صِیَغُ الْأَمْرِ وَالنَّهْیِ
صیغههای امر و نهی
(۱) «بَلِّغُوْا عَنِّیْ وَلَوْ آیَةً.»
۱- «سخنان مرا به دیگران برسانید و ابلاغ کنید، اگر چه یک جمله و یا یک آیه باشد.»
[این حدیث را بخاری در باب «ما ذکر عن بنی اسرائیل» و ترمذی در «سُنَن» خویش روایت کردهاند.]
(۲) «أَنْزِلُوْا النّاسَ مَنازِلَهُمْ.»
۲- «مردمان را (از نیکی و بدی) در جایگاه خودشان بنشانید و بشناسید.»
[این حدیث را ابوداود در باب «فی تنزیل الناس منازلهم» روایت کرده است.]
(۳) «اِشْفَعُوْا فَلْتُؤْجَرُوْا.»
۳- «شفاعت کنید که ثواب و پاداش مییابید». (و حدیث کامل چنین است: ابوموسی اشعریسگوید: چون نیازمندی به نزد رسول خدا جمیآمد، به همنشینان خویش روی میکردند و میفرمودند: «شفاعت کنید، پاداش مییابید و خداوند بر زبان پیامبرش، هر چه را دوست بدارد، روا میدارد».)
[این حدیث را بخاری در باب «تعاون المؤمونین بعضهم بعضاً»، و مسلم در باب «استحباب الشفاعة فیما لیس بحرام» روایت کردهاند.]
(۴) «قُلْ: آمَنْتُ بِاللهِ ثُمَّ اسْتَقِمْ.»
۴- «بگو: به خداوند ایمان آوردم، و آنگاه (بر این گفتهی خویش) استقامت و پایداری ورز.»
[این حدیث را مسلم در کتاب «الایمان»، باب «جامع اوصاف الاسلام» روایت کرده است».]
(۵) «دَعْ مایُرِیْبُكَ اِلی مالایُرِیْبُكَ.»
۵- «آنچه تو را به شبهه (و شک و تردید) میافکند، واگذار و به آنچه تو را به شبهه و شک و تردید نمیاندازد، روی آور و بدان بپرداز.»
[این حدیث را احمد در «مُسنَد» خویش و ترمذی در «سُنَن» خود روایت کردهاند.]
(۶) «اِتَّقِ اللهَ حَیْثُ ماكُنْتَ، وَأَتْبِعِ السَّیِّئَةَ الْـحَسَنَةَ تَمْحُها.»
۶- «هر کجا هستی، از خدای بترس و پروا کن؛ و پس از سرزدن بدی، نیکی کن تا اثر شوم آن را بزداید؛ (یعنی در پی هر بدی، نیکی انجام ده تا آن را از میان بردارد.)»
[این حدیث را ترمذی در باب «ما جاء فی معاشرة الناس»، و دارمی در باب «فی حسن الخلق» روایت کردهاند.]
(۷) «وَخالِقِ النّاسَ بِخُلْقٍ حَسَنٍ.»
۷- «و با مردم با اخلاق و منشی نیکو و زیبا، رفتار کن».
[این حدیث را ترمذی در باب «فی حسن الخلق» روایت کرده است.]
(۸) «لاتُصاحِبْ اِلّا مُؤْمِنًا؛ وَلا یَأْكُلْ طَعامَكَ اِلّا تَقِیٌّ.»
۸- «جز با انسان با ایمان و حقگرا، همراهی و همنشینی و رفاقت و دوستی مکن، و غذای تو را جز انسان پرهیزگار و پرواپیشه نخورد.»
[این حدیث را ترمذی در باب «ماجاء فی صحبة المؤمن» روایت کرده است.]
(۹) «أَدِّ الْأَمانَةَ اِلی مَنِ ائْتَمَنَكَ؛ وَلا تَخُنْ مَنْ خانَكَ.»
۹- «امانت را به کسی که تو را درستکار و امانتدار شمرده است بازگردان؛ و با کسی که به تو خیانت هم روا داشته است، خیانت مکن».
[این حدیث را ابوداود، در «کتاب البیوع»، باب «فی الرجل یأخذ حقه من تحت یده»، و ترمذی در «سُنَن» خویش روایت کردهاند.]
