٨-٥. ایمان به روز آخرت
أ. روز آخرت یعنی روز قیامت که مردم در آن روز، برای حساب و جزا برانگیخته میشوند.
ب. ایمان به این روز، یعنی باور و یقین به آمدن آن و تمامی جزئیّاتش و عمل بر این اساس.
ت. باور و یقین به روز قیامت، بنا به دلایلی بسیار مهم به شمار میرود؛ از جمله اینکه: ایمان به روز آخرت، یکی از ارکان ششگانۀ ایمان است، این موضوع در بسیاری از متون شرعی وارد شده و ارتباط مستحکمی با ایمان به الله أ دارد، ایمانآورندگان به روز آخرت، بسیار مورد تحسین و تمجید قرار گرفته و انکارکنندگانش، بسیار نکوهش شدهاند، این روز دارای اسامی بسیاری بوده و توصیفات و سخنان فراوانی در این زمینه بیان شده، [که دلیل آن، اهمّیت قیامت و وحشت شدید در آن روز است].
ث. ایمان به این روز منجر به نتایجی مهم، اخلاقی زیبا، عبادتهایی متنوّع و تاثیراتی پسندیده برای فرد و جامعه در دنیا و آخرت میشود.
ج. مفهوم شرعی دمیدن در صور: یعنی دمیدن اسرافیل ÷ در شیپوری که به دهان گرفته و مسؤول دمیدن در آن، به هنگام برپاشدن قیامت شده است.[٥٠]
ح. اسرافیل ÷ دو بار در صور میدمد:
- نفخۀ بیهوشی [صعق]: دمیدنی که بر اثر آن، مردم به وحشت افتاده و بیهوش میشوند. وقتی الله تعالی اجازۀ پایانیافتن این دنیا را صادر مینماید، به اسرافیل دستور میدهد که در صور بدمد و در نتیجه، تمامی آنچه در آسمانها و زمین است مگر مخلوقاتی که الله متعال بخواهد، بیهوش میشوند، زمین، خاک و بیگیاه شده و کوهها فرو میریزند و هر آنچه الله ﻷ در قرآن کریم؛ بویژه در سورۀ «انفطار» و «تکویر» بیان نموده است، به وقوع میپیوندد.
این نفخه، نفخۀ بیهوشی [صعق]، ترس [فزع]، به لرزهدرآورنده [راجفه] و صیحه [آواز بلند] نام دارد.
- نفخۀ برانگیختهشدن [بعث]: دمیدنی که توسّط آن، مردم برای حضور در پیشگاه پروردگار جهانیان، زنده از قبرها بیرون میآیند.
این نفخه، أخری و رادفه [پیرو و بعدی] نیز نام دارد.
خ. در اصطلاح شرع، بعث یعنی معاد جسمانی و زندهکردن مردگان در روز قیامت برای حسابرسی و داوری در میان آنان.[٥١]
د. دلایلی از قرآن و سنّت، اجماع، عقل و فطرت سلیم دلالت بر زندهشدن مردگان دارند و نیز این کار بر مقتضای حکمت است، زیرا میطلبد که الله ﻷ مخلوقات را برای حسابرسی و دادن پاداش یا عذاب در برابر تکلیفی که بر زبان پیامبران † بر آنان لازم گشته است، دوباره زنده کند.[٥٢]
ذ. قیامت نامی از اسامی روز آخرت است که به علّت برخاستن مردم از قبرها و رفتن به سوی قیامت یا به سبب ایستادن مردم برای پروردگار جهانیان در آن روز، چنین نامی گرفته است.
ر. روز قیامت بسیار مهم و بزرگ و وحشتناک است و بندگان هرگز چنین روزی را ندیدهاند؛ در روز قیامت، ترس و اضطراب شدیدی وجود دارد و رابطههای مردم با یکدیگر، قطع میشود و خورشید به مخلوقات نزدیک میگردد.
ز. مفهوم شرعی حساب: یعنی اینکه الله تعالی در روز قیامت، بندگان را از اعمالشان آگاه میکند و کارهای خوب یا بدی که انجام دادهاند را به آنان بیان مینماید.[٥٣]
س. شیوه و کیفیّت حسابرسی: به طور خلاصه میتوان گفت: الله تعالی بندگان را در حضور خویش نگه میدارد و از آنان به سبب گناهانی که مرتکب شدند و اعمالی که انجام داده و سخنانی که بر زبان آوردند، اقرار میگیرد و آنان را از کفر یا ایمان، اطاعت یا نافرمانی و استقامت یا انحرافشان در دنیا و نیز از پاداش یا عذابی که مستحقّ آن هستند، آگاه میسازد.
