شبهه پنجم: مصلحت دعوت
میگویند: در دخول مجالس و پارلمانها مصلحتهای زیادی نهفته است، مانند: دعوت بسوی خداوند، گفتن سخن حق، تغیر بعضی منکرات وکاستن از فشارها بر دعوت و دعوتگران، و نگذاشتن این اماکن و مجالس برای کفار، کمونستان و غیره. و عدهای از آنها مبالغه نموده گفتند: مصلحت تحکیم شرع پروردگار و برپایی دینش از لابلای این مجالس و امثال آن از خیالات و خواهشات. و همۀ آنچه درین باب است پیرامون مصلحت میچرخد. در ابتداء از ایشان سوال میکنیم:
مصلحت دین و بندگان را چه کسی مشخص مینماید و آن را یقیناً میشناسد؟ پروردگار لطیف خبیر و یا شما؟ اگر گفتند: ما، میگوییم: برای شما دینتان و برای ما دین ما، آنچه را شما میپرستید ما نمیپرستیم و نه شما میپرستید آنچه را که ما آن را میپرستیم زیرا خداوندأ میفرماید:
﴿مَّا فَرَّطۡنَا فِي ٱلۡكِتَٰبِ مِن شَيۡءٖۚ﴾[الأنعام: ۳۸].
«در کتاب هیچ چیزی را فرو گذار نکردهایم».
و میفرمايد: ﴿أَيَحۡسَبُ ٱلۡإِنسَٰنُ أَن يُتۡرَكَ سُدًى٣٦﴾[القيامة: ۳۶].
«آیا انسان فکر میکند بیهوده به حال خود رها شود».
و میفرمايد: ﴿أَفَحَسِبۡتُمۡ أَنَّمَا خَلَقۡنَٰكُمۡ عَبَثٗا﴾[المؤمنون: ۱۱۵] .
«آیا پنداشتید که شما را بیهوده آفریدیم».
این دین و ملت اسلام است، اما در دموکراسی جایی برای این آیات محکم نیست زیرا انسان نزد آنها مشرع و قانون گذار است، آنها میگویند: بلی، انسان بیهوده گذاشته شده تا خودش برای خود تصمیم بگیرد. و مهم نیست اگر این تصمیم و قانونی که او آن را اختراع میکند موافق با کتاب خداوند متعال و یا مخالف با آن باشد بلکه مهم این است که خواستههای او را که با فهم ناقصش تشخیص داده بر آورده کند و با قانون اساسی معارض واقع نشود و اگر خواستند قانون را هم تغییر میدهند.
﴿أُفّٖ لَّكُمۡ وَلِمَا تَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِۚ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ٦٧﴾[الأنبياء: ۶۷].
«وای بر شما و وای بر آن چیزهایی که بجای الله میپرستید آیا نمیفهمید».
اگر گفتند: خداوند به تنهائیش حدود را تعیین میکند و مصلحتها را تقدیر مینماید زیرا خلق را آفریده است و به مصلحت هایشان آگاهتر است. به آنها میگوییم درست است زیرا الله سبحانه وتعالی میفرماید:
﴿أَلَا يَعۡلَمُ مَنۡ خَلَقَ وَهُوَ ٱللَّطِيفُ ٱلۡخَبِيرُ١٤﴾[الملك: ۱۴].
«آیا نمیداند ذاتی که آفرید و او باریک بینِ خبر دار است».
پس ما از ایشان میپرسیم: ای دعوتگران دموکراسیِ اسلامی! بزرگترین مصلحت در وجود چیست؟ که آنرا پروردگارﻷ در کتابش درج کرده است و بخاطر آن پیامبران را فرستاد وکتابها را نازل کرد و دعوت و جهاد و شهادت را مشروع نمود و بخاطر آن دولت اسلامی برپا میشود؟.
اگر گفتند که (در مصلحتهای جزئی و ثانوی مشغول گردیدن و از اصل انحراف ورزیدن).
برایشان میگوییم: نه خیر! مقصود اصلی تحقق لا اله الا الله و توحید خالص است که عبادت، دعوت، جهاد و شهادت بدون تحقق و شناخت آن پذیرفته نمیشود. و اگر گفتند که (بزرگترین مصلحت در وجود، توحید پروردگار و اجتناب از هرگونه شرک، کفر و الحاد است)، میگوییم: پس ای صاحبان خرد!! آیا معقول است که این مصلحت عظیم و این قلعۀ توحید را ویران کنید و با طاغوتیان بر نظامی غیر از نظام خداوند متعال یعنی دموکراسی توافق کنید و شرعی غیر از شرع پروردگار را پذیرفته و احترام کنید؟ پس شما با این عملکرد بزرگترین مصلحت در وجود را که عبارت از توحید و کفر ورزیدن به طاغوتیان است بخاطر مصلحتهای ثانوی، جزئی، ظنی و مرجوح ویران میکنید، این عملکردِ شما مخالفِ عقل و دین مبین اسلام است.
