زندگینامه علامه احمد مفتی زاده/:
علامه دشهای، پدربزرگ احمد مفتی زاده، دوران طلبگی را در مناطق مختلف کردستان ایران و عراق به تحصیل علوم دینی سپری کرده و بعدها یکی از عالمان مشهور منطقه در زمان خود میگردد که به علت شایستگی علمی و دینیاش به عنوان مدرس دار الاحسان و مفتی کردستان برگزیده میشود. ملا عبدالکریم مدرس در کتاب «علماؤنا في خدمة علم والدین» از وی به عنوان عالمی بزرگ یاد میکند. علامه عبدالله دشهای شش فرزند پسر داشته که همهی آنها سرآمد روزگار خود بودهاند:
• ماموستا ملا محمّد رشید، عالمی بزرگ که در بیروت وفات یافته است.
• ماموستا ملا خالد مفتی، مفتی و حاکم شرع رسمی کردستان که تا هنگام وفاتش ۱۳۵۵هـ.ش این مسئولیت را داشته است.
• ماموستا ملا محمّد مهری ملقب به برهان الاسلام که استاد حقوق و ادبیات عرب دانشگاه استانبول بوده است.
• دکتر محمّد صدیق مفتی زاده، دکترای الهیات و استاد زبان کردی دانشگاه تهران که مدتی نیز مدرس زبان کردی در رادیو تهران بود.
• دکتر عبدالرحمن مفتی زاده.
• ماموستا محمود مفتی (پدر احمد مفتی زاده) فرزند ارشد خانواده بود، که در همهی علوم دینی مخصوصاً فقه، اصول و فلسفه تسلط کافی داشت و در زمان حیات پدرش به عنوان مفتی و حاکم شرع کردستان برگزیده شد و یکی از استادان برجستهی فقه شافعی دانشگاه تهران به شمار میآمد.
احمد مفتی زاده از همان عنفوان جوانی دارای روحیهای آزادی خواهانه بودهاند. در آن موقع حزب دموکرات کردستان ایران، تنها حزب فعال و تأثیر گذار در منطقه بود که اکثر علماء و بزرگان دین در آن فعالیّت داشتند، و مبانی فکری خود را از اسلام میگرفتند مفتی زاده نیز در این حزب فعالیّت داشت تا اینکه در سال ۱۳۴۱ هـ.ش ایشان را به اتهام وابستگی به حزب دموکرات روانهی زندان کردند که در آن زمان آیت الله طالقانی و مهدی بازرگان و جواد باهنر نیز باوی در زندان بودند.
وی در طی سالهای زندان به این نتیجه میرسد که ایمان تنها راه نجات انسان و عامل رستگاری اوست و بزرگترین درد بشریّت به طور عموم دور شدن آنها از قرآن و سنت است. پس از مدتّی از زندان آزاد میشود و فعالیّت دینی خود ار از سال ۱۳۴۲ هـ.ش در مسجد سید مصطفی سنندج آغاز میکند. خود ایشان در این باره میگویند: پس از سالها شرایطی فراهم آورد که به بیمحتوایی و سطحی بودن اقدامات گذشتهام پی بردم و از سال ۱۳۴۲ش تصمیم گرفتم همان خط سبز اصلی انقلاب اسلامی را که پیامبر بزرگ حضرت محمد جترسیم فرموده بود پیش گیرم.
ایشان پس از چندسالی فعالیت دینی و فرهنگی در زادگاهش سنندج راهی تهران شده و به عنوان استاد دانشگاه تهران مدتی به تدریس در دانشگاه میپردازد، مدتی نیز در رادیو تهران و رادیو کردستان فعالیّت مینماید. از سال ۱۳۴۲ هـ.ش به بعد که راه دین را برای خدمت به مردم بر میگزیند، وضعیت زندگیاش هم به تبع افکارش تغییر میکند و زندگی سادهای همچون زندگی مردم فقیر و تهیدست را انتخاب میکند.