نَوْعٌ آخَرَ مِنَ الشَّرط وَ الجَزاء
نوعی دیگر از شرط و جزاء
(۱) «اِذا سَرَّتْكَ حَسَنَتُكَ وَ ساءَتْكَ سَیِّئَتُكَ، فَأَنْتَ مُؤْمِنٌ.»
۱- «هنگامی که انجام کار نیک، شادمانت ساخت و انجام کار ناشایسته، ناشادمانت نمود، تو به راستی قانونگرا و با ایمان هستی.»
[این حدیث را احمد بن حنبل در «مُسنَد» خویش روایت کرده است.]
(۲) «اِذا وُسِّدَ الْأَمْرُ اِلی غَیْرِ أَهْلِهِ، فَانْتَظِرِ السّاعَةَ.»
۲- «هنگامی که کار (های دنیا و دین،) به دست نااهلان و ناشایستگان (که توانایی و شایستگی آن را ندارند) سپرده شد، پس چشم به راه رستاخیز باشید.»
[این حدیث را بخاری در باب «فضل العلم» روایت کرده است.]
(۳) «اِذا قَضَی اللهُ لِعَبْدٍ أَنْ یَّمُوْتَ بِأَرْضٍ جَعَلَ لَهُ اِلَیْها حاجَةً.»
۳- «هنگامی که خداوند بخواهد جان بندهای را در سرزمینی بگیرد، برای او در آنجا، کار و خواستهای پیش میآورد (تا وی بدانجا رود و خداوند جانش را قبض نماید.)»
[این حدیث را احمد بن حنبل و ترمذی روایت کردهاند.]
(۴) «اِذا لَبِسْتُمْ وَ اِذا تَوَضَّأْتُمْ، فَابْدَؤُوْا بِمَیامِنِكُمْ.»
۴- «وقتی لباس پوشیدید و وضو گرفتید، اعضای سمت راست خویش را به جلو اندازید و با طرف راست، آن را شروع کنید.»
[این حدیث را احمد بن حنبل در «مُسنَد» خویش روایت کرده است.]
(۵) «اِذا وُضِعَ الطَّعامُ، فَاخْلَعُوْا نِعالَكُمْ؛ فَاِنَّهُ أَرْوَحُ لِأَقْدامِكُمْ.»
۵- «هرگاه غذا (در پیش رویتان) نهاده شد، پس کفشهای خویش را بیرون آورید؛ زیرا این کار برای راحتی و آسایش پاهای شما (به هنگام خوردن غذا،) بهتر و خوشایندتر است.»
[این حدیث را دارمی در باب «فی خلع النعال عند الاکل» روایت کرده است.]
(۶) «اِذا كُنْتُمْ ثَلاثَةً، فَلایَتَناجی اِثْنانِ دُوْنَ الْآخَرِ حَتّی تَخْتَلِطُوْا بِالنّاسِ؛ مِنْ أَجْلِ أَنْ یُّحْزِنَهُ.»
۶- «هنگامی که سه تن با هم هستید، نباید دو تن بدون نفر دیگر، با هم درگوشی سخن گویند تا به گروهی پرشمار درآیید و با آنها همراه شوید؛ چرا که رازگویی دو تن در یک گروه سه نفری، او را اندوه زده و نگران میسازد.»
[این حدیث را مسلم در باب «تحریم مناجاة الاثنین دون الثالث بغیر رضاه» روایت کرده است.]
(۷) «اِذا طَبَخْتَ مِرْقَةً فَأَكْثِرْ ماءَها وَ تَعاهَدْ جِیْرانَكَ.»
۷- «هرگاه آب گوشتی را پختی، آبش را زیاد کن و همسایهات را به یاد داشته باش (و به صورت شایسته و بایسته و نیک و پسندیده، از آن غذا به آنان بده.)»
[این حدیث را مسلم در باب «الوصیة بالجار و الاحسان الیه» روایت کرده است.]
(۸) «اِذا تَوَضَّأْتَ، فَخَلِّلْ أَصابِعَ یَدَیْكَ وَرِجْلَیْكَ.»
۸- «هرگاه وضوگرفتی، انگشتان دستها و پاهای خویش را در میان یکدیگر برآور تا آب در آنها رسد (و جایی خشک نماند و آب به تمام اعضای واجبالغسل برسد.)»
[این حدیث را ترمذی در باب «ماجاء فی تخلیل الاصابع» روایت کرده است.]
