اَلْـجُمْلَةُ الْاِسْمِیَّةُ الَّتیْ لَیْسَ الْـمُسْنَدُ اِلَیْه فیها مُعَرَّفاً باللّامِ
جملهی اسمیّه، بیآنکه معرّف به الف و لام باشد
(۱) «قَفْلَةٌ كَغَزْوَةٍ.»
۱- «پاداش مجاهد و رزمنده در برگشت از جهاد و جنگ به سوی اهل و خانوادهاش، به سان پاداشش در رفتنش به سوی جنگ و پیکار با دشمنان و بدخواهان اسلام و مسلمانان است».
[این حدیث را ابوداود در باب «فی فضل القفل فی سبیل الله» روایت کرده است.]
(۲) «سَیِّدُالْقَوْمِ فِیْ السَّفَرِ خادِمُهُمْ.»
۲- «سرور جامعه و مردم (بزرگ هر طایفهای) در مسافرت، خدمتگزار آنان است».
[این حدیث را بیهقی در «شعب الایمان» و ابن مبارک در کتاب «الجهاد» روایت کردهاند.]
(۳) «طَلَبُ الْعِلْمِ فَرِیْضَةٌ عَلی كُلِّ مُسْلِمٍ.»
۳- «فراگرفتن و جستن علم و دانش (به اندازهی ضرورت)، بر هر انسان مسلمان و حقگرا (چه مرد باشد و چه زن)، فرض است».
[این حدیث را ابن ماجه در باب «فضل العلماء و الحث علی طلب العلم» و طبرانی در «معجم الکبیر» روایت کردهاند.]
(۴) «أَصْدَقُ الرُّؤْیا بِالْأَسْحارِ.»
۴- «راستینترین خوابها، به هنگام سحرگاهان است».
[این حدیث را ترمذی در باب «قوله تعالی: «لهم البشری فی الحیاة الدنیا» روایت کرده است.]
(۵) «خَیْرُكُمْ مَنْ تَعَلَّمَ الْقُرْآنَ وَ عَلَّمَهُ.»
۵- «بهترین شما کسی است که قرآن را فراگیرد و به دیگران بیاموزد.»
[این حدیث را بخاری در باب «خیر کم من تعلم القران» روایت کرده است.]
(۶) «أَحَبُّ الْأَعْمالِ اِلَی اللهِ أَدْوَمْها وَ اِنْ قَلَّ.»
۶- «بهترین و پسندیدهترین کارها در پیشگاه خدا، بادوامترین آنها است؛ اگر چه اندک باشد».
[این حدیث را مسلم در باب «فضیلة العمل الدائمی من قیام اللیل و غیره»، و بخاری در باب «الجلوس علی الحصیر» روایت کردهاند.]
(۷) «أَفْضَلُ الصَّدَقَةِ أَنْ تُشْبِعَ كَبَداً جائِعاً.»
۷- «بهترین بخشش و بهترین صدقه، آن است که شکم گرسنهای را سیر سازی».
[این حدیث را بیهقی در «شعب الایمان» روایت کرده است.]
(۸) «مَطْلُ الْغَنِیِّ ظُلْمٌ.»
۸- «وقتکشی و بهانهجویی ثروتمند (به تأخیر افکندن وام و بدهی مقرّر،) حقکشی و بیدادگری است».
[این حدیث را بخاری در کتاب «الاستقراض و اداء الدیون»، ومسلم در باب «مطل الغنی ظلم» روایت کردهاند.]
(۹) «حُبُّكَ الشَّیْءَ یُعْمِیْ وَیُصِمُّ.»
۹- «چون چیزی را (بسیار) دوست بداری، تو را کور و کر خواهد ساخت و قدرت شناخت و انتخاب را از تو خواهد گرفت».
[این حدیث را ابوداود در کتاب «الادب» در باب «فی الهوی» روایت کرده است.]
(۱۰) «ماقَلَّ وَ كَفی، خَیْرٌ مِّمّا كَثُرَوَ أَلْهی.»
۱۰- آنچه اندک و بسنده باشد، بهتر از بسیاری است که سرگرمی و غفلت بیاورد (و بیراهکننده باشد.)»
[این حدیث را حاکم در «المستدرك علی الصحیحین»، و طبرانی در «معجم الکبیر» روایت کردهاند.]
