ردی بر شبهه‌ پانزده ساله‌ تاریخ زندگی پیامبر اسلام

فهرست کتاب

۶) سیره‌ی اجمالی پیش از رسالت [۲۰]

۶) سیره‌ی اجمالی پیش از رسالت [۲۰]

پیامبر جدر میان مردم امتیازات و اوصاف اخلاقی و اجتماعی فراوانی کسب نمود و از نمونه‌های والای اندیشه و فکر، رای استوار، هوش سرشار و اصالت بینش و اهداف پایدار برخوردار بود. از سکوت طولانی برای فرورفتن در اندیشه‌ی عمیق و ادای حق کمک می‌گرفت و با خرد فراوان و دوراندیشی و فطرت پاک خود، دفتر زندگی موقعیت مردم و احوال جوامع را ورق می‌زد و از اوهام و خرافات بس بیزار بود و با مردم آگاهانه می‌زیست و هرکار نیکی می‌یافت شرکت می‌جست، و گرنه طبق معمول گوشه‌گیری را بر می‌گزید، ابداً لب به شراب نزد و از گوشت قربانی بت‌ها نمی‌خورد، در ایام عید و سایر مراسم، در مجلس بت‌ها حضور پیدا نمی‌کرد و همیشه از بت بیزار و خشمگین بود، هیچ گاه تحمل شنیدن سوگند به «لات و عزی» را نداشت [۲۱].

به یقین سرنوشت- با دیده‌ی منت- از او نگه‌داری می‌کرد و هرگاه وسوسه‌های احتمالی درونی برای کسب برخی اموال و یا جلوه‌های فریبنده‌ی دنیا به جنب و جوش می‌افتاد و احیاناً اگر بعضی از رسوم و عادات ناپسند را می‌پسندید، عنایت پروردگار میان او و متاع بی‌ارزش دنیا مانع می‌شد و او را باز می‌داشت. «ابن اثیر» از پیامبر جنقل می‌کند که اگر برای هر چیزی که رسم مردم جاهلی بود تصمیم می‌گرفتم، خداوند میان من و آن چیز مانع ایجاد می‌نمود، سرانجام فکر و اندیشه‌ی خود را از آن رسوم و عادات جاهلی پاک شستم تا خداوند افتخار رسالت را نصیبم کرد.

«بخاری» از «جابر بن عبدالله» روایت می‌کند که هنگام ساختن کعبه پیامبرعو عباس سنگ می‌آوردند، عباس به پیامبر جگفت: لُنگت را روی دوش قرار بده تا زخمی نشوی. پیامبر جهنگام کارکردن به زمین خورد و چشمانش را به سوی آسمان خیره کرد و بی‌هوش شد. وقتی سر حال آمد، فرمود: لنگم! لنگم! [۲۲]لنگش را محکم به دور کمر خود بست [۲۳].

پیامبر جدر میان قومش در بیان سخن نیکو، رفتار شیرین و اخلاق کریمانه ممتاز بود، او جوان مردترین، خوش منش‌ترین، متعهدترین، بردبارترین، راست‌گوترین، نرم‌خوترین، پاک‌روح‌ترین، نیک‌کردارترین، با وفاترین و درست‌کارترین مردم قریش بود و او را (امین) می‌گفتند. چون انواع صفات شایسته و خصال پسندیده در وجود مبارکش جمع بسته بود. ام المؤمنین خدیجهسمی‌گفت: پیامبر جرنج و زحمت را تحمل می‌کرد، دل مستمندان را به دست می‌آورد، از مهمان پذیرایی می‌نمود و در وقت گرفتاری یار و مددکار درماندگان بود [۲۴]. در کل این‌ها سیره‌ای اجمالی از پیامبر قبل از رسالت بود که در تمام کتب تاریخی ذکر شده است.

[۲۰] همان، ص ۸۲. [۲۱] سیرة النبوی ابن هشام، ج ۱، ص ۱۲۸. [۲۲] پارچه‌ای که در گرمایه به کمر می‌بندند. (فرهنگ فارسی عمید، تألیف عمید، ص ۱۰۶۲). [۲۳] ترجمه رحیق المختوم، (باده‌ی ناب)، شیخ صفی الرحمن مبارکفوری، ص ۸۳. [۲۴] صحیح بخاری /، به نقل از خورشید نبوت، شیخ صفی الرحمن مبارک کفوری.