گامی به سوی ایمان و یقین

ارزش دنیا در مقابل آخرت

ارزش دنیا در مقابل آخرت

آیۀ ۱:

﴿ٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّمَا ٱلۡحَيَوٰةُ ٱلدُّنۡيَا لَعِبٞ وَلَهۡوٞ وَزِينَةٞ وَتَفَاخُرُۢ بَيۡنَكُمۡ وَتَكَاثُرٞ فِي ٱلۡأَمۡوَٰلِ وَٱلۡأَوۡلَٰدِۖ كَمَثَلِ غَيۡثٍ أَعۡجَبَ ٱلۡكُفَّارَ نَبَاتُهُۥ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَرَىٰهُ مُصۡفَرّٗا ثُمَّ يَكُونُ حُطَٰمٗاۖ وَفِي ٱلۡأٓخِرَةِ عَذَابٞ شَدِيدٞ وَمَغۡفِرَةٞ مِّنَ ٱللَّهِ وَرِضۡوَٰنٞۚ وَمَا ٱلۡحَيَوٰةُ ٱلدُّنۡيَآ إِلَّا مَتَٰعُ ٱلۡغُرُورِ ٢٠[الحدید: ۲۰].

«بدانید که زندگی دنیا در حقیقت بازیچه‌ای کودکانه و بیهوده و آرایش و تفاخر و خودستایی با یکدیگر و حرص جمع‌کردن مال بیشتر و فرزند زیاد است و مانند بارانی است که به موقع ببارد و پس از آن گیاهی بروید که کشاورزان را به حیرت اندازد و پس از مدتی به زردی گراید و خشک شود و از بین برود و خداوند در آخرت (دنیا‌طلبان را) عذاب سخت و (مؤمنان را) آمرزش و خشنودی نصیب خواهد کرد و زندگی دنیا جز متاعی فریبنده، چیز دیگری نیست».

آیۀ ۲:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ إِنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞۖ فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ ٱلۡحَيَوٰةُ ٱلدُّنۡيَا وَلَا يَغُرَّنَّكُم بِٱللَّهِ ٱلۡغَرُورُ ٥[فاطر: ۵].

«ای مردم، همانا وعده (های) خدا بر حق است. پس مبادا که زندگی دنیا شما را فریب دهد. (همچنین مواظب باشید) در رابطه با خدا، هیچ فریب‌دهنده‌ای (و شیطان) نتواند شما را فریب دهد».

آیۀ ۳:

﴿وَلَا تَمُدَّنَّ عَيۡنَيۡكَ إِلَىٰ مَا مَتَّعۡنَا بِهِۦٓ أَزۡوَٰجٗا مِّنۡهُمۡ زَهۡرَةَ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا لِنَفۡتِنَهُمۡ فِيهِۚ وَرِزۡقُ رَبِّكَ خَيۡرٞ وَأَبۡقَىٰ ١٣١[طه: ۱۳۱].

«(ای رسول) هرگز به متاع ناچیزی که جلو‌ه‌ی زندگی دنیا است و به برخی داده‌ایم، تا آن‌ها را در آن بیازمائیم، چشم مگشا (مدوز)؛ (زیرا) روزیِ خدای تو بهتر و پایدارتر است».

حدیث ۱: «عن الـمستورد بن شدادسقال: قال رسول‌اللهص: مَا الدُّنْيَا فِى الآخِرَةِ إِلاَّ كَمَثَلِ مَا يَجْعَلُ أَحَدُكُمْ أُصْبُعَهُ هَذِه فِى الْيَمِّ فَلْيَنْظُرْ بِمَا يَرْجِعُ» [۳۳].

ترجمه: «مستورد بن شداد روایت می‌کند که آن حضرتصفرمود: جز این نیست که مثال دنیا در مقابل آخرت مانند این است که یکی از شما انگشتش را در آب دریا فرو برد، سپس بنگرد که چقدر آب از دریا برداشته است».

حدیث ۲: «عن جابر س: أنَّ رسول الله صمَرَّ بالسُّوقِ وَالنَّاسُ كَنَفَتَيْهِ، فَمَرَّ بِجَدْيٍ أَسَكَّ مَيِّتٍ، فَتَنَاوَلَهُ فَأَخَذَ بِأُذُنِهِ، ثُمَّ قَالَ: أَيُّكُم يُحِبُّ أنْ يَكُونَ هَذَا لَهُ بِدرْهَم؟ فقالوا: مَا نُحِبُّ أنَّهُ لَنَا بِشَيْءٍ وَمَا نَصْنَعُ بِهِ؟ ثُمَّ قَالَ: أَتُحِبُّونَ أَنَّهُ لَكُمْ؟ قَالُوا: وَاللهِ لَوْ كَانَ حَيّاً كَانَ عَيْباً، إنَّهُ أسَكُّ فَكَيْفَ وَهُوَ ميِّتٌ ! فقال: فوَاللهِ للدُّنْيَا أهْوَنُ عَلَى اللهِ مِنْ هَذَا عَلَيْكُمْ» [۳۴].