(۱۰) «لِیُؤَذِّنَ لَكُمْ خِیارُكُمْ؛ وَ لِیَؤُمَّكُمْ قُرّائُكُمْ.»
۱۰- «باید بهترین و برترینتان، برای شما اذان گوید و قاریترین شما، برایتان (در نماز جماعت) امامت کند».
[این حدیث را ابوداود در باب «من احق بالامامة» روایت کرده است.]
(۱۱) «لا تَأْذَنُوْا لِمَنْ لَّمْ یَبْدَأْ بِالسَّلامِ.»
۱۱- «به کسی که به سلام آغاز نکرده است، اجازهی (ورود به خانه را) ندهید».
[این حدیث را بیهقی در «شعب الایمانی» روایت کرده است.]
(۱۲) «لاتَنْتِفُوا الشَّیْبَ فَاِنَّهُ نُوْرُ الْـمُسْلِمِ.»
۱۲- «موی سپید را (از سر و ریش خویش) جدا نکنید؛ زیرا موی سپید، نور انسان با ایمان و حقگرا است».
[این حدیث را ابوداود در باب «فی نتف الشیب» و احمد بن حنبل در «مُسنَد» خویش روایت کردهاند.]
(۱۳) «اِزْهَدْ فِیْ الدُّنْیا، یُحِبُّكَ اللهُ وَ ازْهَدْ فِیْما عِنْدَ النّاسِ، یُحِبُّكَ النّاسُ.»
۱۳- «در دنیا، زهد و پارسایی پیشگیر که خدا تو را دوست خواهد داشت؛ و نسبت به آنچه در دست مردم است، بیمیلی و پارسایی ورز، مردم تو را دوست خواهند داشت.»
[این حدیث را ترمذی در «سُنَن» خویش، و ابن ماجه در باب «الزهد فی الدنیا» روایت کردهاند.]
(۱۴) «كُنْ فِیْ الدُّنْیا كَأَنَّكَ غَرِیْبٌ، اَوْ عابِرُ سَبِیْلٍ.»
۱۴- «در این جهان، چنان باش که گویی غریب و تنهایی و یا رهگذر و مسافر هستی؛ (و پیوسته خویش را از مردگان به حساب آور.)»
[این حدیث را بخاری در باب «قول النبی ج: کن فی الدنیا کانّك غریب او عابر سبیل» روایت کرده است.]
(۱۵) «لاتَتَّخِذُوْا الضَّیْعَةَ فَتَرْغَبُوْا فِیْ الدُّنْیا.»
۱۵- «در گرفتن (و خریدن) مِلک و زمین و باغ و بوستان، زیادهروی و مبالغه مکنید؛ تا مبادا فریفتهی دنیا شوید.»
[این حدیث را ترمذی در کتاب «الزهد» روایت کرده است.]
(۱۶) «أَعْطُوْا الْأَجِیْرَ أَجْرَهُ قَبْلَ أَنْ یَّجِفَّ عَرَقُهُ.»
۱۶- «حق کارگر را پیش از آنکه عرق جبینش خشک شود، بپردازید.»
[این حدیث را ابن ماجه در باب «اجرالاجراء» روایت کرده است.]
(۱۷) «خالِفُوْا الْـمُشْرِكِیْنَ، أَوْفِرُوْا اللُّحی وَاحْفُوْا الشَّوارِبَ.»
۱۷- «با مشرکان و چندگانه پرستان مخالفت کنید؛ سبیلها را کوتاه کنید و ریشها را بگذارید.»
[این حدیث را بخاری در باب «تقلیم الاظفار» و مسلم در باب «خصال الفطرة» روایت کردهاند.]
(۱۸) «بَشِّرُوْا وَلا تُنَفِّرُوْا، وَ یَسِّرُوْا وَ لا تُعَسِّرُوْا.»
۱۸- (مردم را نسبت به اوامر و فرامین الهی و تعالیم و آموزههای نبوی و احکام و دستورات شرعی و حقایق و مفاهیم والای قرآنی،) مژده دهید و (با سختگیریهای بیمورد و ندانمکاریهای جاهلانه و خودرأییهای چالشآفرین و بحرانساز، مردم را از اوامر و فرامین الهی و نبوی،) بیزار نکنید؛ و (در امور دین،) آسان بگیرید و سختگیر نباشید.»
