الْـجُمْلَةُ الْفِعْلِیَّةُ الَّتی فی اَوَّلِها «لا» اَلنّافیّة
جملهی فعلیّه که در اوّل آن «لا»ی نافیه، وارد شده باشد
(۱) «لایَدْخُلُ الْـجَنَّةَ قَتّاتٌ.»
۱- «انسان دروغپرداز و سخنچین، به بهشت راه نخواهد یافت».
[این حدیث را بخاری در باب «مایکره من النمیمة»، و مسلم در باب «بیان غلظ تحریم النمیمة» روایت کردهاند.]
(۲) «لایَدْخُلُ الْـجَنَّةَ قاطِعٌ.»
۲- «کسی که پیوند خود را با خویشاوندانش ببرد، به بهشت نخواهد رفت.»
[این حدیث را بخاری در باب «اثم القاطع» و مسلم در باب «صلة الرحم و تحریم قطیعتها» روایت کردهاند.]
(۳) «لایُلْدَغُ الْـمُؤْمِنُ مِنْ جُحْرٍ وّاحِدٍ مَرَّتَیْنِ.»
۳- «انسان با ایمان و حقگرا، از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشود.»
[این حدیث را بخاری در باب «لایلدغ المؤمن من حجر واحد مرتین»، و مسلم در کتاب «الزهد» روایت کردهاند.]
(۴) «لایَدْخُلُ الْـجَنَّةَ مَنْ لّایَأمَنُ جارُهُ بَوائِقَهُ.»
۴- «کسی که همسایهاش از شرارت او امنیّت و آرامش نداشته باشد، به بهشت زیبای خدای، نخواهد رفت».
[این حدیث را مسلم در باب «بیان تحریم ایذاء الجار» روایت کرده است.]
(۵) «لایَدْخُلُ الْـجَنَّةَ جَسَدٌ غُذِیَ بِالْـحَرامِ.»
۵- «جسدی که با حرام و ناروا تغذیه نموده باشد، به بهشت (زیبا و پرطراوت خدا) نخواهد رفت.»
[این حدیث را بیهقی از ابوبکر صدّیقس، از پیامبر جروایت کرده است.]
(۶) «لایُؤْمِنُ أَحَدُكُمْ حَتّی یَكُوْنَ هَواهُ تَبْعاً لِّما جِئْتُ بِهِ.»
۶- «هیچ یک از شما به حقیقت ایمان نمیرسد، مگر زمانی که خواست او و تمام تمایلات و غرائز نفسانی وی، تابع آنچه من از سوی خدا (از اوامر و فرامین و تعالیم و آموزههای دقیق و عمیق و ژرف و تعالیبخش و سعادت آفرین) آوردهام، باشد.»
[این حدیث را بغوی در «شرح السنّة» از عبدالله بن عمروس، و نووی در «الاربعین» روایت کردهاند؛ و نووی گفته است: اسناد این حدیث، صحیح است.]
(۷) «لایَحِلُّ لِمُسْلِمٍ أَنْ یُّرَوِّعَ مُسْلِماً.»
۷- «برای انسان حقگرا، حلال و روا نیست که مسلمان و حقگرای دیگر را بترساند (و موجبات آزار و اذیّت و چالش و دغدغه و ناآرامی و بیقراری او را فراهم آورد.)»
[این حدیث را ابوداود در باب «من یأخذ الشیء علی المزاح» روایت کرده است.]
(۸) «لاتَدْخُلُ الْـمَلائِكَةُ بَیْتاً فِیْهِ كَلْبٌ وَّ لا تَصاوِیْرٌ.»
۸- «فرشتگان (رحمت)، وارد خانهای نمیشوند که در آن، سگ یا تصویر و مجسّمه باشد.» (البته این حکم، شامل نگهداری سگ غیرشکاری و غیر گله است؛ زیرا پیامبر جدر حدیثی دیگر میفرمایند: «هرکس، سگی به جز سگ گله و یا سگ شکاری، نگهداری کند، روزانه، دو قیراط از پاداش اعمالش،کاسته میشود.» بخاری)
[این حدیث را بخاری در باب «التصاویر»، و مسلم در باب «تحریم تصویر صورة الحیوان...» روایت کردهاند.]
(۹) «لا یُؤْمِنُ أَحَدُكُمْ حَتّی أَكُوْنَ أَحَبَّ اِلَیْهِ مِنْ وّالِدِهِ، وَ وَلَدِهِ، وَالنّاسِ أَجْمَعِیْنَ.»
۹- «ایمان هیچ یک از شما کامل نمیشود، مگر آنکه من نزد او از پدر و مادر و فرزندانش و همهی مردمان،محبوبتر و خوشایندتر باشم».
[این حدیث را بخاری در کتاب الایمان، در باب «حبّ الرسول من الایمان»، مسلم و نسایی روایت کردهاند.]
(۱۰) «لا یَحِلُّ لِمُسْلِمٍ أَنْ یَهْجُرَ أَخاهُ فَوْقَ ثَلاثٍ، فَمَنْ هَجَرَ فَوْقَ ثَلاثٍ فَماتَ، دَخَلَ النّار.»
۱۰- «برای انسان حقگرا و مسلمان، حلال و روا نیست که بیش از سه روز با برادر مسلمان و حقگرای خویش قهر کند و از او دوری گزیند؛ از این رو، کسی که فراتر از سه روز از برادر خویش دوری گزیند و با او قهر نماید و بمیرد، به دوزخ درخواهد آمد.»
[این حدیث را احمد در «مُسنَد» خویش و ابوداود در باب «فیمن یهجر اخاه المسلم» روایت کردهاند.]
(۱۱) «أَلا لایَحِلُّ مالُ امْرِیءٍ اِلّا بِطِیْبِ نَفْسٍ مِّنْهُ.»
۱۱- «به هوش که (خوردن و استفاده نمودن) مال شخص، حلال و روا نیست مگر با رضایت خاطر او (که چیزی از مال و دارایی خویش را با طِیب خاطر و رضایت، بدو ببخشد).»
[این حدیث را بیهقی در باب «من غصب لوحاً فادخله فی سفینة او بنی علیه جداراً»، و دار قطنی در «کتاب البیوع» روایت کردهاند.]
(۱۲) «لاتَصْحَبُ الْـمَلائِكَةُ رِفْقَةً فِیْها كَلْبٌ وَّلاجَرَسٌ.»
۱۲- «فرشتگان (رحمت الهی)، کاروانی را که در آن سگ یا زنگ باشد، همراهی نمیکنند.»
[این حدیث را مسلم در باب «کراهیة الکلب و الجرس فی السفر» روایت کرده است.]
(۱۳) «لاتُنْزَعُ الرَّحْمَةُ اِلّا مِنْ شَقِیٍّ.»
۱۳- «مهر و محبّت، جز از دل تیره بخت، برکنده نمیشود»
[این حدیث را ترمذی در باب «ماجاء فی رحمة الناس» روایت کرده است.]