دموکراسی اسلامی حقیقت یا خیال؟

مقدمه

مقدمه

الحمد لله رب العالمين والصلاة والسلام على المبعوث رحمة للعالمين سيدنا ونبينا محمد و على اله واصحابه ومن دعا بدعوته الى يوم الدين!

اما بعد!

چنانچه تاریخ شاهد است بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در نتیجۀ مجاهدت و فداکاری ملت مجاهد و قهرمان افغانستان که بیشتر از یک و نیم ملیون عزیزان خود را در راه اللهأ قربانی دادند، امریکا و همپیمانانش که دشمنی و کینه و بغض قدیم را نسبت به اسلام و مسلمانان در قلب‌های خود می‌پرورانیدند و نمی‌توانستند در مقابل ملت‌های مسلمان عرض اندام کنند زیرا مصروف جنگ سرد با شوروی و همپیمانانش بودند، از این فرصت تاریخی استفاده نموده و بدون منافس و رقیب، یکه تاز میدان گردیده و دموکراسی را به عنوان تنها راه نجات بشریت شعار خود قرار دادند, چون بسیاری از کشورهای شرق حمایت مستقیم شوروی را از دست داده بودند شعار دموکراسی را بلند کردند تا از یک طرف غرب را راضی نگه دارند و از طرفی دیگر ملت خود را خاموش کنند و همان حکام مستبد، دیکتاتور و دست نشاندۀ کمونست‌های شوروی بیرق دموکراسی را بلند کردند و از غربی‌ها دموکراتتر شدند.

بیشتر مردم به این گمانند که ضربات سنگین یازدهم سپتمبر سبب شد تا غرب و در رأس آن امریکا به یکبارگی متوجه دنیای اسلام شوند و در جهت تحمیل الگوی دموکراسی در بین کشور‌های اسلامی بکوشند، این حملات که مراکز مهم اقتصادی و نظامی امریکا را مورد هدف قرار داده بود غرب را دستپاچه کرد و سبب شد که جنگ بین المللی علیه تروریسم به زعم امریکا و در حقیقت جنگ صلیبی بر ضد اسلام بنا بگفتۀ (بوش) که این مطلب را او در کنفرانس مطبوعاتی بتاریخ ۱۶/۰۹/۲۰۰۱م بیان داشت:

(This crusade, this war on terrorism is going to take a long time)

(این جنگ صلیبی است و این جنگی که علیه تروریسم آغاز شده مدت طولانی ادامه خواهد داشت).

آغاز شود و در ضمن آن حملات فرهنگی و فشارهای غربی برای پیاده کردن دموکراسی در کشورهای اسلامی و اصلاح برنامه‌های تعلیمی که هدف آن دور کردن نسل جوان از ارزش‌های اسلامی می‌باشد آغاز شد.

با شروع حملات امریکا برای نشر دموکراسی در جهان با زور و پول و یا با ترور که همراهِ کروز و B۵۲ و F۱۶ و غیره سلاح‌های پیشرفته بدرقه می‌شد و آمیخته با تجاوزات جنسی و قتل و غارت و نابودی کامل قریه‌ها و شهرها و قتل عام مردم بیگناه توسط بمب‌های خوشه‌ای و شیمیایی و اشغال کشور‌های اسلامی همراه بود، عده‌ای فریب خورده، در کشورهای اسلامی با سردادن شعارهای دموکراسیِ اسلامی خواستند از این فرصت استثنایی استفاده کنند و یا به قول معروف از آب گل آلود ماهی بگیرند و بدین وسیله به حکومت برسند و به مردم چنین جلوه دهند که دموکراسی و اسلام هیچ فرقی ندارد بلکه دموکراسی در اسلام وجود دارد. هر مجله و هر روزنامه‌ای را که ورق بزنیم حتماً به کلمۀ دموکراسی بر می‌خوریم، اگر به رادیو و تلویزیون گوش فرا دهیم می‌بینیم و میشنویم که ملاها و استادان خود فروخته و اجیر و معاش خورِ دشمنان اسلام، این کلمه را چنان تزیین نموده و زیبا جلوه می‌دهند که گویا یکی از ارکان دین اسلام می‌باشد گر چه این سخن جدیدی نیست اما بعد از حملۀ اخیر امریکا به جهان اسلام و شروع جنگ صلیبی شدت گرفته، در حالیکه خداوند تبارک وتعالی می‌فرماید:

﴿وَلَن تَرۡضَىٰ عَنكَ ٱلۡيَهُودُ وَلَا ٱلنَّصَٰرَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ[البقرة: ۱۲۰].

«و هرگز خوشنود نمیشوند از تو یهود و نه نصاری تا آنکه پیروی کنی دین ایشان را»

در این بحث مختصر ما بر آن شدیم تا اصول فکری و اساسات نظام دموکراسی و وسایل و اسباب آن را مورد بحث و بررسی قرار دهیم و در مقابل نظام حکم در اسلام و تضاد دموکراسی با آن را واضح سازیم تا برادران و خواهران مسلمان ما و خصوصا نسل جوان فریب شعار‌های کفار و هیاهوی مسلمانان فریب خورده را نخورند و در پی برپایی حکومت عدل الهی در سایۀ بیرق لااله الا الله محمدرسول الله بکوشند و در این راه از هیچ فداکاری دریغ نورزند به امید آنروز.

ابوسعید انصارى

۱۴۲۶هـ ق