۴- دکتر احمد سیاد بلوچی معروف به مولوی احمد میرین/- بلوچستان چابهار
ایشان در سال ۱۳۲۴هـ.ش در روستای گنجک کاروان از توابع شهرستان چابهار بلوچستان چشم به جهان گشود.
بعد از اتمام دوره مولویگری در پاکستان برای ادامه تحصیل راهی مدینه منوره میشود و مدرک دکترا در اولین دوره فارغ التحصیلی دکترا در رشته حدیث در دانشگاه اسلامی مدینه منوره را با معدل ممتاز اخذ مینماید و بعنوان دانشجوی نمونه نشان شرف این دانشگاه را نیز دریافت میکند. دانشگاه مدینه و دیگر دانشگاههای سعودی به دکتر پیشنهاد تدریس میدهند اما وی خدمت در روستای دورافتاده خویش را برمیگزیند و به دیار بیآب و علف خویش با دلی سرسبز و مملو از علم و ایمان باز میگردد.
دکتر احمد بعد از رجوع از مدینه منوره در زادگاه خویش روستای کاروان مدرسه دینی دارالسنه را بنا میکند و مشغول بتدریس میشود و حدوداً صد طلبه در مدرسه وی مشغول به تحصیل میشوند.
دکتر عادتا بیتکلف، ساده و پایبند به سنت بود، زیاد حرف نمیزد، تا از او چیزی نمیپرسیدند لب به سخن نمیگشود. جواب سوالات را بسیار مختصر و قاطع میداد. به کسی اجازه نمیداد کفشهایش و یا چیز دیگری را از دستش بگیرد. اگر چیزی لازم داشت به کسی دستور نمیداد، خودش بر میخاست و آن را بر میداشت. از بلند شدن برای استقبال شدیدا منع میکرد. به نقل از فرزندانش در امور خانه با خانواده همکاری میکرد. بارها میدیدند که لولههای جرم گرفته دستشویی و حمام مدرسه را پاکسازی میکرد. معمولا بعد از ظهرها و روزهای جمعه بیل بدست میگرفت و در باغ خود مشغول کار میشد.
روزهای دوشنبه و پنجشنبه را روزه میگرفت. از همت والایی برخوردار بود. در بیان عقیده و موقف خویش بسیار شهامت داشت.
دکتر از استعداد علمی فوق العادهای برخوردار بود. هر مسالهای که از ایشان سوال میشد، بلافاصله با ایراد آیه و یا حدیثی پاسخ میداد و اگر هم نمیدانست با کمال صراحت و سادگی میگفت: نمیدانم.
فن حدیث رشته تخصصی ایشان بود. در طی هشت سال در دانشگاه اسلامی مدینه، علوم مختلف حدیث را فرا گرفته بود.
آنجا که دکتر تحصیلات خود را از ابتدا در مدینه و زیر نظر اساتید چیره دست جهان اسلام و دارای تفکر سلفی به پایان رسانیده بود، و از طرفی خود ایشان به زبان عربی، فقه، اصول، تفسیر و علوم حدیث تسلط داشت، طبعا پایبند مذهب به خصوصی از مذاهب اربعه نبود، بلکه «سلفی» بود.
سلفی کسی است که مانند گذشتگان نیک در بخش عقیده و احکام پایبند قرآن و سنت باشد و از سرمایههای فقهی که از فقهای اسلام بجا مانده است، نیز در فهم مسائل کمک بگیرد.
اما ظالمان و طاغوتیان تحمل این را ندارند که حقیقت کتاب و سنت و توحید راستین به مردم برسد و لو اینکه در این بیابان بیآب و علف باشد. بالاخره ایشان را دستگیر میکنند و به زندان تهران میبرند و حدود پنج سال و نه ماه در زندان اوین میماند و در این فتره کتاب ۱۵۰ جلدی بحار الظلمات (بحار الانوار) باقر مجلسی را بررسی و مطالعه میکند. ایشان بعد از تحقیق این کتاب فرمودند که ۱۳ حدیث صحیح را در داخل این کتاب دیدم و آنهم از اهل سنت دزدیده بودند.
بعد از رهایی از زندان در سال ۱۳۷۴هـ.ش ایشان سفری چند روزه به امارات داشتند. پس از بازگشت از امارات در تاریخ ۹/۹/۱۴۱۶ هجری قمری در فرودگاه بندر عباس بوسیله اداره اطلاعات دستگیر شد، پس از گذشت چند روز که خانواده و بستگان شیخ هیچگونه خبری از وی نمییابند بالاخره جنازه مبارکش را در میدانی در شهر میناب هرمزگان پیدا میکنند. تا شاهدی دیگر از تطبیق وحدت اسلامی باشد که رژیم فرقهگرای آخوندی، به دروغ مردم جهان را بدان فریفته است.
ملت مظلوم اهل سنت در میان هزاران غم و اندوه جنازه را به دیارش میبرند و غم و اندوه فراوانی مردم را در برمیگیرد.
همچنین در مراسم تشیع جنازه ایشان توسط حکومت درگیری ایجاد میشود و منجر به شهادت رسیدن سه تن از بلوچهای اهل سنت میگردد.
لازم به ذکر است که پایان نامه فوق لیسانس (کارشناسی) شهید سیاد، در مورد فضایل امیرالمومنین علی سبود. کتاب «خصائص علی بن ابی طالب» تالیف نسائی را تخریج نمود و به عنوان تز فوق لیسانس ارائه کرد. این کتاب از ایشان به چاپ رسیده است.