ش. انواع حساب: برخی از حسابها سخت و برخی آسان هستند. انواع دیگر آن، حساب تقریر و تکریم و بزرگداشت، توبیخ و نکوهش، فضل و بخشش و مؤاخذه و مجازات بوده و متولّی آن، بخشندهترین بخشندگان، مهربانترین مهربانان و فرمانرواترین فرمانروایان است.[٥٤]
ص. قوانینی که بندگان بر اساس آنها مورد محاسبه قرار میگیرند: این حساب کاملا عادلانه است، هیچ کس به سبب جرم و گناه دیگران، مورد مؤاخذه قرار نمیگیرد، بندگان از اعمالی که پیش فرستادهاند، آگاه میشوند و نیکیها و نه بدیها چند برابر میگردند.
ض. پیش از سایر امّتها، به حساب امّت محمّد ج پرداخته میشود، اولین عملی که از بنده سؤال میگردد، نماز است، و نخستین کار فیصلهشده در میان مردم، مسألۀ خونهاست.
ط. مفهوم شرعی میزان: یعنی وسیلهای که الله تعالی در رروز قیامت، برای سنجش اعمال بندگان قرار میدهد.[٥٥] و حکمت و دلیل نهادن ترازوی اعمال، آشکارساختن عدالت الهی است.[٥٦]
ظ. نامههای اعمال: یعنی دفترها و کتابهایی که اعمال انسانها در آنها ثبت و شمارش شده است. و انتشار نامههای اعمال، یعنی آشکارکردن و توزیع آنها در روز قیامت که برخی نامۀ اعمالشان را در دست راست و برخی آن را در دست چپ و از پشت سرشان میگیرند؛ انسان مؤمن نامۀ اعمالش را با دست راست و از جلوی خویش میگیرد و خوشحال است و به دیگران مژده میدهد، امّا انسان کافر نامۀ اعمالش را به دست چپ و از پشت سرش میگیرد و واویلا سر میدهد.
ع. مفهوم شرعی حوض: مراد از حوض، آبی است که در صحرای محشر، از رود کوثر برای پیامبر ج جاری میشود.[٥٧]
غ. ساختار حوض: حوضی بزرگ و آبشخوری بخشنده و گرامی است که از آب بهشت و از رود کوثر، تأمین میشود.
آبش سفیدتر از شیر و نقره، سردتر از برف، شیرینتر از عسل و خوشبوتر از مشک است. ظروفش همچون ستارگان آسمان بوده و این حوض بسیار وسیع؛ عرضش به اندازۀ مسافت رفتن در یک ماه و طولش نیز همان اندازه و گوشههایش با هم برابرند. هر بار که از آبش خورده شود، باز زیاد و وسیع میگردد. هر کس که از آب این حوض بنوشد، دوباره هرگز تشنه نمیشود.
ف. نوشندگان و محرومان از حوض: مؤمنان صادق و پیرو شریعت از این حوض مینوشند، امّا بدعتگزاران و تحریفکنندگان و مخالفان شریعت، از آب این حوض محروم میشوند.
رسول الله ج فرمودند: «أَنَا فَرَطُكُمْ عَلَى الْحَوْضِ، وَلَأُنَازِعَنَّ أَقْوَامًا ثُمَّ لَأُغْلَبَنَّ عَلَيْهِمْ، فَأَقُولُ: يَا رَبِّ أَصْحَابِي، أَصْحَابِي، فَيُقَالُ: إِنَّكَ لَا تَدْرِي مَا أَحْدَثُوا بَعْدَكَ»[٥٨]؛ «من قبل از شما، بر حوض وارد میشوم و قطعا برای گروهی، بحث و مداخله میکنم، امّا نمیتوانم برایشان کاری انجام دهم. سپس میگویم: پروردگارا! [این افراد] امّت من هستند، امّت من هستند. [به من] گفته میشود: حتما تو نمیدانی که پس از تو، چه به وجود آوردند.» این روایت، متّفقعلیه است.
در صحیح مسلم، از ابوسعید خدری س چنین روایت شده است: «فَيُقَالُ: إِنَّكَ لَا تَدْرِي مَا عَمِلُوا بَعْدَكَ، فَأَقُولُ: سُحْقًا سُحْقًا لِمَنْ بَدَّلَ بَعْدِي»[٥٩]؛ «گفته میشود: قطعا نمیدانی که پس از تو، چه کردند! بنابراین من میگویم: هلاکت باد، هلاکت باد برای کسی که پس از من، مرتکب تغییر و [تحریف] گشت.»
همچنین در صحیح مسلم، از أمّ المؤمنین عایشه ل روایت شده است که: «فَيَقُولُ: إِنَّكَ لَا تَدْرِي مَا عَمِلُوا بَعْدَكَ، مَا زَالُوا يَرْجِعُونَ عَلَى أَعْقَابِهِمْ»[٦٠]؛ «سپس میفرماید: بدون تردید نمیدانی که پس از تو، چه کردند؛ همواره به عقب برمیگشتند [و دین را رها میکردند].»
