حکم انتساب به مذاهب الحادی و احزاب جاهلی
۱- انتساب به مذاهب الحادی مانند: شیوعیت [اشتراکیت]، علمانیت [بیدینی]، بلوک سرمایهداری [إستثماری] و سایر مذاهب کفری، خارجشدن از دین اسلام است. لذا هر کسی خود را به یکی از این مذاهب نسبت دهد، هر چند ادعای اسلام کند دچار نفاق اکبر شده است. چون منافقین ظاهراً خود را به اسلام نسبت میدادند در حالی که در باطن با کافران بودند. خداوند میفرماید:
﴿وَإِذَا لَقُواْ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ قَالُوٓاْ ءَامَنَّا وَإِذَا خَلَوۡاْ إِلَىٰ شَيَٰطِينِهِمۡ قَالُوٓاْ إِنَّا مَعَكُمۡ إِنَّمَا نَحۡنُ مُسۡتَهۡزِءُونَ ١٤﴾[البقرة: ۱۴].
«و وقتی که به مومنان میرسیدند میگفتند: ایمان آورده ایم و وقتی با شیاطینشان خلوت میکردند، میگفتند: ما با شما هستیم، ما آنان را مسخره میکنیم».
و میفرماید:
﴿ٱلَّذِينَ يَتَرَبَّصُونَ بِكُمۡ فَإِن كَانَ لَكُمۡ فَتۡحٞ مِّنَ ٱللَّهِ قَالُوٓاْ أَلَمۡ نَكُن مَّعَكُمۡ وَإِن كَانَ لِلۡكَٰفِرِينَ نَصِيبٞ قَالُوٓاْ أَلَمۡ نَسۡتَحۡوِذۡ عَلَيۡكُمۡ وَنَمۡنَعۡكُم مِّنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ﴾[النساء: ۱۴۱].
«منافقان کسانی هستند که منتظر [رویدادی برای] شما هستند، پس اگر از طرف خدا پیروزی نصیب شما شد میگویند: مگر ما با شما نبودیم، و اگر پیروزی نصیب کافران میشد میگویند: مگر ما نبودیم که به شما امان دادیم و شما را از ضرری که مسلمانان به شما میرساندند نجات دادیم».
این منافقین حیله باز دو چهره دارند، چهرهای که با آن، با مومنین برخورد میکنند و چهرهای که با آن در میان برادران بیدین خود هستند. و دو زبان دارند، زبانی که مسلمانان آن را به ظاهر قبول میکنند و با زبان دیگر اسرار نهان خود را فاش میکنند.
﴿وَإِذَا لَقُواْ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ قَالُوٓاْ ءَامَنَّا وَإِذَا خَلَوۡاْ إِلَىٰ شَيَٰطِينِهِمۡ قَالُوٓاْ إِنَّا مَعَكُمۡ إِنَّمَا نَحۡنُ مُسۡتَهۡزِءُونَ ١٤﴾[البقرة: ۱۴].
«و وقتی که به ایمانداران میرسیدند میگفتند: ایمان آوردهایم! و وقتی که با شیاطینشان خلوت میکردند، میگفتند: ما با شما هستیم ما آنان را مسخره میکنیم».
لذا با به استهزا گرفتن پیروان قرآن و سنت، از آن دو روی برگرداندند، و منکر تسلیم حکم قرآن و سنت شدند. و دل خوش کردند به علمی که نزدشان بود و هیچگونه سودی به آنها نبخشید مگر غرور و زشتی.
و همواره مومنان پایبند به وحی الهی را به باد استهزا میگیرند. خداوند میفرماید:
﴿ٱللَّهُ يَسۡتَهۡزِئُ بِهِمۡ وَيَمُدُّهُمۡ فِي طُغۡيَٰنِهِمۡ يَعۡمَهُونَ ١٥﴾[البقرة: ۱۵] [۶۱].
«خداوند آنان را مسخره میکند و به آنان مهلت میدهد تا در سرکشی خودشان متحیر بمانند».
در حالی که خداوند دستور داده که خود را به مومنین نسبت داده و با آنها باشید.
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَكُونُواْ مَعَ ٱلصَّٰدِقِينَ ١١٩ ﴾[التوبة: ۱۱۹].
«ای کسانی که ایمان آورده اید! تقوای خدا را پیشه کنید و با صادقان باشید».
