آنچه از شافعی درباره زکات رسیده
«خبر داد ما را» ابو عبدالله الحافظ از ابی العباس از ربیع که گفت: شافعی/در قول خدای تعالی در سورۀ ماعون آیه ۴:
﴿فَوَيۡلٞ لِّلۡمُصَلِّينَ ٤ ٱلَّذِينَ هُمۡ عَن صَلَاتِهِمۡ سَاهُونَ ٥ ٱلَّذِينَ هُمۡ يُرَآءُونَ ٦ وَيَمۡنَعُونَ ٱلۡمَاعُونَ ٧﴾[الماعون: ۴-۷] .
«وای برای نماز خوانانی که از نماز خود غافلند آنان که ریا میکنند و مایحتاج را از محتاج منع میکنند».
گوید: بعضی از اهل علم گفتند: آن زکات واجبی است.
«خبر داد ما را» ابو سعید از ابو العباس از ربیع که گفت: شافعی گوید: خدایﻷدر سوره توبه آیه ۳۴ فرموده: ﴿وَٱلَّذِينَ يَكۡنِزُونَ ٱلذَّهَبَ وَٱلۡفِضَّةَ وَلَا يُنفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ فَبَشِّرۡهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٖ ٣٤﴾[التوبة: ۳۴] .
«آنان که طلا و نقره را گنج میکنند و در راه خدا آنها را انفاق نمیکنند بشارتشان ده به عذاب دردناک».
پس خدا روشن نموده که در طلا و نقره زکات است. و در جمله: ﴿وَلَا يُنفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ﴾«و در راه خدا انفاق نمیکنند»، والله اعلم اشاره به این است که در راه او واجب شده از زکات و غیر آن. و اما دفن مال قسمی از حفظ آنست و هرگاه حفظ آن حلال باشد حلال است به دفن و غیر آن. و در این امر استدلال شده به ابن عمر و غیر او.
«خبر داد ما را» ابو سعید از ابی العباس از ربیع که گفت: شافعی/گوید: مردم بندگان خدای جل ثناؤه میباشند آنچه خواسته به ملک ایشان آورده و بر ایشان واجب کرده در آنچه به ایشان داده، آنچه خواسته. و در سوره انبیاء آیه ۲۳ فرمود:
﴿لَا يُسَۡٔلُ عَمَّا يَفۡعَلُ وَهُمۡ يُسَۡٔلُونَ ٢٣﴾[الأنبياء: ۲۳] .
«او از آنچه میکند مسؤول نیست و بندگان مسؤولند».
پس در آنچه به ایشان داده بیشتر است از آنچه بر ایشان قرار داده، و چه داده او و چه آنچه واجب کرده همه نعمتی است بر ایشان. و زکاتی قرار داده که معلوم کند در اموال ایشان حقی است برای غیر در وقتی که بر زبان رسول خود مقرر کرده است، پس برای ایشان حلال است تملک اموال، و حرام است حبس زکات، زیرا آن مقدار زکات ملک غیر ایشان است، پس روشن شده در آنچه گفتم.
و در قول خدای تعالی در سوره توبه آیه ۱۰۲:
﴿خُذۡ مِنۡ أَمۡوَٰلِهِمۡ صَدَقَةٗ تُطَهِّرُهُمۡ﴾[التوبة: ۱۰۲] .
«از اموال ایشان صدقهگیر که ایشان را پاک کنی».
یعنی هر مالک تام الملکی که آزاد باشد و دارای مال، در آن زکات است. و شافعی در این باره سخن را بسط داده است.
و بهمین اسناد شافعی در اثناء کلام در باب زکات تجارت، در ذیل قول خدای تعالی در سوره انعام آیه ۱۴۱:
﴿وَءَاتُواْ حَقَّهُۥ يَوۡمَ حَصَادِهِۦ﴾[الأنعام: ۱۴۱] .
«و بدهید حق او را روز چیدن و درو کردن آن».
گوید: و این دلالت دارد که همانا بر زراعت زکات قرار داده. و همانا شافعی قصد داشته که گندم در دست او که بدون زراعت باشد زکات ندارد.
و بهمین اسناد، شافعی در قول خدای تعالی به رسول خود در سورة توبه آیة ۱۰۳: ﴿خُذۡ مِنۡ أَمۡوَٰلِهِمۡ صَدَقَةٗ تُطَهِّرُهُمۡ وَتُزَكِّيهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَيۡهِمۡۖ إِنَّ صَلَوٰتَكَ سَكَنٞ لَّهُمۡ﴾[التوبة: ۱۰۳] .
«از اموال ایشان صدقه بگیر که ایشان را پاک و پاکیزه کنی و بر ایشان دعا کن زیرا دعای تو موجب آرامش ایشانست».
گوید: دعا وقت گرفتن صدقه است. پس سزاوار است که والی چون صدقۀ کسی را گرفت برای او دعا کند و من دوست دارم که بگوید: «آجَرَكَ اللَّهُ فِيمَا أَعْطَيْتَ وَجَعَلَهَا لَكَ طَهُورًا وَبَارَكَ لَكَ فِيمَا أَبْقَيْتَ». «خدا تو را در آنچه دادهای اجر دهد و برای تو پاک کننده قرار دهد و در آنچه باقی مانده و برایت با برکت سازد».
«خبر داد ما را» ابو عبدالله الحافظ و ابی سعید بن ابی عمرو، آن دو گفتند: خبر داد ما را ابوالعباس از ربیع بن سلیمان که گفت: شافعی در قول خدای تعالی:
﴿وَلَا تَيَمَّمُواْ ٱلۡخَبِيثَ مِنۡهُ تُنفِقُونَ وَلَسۡتُم بَِٔاخِذِيهِ إِلَّآ أَن تُغۡمِضُواْ فِيهِ﴾[البقرة: ۲۶۷] .
«و در دادن زکات جنس بد را انتخاب مکنید در حالی که شما آن را نمیگیرید مگر در آن چشم پوشی و اغماض میکنید».
گوید: و خدا داناتر است، یعنی شما برای خود جنس بد را که از کسی طلب کارید از او نمیگیرید، پس از آنچه خود نمیگیرید انفاق مکنید، یعنی جنس بد را ندهید در حالی که جنس خوب نزد شما است.