۱٩) مخاطب قراردادن پیامبر توسط خداوند با واژهی عبد در پارهای از مسائل مهم و مطرحشده در قرآن:
هنگامی که در قرآن پیامبر جرا یاد میکند با الفاظی مانند (رسول، نبی، محمد و...) ایشان را مورد خطاب قرار میدهد، اما هنگامی که بحث از قرآن و معراج و سایر امتیازات دیگر به میان میآید ایشا را با واژهی «عبد» مورد خطاب قرار میدهد. برای نمونه:
الف) ﴿وَإِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا﴾[البقرة: ۲۳].
«اگر در بارهی آنچه بر بندهی خود نازل کردهایم در شک و تردد هستید...»
ب) ﴿سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ﴾[الإسراء: ۱].
«تسبیح و تقدیس خدایی را سزاست که بندهی خود (محمد پسر عبدالله) را در شبی از مسجد الحرام (شهر مکه) به مسجد الاقصی (شهر بیت المقدس) برد؛ آنجا که دوروبر آن را پربرکت ساختهایم...»
ج) ﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَى عَبْدِهِ الْكِتَابَ﴾[الكهف: ۱]. «حمد سپاس خدایی را سزاست که بر بندهی خود (محمد) کتاب (قرآن) را فرو فرستاد...»
د) ﴿تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا١﴾[الفرقان: ۱].
«والا مقام و جاوید کسی است که قرآن (جداکنندهی حق و باطل) را بر بندهی خود (محمد) نازل کرده است، تا این که جهانیان را بیم دهد».
و چندین نمونه دیگر هم به این منوال در قرآن وجود دارد.