(۱۱) «طَلَبُ كَسْبِ الْـحَلالِ فَرِیْضَةٌ بَعْدَ الْفَرِیْضَةِ.»
۱۱- «جستن کسب حلال، پس از انجام دیگر فرائض (مانند: نماز، روزه و …)، فرض است.»
[این حدیث را بیهقی در «سُنَنالکبری»، باب «کسب الرجل و عمله بیدیه» روایت کرده است.]
(۱۲) «حُبُّ الدُّنْیا رَأْسُ كُلِّ خَطِیْئَةٍ.»
۱۲- «دوست داشتن دنیا، سرآغاز همهی گناهان و حقکشیها است».
[این حدیث را بیهقی در «شعب الایمان» روایت کرده است.]
(۱۳) «مَنْهُوْمانِ لا یُشْبِعانِ: مَنْهُوْمٌ فِیْ الْعِلْمِ لایُشْبِعُ مِنْهُ، وَ مَنْهُوْمٌ فِیْ الدُّنْیا لایُشْبِعُ مِنْها.»
۱۳- «دو گرسنهاند که هرگز سیری نمیپذیرند: یکی جویای علم و دانش که از فراگیری و آموزش آن سیر نمیگردد؛ و دیگر، جویای مال و منال است که هرگز از جمعآوری آن سیری نمیپذیرد.»
[این حدیث را دارمی در باب «فی فضل العلم و العالم» روایت کرده است.]
(۱۴) «أَفْضَلُ الْجِهادِ: مَنْ قالَ كَلِمَةُ حَقٍّ عِنْدَ سُلْطانٍ جائِرٍ.»
۱۴- «برترین تلاش و جهاد (و بهترین مبارزهی با ستم،) از آنِ کسی است که سخن درست و شجاعانه را در برابر فرمانروای زورمدار و ستمگر و دیکتاتور و مُستَبد بگوید.»
[این حدیث را ترمذی، ابوداود در کتاب «الملاحم» و ابن ماجه در کتاب «الفتن» روایت کردهاند.]
(۱۵) «لَغُدْوَةٌ فِیْ سَبِیْلِ اللهِ أَوْرَوْحَةٌ، خَیْرٌ مِّنَ الدُّنْیا وَ ما فِیْها.»
۱۵- «بیتردید، بامداد یا شامگاهی گام سپردن در (پاسداری در) راه خدا، از دنیا و آنچه که در آن میباشد، بهتر و برتر است.»
[این حدیث را بخاری در باب «الغدوة و الروحة فی سبیلالله»، و مسلم در باب «فضل الغدوة و الروحة فی سبیل الله» روایت کردهاند.]
(۱۶) «فَقِیْهٌ وّاحِدٌ أَشَدُّ عَلَی الشَّیْطانِ مِنْ أَلْفِ عابِدٍ.»
۱۶- «وجود یک دانشمند (خداترس و پرواپیشه و پارسا و پرهیزگار) برای شیطان، از وجود هزار عابد (جاهل و نادان)، سختتر است».
[این حدیث را ترمذی در باب «ماجاء فی فضل الفقه علی العبادة»، و ابن ماجه در باب «فضل العلماء و الحثّ علی طلب العلم» روایت کردهاند.]
(۱۷) «طُوْبی لِمَنْ وَّجَدَ فِیْ صَحِیْفَتِهِ اِسْتِغْفارًا كَثِیْراً.»
۱۷- «خوشا به حال کسی که در نامهی اعمال خویش، آمرزشخواهی بسیاری بیابد».
[این حدیث را ابن ماجه در باب «الاستغفار» روایت کرده است.]
(۱۸) «رِضَی الرَّبُّ فِیْ رِضَی الْوالِدِ، وَ سَخَطُ الرَّبِّ فِیْ سَخَطِ الْوالِدِ.»
۱۸- «خشنودی پروردگار در خشنودی پدر، و ناخشنودی او در ناخشنودی و خشم پدر است».
[این حدیث را ترمذی در باب «ماجاء من الفضل فی رضا الوالدین»، و حاکم در «مستدرک علی الصحیحین» روایت کردهاند.]
(۱۹) «حَقُّ كَبِیْرِ الْاِخْوَةِ عَلی صَغِیْرِهِمْ، حَقُّ الْوالِدِ عَلی وَلَدِهِ.»