مذاهب الحادی مکتبهای فرسودهای هستند که بر باطل بنا شدهاند، کمونیستها منکر وجود خالقاند و با ادیان آسمانی دشمنی میکنند. هر کس دلخوش به این باشد که بدون عقیده زندگی کند و بدیهیات یقینی را منکر شود، در واقع عقل خود را از دست داده است. علمانیت [بیدینی] منکر ادیان است و بر مادیاتی که غیر از زندگی حیوانی هیچ توجیه و هدفی در زندگی ندارد بنا شده است. در نظام سرمایه داری تمام تلاش و هدف، جمع ثروت است، از هر راهی که باشد و مقید به هیچ حلال و حرام و رحم و شفقتی بر فقرا و مساکین نباشد، اساس اقتصادش سودخواری است که دشمنی با خدا و رسول او است و باعث نابودی پایه دولتها، افراد و مکیدن خون مردم فقیر است -کسی که ذرهای ایمان داشته باشد به جای خود، بلکه هیچ عاقلی- قبول نمیکند که با مذهبی زندگی کند، که عقل، دین و هدف صحیحی در زندگی خود ندارد که آن را دنبال و از آن دفاع کند. و از زمانی که دین از زندگی بیشتر مسلمانان رخت بر بست و از تربیت صحیح اسلامی غفلت ورزیدند و با تقلید کورکورانه تربیت شدند، زندگیشان رو به نابودی نهاد و این مذاهب در جوامع –بنام- اسلامی جا باز کردند.
۲- انتساب به احزاب جاهلی و ملی گرایی: مادی نوعی دیگر از کفر و خارج شدن از دین اسلام است، چون اسلام تعصبات و سر و صداهای جاهلی را محکوم و رد کرده است. خداوند میفرماید:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ إِنَّا خَلَقۡنَٰكُم مِّن ذَكَرٖ وَأُنثَىٰ وَجَعَلۡنَٰكُمۡ شُعُوبٗا وَقَبَآئِلَ لِتَعَارَفُوٓاْۚ إِنَّ أَكۡرَمَكُمۡ عِندَ ٱللَّهِ أَتۡقَىٰكُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٞ ١٣﴾[الحجرات: ۱۳].
«ای مردم! ما شما را از نر و مادهای خلق کردیم، و شما را دستهها و قبایل قرار دادیم تا همدیگر را بشناسید، گرامی ترین شما نزد الله با تقوی ترین شماست».
و پیامبر جمیفرماید: «لَيْسَ مِنَّا مَنْ دَعَا إِلَى عَصَبِيَّةٍ وَلَيْسَ مِنَّا مَنْ قَاتَلَ عَلَى عَصَبِيَّةٍ، وَلَيْسَ مِنَّا مَنْ غضب لعَصَبِيَّة» [۶۲]. «از ما نیست کسی که به قوم گرایی دعوت دهد. از ما نیست کسی که به خاطر قوم گرایی بجنگد. از ما نیست کسی که به خاطر قوم گرایی عصبانی و خشمگین شود».
و میفرماید: «إن الله قد أذهب عنکم عيبة الجاهلية فخرها بالاباء إنما هو مومن تقی أو فاجر شقی، الناس بنو آدم وآدم خلق من تراب ولا فضل لعربی عل عجمی الا بالتقوی» [۶۳]. «خداوند فخر و غرور جاهلی را بر شما حرام کرده، فخر به پدران را بر شما حرام کرده، انسان یا مومن متقی است یا گمراه بدبخت، مردم، نوادگان آدمند، آدم هم از خاک خلق شده، عرب بر عجم هیچ برتری و فضلی ندارد مگر به تقوی».
این حزب گراییها مسلمانان را متفرق کرده است در حالی که خداوند امر به اجتماع و همکاری بر نیکی و تقوی نموده است، و از تفرق و اختلاف نهی کرده و میفرماید:
﴿وَٱعۡتَصِمُواْ بِحَبۡلِ ٱللَّهِ جَمِيعٗا وَلَا تَفَرَّقُواْۚ وَٱذۡكُرُواْ نِعۡمَتَ ٱللَّهِ عَلَيۡكُمۡ إِذۡ كُنتُمۡ أَعۡدَآءٗ فَأَلَّفَ بَيۡنَ قُلُوبِكُمۡ فَأَصۡبَحۡتُم بِنِعۡمَتِهِۦٓ إِخۡوَٰنٗا﴾[آلعمران: ۱۰۳].
«همه به دین خدا تمسک جویید و متفرق نشوید، و به یاد بیاورید نعمتهای خدا را بر شما وقتی که با هم دشمن بودید خداوند بین قلبهایتان الفت و محبت قرار داد و با نعمتی که خدا به شما داد برادر هم شدید».
خداوند سبحان از ما میخواهد که حزبی واحد باشیم و آن حزب الله است، که موفق و رستگار است.
جهان اسلام پس از آنکه اروپا مبارزهای سیاسی و فرهنگی به راه انداخت، در برابر این تعصبات خونی، قبیلهای و ملی تسلیم شد، و مانند قضیهای علمی و حقیقتی ثابت و واقعیتی که هیچ راه فرار از آن نیست، آن را پذیرفت.
