٢٧-٣. دیدگاه اسلام دربارۀ ترور
با توجّه به تعاریف قبلی، میتوان بخشی از دیدگاه اسلام در مورد ترور را این گونه بیان کرد:
١. حمایت از محدودۀ اسلام و دفاع از آن، ترور نیست: محدودۀ اسلام یعنی مرز شهرها و نواحی آن، چون محلّ سلطه و قلمرو دین اسلام به شمار میرود.
و دفاع از این قلمرو باعث حفاظت و نجات مسلمانان از تجاوز و ستم دشمنان میشود.
یکی از بزرگترین اهداف اسلام، این است که امّت اسلامی دارای شکوه و محترم و از دیدگاه دیگران، قدرتمند و با مهابت و متانت باشند، زیرا این صفات باعث میشود که سایر ملّتها با آنان درگیر نشوند و امنیّتشان حفظ گردد.
الله تعالی میفرماید:
﴿لَأَنتُمۡ أَشَدُّ رَهۡبَةٗ فِي صُدُورِهِم مِّنَ ٱللَّهِ﴾[الحشر: ١٣]
«[ای مؤمنان!] همانا وحشت از شما در دلهای آنان، بیشتر از [ترسشان از] الله است.»[٣٦٣]
﴿وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا ٱسۡتَطَعۡتُم مِّن قُوَّةٖ وَمِن رِّبَاطِ ٱلۡخَيۡلِ تُرۡهِبُونَ بِهِۦ عَدُوَّ ٱللَّهِ وَعَدُوَّكُمۡ وَءَاخَرِينَ مِن دُونِهِمۡ لَا تَعۡلَمُونَهُمُ ٱللَّهُ يَعۡلَمُهُمۡۚ﴾[الأنفال: ٦٠]
«و آنچه از نیرو در توان دارید را برای [مقابله با] آنان آماده سازید، و [همچنین] از اسبان بسته [ی ورزیده، مهیا کنید] تا بوسیلۀ آن، دشمن الله و دشمن خود را بترسانید، و [همچنین] دشمنان دیگری غیر از این افراد را که شما نمیشناسید و الله تعالی آنان را میشناسد [بترسانید].»
بنابراین آمادگی و قدرت و حمایت از امّت اسلام، به معنای ترور نیست، و امّتی که نتواند از خود دفاع کند و حقیقتی که دارای قدرت نباشد، هیچ خیر و فایدهای ندارد.
٢. دین اسلام از ترور و ارهابی که هدفش فساد در زمین باشد، به شدّت نهی کرده است: اسلام مردم را از هر نوع فسادی در هر یک از امور خصوصی یا عمومی منع نموده؛ فرقی نمیکند که کم یا زیاد باشد.
دلایل فراوانی از قرآن و حدیث در این زمینه وجود دارد؛ از جمله اینکه الله أ میفرماید:
﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يُعۡجِبُكَ قَوۡلُهُۥ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَيُشۡهِدُ ٱللَّهَ عَلَىٰ مَا فِي قَلۡبِهِۦ وَهُوَ أَلَدُّ ٱلۡخِصَامِ٢٠٤ وَإِذَا تَوَلَّىٰ سَعَىٰ فِي ٱلۡأَرۡضِ لِيُفۡسِدَ فِيهَا وَيُهۡلِكَ ٱلۡحَرۡثَ وَٱلنَّسۡلَۚ وَٱللَّهُ لَا يُحِبُّ ٱلۡفَسَادَ﴾[البقرة: ٢٠٤- ٢٠٥]
«و از میان مردم، کسی هست که گفتارش در [بارۀ] زندگی دنیا تو را شگفتزده میکند و الله را بر آنچه در دل خود دارد، گواه میگیرد، در حالی که او سرسختترین دشمنان است. وی هنگامی که روی بر میگرداند و میرود [و یا به ریاستی میرسد] به قصد فساد در زمین کوشش میکند و کشت و نسل را نابود میسازد، و الله متعال فساد و [تباهکاری] را دوست ندارد.»
علّامه ابن عاشور / در تبیین مفهوم فساد و عمومیّت آن میگوید: «مراد از "حرث" در آیۀ مذکور، زراعت و نسل است و نسل یعنی بچّههای حیوانات، که این واژه از "نسل الصّوف نسولاً"؛ به معنای کندهشدن و افتادن ریشۀ پشم، گرفته شده است.
از دیدگاه من، تباهی حرث و نسل کنایه از آشفتگی و نابودی آنچه احوال مردم با آن سر و سامان میگیرد، است.
آنان صاحب کشتزار و حیوانات بودند، امّا مراد آیه فقط این دو مورد نیست، بلکه هدف از آن، نابودی و هلاکت پایههای زندگی مردم است و این عبارت به عنوان مَثَل استفاده میشود.»[٣٦٤]
وی در ادامه چنین میآورد: «به همین سبب، سوزاندن شهر و سرزمین و قطع درختان در زمان جنگ ممنوع شده است، مگر اینکه فرماندۀ لشکر یقین کند که بقای اشیای مذکور باعث قدرت دشمن میشود و باعث میگردد که مدّت نبرد و مبارزه به طول انجامد.»[٣٦٥]
همچنین در جایی دیگر میگوید: «فسادکردن در زمین یعنی تبدیل اشیای مفید به اشیای مضر؛ مانند خیانت در خوردنیها، و نیز نابودی اشیای مفید بوسیلۀ سوزاندن و کشتن افراد بیگناه، و فساد در نظام و حکومتداری؛ همچون فتنه و ستمها، و همچنین تلاشهای فاسد؛ مانند انتشار نادانی و جهل، آموزش بیبندوباری و فحشا، تمجید و تحسین کفر و دشمنی با صالحان.»[٣٦٦]
بنابراین اسلام از ترور، بیزار و بری است و با آن دشمن بوده و در برابر تمامی انواعش – چنانکه بیان شد- ایستادگی و مقاومت مینماید.
اگر فردی منسوب به اسلام دست به ترور زند یا مرتکب یکی از انواعش شود، پیامد و جرم این کار بر خودش و نه بر اسلام است، همان گونه که در مواضع بسیاری از این کتاب، به مطلب مزبور اشاره شد.
[٣٦٣]- نک: أصول النّظام الإجتماعي في الإسلام، ص ٢٠٣.
[٣٦٤]- تفسیر التّحریر والتّنویر، ج ٢، ص ٢٧٠.
[٣٦٥]- همان.
[٣٦٦]- همان، ج ١، صص ٢٨٤- ٢٨٥.