۱۹- «حق برادر بزرگتر بر برادرهای کوچکتر، به سان حق پدر بر فرزند است.»
[این حدیث را بیهقی در «شعب الایمان» روایت کرده است.]
(۲۰) «كُلُّ بَنِیْ آدَمَ خَطّاءٌ، وَ خَیْرُ الْـخَطّائِیْنَ التَّوّابُوْنَ.»
۲۰- «همهی فرزندان آدم، لغزش کارند و بهترین خطاکاران، توبهکنندگان خواهند بود.»
[این حدیث را حاکم در «المستدرک علی الصحیحین» در کتاب «التوبة» روایت کرده است.]
(۲۱) «كَمْ مِنْ صائِمٍ لَّیْسَ لَهُ مِنْ صِیامِهِ اِلَّا الظَّمَأُ، وَ کَمْ مِنْ قائِمٍ لَّیْسَ لَهُ مِنْ قِیامِهِ اِلَّا السَّهَرُ.»
۲۱- «چه بسیار روزهداری که از روزهی خویش جز تشنگی چیزی نخواهد داشت؛ و چه بسیار شبزندهداری که از شبزندهداری خویش، جز بیدارخوابی (و خستگی و درماندگی و کوفتگی) سودی نخواهد برد.»
[این حدیث را دارمی در باب «فی المحافظة علی الصوم» روایت کرده است.]
(۲۲) «مِنْ حُسْنِ اِسْلامِ الْـمَرْءِ تَرْكُهُ مالا یَعْنِیْهِ.»
۲۲- «از نشانههای نیکویی اسلام انسان، آن است که گفتار و کردار بیهوده و بیمعنا را رها میکند و سنجیده سخن میگوید و سنجیده عمل میکند.» (به تعبیری دیگر؛ فرونهادن چیزهای بیهوده، نشانهی کمال مسلمانی فرد است.)
[این حدیث در صحیح ابن حیان در باب «ماجاء فی صفات المؤمنین»، و در مسند احمد بن حنبل روایت شده است.]
(۲۳) «أَلا كُلُّكُمْ راعٍ، وَ كُلُّكُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَّعِیَّتِهِ.»
۲۳- «به هوش! که هر کدام از شما سرپرست و عهدهدار هستید؛ و همهی شما در مورد زیردستان خویش بازخواست خواهید شد.» (به تعبیری دیگر: همهی شما وظیفه دارید و همهی شما نسبت به افراد تحت تکفّل خویش مسئول هستید؛ پیشوا و رهبر، نسبت به افراد تحت تکفّل خود وظیفه دارد و مسئول است؛ و مرد نسبت به افراد خانوادهاش مسئول است. و زن نسبت به خانهی همسرش وظیفه دارد و از افراد تحت تکفّل خود مسئول است؛ و خدمتگزار نسبت به مال سرورش، وظیفه دارد و دربارهی افراد تحت تکفّل خود مسئول است؛ پس همهی شما وظیفه دارید و نسبت به افراد تحت تکفّل خود مسئول هستید.)
[این حدیث را بخاری در باب «الجمعة فی القری»، و مسلم در باب «فضیلة الامام العادل و عقوبة الامام الجائر» روایت کردهاند.]
(۲۴) «أَحَبُّ الْبِلادِ اِلَی اللهِ مَساجِدُها، وَ أَبْغَضُ الْبِلادِ اِلَی اللهِ أَسْواقُها.»
۲۴- «محبوبترین و دوستداشتنیترین سرزمینها در پیشگاه خدا، مسجدهای آن؛ و منفورترین سرزمینها در نزد خدا، بازارهای آن است».
[این حدیث را مسلم در باب «فضل الجلوس فی مصلاه بعد الصبح و فضل المساجد» روایت کرده است.]
(۲۵) «اَلْوَحْدَةُ خَیْرٌ مِّنْ جَلَیْسِ السُّوءِ. وَ الْـجَلِیْسُ الصّالِحُ خَیْرٌ مِّنَ الْوَحْدَةِ. وَ اِمْلاءُ الْـخَیْرِ خَیْرٍ مِّنَ السُّكُوْتِ، وَ السُّكُوْتُ خَیْرٌ مِّنْ اِمْلاءِ الشَّرِّ.»