[این حدیث را بخاری در باب «ما کان النّبی جیتخولهم بالموعظة و العلم کی لا ینفروا»، و مسلم در باب «فی الامر بالتیسیر و ترك التنفیر» روایت کردهاند.]
(۱۹) «أَطْعِمُوْا الْـجائِعَ وَ عُوْدُوْا الْـمَرِیْضَ وَفُكُّوا الْعانِیَ.»
۱۹- «گرسنه را غذا دهید و بیمار را عیادت کنید و اسیر را رها سازید.»
[این حدیث را بخاری در باب «وجوب عیادة المریض» روایت کرده است.]
(۲۰) «لاتَسُبُّوْا الدِّیْكَ؛ فَاِنَّهُ یُوْقِظُ لِلصَّلوةِ.»
۲۰- «به خروس ناسزا نگویید؛ زیرا خروس، (انسان را ) برای نماز بیدار میکند.»
[این حدیث را ابوداود در باب «ما جاء فی الدیك و البهائم» روایت کرده است.]
(۲۱) «لایَقْضِیَنَّ حَكَمٌ بَیْنَ اِثْنَیْنِ وَهُوَ غَضْبانٌ.»
۲۱- «نباید قاضی، در حال خشم و غضب در بین دو نفر به قضاوت بنشیند؛ (زیرا خشم، عقل و خرد را از میان میبرد.)»
[این حدیث را بخاری در باب «هل یقضی القاضي او یفتی و هو غضبان»، و مسلم در باب «کراهة قضاء القاضي و هو غضبان» روایت کردهاند.]
(۲۲) «اِیّاكَ وَالتَّنَعُّم؛ فَاِنَّ عِبادَ اللهِ لَیْسُوْا بِالْـمُتَنَعِّمِیْنَ.»
۲۲- «بر شما باد که از تنپروری و تنعّم و عیّاشی و خوشگذرانی و بولهوسی و بیبند و باری بپرهیزید؛ چرا که بندگانِ (راستین و حقیقی) خدای، تنپرور و راحتطلب و عیّاش و خوشگذران نیستند.» (در این جهان، گر چه راحتطلبی و خوشگذرانی و زندگی مُرفّه و راحت، حرام نیست، ولی منزلت و جایگاه بندگان ویژهی پروردگار جهانیان، این است که آنها، زندگی سخت را ترجیح میدهند و از تنعّم و رفاه و راحتطلبی و عیّاشی، دوری میجویند.)
[این حدیث را احمد بن حنبل در «مُسنَد» خویش روایت کرده است.]
(۲۳) «اِعْتَدِلُوْا فِی السُّجُوْدِ، وَلایَبْسُطُ أَحَدُكُمْ ذِراعَیْهِ اِنْبِساطَ الْكَلْبِ.»
۲۳- «در سجده، اعتدال و آرامش و طمأنینه و سکون را رعایت کنید (و با آرامش و اطمینان و طمأنینه و تأنّی، آن را انجام دهید؛) و هیچ یک از شما مانند سگ، ساعدهایش را در وقت سجده، بر روی زمین پهن نکند.»
[این حدیث را بخاری در باب «لایفترش ذراعیه فی السجود»، و مسلم در باب «الاعتدال فی السجود و وضع الکفین علی الارض...» روایت کردهاند.]
(۲۴) «لاتَسُبُّوا الْأَمْواتَ فَاِنَّهُمْ قَدْ أَفْضُوْا اِلی ما قَدَّمُوْا.»
۲۴- «به مردگان ناسزا مگویید و آنان را دشنام مدهید و بد و بیراه نگویید؛ زیرا آنان بدان چه از پیش فرستادهاند، رسیدهاند.»
[این حدیث را بخاری در باب «ماینهی عن سبّ الاموات» روایت کرده است.]
(۲۵) «مُرُوْا أَوْلادَ كُمْ بِالصَّلاةِ وَ هُمْ أَبْناءُ سَبْعَ سِنْیِنَ، وَ اضْرِبُوْهُمْ عَلَیْها وَ هُمْ أَبْناءُ عَشْرَ سِنِیْنَ، وَ فَرِّقُوْا بَیْنَهُمْ فِی الْـمَضاجِعِ.»
