۱) رویدادهای پانزده ساله مورد انتقاد در تاریخ
همانطور که قبلاً هم گفته شد کسانی که این شبهه در درونشان فعال شده است یا از سیره و علم تاریخ بیخبرند و یا به عمد چنین یاوهسراییهایی میکنند؛ زیرا این ادعا بر هیچ گونه جایگاه علمی و منطقی استوار نیست (تاریخ شاهد قول ماست) و رویدادهای ذیل بیانگر وجود رسول اکرم در مدت پانزده سال مذکور در میان مردم است و این شبهه را تقریباً رد میکند.
الف) ازدواج پیامبر ج: پیامبر در سن بیست و پنج سالگی با خدیجه که بیوهزنی چهل ساله بود، ازدواج کردند و این قضیه در تاریخ ثبت و ضبط شده است. مهریهی حضرت خدیجه بیست بچه شتر بوده است و به دلیل شناختی که از مردان داشته و دقت نظری که در انتخاب همسر داشت، پس از آن که امانتداری، صداقت، وفا، پاکی و تربیت درست «محمد امین» را مشاهده کرد، از آن حضرت خواستگاری کرد که مسالهای بدیع بوده است؛ چون بسیاری از بزرگان قومش و نیز از سایر اقوام، از او خواستگاری کرده بودند، اما او همه را رد کرده بود و برای خود آن تقی نقی و آن زکی امین، آن گل سرسبد جوانان قریش را انتخاب نموده بود؛ آن کسی که بر پیشانیش نشانههای نجابت و رادمردی نمودار بود و خصلتهای کمال در او جمع شده و علایم رهبری و سروری بر او ظاهر بود.
حضرت خدیجه پانزده سال قبل از بعثت و ۱۰ سال بعد از آن با پیامبر جزندگی کرده است و این زندگی مشترک، خود دلیلی بر عدم زندگی پنهانی پیامبر و سکوت تاریخ است [۶].
ب) فرزندان رسول خدا ج: از خدیجه دلیل دیگری برای رد این شبهه هستند، پیامبر جاز خدیجه چهار دختر (قبل از بعثت) و سه پسر داشتهاند، آیا این گمشدن و سکوت تاریخی دیگر معنای دارد؟ [٧]
دیدگاههای پیامبر جدر بسیاری از موارد با جامعه و عرف آن روز جزیرۀ العرب متفاوت بود، نمونههای آن در زمینهی بتپرستی، شرابخواری و... فراوان است یا قضیهی تولد دختر و عیب و عار شمردن آن از سوی جامعهی جاهلی آن روز که همهی خوانندگان بیگمان از این موضوع مطلع هستند.
قرآن مجید آن دوران را این گونه برایمان به تصویر میکشد:
﴿وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثَى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ كَظِيمٌ٥٨﴾[النحل: ۵۸].
«(دختران را مایهی ننگ و سرشکستگی و بدبختی میدانستند) و هنگامی که به یکی از آنان مژدهی تولد دختر میشد (آن چنان از فرط ناراحتی چهرهاش تغییر میکرد که) صورتش سیاه میگردید و مملو از خشم و غضب و غم و اندوه میشد».
﴿يَتَوَارَى مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ أَيُمْسِكُهُ عَلَى هُونٍ أَمْ يَدُسُّهُ فِي التُّرَابِ أَلَا سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ٥٩﴾[النحل: ۵٩].
«از قوم و قبیلهی (خود) به خاطر این مژدهی بدی که به او داده میشد، خویشتن را پنهان میکرد (و سرگشته و حیران به خود میگفت): آیا این ننگ را بر خود بپذیرد و دختر را نگه دارد و یا او را در زیر خاک زنده به گور سازد؟ هان چه قضاوت بدی که میکردند».
