گفتند: از تو شروع میکنیم. گفت: نه. از نزدیکان رسول الله جشروع کنید.
و عمر را در جایگاهی قرار دهید که خداوند او را در آن جایگاه قرار داد. بنابراین از بنی هاشم شروع کردند و بنی مطلب را به آنان ملحق کردن چرا که پیامبر جفرمود: «إنما بنو هاشم وبنو الـمطلب شيء واحد إنهم لم يفارقونا في جاهلية ولا إسلام» [۶۸]. «بنی هاشم و بنی مطلب یک چیز واحد هستند نه در جاهلیت و نه در اسلام از ما جدا نشدند». او عباس، علی، حسن و حسین را مقدم کرد و برای آنان مقداری بیشتر از آنچه برای افراد نظیر آنان در سایر قبائل قرار داده بود، قرار داد و در بخشش اسامه بن زید را بر پسرش ترجیح داد. پسر او عصبانی شد و گفت: اسامه را بر من ترجیح میدهی؟ عمر گفت: او در نزد رسول الله جمحبوبتر از پدرت بود. آنچه که درباره مقدم داشتن بنی هاشم و برتر دانستن آنان ذکر کردیم در نزد همه علمای سیره و تاریخ امری مشهور است که دو نفر درباره آن با هم اختلاف نظر ندارند.
کسیکه اینگونه حق و حقوق نزدیکان و عترت رسول الله جرا رعایت کند آیا به نزدیکترین مردم برای پیامبر جو بانوی زنان اهل بهشت ظلم و ستم میکند آن هم به دلیل مقدار ناچیزی از مال که به فرزندان او چندین برابر آن مال را عطا میکرد و به کسی که بیش از او از پیامبر جدور بود عطا میکرد [۶۹] [۷۰].
[۶۸] بخاری ابوداود و نسائی آن را استخراج کردهاند. [۶۹] ج ۳ ص ۱۷۲،۱۷۳. [۷۰] به نقل از کتاب: آل رسول الله جو اولیای او (موضع اهل سنت و شیعه درباره عقاید، فضیلتها، فقه و فقهای آنان اصول فقه شیعه و فقه آنان)، خلاصه و ترتیب از: محمد بن عبدالرحمن بن محمد بن قاسم/ت ۱۴۲۱ ﻫ، این بحث از کتاب منهاج السنة نوشته ابن تیمیه/ه اختصار شده است).