دموکراسی اسلامی حقیقت یا خیال؟

دموکراسی یعنی چه؟

دموکراسی یعنی چه؟

دموکراسی کلمۀ لاتینی است که از دو جز تشکیل شده: Demos یعنی مردم وCratie یعنی حکومت یا حکم که معنی کلی آن حکومت مردم یا حکومت برای مردم می‌باشد.

مصدر این نظام خود انسان است، حاکمیت مطلق از آن بشر است، وعقیده‌ای که این نظام از آن سرچشمه گرفته و پدید آمده است همانا عقیدۀ جدایی دین از دولت است. به اساس این عقیده دین به شکل کلی مورد انکار قرار نمیگیرد بلکه از نقش آن در ابعاد مختلف زندگی کاسته شده و در تنگنایی منحصر می‌گردد. این در حالیست که دین اسلام در طرف مخالف و نقیض این پدیده قرار دارد و عقیدۀ اسلامی می‌خواهد که روند زندگی وفق شریعت الهی باشد، و لحظه‌ای از زندگی انسان خالی از عقیده و شریعت نباشد، زیرا بر عکس نظام دموکراسی، مصدر دین اسلام وحی پروردگار می‌باشد و معیار خوبی و بدی همه چیز قرآن و سنت است نه عقل بشری. پس این دین باید در هر لمحۀ زندگی در نظر گرفته شود، بلکه این دین شاملی است که هیچ ناحیه‌ای از نواحی زندگی را خالی از آن نمی‌توان یافت [۱].

با وجود اینکه دموکراسی اصطلاحات گوناگونی دارد اما آنچه در ادبیات و فلسفۀ قدیم و جدید از آن تعبیر شده همانا تمکین مردم در حکمِ سیاسی در دولت و مرجع قرار دادن آرای اکثریت ملت در مسایل سیاسی و اجتماعی می‌باشد [۲].

یعنی مرجعیت نهایی و سخن اخیر رای ملت بوده و هیچ سخنی و مرجعی بالاتر از آن وجود ندارد، ملت برای خود قانون می‌سازد به وسیلۀ آن قانون بر مردم حکومت می‌کند [۳].

و آنچرا که اکثریت تصویب کردند به شکل قانون لازم الإجراء گردیده هیچ کس حق اعتراض و یا رد آن را ندارد و خلاصۀ مطلب اینکه دموکراسی، حکومت ملت بالای ملت و بالای خود بوده و این حکومت مردمی دارای سه بخش عمده می‌باشد که عبارتند از:

- قوۀ مقننه (تقنینی) یا قانونگذاری که وظیفۀ آن تهیه و تصویب قوانین و ملزم ساختن همه به اجرای آن می‌باشد که به نام پارلمان یا شورای ملی از آن تعبیر می‌شود.

- قوۀ مجریه یا تنفیذی که وظیفۀ آن حفظ نظام و اجرای قوانین می‌باشد و به نام‌های مختلف مانند هیئت دولت و یا کابینه و یا شورای وزیران یاد می‌شود.

- قوۀ قضائیه که وظیفۀ آن حل منازعات بین مردم طبق قوانین قوۀ مقننه و قانون اساسی می‌باشد.

ناگفته نماند که نظام دموکراسی به مرور زمان پیشرفت نموده و تغیرات گوناگونی درآن رونما گردیده است و به اشکال مختلف به اجرا در آمده، از آن جمله می‌توان از نظام ریاست جمهوری نام برد که قدرت در دست رئیس جمهوری که از طرف مردم انتخاب شده می‌باشد و رئیس جمهور وزراء را تعیین می‌کند و شکل دیگر آنکه، اکثریت در پارلمان با انتخابِ وزرای کابینه، حکومت تشکیل می‌دهند که در این حال رئیس جمهور به عنوان ناظر بین سه قوه می‌باشد و شکلهای دیگر که ذکر آن بحث را به درازا می‌کشاند و مهم اینکه با وجود اختلافات در سلیقه‌ها تنها چیزی که همۀ اشکال دموکراسی بر آن موافقند که جوهر دموکراسی نامیده می‌شود "حکومت مردم" است که همۀ اشکال و انواع به آن بر می‌گردد یعنی مردم یگانه مصدر قانون و حکومت هستند.

در ادامۀ بحث با بررسی وسایل و اسباب دموکراسی ثابت می‌سازیم که نظام دموکراسی با اسلام در تضاد بوده و هیچ وجه مشترکی بین هم ندارند وکسانی که به دنبال اجرای به اصطلاح (دموکراسیِ اسلامی)‌اند درحقیقت راهی ترکستانند.

«این ره که تو میروی به ترکستان است».

[۱] اسلام و دموکراسی. [۲] موسوعة علم السیاسة – دكتور ناظم الجاسور. [۳] الدیموقراطیة والوعي السياسي – د. امام عبد الفتاح.