۲۵- «و تنهایی، از همنشین بد بهتر است؛ و همنشین شایسته، از تنهایی بهتر. و نیکگویی از خاموشی بهتر است، و خاموشی بهتر از یبدگفتن».
[این حدیث را بیهقی در «شعب الایمان»، و حاکم در «المستدرك علی الصحیحین» روایت کردهاند.]
(۲۶) «تُحْفَةُ الْـمُؤْمِنِ اَلـْمَوْتُ.»
۲۶- «مرگ، ارمغان انسان با ایمان و حقگرا است».
[این حدیث را حاکم در «المستدرك علی الصحیحین» در کتاب «الرقاق» روایت کرده است.]
(۲۷) «یَدُاللهِ عَلَی الْـجَماعَةِ.»
۲۷- «دست [رحمت] خدا، به همراه جامعه و گروه عدالتخواه است».
[این حدیث را ترمذی در باب «ماجاء فی لزوم الجماعة» روایت کرده است.]
(۲۸) «كُلُّ كَلامِ اِبْنِ آدَمَ عَلَیْهِ لا لَهُ، اِلّا أَمْرٌ بِمَعْرُوْفٍ، أَوْنَهْیٌ عَنْ مُنْكَرٍ، أَوْذِكْرُ اللهِ.»
۲۸- «گفتار فرزند آدم، به ضرر و زیان اوست نه به سودش؛ مگر آنکه دعوت به کار پسندیدهای باشد و یا از کار ناپسندی بازدارد، و یا خدای فرزانه را یاد نماید.»
[این حدیث را ترمذی در باب «ماجاء فی حفظ اللسان»، و ابویعلی در «مُسنَد» خویش روایت کردهاند.]
(۲۹) «مَثَلُ الَّذِیْ یَذْكُرُ رَبَّهُ وَالَّذِیْ لایَذْكُرُ، مَثَلُ الْـحَیِّ وَالْـمَیِّتِ.»
۲۹- «وصف انسانی که خدا را یاد میکند و کسی که او را یاد نمینماید، همانند جسد زنده و جسد مرده است».
[این حدیث را بخاری در باب «فضل ذکرالله عز وجل» روایت کرده است.]
(۳۰) «مَثَلُ الْعِلْمِ لایُنْتَفَعُ بِهِ كَمَثَلِ كَنْزٍ لّا یُنْفَقُ مِنْهُ فِیْ سَبِیْلِ اللهِ.»
۳۰- «دانش و بینشی که سود و فایده نبخشد، به گنجینهای ماند که از آن در راه خدا، هزینه نگردد.»
[این حدیث، در مُسنَد احمد در «مُسنَد ابوهریره» و در سُنَن دارمی در باب «البلاغ عن رسول اللهجو تعلیم السُنَن» روایت شده است.]
(۳۱) «أَفْضَلُ الذِّكْرِ لا اِلهَ اِلّا اللهُ، وَ أَفْضَلُ الدُّعاءِ اَلْـحَمْدُ لِـلّهِ.»
۳۱- «برترین ذکر (در میان اذکار)، ذکر «لا اله الا الله»؛ و برترین دعا (در میان دعاها)، دعای «الحمد الله» است.»
[این حدیث را ترمذی در باب «ماجاء ان دعوة المسلم مستجابة» روایت کرده است.]
(۳۲) أَوَّلُ مَنْ یُّدْعی اِلَی الْـجَنَّةِ یَوْمَ الْقِیامَةِ اَلَّذِیْنَ یَحْمَدُوْنَ اللهَ فِیْ السَّراءِ وَالضَّرّاءِ.»
۳۲- «نخستین کسانی که در روز رستاخیز به سوی بهشت [پرنعمت خداوند بلندمرتبه] فراخوانده میشوند، ستایشگرانی هستند که در زندگی و در برابر فقر (و محرومیّتها) و بیماری (و زیان و ضررها)، خدای را آگاهانه و با اخلاص میستایند.»
(«البأساء»: بلا و مصیبت خارج از جسم شخص؛ از قبیل: تنگدستی، زیان مالی و مرگ فرزندان. و «الضرّاء»: بلا و مصیبت مربوط به جسم شخص، از قبیل: بیماری و رنجوری.)
[این حدیث را حاکم در «المستدرك علی الصحیحین» روایت کرده است.]