عفت و عصمت
۱- رسول خداص فرمود: «مردم در مکه داستانسرایی میکردند، من نیز شوق شنیدن آن را کردم، آن زمان کمتر از ده سال داشتم، پس به همین مقصد به راه افتادم، در مسیر راه کمی برای استراحت نشستم، در همانجا خوابم برد؛ وقتی بیدار شدم که آفتاب طلوع کرده بود».
۲- «دربارهی همان سالهای کودکی است؛ که جایی جشن عروسی بود، زنان ترانه میخواندند و دف میزدند، برای شنیدن به راه افتادم، در مسیر راه خواب بر من چیره شد و خوابیدم وقتی آفتاب طلوع کرد بیدار شدم، بجز این دو واقعه هرگز ارادهی کار ناپسند و بدی نکرد».