۲۵- «در هفت سالگی، فرزندانتان را به خواندن نماز دستور دهید و در ده سالگی (به خاطر نافرمانی در ترک نماز،) آنها را بزنید و بستر خوابشان را از هم جدا کنید.»
[این حدیث را ابوداود، در باب «متی یؤمر الغلام بالصلاة» روایت کرده است.]
(۲۶) «تَعاهَدُوا الْقُرْآنَ، فَوَالَّذِیْ نَفْسِیْ بِیَدِهِ لَهُوَ أَشَدُّ تَفَصِّیًا مِّنَ الْاِبِلِ فِیْ عُقُلِها.»
۲۶- «از قرآن، مواظبت کنید (و همواره آن را تلاوت نمایید؛) سوگند به ذاتی که جانم در دست قدرت اوست، قرآن سریعتر از شتری که زانویش بسته باشد، میگریزد.» (یعنی: قرآن، از شترِ پای بسته در طناب، گریزانتر و فرّارتر است. به تعبیری دیگر؛ قرآن، از ذهن و حافظهی انسان، از شتری که پایش از طناب باز میشود، زودتر میگریزد.)
[این حدیث را بخاری در باب «استذکار القرآن و تعاهده»، و مسلم در باب «الامر بتعاهد القران» روایت کردهاند.]
(۲۷) «لاتَجْلِسُوْا عَلَی الْقُبُوْرِ وَلا تُصَلُّوا اِلَیْها.»
۲۷- «روی قبر منشینید و رو به قبر نیز نماز مخوانید؛ (زیرا رو به قبر نمازگزاردن،تعظیم و بزرگداشت قبر را به دنبال دارد؛ و پرواضح است که تعظیم و بزرگداشت قبر در نماز، جایز و روا نیست.)»
[این حدیث را مسلم در باب «النهی عن الجلوس علی القبر و الصلاة علیه» روایت کرده است.]
(۲۸) «اِتَّقِ دَعْوَةَ الْـمَظْلُوْمِ؛ فَاِنَّهُ لَیْسَ بَیْنَها وَ بَیْنَ اللهِ حِجابٌ.»
۲۸- «از نفرین و دعای بد مظلوم و ستمدیده بترسید؛ زیرا در بین دعای او و خدای، حجاب و پردهای نیست؛ (یعنی دعا و نیایش او، مورد قبول و پذیرش خدای است.)»
[این حدیث را بخاری در باب «اخذ الصدقة من الاغنیاء و ترد فی الفقراء حیث کانوا»، و مسلم در باب «الدعاء الی الشهادتین و شرایع الاسلام» روایت کردهاند.]
(۲۹) «اِتَّقُوْا اللهَ فِیْ هذِهِ الْبَهائِمِ الْـمُعْجَمَةٍ فَارْكَبُوْها صالِحَةً، وَاتْرُكُوْها صالِحَةً.»
۲۹- «در مورد این حیوانات بیزبان، از خداوند پروا بدارید؛ به نیکی سوارشان شوید و به خوبی آنها را رها کنید، (یعنی: پیشی از خستگی، از آنها پایین آیید.)»
[این حدیث را ابوداود در باب «ما یؤمر به من القیام علی الدواب و البهائم» روایت کرده است.]
(۳۰) «لایَخْلُوَنَّ رَجُلٌ بِاِمْرَأَةٍ، وَلا تُسافِرَنَّ اِمْرَأَةٌ اِلّاوَمَعَها مَحْرَمٌ.»
۳۰- «هیچ مرد بیگانهای، نباید با زنی خلوت کند و تنها شود؛ مگر آنکه به همراه آن زن، محرمی باشد؛ و هیچ زنی حق ندارد مسافرت نماید، مگر آنکه محرمی همراه او باشد.»
[این حدیث را بخاری در باب «من اکتتب فی جیش فخرجت امرأته حاجة و کان له عذر هل یؤذن له؟»، و مسلم در باب «سفر المرأة مع محرم الی حج و غیره» روایت کردهاند.]
(۳۱) «لاتَتَّخِذُوْا ظُهُوْرُ دَوابِّكُمْ مَنابِرَ.»
۳۱- «پشت چهارپایان خویش را منبر قرار مدهید (و نسبت بدانها، مهربان و شفیق باشید و موجبات آزار و اذیّت آنها را فراهم نیاورید، بلکه در مورد آنها از خدای، پروا بدارید؛ و به نیکی سوارشان شوید و به نیکی آنها را رها کنید.)»