ق. مفهوم شرعی صراط: پل کشیدهشده بر روی جهنّم تا مردم از طریق آن، به بهشت رسند.[٦١]
ك. ساختار پُل صراط: ویژگیهای این پُل در احادیث متعدّدی بیان شده است؛ از جمله در همان روایت طولانیِ منقول از ابوسعید خدری س آمده است که: «دَحْضٌ مَزِلَّةٌ، فِيهِ خَطَاطِيفُ، وَكَلَالِيبُ، وَحَسَكٌ تَكُونُ بِنَجْدٍ فِيهَا شُوَيْكَةٌ ، يُقَالُ لَهَا : السَّعْدَانُ»؛ «[پل صراط] لیز و لغزنده و دارای چنگکها و قلّابها و تیغ است که در بلندی قرار دارد و در آن، خار [های] کوچکی است که به آن، سعدان [گیاهی خاردار که شتر میخورد] گفته میشود.»
ابوسعید میگوید: «شنیدهام که این پُل، باریکتر از مو و برندهتر از شمشیر است.»[٦٢]
مردم با توجّه به اعمالشان از آن عبور میکنند؛ برخی با یک چشم برهمزدن، بعضی همچون برقی زودگذر، تعدادی مانند باد، برخی همچون اسبی تیزرو، بعضی مانند رفتن شتر، گروهی دواندوان، برخی به حالت راهرفتن عادی و بعضی به صورت خزیده از آن عبور میکنند. افرادی نیز به سرعت گرفته شده و در جهنّم انداخته میشوند، چون بر روی پُل، میخهایی وجود دارد که مردم را به سبب اعمالشان میگیرند. بنابراین هر کس از این پُل عبور کند، وارد بهشت میشود.[٦٣]
ل. مفهوم شرعی بهشت: همان سرای پُرنعمتی که الله أ در آخرت، آن را برای مؤمنان پرهیزگار و مخلص و پیرو پیامبران † آماده نموده است.[٦٤]
م. مفهوم شرعی آتش دوزخ: یعنی سرای عذابی که الله متعال در آخرت، آن را برای کافرانی که الله را تکذیب و پیامبرانش را نافرمانی کردند، آماده نموده است.[٦٥]
بهشت، درجاتی و دوزخ، درکاتی دارد.
ن. مفهوم ایمان به بهشت و دوزخ: یعنی ایمان و باور قطعی به وجود آنها و اینکه آن دو مخلوقند و همچون الله متعال ابدی هستند و هرگز فنا و نابود نمیشوند.
همچنین ایمان به تمامی نعمتهای بهشتی و عذابهای دردناک دوزخ.[٦٦]
[٥٠]- القیامة الکبری، عمر أشقر، صص ٣١- ٣٦.
[٥١]- نک: لمعة الاعتقاد شرح الشّیخ محمّد بن عثیمین، ص ١١٥؛ القیامة الکبری، ص ٥١.
[٥٢]- نک: شرح العقیدة الطّحاویّة، ص ٤٠٤؛ رسائل في العقیدة، ص ٢٩؛ أعلام السّنّة المنشورة، صص ١٠١- ١٠٣.
[٥٣]- نک: لمعة الاعتقاد، ص ١١٧؛ شرح الواسطیّة، هراس، ص ٢٠٩.
[٥٤]- همان.
[٥٥]- نک: لمعة الاعتقاد، ص ١٢٠.
[٥٦]- شرح العقیدة الطّحاویّة، ص ٤١٩.
[٥٧]- لمعة الاعتقاد شرح الشّیخ محمّد بن عثیمین، ص ١٢٣.
[٥٨]- صحیح بخاری، شمارۀ حدیث: ٦٥٧٥ و ٦٥٧٦؛ صحیح مسلم، شمارۀ حدیث: ٢٢٩٧.
[٥٩]- صحیح مسلم، شمارۀ حدیث: ٢٢٩١.
[٦٠]- همان، شمارۀ حدیث: ٢٢٩٤.
[٦١]- نک: شرح العقیدة الواسطیّة، هراس، ص ٢١٠؛ لوامع الأنوار البهیّة، ج ٢، ص ١٨٩؛ لمعة الاعتقاد شرح الشّیخ محمّد بن عثیمین، ص ١٢٦.
[٦٢]- همان.
[٦٣]- مجموع الفتاوی، ج ٣، صص ١٤٦- ١٤٧.
[٦٤]- نک: لمعة الاعتقاد، ص ١٣١.
[٦٥]- همان؛ الجنّة والنّار، عمر أشقر، صص ١٥٤- ١٦٠.
[٦٦]- نک: أعلام السّنّة المنشورة، ص ١١٥.