گامی به سوی ایمان و یقین

تقوی

تقوی

آیۀ ۱:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِۦ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسۡلِمُونَ ١٠٢[آل‌عمران: ۱۰۲].

«ای مؤمنان، از خدا پروا کنید. چنانکه حق پروا کردن او اوست، و نمیرید مگر اینکه کاملاً مسلمان شده باشید».

آیۀ ۲:

﴿وَتَزَوَّدُواْ فَإِنَّ خَيۡرَ ٱلزَّادِ ٱلتَّقۡوَىٰ[البقرة: ۱۹۷].

ترجمه: «و توشه بردارید، همانا بهترین توشه (نزد خدا) تقوی است».

آیۀ ۳:

﴿وَمَن يَتَّقِ ٱللَّهَ يَجۡعَل لَّهُۥ مَخۡرَجٗا ٢ وَيَرۡزُقۡهُ مِنۡ حَيۡثُ لَا يَحۡتَسِبُ[الطلاق: ۲-۳].

«هر کسی از خدا بترسد، خداوند برای او (از هر مصیبت) راه نجات پیدا می‌کند. و روزی‌اش را از راههایی که گمان نمی‌کند، به او خواهد داد».

حدیث ۱: «عَنْ أَبِي هُرَيْرَةسعَنْ النَّبِيّ صقَالَ: سَبْعَة يُظِلّهُمْ اللَّه فِي ظِلّه يَوْم لَا ظِلّ إِلَّا ظِلّه: إِمَام عَادِل , وَشَابّ نَشَأَ فِي عِبَادَة اللَّه , وَرَجُل قَلْبه مُعَلَّق فِي الْـمَسَاجِد , وَرَجُلَانِ تَحَابًّا فِي اللَّه: اِجْتَمَعَا عَلَيْهِ وَتَفَرَّقَا عَلَيْهِ , وَرَجُل دَعَتْهُ اِمْرَأَة ذَات مَنْصِب وَجَمَال , فَقَالَ: إِنِّي أَخَاف اللَّه , وَرَجُل تَصَدَّقَ بِصَدَقَةٍ فَأَخْفَاهَا حَتَّى لَا تَعْلَم شِمَاله مَا تُنْفِق يَمِينه, وَرَجُل ذَكَرَ اللَّه خَالِيًا فَفَاضَتْ عَيْنَاهُ» [۱۷].

ترجمه: «ابوهریره از پیامبر اکرمصروایت می‌کند که فرمود: خداوند هفت شخص را (روز قیامت) روزی که سایه‌ای جز سایه‌ی او وجود ندارد،زیر سایه‌ی خود قرار می‌دهد».

۱- زمامدار عادل.

۲- جوانی که با عبادت خدا بزرگ شده باشد.

۳- کسی که به مسجد تعلق خاطر داشته باشد.

۴- آن دو نفری که به خاطر رضای خدا با هم دوست شده باشند.

۵- آن مردی که زنی زیبا و صاحب مقام او را به کار زشت دعوت کند اما او از ترس خدا، از آن کار اعراض نماید.

۶- کسی که مخفیانه در راه خدا صدقه دهد، بگونه‌ای که دست چپش نداند که دست راستش چه داده است.

۷- کسی که در تنهائی خدا را یاد کند و اشک از دیدگانش جاری گردد».

حدیث ۲: «عَنْ أَبِى هُرَيْرَةَ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: لاَ يَلِجُ النَّارَ رَجُلٌ بَكَى مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ حَتَّى يَعُودَ اللَّبَنُ فِى الضَّرْعِ وَلاَ يَجْتَمِعُ غُبَارٌ فِى سَبِيلِ اللَّهِ وَدُخَانُ جَهَنَّمَ» [۱۸].

ترجمه: «ابوهریره روایت می‌کند که آن حضرتصفرمود: هر کس از ترس خدا اشک بریزد، ورودش به جهنم آنچنان غیرممکن است که بازگشت دوباره‌ی شیر به پستان. و هر کس که در راه خدا گرد و خاک به چهره و لباسش بنشیند، دود جهنم بر او حرام خواهد بود».

حدیث ۳: «عن أَنَسٍسقَالَ خَطَبَ رَسُولُ اللَّهِصخُطْبَةً مَا سَمِعْتُ مِثْلَهَا قَطُّ فقال: لَوْ تَعْلَمُونَ مَا أَعْلَمُ لَضَحِكْتُمْ قَلِيلاً وَلَبَكَيْتُمْ كَثِيرًا. قَالَ: فَغَطَّى أصْحَابُ رسول اللهصوُجُوهَهُمْ، وَلَهُمْ خَنِينٌ» [۱۹].

ترجمه: «انس می‌گوید: روزی رسول‌خداصخطبه‌ای ایراد فرمود که تا آن زمان چنان خطبه‌ای نشنیده بودم. آن حضرتصفرمود. اگر آنچه من می‌دانم، شما می‌دانستید، خنده‌هایتان کم و گریه‌هایتان زیاد می‌شد. انس می‌گوید: یاران رسول‌خداصچهره‌هایشان را پوشاندند و صدای گریه بلند شد».

