ج- حکم استعانه و استغاثه از مخلوق:
استعانه: یار خواستن، کمک خواستن، یاری جستن و یاری گفتن.
استغاثه: طلب فریادرسی و درخواست حل مشکلات.
استعانه و استغاثه از مخلوق دو نوع است:
۱- استعانه و استغاثه از مخلوق در حد توانایی آنان، جایز است، خداوند میفرماید:
﴿وَتَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡبِرِّ وَٱلتَّقۡوَىٰ﴾[المائدة: ۲].
«و بر نیکی و تقوی همکاری کنید».
و میفرماید:
﴿فَٱسۡتَغَٰثَهُ ٱلَّذِي مِن شِيعَتِهِۦ عَلَى ٱلَّذِي مِنۡ عَدُوِّهِۦ﴾[القصص: ۱۵].
«پس کسی که از قوم او [موسی] بود [از موسی] خواست که او را علیه دشمنش یاری دهد».
۲- استعانه و استغاثه از مخلوق در مواردی که فقط خدا توانایی انجام آن را داد، مانند طلب کمک از مردگان، طلب فریادرسی از کسانی که در قید حیاتاند، و طلب کمک از آنها در مواردی مانند: شفای بیمار، حل مشکلات و گرفتاریها، دفع بلا و ضرر که فقط در حیطهی قدرت خداوند است. این نوع حرام و شرک اکبر است.
در زمان پیامبر جمنافقی مومنان را اذیت میکرد، برخی گفتند: برویم از شر این منافق از پیامبر جاستعانه کنیم، پیامبر جفرمود: «إنه لا يستغاث بي إنما يستغاث بالله» [۸۲]. «از من استغاثه نمیشود، فقط از الله استغاثه میشود».
پیامبر جبه کار بردن این لفظ را در حیات خود مکروه دانست هر چند از مواردی بود که در حیاتش بر انجام آن توانایی داشت، اما به خاطر حمایت از توحید، قطع وسیله شرک، ادب و تواضع نسبت به پروردگارش و هشدار به امت در خصوص مقدمات شرک در اقوال و افعال، از به کار بردن این لفظ نهی فرمودند، وقتی پیامبر جعلیرغم توانایی کاری در زندگیاش از آن نهی میکرد، چگونه بعد از فوتش که چنین توانایی ندارد از او استغاثه میشود. و از او کارهایی میخواهند که فقط خداوند بر انجام آن قادر است [۸۳]؟! ... و وقتی استغاثه از پیامبر ججایز نباشد از غیر او، به طریق اولی ناروا و شرک است.
* * *
[۸۲] طبرانی، ضعیف. [۸۳] فتح المجید (۱۹۷-۱۹۶).