در چنین جامعهای با این طرز تفکر ببینیم محمد جچگونه عمل میکند؟ او سه دختر دیگر در خانه دارد، زمانی که مژدهی تولید چهارمین دختر را به او میدهند، شادمانی سراسر وجودش را فرا میگیرد و با عجله نزد همسر گرانقدرش خدیجهی کبریلمیرود و به او تبریک و تهنیت گفته از او تشکر میکند که نُه ماه رنج حمل بچه و اینک درد وضع حمل را تحمل نموده است و پس از اطمینان از سلامتی خدیجه شادمانیاش را به خاطر تولد این طفل زیبا برای مادرش اظهار کرد؛ چرا که این دختر روزی به دنیا آمد که شمشیرها در غلاف رفته و آتش جنگ قبیلهای در مکه خاموش شده و اختلافاتشان پایان یافته بود.
پیامبر جوقتی سیمای معصومانه و نورانی او را نگاه کرد، او را «فاطمه» نامید و به او لقب «زهرا» بخشید. او را «فاطمه» نامید، به امید این که از آتش جهنم منقطع و بریده باشد.
«فاطمه» از «فطم» مشتق است، یعنی قطع و منع. مثلاً میگویند: «فطمت المرأة الصبي»آن زن شیر را از فرزندش قطع کرد و برید [۸].
«حافظ دمشقی» از حضرت علی روایت کرده است که رسول خدا جبه فاطمه فرمود: «ای فاطمه! آیا میدانی چرا اسمت را فاطمه گذاشتم؟» در این لحظه علیسبه سخن آمد و گفت: یا رسول الله جچرا او را فاطمه نامیدی؟ پیامبر جفرمودند:
«إن الله قد فطمها وذريتها عن النار يوم القيامة» [٩].
«به راستی پروردگارأاو و اولادش را از آتش جهنم در روز قیامت دور کرده است».
امام دیلمی/از ابوهریرهسو امام ابوعبدالله الحاکم/از علی مرتضیسروایت میکنند که:
(چون خداوند متعال او را بر آتش جهنم حرام گردانیده و پردهای میان او و دوزخ قرار داده است، اسمش را فاطمه گذاشتهاند) [۱۰].
علما چگونه تاریخ میتواند در برابر این برخورد منطقی پیامبر جبا خدیجه در هنگام تولد دخترش سکوت اختیار کند، در حالی که در آن زمان هیچ گونه احترامی برای زنان قائل نبودند؟ یا خرسندی پیامبر جهنگام شنیدن مژدهی تولد دختر چهارمش پس از «زینب»، «رقیه» و «ام کلثوم» در شرایطی که دختران حق زندگیکردن نداشتند و یا باید در بچگی زنده به گور میشدند و یا مورد معامله قرار میگرفتند، ولی پیامبر جبا عزت و افتخار دختر چهارمش را مثل دستهی گل تحویل میگیرد.
حال بگویید آیا با وجود چنین جریانات و برخوردههایی، سکوت تاریخ مفهومی دارد؟ تاریخ تولد حضرت فاطمه زهرا به درستی مشخص نیست، اکثر مورخان اهل سنت و گروهی از مورخان اهل تشیع، تاریخ ولادت فاطمهی زهرا را در سن سی و پنج سالگی پدرش جاعلام کردهاند [۱۱]. (یعنی در همان پانزده سال که مورد شکایت قرار گرفته است).
[۶] خورشید نبوت، مبارکفوری، خورشید حقیقت، رمضان بوطی، سیره نبوی، محمد صلابی، ج ۱. [٧] بادهی ناب، تألیف شیخ صفی الرحمان مبارکفوری. [۸] برگرفته شده از کتاب فاطمهی زهرا از خود دفاع میکند، ایوب گنجی. [٩] نساء حول الرسول، محمد برهان، ص ۱۸٧. به نقل از منبع پیشین. [۱۰] سیدتنا الطاهرة الزاهراء، عقیل زاده، ص ۴٩. به نقل از منبع پیشین. [۱۱] فاطمهی زهرا از خود دفاع میکند، تحقیق: ایوب گنجی، ص ۱۳.