مردم از زنده کردن تعصباتی که اسلام آن را از بین برده به شیوهای شگفت انگیز دفاع میکنند، و نیز از سر و صداها و زنده کرده شعارهای ملی با نهایت افتخار دفاع میکنند و ادعا میکنند که اینها از اسلام سابقهی بیشتری دارد، و آن را بر اسلام مقدم میدانند، و این همان چیزی است که اسلام با اصرار تاکید دارد که جاهلیت است، به راستی خداوند بر مسلمانان منت نهاده که آنان را از این تعصبات نجات داده و آنها را ترغیب و تشویق کرده تا بخاطر این نعمت، شکر او را به جای آورند.
بسیار طبیعی است که مومن از جاهلیتی که مربوط به دوران قدیم یا نزدیک عصر حاضر باشد، بجز با بغض، کینه و تنفر یاد نکند، مگر نه این است که اگر کسی زندانی وشکنجه و اذیت و آزار شود، و سپس او را آزاد کنند هر وقت به یاد روزهای زندانی و شکنجه بیفتد، لرزهای سخت بر اندام او میافتد؟ و اگر کسی به بیماریی سخت و دراز مدت دچار شود تا جایی که نزدیک باشد او را بکشد، سپس شفا یابد هر گاه به یاد ایام بیماری بیافتد وجودش در هم میشکند و رنگش تغییر میکند؟ [۶۴]
لازم است بدانیم این حزب گراییها عذابی است که خداوند بر روی گردانان از شریعت او نازل کرده کسانی که دین او را انکار میکنند. میفرماید:
﴿قُلۡ هُوَ ٱلۡقَادِرُ عَلَىٰٓ أَن يَبۡعَثَ عَلَيۡكُمۡ عَذَابٗا مِّن فَوۡقِكُمۡ أَوۡ مِن تَحۡتِ أَرۡجُلِكُمۡ أَوۡ يَلۡبِسَكُمۡ شِيَعٗا وَيُذِيقَ بَعۡضَكُم بَأۡسَ بَعۡضٍ﴾[الأنعام: ۶۵].
«بگو: خدا قادر است که عذاب را از بالا و پایین بر شما بفرستد یا شما را متفرق کند و طعم جنگ و جدال با هم را به شما بچشاند».
و پیامبر جمیفرماید: «وَمَا لَمْ تَحْكُمْ أَئِمَّتُهُمْ بِكِتَابِ اللَّهِ إِلاَّ جَعَلَ اللَّهُ بَأْسَهُمْ بَيْنَهُمْ» [۶۵]. «اگر حاکمانشان به قرآن حکم نکنند، خداوند آنان را دچار اختلاف و سرگشتگی میکند».
تعصب حزبی موجب میشود که حق را از دیگران قبول نکنند. مانند یهود که خداوند دربارهی آنان میفرماید:
﴿وَإِذَا قِيلَ لَهُمۡ ءَامِنُواْ بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ قَالُواْ نُؤۡمِنُ بِمَآ أُنزِلَ عَلَيۡنَا وَيَكۡفُرُونَ بِمَا وَرَآءَهُۥ وَهُوَ ٱلۡحَقُّ مُصَدِّقٗا لِّمَا مَعَهُمۡ﴾[البقرة: ۹۱].
«وقتی به آنان گفته شود به آنچه خدا نازل کرده ایمان بیاورید میگویند: به چیزی ایمان میآوریم که بر خودمان نازل شده است، و به آنچه بعد از آن نازل شد، [قرآن] کافر میشوند، در حالی که [قرآن] حق و تصدیق کننده کتابشان [تورات] است».
تعصبشان نسبت به آداب و رسوم نیاکان، باعث شد که آنچه را که پیامبر آورده قبول نکنند هر چند میدانستند که حق است. خداوند میفرماید:
﴿وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ ٱتَّبِعُواْ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ قَالُواْ بَلۡ نَتَّبِعُ مَآ أَلۡفَيۡنَا عَلَيۡهِ ءَابَآءَنَآ﴾[البقرة: ۱۷۰].
«وقتی به آنان گفته شود: از آنچه خداوند نازل کرده پیروی کنید، میگویند: ما از چیزی پیروی میکنیم که پدران مان را بر آن یافتیم».
و پیروان این احزاب میخواهند حزبشان را جانشین اسلام کنند در حالی که خداوند با قوانین سعادتبخش اسلام بر بشریت منت نهاده است.
* * *
[۶۱] صفات المنافقین رسالهای از ابن القیم – ص (۱۹). [۶۲] مسلم [۶۳] ترمذی و غیر او. [۶۴] از رساله (ردة ولا أبابکر لها) ابو الحسن ندوی. [۶۵] قسمتی از حدیثی که ابن ماجه روایت کرده است.