و چگونه عدهای از شما جرأت کرده و ادعا میکند که در این مجالس و پارلمانهایِ دین ستیز مصلحت دین نهفته است.
سپس این کدام دعوت وکدام حق است که شما مدعی هستید آن را درین مجالس دین ستیز بعد از اینکه اصل دعوت اسلامی و محور آن را رها کردید اظهار میکنید؟، آیا توحید این اصلِ اصیل و مصلحت عظیم را فراموش کردهاید؟ تا نوبت جزئیات و فرعیات دین برسد. و سپس هنگامیکه این جزئیات و فرعیات را مناقشه مینمایید، مانند کسیکه جهت تحریم شراب سعی میورزد، به چه چیز در این مطالبۀ تان مبنی بر تحریم استناد میکنید و به چه چیز استدلال و استشهاد میورزید؟ آیا میگویید: الله و رسولش ج گفتند؟؟؟ اگر این را گمان کردید، دروغ گفتید. زیرا در دین دموکراسی و قانون اساسی اعتباری برای کلام الله و رسولش ج وجود ندارد مگر آنچه را که قانون اساسی بر آن گواهی و اعتبار دهد و بر آن مسلط باشد. بدون شک که شما خواهید گفت: مادۀ ۲، مادۀ ۲۴، مادۀ ۳۸ و یا شبیه آن از قوانینِ ساختۀ بشر. پس آیا بعد از این گمراهی، ضلالت دیگری هست؟ که فرمودۀ الله و رسولش ج را رها کنید و به دنبال مادۀ چند و چند قوانین ساختۀ دست بشر باشید؟ و آیا کسیکه این راه را بپیماید عقیده، دین و توحیدی برای او باقی میماند؟ آیا به این آیت مبارک قرآن کریم دقت کردهاید؟
﴿أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِينَ يَزۡعُمُونَ أَنَّهُمۡ ءَامَنُواْ بِمَآ أُنزِلَ إِلَيۡكَ وَمَآ أُنزِلَ مِن قَبۡلِكَ يُرِيدُونَ أَن يَتَحَاكَمُوٓاْ إِلَى ٱلطَّٰغُوتِ وَقَدۡ أُمِرُوٓاْ أَن يَكۡفُرُواْ بِهِۦۖ وَيُرِيدُ ٱلشَّيۡطَٰنُ أَن يُضِلَّهُمۡ ضَلَٰلَۢا بَعِيدٗا٦٠﴾[النساء: ۶۰].
«(ای پیامبر) آیا تعجب نمیکنی از حال کسانی که میگویند که آنان به آنچه بر تو نازل شده و به آنچه پیش از تو نازل شده ایمان دارند(ولی در هنگام اختلاف)میخواهند داوری را پیش طاغوت ببرند(و حکم آن را به جای حکم الله بپذیرند) و حال آنکه به آنها فرمان داده شده است که به طاغوت ایمان نداشته باشند، و شیطان میخواهد که ایشان را بسی گمراه کند».
جواب بدهید ای داعیان دموکراسیِ اسلامی!!. ای اهل مصلحت!! ای کسانی که برای حکم بما انزل الله اشک میریزید!! آیا برپایی حکم بما انزل الله را از این راه خواهانید؟ آیا نمیدانید که این راه، راه گمراهی و انحراف است؟
و اگر فرضاً خواستۀ شما بعد از بحث و جدل در پارلمان متحقق هم گردد هرگز فیصلۀ پروردگار نیست بلکه فیصلۀ قانون اساسی و ملت است، و فیصلۀ پروردگار بجز گردن نهادن به کلام خداوند تبارک و تعالی و پذیرفتن شریعت با سینۀ فراخ، بدون چون و چرا و بندگی او نمیباشد. اما هنگامیکه این گردن نهادن به وسیلۀ نظامِ دموکراسی، قانون اساسی و فیصلۀ ملت انجام پذیرفت این فیصلۀ طاغوت است و لو در آن وقت اموری با فیصلۀ اللهﻷ توافق کند، خداوند متعال میفرماید:
﴿إِنِ ٱلۡحُكۡمُ إِلَّا لِلَّهِۖ﴾[الأنعام: ۵۷].