[این حدیث را ابوداود در باب «فی الوقوف علی الدابة» روایت کرده است.]
(۳۲) «لاتَتَّخِذُوْا شَیْئًا فِیْهِ الرُّوْحُ غَرَضًا.»
۳۲- «جانداری را هدف (تیر یا سنگ) خویش قرار ندهید؛ (یعنی حیوان را در جایی نبندید و آنقدر به سویش تیر پرتاب کنید که بمیرد.)»
[این حدیث را مسلم در باب «النهی عن صبر البهائم» روایت کرده است.]
(۳۳) «لاتَجْلِسْ بَیْنَ رَجُلَیْنِ اِلّا بِاِذْنِهِما.»
۳۳- «در میان دو نفر، جز با اجازهی آنان منشین.»
[این حدیث را ابوداود در باب «فی الرجل یجلس بین الرجلین بغیر اذنهما» روایت کرده است.]
(۳۴) «بادِرُوا بِالصَّدَقَةِ؛ فَاِنَّ الْبَلاءَ لایَتَخَطّاها.»
۳۴- «برای دادن صدقه (پیش از آنکه بلاها و فتنهها و ناهنجاریها و چالشهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی رخ دهد،) پیشی گیرید و فرصتها را دریابید؛ زیرا بلاها و فتنهها، از صدقه و دَهش (در راه خدا،) تجاوز نخواهد کرد.»
[این حدیث را بیهقی و رزین از «علی»سروایت کردهاند.]
(۳۵) «لاتُظْهِرِ الشَّماتَةَ لِأَخِیْكَ فَیَرْحَمُهُ اللهَ وَ یَبْتَلِیْكَ.»
۳۵- «به برادرت به طور آشکار شماتت مکن؛ (یعنی در برابر مبتلا شدن وی به چالش و دغدغه و ناهمواری و ناهنجاری و فتنه و بلایی، اظهار شادمانی و خوشحالی مکن،) که خداوند به او رحم میکند (و او را از آنچه در خور نکوهش است به دور میدارد) و تو را بدان دچار خواهد کرد.»
[این حدیث را ترمذی در «سُنَن» خویش روایت کرده است.]
(۳۶) «اِتَّقُوا النّارَ وَلَوْ بِشِقِّ تَمْرَةٍ، فَمَنْ لَّمْ یَجِدْ فَبِكَلِمَةٍ طَیِّبَةٍ.»
۳۶- «از آتش شعلهور دوزخ بپرهیزید، گرچه به وسیلهی پارهی خرمایی که در راه خدا هزینه گردد؛ و اگر آن را نیافت، پس با سخنی پاکیزه و سازنده.»
[این حدیث را بخاری در باب «طیب الکلام» روایت کرده است.]
(۳۷) «جاهِدُوا الْـمُشْرِكِیْنَ بِأَمْوالِكُمْ، وَ أَنْفُسِكُمْ، وَ أَلْسِنَتِكُمْ.»
۳۷- «با داراییها و جانها و زبانهای خویش، با شرکگرایان و حقناپذیران به مبارزه و پیکار برخیزید».
[این حدیث را ابوداود در باب «کراهیة ترك الغزو» روایت کرده است.]
(۳۸) «اِغْتَنِمْ خَمْساً قَبْلَ خَمْسٍ: شَبابَكَ قَبْلَ هَرَمِكَ، وَ صِحَّتِكَ قَبْلَ سُقْمِكَ، وَ غِناكَ قَبْلَ فَقْرِكَ، وَ فَراغِكَ قَبْلَ شُغْلِكَ، وَ حَیاتِكَ قَبْلَ مَوْتِكَ.»
۳۸- «پنج نعمت را پیش از پنچ چیز غنیمت شمار: جوانی را پیش از فرارسیدن پیری؛ و سلامتی را پیش از فرارسیدن بیماری؛ و بینیازی و توانگری را پیش از فرارسیدن نیازمندی و تنگدستی؛ و فرصت را پیش از فرصتسوزی و اشتغال؛ و زندگی را پیش از آمدن مرگ.»
[این حدیث را حاکم در «المستدرك علی الصحیحین» روایت کرده است.]