حدیث ۴: «عَنْ أَبِى سَعِيدٍ الْخُدْرِىِّ عَنِ النَّبِىِّ صقَالَ: إِنَّ الدُّنْيَا حُلْوَةٌ خَضِرَةٌ وَإِنَّ اللَّهَ مُسْتَخْلِفُكُمْ فِيهَا فَيَنْظُرُ كَيْفَ تَعْمَلُونَ فَاتَّقُوا الدُّنْيَا وَاتَّقُوا النِّسَاءَ فَإِنَّ أَوَّلَ فِتْنَةِ بَنِى إِسْرَائِيلَ كَانَتْ فِى النِّسَاءِ» [۲۰].

ترجمه: «ابوسعید روایت می‌کند که آن حضرتصفرمود: دنیا شیرین و سرسبز است. خداوند شما را در آن مستقر نموده تا ببیند که چگونه عمل می‌کنید. از دنیا و زنان بپرهیزید. زیرا اولین فتنه‌ای که در بنی‌اسرائیل به وجود آمد، از طریق زنها بود».

حدیث ۵: «عن ابن مسعودسعنه أن النبیصکان یقول: اللَّهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ الْهُدَى وَالتُّقَى وَالْعَفَافَ وَالْغِنَى» [۲۱].

ترجمه: «ابن مسعود روایت می‌کند که آن حضرتصهمواره چنین دعا می‌کردند: بارالها! من از شما هدایت، پرهیزگاری، پاکدامنی و استغنا مسئلت می‌جویم».

توضیح: انسان از یک سو با دعوت شیطان و نفس اماره مواجه است، و از سوی دیگر با دعوت انبیا و داعیان خدا روبرو است. نفس و شیطان او را به تمرد و نافرمانی و ظلمت دعوت می‌کنند، تا گرفتار جهنم و عذاب ابدی شوند. اما پیامبران او را به امتثال از اوامر الهی و به سوی روشنی هدایت، فرا می‌خوانند، تا راهنمای او به بهشت جاودان الهی باشند. خداوند در انسان نیروی تشخیص حق و باطل را به ودیعه نهاده است تا بتواند آن‌ها را از یکدیگر متمایز سازد. و مختار است که از آن دو راه، هر کدام را که دوست دارد، انتخاب کند. همانطور که گفته‌اند:

متاع نیک و بد بی‌مشتری نیست
یکی این را یکی آن را پسندد

متأسفانه کسانی که توانسته‌اند خود را در اختیار خدا و رسول بگذارند، و از چنگال نفس و شیطان بگریزند، بسیار اندک‌ هستند. مناظر فریبنده‌ی دنیا و نورافکن‌های کاذب آن، چشم عقل ما را خیره نموده است. شیرینی متاع دنیا در کام ما نشسته و حلاوت ذکر خدا و تلاوت قرآن و خواندن نماز را از ما ربوده است. مساجد زیبا با مناره‌های آسمان خراش از دور جلب توجه می‌کنند و چشم‌اندازهای بسیار زیبایی دارند، امّا چون فاقد نمازگزارند، درواقع ویرانه‌هایی بیش نیستند؛زیرا مسجد و خانه‌ای که در آن نماز خوانده نشود و قرآن تلاوت نگردد و یادی از خدا به میان نیاید، و بازاری که احکام خدا در آن اجرا نشود و معاملات آن خلاف دستور خدا و رسول انجام گیرد، از دیدگاه اسلام، ویرانه‌های زیبایی هستند و بس.

ما گریه کردن برای امور دنیا را خوب فراگرفته‌ایم اما اشک ریختن از ترس خدا و برای دین خدا را از یاد برده‌ایم. در حالی که فضیلت، این است که به خاطر ترس از خدا و نجات خود و دیگران، در نیمه‌های شب بپا خیزیم و با ریختن اشک در آن هنگام، از خدا بخواهیم که ما و سایر انسآن‌ها را هدایت کند و از عذاب جهنم برهاند.

برخی از یاران پیامبرصمی‌گفتند: «بهشتی که در آن نماز و بندگی وجود نداشته باشد، چه لطفی دارد؟» حقا که بهشت با تمام نعمت‌هایش صفای یک سجدۀ خدا، در این کره‌ی خاکی را ندارد. قطره اشکی که از چشم مؤمن در دل شب بر مصلی بیفتد، حداکثر بهره‌ای است که از دنیا برده است؛ شاید نتوانند لطف آن قطره اشک را در نعمت‌های بهشت بیابد؛ زیرا این جا خانۀ عمل و آن جا دار حساب است.

[۱۷] متفق‌علیه [۱۸] ترمذی صحیح. [۱۹] متفق‌علیه. [۲۰] مسلم. [۲۱] مسلم.