«نیست فرمانروایی مگر الله را» و نفرمود: فرمانروایی نیست مگر مردم را، و میفرماید:
﴿وَأَنِ ٱحۡكُم بَيۡنَهُم بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ﴾[المائدة: ۴۹].
«و فیصله نما درمیان آنها به آنچه خداوند نازل کرده است».
و نفرمود، به مانند آنچه در پارلمان و یا شورای ملی فیصله شده است، یا "به آنچه در قانون اساسی منصوص است!! ".
پس شما کجا میروید؟
﴿فَأَيۡنَ تَذۡهَبُونَ٢٦ إِنۡ هُوَ إِلَّا ذِكۡرٞ لِّلۡعَٰلَمِينَ٢٧ لِمَن شَآءَ مِنكُمۡ أَن يَسۡتَقِيمَ٢٨﴾[التكوير: ۲۶-۲۸]. «پس کجا میروید؟ این قرآن جز پند و اندرز برای جهانیان نیست، برای کسانی از شما که بخواهد راه راست را در پیش گیرد».
آیا همچنان در خواب وگمراهی قدیم تان هستید؟ آیا سرهای خویشرا در برف فرو میبرید؟ آیا تجارب امثال خویش را در دور و پیش تان نمیبینید؟ آیا به الجزایر، کویت، مصر، فلسطین و غیره ندیدید؟ آیا به یقین نرسیدید که این بازیچۀ کفری، سرگرمی زیان آور و انحرافِ شرکی و راه مسدود است؟ آیا نفهمیدید که این مجالس بازیچۀ دست طاغوت است و هر وقتی خواسته باشد آن را باز میکند و میبندد و منحل میسازد و هرگز قانونی گذاشته نمیشود تا اینکه طاغوت بر آن موافقت نکند و سپس آن را تصدیق ننماید، پس چرا بر این نظام کفری و به این ذلت آشکار پافشاری میکنید؟ سپس اینهمه داد و فریاد برمی آورید و میگویید: چگونه این مجالس را برای کمونستها و نصارا و غیره دشمنان دین بگذاریم؟ وای بر شما، خداوندأ میفرماید:
﴿وَلَا يَحۡزُنكَ ٱلَّذِينَ يُسَٰرِعُونَ فِي ٱلۡكُفۡرِۚ إِنَّهُمۡ لَن يَضُرُّواْ ٱللَّهَ شَيۡٔٗاۗ يُرِيدُ ٱللَّهُ أَلَّا يَجۡعَلَ لَهُمۡ حَظّٗا فِي ٱلۡأٓخِرَةِۖ وَلَهُمۡ عَذَابٌ عَظِيمٌ١٧٦﴾[آل عمران: ۱۷۶].
«کسانی که در کفر بر همدیگر پیشی میگیرند ترا غمگین نسازد، زیرا که آنان هیچ زیانی به الله نمیرسانند، خداوند میخواهد در آخرت بهره ای(از ثواب) برای آنان برجای نگذارد و ایشان را عذابی بزرگ است».
اگر از جملۀ ملحدان هستید و اگر میخواهید درکفر و شرکشان سهیم شوید، پس این مشارکت و همکاری با کفر برایتان مبارک باشد و لیکن بدانید که مشارکت در این حالات در مرزهای دنیا توقف نمیکند بلکه طوریکه پروردگار در سورۀ نساء بعد ازینکه از امثال این مجالس و پارلمانها برحذر میدارد و به جدایی از اهل آن و عدم نشستن با آنها امر میکند میفرماید که خداوند تبارک و تعالی کافران و منافقان را در جهنم یکجا جمع میکند.
﴿ٱلَّذِينَ يَتَّخِذُونَ ٱلۡكَٰفِرِينَ أَوۡلِيَآءَ مِن دُونِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَۚ أَيَبۡتَغُونَ عِندَهُمُ ٱلۡعِزَّةَ فَإِنَّ ٱلۡعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعٗا١٣٩ وَقَدۡ نَزَّلَ عَلَيۡكُمۡ فِي ٱلۡكِتَٰبِ أَنۡ إِذَا سَمِعۡتُمۡ ءَايَٰتِ ٱللَّهِ يُكۡفَرُ بِهَا وَيُسۡتَهۡزَأُ بِهَا فَلَا تَقۡعُدُواْ مَعَهُمۡ حَتَّىٰ يَخُوضُواْ فِي حَدِيثٍ غَيۡرِهِۦٓ إِنَّكُمۡ إِذٗا مِّثۡلُهُمۡۗ إِنَّ ٱللَّهَ جَامِعُ ٱلۡمُنَٰفِقِينَ وَٱلۡكَٰفِرِينَ فِي جَهَنَّمَ جَمِيعًا١٤٠﴾[النساء: ۱۳۹-۱۴۰].