(۹) «اِذا لَمْ تَسْتَحْیِیْ، فَاصْنَعْ ماشِئْتَ.»
۹- «هنگامی که ویژگی انسانیِ شرم و حیاء را کنار نهادی، آنچه میخواهی انجام ده.»
[این حدیث را بخاری در باب «اذا لم تستحی فاصنع ما شئت» روایت کرده است.]
(۱۰) «اِذا أَكَلَ أَحَدُكُمْ، فَلْیَأْكُلْ بِیَمِیْنِهِ، وَ اِذا شَرِبَ، فَلْیَشْرَبْ بِیَمِیْنِهِ.»
۱۰- «هرگاه یکی از شما غذا خورد، با دست راست خویش بخورد؛ و هرگاه چیزی نوشید، با دست راست خویش بنوشد.»
[این حدیث را مسلم در باب «آداب الطعام و الشراب و احکامهما» روایت کرده است.]
(۱۱) «اِذَا انْتَعَلَ أَحَدُكُمْ، فَلْیَبْدَأْ بِالْیُمْنی، وَ اِذا نَزَعَ فَلْیَبْدَأْ بِالشِّمالِ لِتَكُنِ الْیُمْنی أَوَّلَهُما تُنْعَلُ، وَ آخِرَهُما تُنْزَعُ.»
۱۱- «چون یکی از شما خواست کفش بپوشد، باید نخست از راست شروع کند و کفش پای راست را بپوشد؛ و هرگاه خواست، کفشهایش را از پای بدر کند، نخست باید سمت چپ را به جلو اندازد و کفش پای چپ را بیرون نماید، تا بدینگونه، کفش پای راست، نخستین کفشی باشد که به پای میشود و آخرین آنها باشد که از پای بیرون آورده میشود.»
[این حدیث را بخاری در باب «ینزع نعله الیسری» روایت کرده است.]
(۱۲) «اِذا دَخَلَ أَحَدُكُمُ الْـمَسْجِدَ، فَلْیَرْكَعْ رَكْعَتَیْنِ قَبْلَ أَنْ یَّجْلِسَ.»
۱۲- «هرگاه یکی از شما وارد مسجد شود، پیش از این که بنشیند، دو رکعت نماز (تحیة المسجد) بخواند.»
[این حدیث را بخاری در باب «اذا دخل المسجد فلیرکع رکعتین»، و مسلم در باب «استحباب تحیة المسجد برکعتین» روایت کردهاند.]
(۱۳) «اِذا أَطالَ أَحَدُكُمُ الْغِیْبَةَ، فَلایَطْرُقْ أَهْلَهُ لَیْلاً.»
۱۳- «هر کدام از شما وقتی به سفری طولانی رفت و غیبتش طول کشید ، هرگز شب هنگام (و بدون اطّلاع قبلی)، به خانه، نزد خانوادهاش وارد نشود؛ (از این رو، اگر شب هنگام وارد شهر شد، نزد همسرش نرود تا موهای زائد بدنش را برطرف کند و موهای سرش را شانه زند و خویشتن را سر و سامان دهد.)»
[این حدیث را بخاری در باب «لایطرق اهله لیلاً اذا اطال الغیبة» روایت کرده است.]
(۱۴) «اِذا دَخَلْتُمْ عَلَی الْـمَرِیْضِ، فَنَفِّسُوْا لَهُ فِیْ أَجَلِهِ، فَاِنَّ ذلِكَ لایَرُدُّ شَیْئاً وَّ یَطِیْبُ بِنَفْسِهِ.»
۱۴- «هرگاه بر بیمار و دردمندی (به جهت عیادت) وارد شدید، دربارهی اجل و سررسید زندگی وی، دل او را خوش و شاد کنید، و بدو تسلّی و دلداری دهید و غم و رنج او را دور سازید؛ (یعنی دربارهی عمر و زندگی وی،سخنهای شیرین و اطمینانبخش بگویید؛ مانند این که خطاب بدو بگویید: «باکی نیست؛ انشاءالله، شفا و بهبود مییابی؛ هنوز از عمر تو باقی است»؛ و ...) زیرا اینگونه سخنها و تسلّی دادن شما، چیزی را که خداوند برای وی مقرّر و معیّن گردانیده است، تغییر نمیدهد، بلکه دل وی را خوش میگرداند؛ (و هدف از عیادت نیز همین است.)»
[این حدیث را ترمذی در باب «عیادة المریض» و ابن ماجه در باب «ماجاء فی عیادة المریض» روایت کردهاند.]