گل‌های پرپر (شهدای اهل سنت ایران)

فهرست کتاب

۴۶- استاد شیخ علی دهواری/- بلوچستان، شهرستان سراوان

۴۶- استاد شیخ علی دهواری/- بلوچستان، شهرستان سراوان

مولوی شیخ علی دهواری یکم مردادماه ۱۳۳۹ در روستای آسپیچ شهرستان سراوان در یک خانواده‌ی مذهبی دیده به جهان گشود. تحصیلات دوره‌ی ابتدایی را در روستای آسپیچ و دوره‌ی متوسطه را در شهر سراوان در سال ۱۳۵۹ به پایان رساندند و در کنار آن تعطیلات تابستانی را در حوزه‌ی علمیه‌ی عین العلوم گشت به فراگیری علوم شرعی می‌پرداخت و به دلیل اشتیاق وافر به علوم شرعی در سال ۱۳۶۰ پس از دریافت بورس تحصیلی از دانشگاه بین المللی مدینه منوره عازم سرزمین وحی؛ عربستان سعودی گردید. و هفت سال از بهترین دوران زندگی خویش را در شهر رسول الله ج دانشگاه مدینه منوره به کسب فیض از علما و دانشمندان و اساتید آن پرداخت و در رشته علم حدیث با رتبه ممتاز از آن مرکز علمی فارغ التحصیل گردید و از آنجایی که مدینه منوره محل رفت و آمد تمام اندیشمندان جهان اسلام با افکار و اندیشه‌ها، مذاهب و نحله‌های مختلف اسلامی بود با برخورد و ملاقات با آنان شناختی عمیق از اسلام و مسائل اسلامی پیدا نمود و با تلاش و پشت کاری که داشت توانست از چشمه‌ی زلال کتاب و سنت عطش علمی خویش را برطرف نماید و سرانجام بعد از هفت سال غواصی در دریای قرآن و سنت، سال ۱۳۶۷ با کوله باری از علم و دانش و تجربه برای خدمت به مردم به ایران بازگشت و دعوت به سوی توحید و یکتاپرستی و سنت رسول الله جرا در شهرستان سراوان آغاز نمود. و خدمات ارزنده‌ای به جامعه اهل سنت ارائه نمود و در این مدت مسئولیت‌های مختلفی به عهده داشته است که برخی از آن‌ها عبارتند از:

* امام جمعه و جماعت مسجد نور سراوان.

* استاد حدیث مدرسه‌ی علوم دینی دارالعلوم زنگیان.

* تأسیس مسجد جامع صدیق اکبر سراوان.

* امام جمعه و جماعت مسجد جامع صدیق اکبر سراوان.

* تأسیس مدرسه علوم شرعی دارالحدیث امام بخاری در سال۱۳۸۰هـ.ش.

* رئیس و مدرس دارالحدیث امام بخاری.

* ساختن سی مسجد و چند مکتب قرآن در سطح استان و ده‌ها خدمت دیگر.

هم اکنون حدود ۸۰ نفر در مدرسه دارالحدیث امام بخاری مشغول به تحصیل می‌باشند. ایشان اندیشمندی توانا بود که با اخلاص تمام در جهت احیای کتاب و سنت گام برمی‌داشت و از اخلاق والایی برخوردار بود به همین دلیل روابط اجتماعی خوبی داشت و فردی عابد بود و از راه تجارت و فروش لوازم یدکی امرار معاش می‌نمود. او طبق سنت الهی مانند همه‌ی پیامبران، مصلحان و دعوتگران مورد تهاجم قرار گرفت. به او تهمت‌ها زدند، فحش‌ها و ناسزاها شنید ولی مانند کوه، استوار ایستاد و راه دعوت را ادامه داد. دشمنان اسلام، این شب پران کوردل که توانایی دیدن نور الهی را نداشتند به پست‌ترین روش که ترور باشد، پناه بردند. و بعد از نماز مغرب روز دوشنبه بیستم آبان ماه ۸۷ هنگام بازدید از یکی از مساجد، سینه‌ای را که مملو ار قرآن و حدیث بود، آماج گلوله ساختند و گل وجودش را پرپر کردند. ﴿إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّآ إِلَيۡهِ رَٰجِعُونَو این گونه این مرد خدا و طرفدار کتاب و سنت را که تمام عمرش را صرف پخش و نشر فرهنگ اسلامی و مبارزه با بدعت‌ها و خرافات نمود، به شهادت رساندند.

آری، ایشان در سن ۴۸ سالگی ندای پروردگارش را به بهترین وجه لبیک گفتند و به سرای باقی شتافتند. روحش شاد و یادش گرامی باد.

﴿مِّنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ رِجَالٞ صَدَقُواْ مَا عَٰهَدُواْ ٱللَّهَ عَلَيۡهِۖ فَمِنۡهُم مَّن قَضَىٰ نَحۡبَهُۥ وَمِنۡهُم مَّن يَنتَظِرُۖ وَمَا بَدَّلُواْ تَبۡدِيلٗا ٢٣[الأحزاب: ۲۳].

«از میان‌ مؤمنان‌ مردانی‌ هستند که‌ به‌ آنچه‌ با خدا بر آن‌ پیمان‌ بسته‌ بودند، صادقانه ‌وفا کردند پس، از آنان‌ کسی‌ هست‌ که‌ قرار داد خود را به‌ انجام‌ رسانید و از آنان‌ کسی‌ هست‌ که‌ انتظار می‌کشد و هیچ‌ گونه‌ تغییر و تبدیلی‌ نیاورده‌اند».

امیدواریم که خونش باعث آبیاری درخت اسلام و قرآن و سنت شود و مایه یأس و ناامیدی دشمنان اسلام گردد.