«کسانی که کافران را به جای مومنان به سرپرستی و دوستی میگیرند آیا عزت را در پیش کافران میجویند؟ درحالیکه عزت و شوکت جملگی از آن خداست خداوند در کتاب خود بر شما نازل کرده است که چون شنیدید که به آیات الله کفر ورزیده میشود و آیات الله به بازیچه گرفته میشود، با چنین کسانی منشینید تا آنگاه که به سخن دیگری بپردازند، بیگمان در این صورت(اگر با آنها نشستید) شما هم مثل آنها خواهید بود (یعنی شریک جرم آنها خواهید بود) شکی نیست که خداوند کافران و منافقان را در دوزخ گرد میآورد».
آیا بعد از این هم یقین نکردید که شرکت در این مجالس و پارلمانها کمک و زمینه سازی برای تسلط کامل کفار بر کشور اسلامی است؟ آیا ندانستید که دموکراسی در تضاد با اسلام و عقیدۀ توحید است؟ پس چرا بسوی آن میشتابید؟ آن را برای آنها بگذارید، آری برای آنها بگذارید و از آن اجتناب کنید، و خود راه دعوت و جهاد و امر به معروف و نهی از منکر را پیش گیرید اگر میخواهید که در دوزخ هم با آنها یکجا نباشید و آن مجالس کفری را برای آنها ترک نمایید و پیروی ملت ابراهیم÷ را کنید و بگویید چنانکه نواسهاش یوسف÷ هنگامیکه در پشت پنجرۀ زندان بود فرمود:
﴿إِنِّي تَرَكۡتُ مِلَّةَ قَوۡمٖ لَّا يُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَهُم بِٱلۡأٓخِرَةِ هُمۡ كَٰفِرُونَ٣٧ وَٱتَّبَعۡتُ مِلَّةَ ءَابَآءِيٓ إِبۡرَٰهِيمَ وَإِسۡحَٰقَ وَيَعۡقُوبَۚ مَا كَانَ لَنَآ أَن نُّشۡرِكَ بِٱللَّهِ مِن شَيۡءٖۚ ذَٰلِكَ مِن فَضۡلِ ٱللَّهِ عَلَيۡنَا وَعَلَى ٱلنَّاسِ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يَشۡكُرُونَ٣٨﴾[يوسف: ۳۷-۳۸].
«بیگمان من ترک کردم ملت قومی که ایمان نمیآرند بخدا و ایشان به آخرت کافراناند و پیروی کردم ملت پدران خود ابراهیم، اسحاق و یعقوب را، نسزد که چیزی را شریک الله مقرر کنیم، این از فضل خداست برما و بر مردمان و لیکن بیشتر مردمان شکر نمیکنند».
ای قوم! از این همه خواری و ذلت نمیشرمید؟ با دینتان تمسخر میکنند، قرآنتان را مسخره میکنند، به ناموستان تجاوز میکنند، و همه دیدید و شنیدید که این مدعیان دروغین دموکراسی با اطفال و خواهران مسلمان ما در افغانستان و عراق و فلسطین و چچن و غیره بلاد اسلامی چگونه رفتار کردند؟ آیا تجاوز به ترجمانها و زنان و پیر مردان جزو قانون دموکراسی است؟ آیا ظلم و وحشت و رفتار ضد انسانی با زندانیان مظلوم و بیگناه جزو اساسات دموکراسی است؟ حتی خودتان را در داخل این مجالس دشنام میدهند و به حیثیت و آبروی تان تجاوز میکنند باز هم با بیشرمی تمام از طاغوت و مجالسش اجتناب نمیکنید و از آن بیزاری نمیجوئید و به طبل آنها میرقصید و به آن کفر نمیورزید آیا نمیدانید که الله تبارک و تعالی میفرماید:
﴿وَلَقَدۡ بَعَثۡنَا فِي كُلِّ أُمَّةٖ رَّسُولًا أَنِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَٱجۡتَنِبُواْ ٱلطَّٰغُوتَۖ فَمِنۡهُم مَّنۡ هَدَى ٱللَّهُ وَمِنۡهُم مَّنۡ حَقَّتۡ عَلَيۡهِ ٱلضَّلَٰلَةُۚ﴾[النحل: ۳۶].
«ما به میان هر امتی پیامبری را فرستادهایم که الله را بپرستید و از طاغوت (شیطان، بتان، ستمگران، مشرکان وغیره...) دوری کنید خداوند گروهی از مردم را هدایت داد و گروهی از آنان گمراهی بر آنان واجب گردید».
برادران و خواهران مسلمان!
اسلام دینی است که انسانها را از بندگیِ انسان، ذلت و خواری، گمراهی و ضلالت رهایی میبخشد و به آنها میآموزد که بگویند:
﴿إِيَّاكَ نَعۡبُدُ وَإِيَّاكَ نَسۡتَعِينُ٥﴾[الفاتحة: ۵].
«تنها ترا میپرستیم و تنها از تو یاری میطلبیم».
و خداوندأ با خارج نمودن تشریع یا قانونگذاری از دست بشر و قرار دادن آن در اختیار ذات ذوالجلال خود به انسانها آزادی حقیقی را بخشید، زیرا در سایۀ اسلام دیگر انسانی حق ندارد به انسانی زور بگوید و یا او را مطیع برنامهها و قوانین ساختۀ خود گرداند بلکه همۀ انسانها مطیع و فرمانبردار شریعت و قوانین الهی هستند زیرا حاکم حقیقی و معبود برحق اللهﻷ میباشد و قانون گذاری از خصایص و ویژگیهای ذات متعال او است، پس هیچ انسانی حق ندارد که در این امر انسانی یا مجلسی یا شورایی یا پارلمانی را با خداوندأ شریک گرداند زیرا سبب همۀ بدبختیهای انسانها همین روگرداندن از دین حق و توسل به قوانین و افکار بشری میباشد بشری که حتی اختیار شخص خود را ندارد و نمیتواند به خودش نفع یا ضرری برساند، اما خداوند تبارک و تعالی به احوال و فطرت همۀ انسانها آگاه میباشد و راه سعادت و شقاوت انسانها را میداند. آیا روگردانی از این خالق و پروردگار حکیم و دانا بدبختی وگمراهی نیست؟
حال که با دلایلی از قرآن و سنت و عقلِ سلیم، تضاد دموکراسی و اسلام را بیان نمودیم از داعیان دموکراسیِ اسلامی میپرسیم که چه احتیاجی دارید که مردم را به دموکراسیِ اسلامی دعوت میکنید؟ اگر میگویید که آنچه در دموکراسی وجود دارد در اسلام نیز میباشد پس چرا مردم را به اسلام خالص دعوت نمیکنید؟ و اگر میگویید که نظام اسلامی ناقص است و احتیاج به این دارد که با دموکراسی آن را کامل نمایید، پس این حرف شما کفرِ آشکار و مخالف آیات قرآن و سنت رسول اعظم جمیباشد زیرا دینِ اسلام دین کامل و شامل است و هیچ نقصی در آن وجود ندارد.
اما اگر ایمان کامل به اللهﻷ و رسول الله جدارید، بدانید که اسلام دین و دولت، عقیده و جهاد، اخلاق و فضایل و سیاست و معاملات میباشد و همۀ ابعاد زندگی را دربر میگیرد و بدانید که آنچه از خوبیها که به نظر شما در دموکراسی وجود دارد بهتر وکاملتر از آن در اسلام وجود دارد پس لازم است که به جای سرگردان گشتن در وادی گمراهی و ضلالت به دین خود برگردید و آن را در عمل پیاده نمایید، تا الله تبارک وتعالی نیز ما را در این هدف مقدس یاری دهد،
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِن تَنصُرُواْ ٱللَّهَ يَنصُرۡكُمۡ وَيُثَبِّتۡ أَقۡدَامَكُمۡ٧﴾[محمد: ۷].
«ای مومنان اگر(دین) الله را یاری کنید، الله شما را یاری میکند (و بر دشمنان پیروزتان میکند) و گامهایتان را استوار میگرداند».
در پایان از بارگاه الله تبارک وتعالی میخواهیم که به مسلمانان توفیق متابعت از قرآن و سنت نصیب فرماید و امت اسلامی را بیدار نماید تا فریب شعارهای کفار را نخورند و به سوی حق برگردند و با دعوت و جهاد و شهادت مجد و عظمت اسلام را اعاده نمایند.
خدایا تو برادران مجاهد ما را که برای برپایی حکومت اسلامی میرزمند و جانهای شیرین خود را فدا میکنند بر دشمنانشان پیروز گردان و کفار و منافقانِ مزدور آنها را ذلت و شکست نصیب نما بارالها تو به هر چیز قادری.
به امید برپایی بیرق لا اله الا الله محمد رسول الله در اقصی نقاط عالم
وآخر دعوانا أن الحمد لله رب العالمين