ترجمه: «جابر می‌گوید: روزی رسول‌خداصدر حالی که مردم، اطرافش را گرفته و او را همراهی می‌کردند، از بازار عبور نمود، بزغالۀ مرده‌ای را دید (که در وسط خیابان افتاده است.) آن حضرتصگوش بزغاله را گرفت و به اطرافیانش فرمود: کسی از شما حاضر است که این بزغاله را به درهمی بخرد؟ گفتند: خیر، زیرا به درد نمی‌خورد. پیامبرصفرمود: دوست داشتید مال شما می‌بود؟ گفتند: سوگند به خدا اگر زنده هم ‌بود، به خاطر کوتاه بودن گوش‌هایش، برای ما ارزشی نداشت، تا چه رسد به اینکه مرده است. پیامبرصفرمود: قسم به خدا دنیا از این هم نزد خدا بی‌ارزش‌تر است».

حدیث ۳: «عَنْ أَبِى هُرَيْرَةَسقَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صالدُّنْيَا سِجْنُ الْـمُؤْمِنِ وَجَنَّةُ الْكَافِرِ» [۳۵].

ترجمه: «ابوهریرهس روایت می‌کند که آن حضرتصفرمود: دنیا زندان مؤمن و بهشت کافر است».

حدیث ۴: «عَنِ كَعْبِ بْنِ مَالِك قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: مَا ذِئْبَانِ جَائِعَانِ أُرْسِلاَ فِى غَنَمٍ بِأَفْسَدَ لَهَا مِنْ حِرْصِ الْـمَرْءِ عَلَى الْـمَـالِ وَالشَّرَفِ لِدِينِهِ» [۳۶].

ترجمه: «کعب بن مالک روایت می‌کند که آن حضرتصفرمود: اگر دو گرگ گرسنه را در رمه‌ی گوسفندان رها کنند، آن قدر ضرر نمی‌رسانند که حب جاه و مال به دین انسان ضرر می‌رساند».

حدیث ۵: «عَنْ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ نَامَ رَسُولُ اللَّهِ صعَلَى حَصِيرٍ فَقَامَ وَقَدْ أَثَّرَ فِى جَنْبِهِ فَقُلْنَا يَا رَسُولَ اللَّهِ لَوِ اتَّخَذْنَا لَكَ وِطَاءً. فَقَالَ: مَا لِى وَمَا لِلدُّنْيَا مَا أَنَا فِى الدُّنْيَا إِلاَّ كَرَاكِبٍ اسْتَظَلَّ تَحْتَ شَجَرَةٍ ثُمَّ رَاحَ وَتَرَكَهَا» [۳۷].

ترجمه: «عبدالله بن مسعود روایت می‌کند که پیامبرخداصبر حصیری ساخته شده از برگ درخت خرما، خوابیده بود. هنگامی که بیدار شد، اثر حصیر، بر پهلوی مبارک او دیده می‌شد؛ گفتیم: ای رسول‌خدا، اجازه فرمایید برای شما فرشی تهیه کنیم. پیامبرصفرمود: مرا با دنیا چه کار؟ من در دنیا مانند آن سواری هستم که از شدت گرما لحظاتی زیر سایه‌ی درختی توقف کند و سپس به راهش ادامه دهد».

توضیح: از آن جا که دنیا کشتزار آخرت است، هر لحظه‌ی آن ارزش دارد. عرق ریختن برای دنیا و جانفشانی و صرف تمام نیروها برای به دست آوردن رفاه مادی، کار هیچ عاقلی نیست. زیرا عاقل کسی است که از دنیا کمال بهره را برای آخرتش ببرد. زندگی، خوردن و خوابیدن و شهوت رانی نیست و اگر انسان در این مرحله بماند، در واقع حیوانی بیش نخواهد بود؛ زیرا به قول شاعر:

خور و خواب و خشم و شهوت، شغب است و جهل و ظلمت
حَــــیَوان خــــبر نــدارد ز جـــهان آدمـــیت

انسان، خلیفه‌ی خدا بر روی زمین است؛ از این رو، نباید همواره به خود فکر کند بلکه در اندیشه‌ی دیگران هم باید باشد و به خاطر آسایش بندگان خدا، از خود سلب آسایش کند. نه اینکه به خاطر خود، بندگان خدا را در رنج و عذاب اندازد و آسایش همه را فدای خود سازد. این زندگی و این نوع زنده ماندن است که نزد خدا ارزش دارد. بنابراین، دنیا زمین همواری است برای کشتکارانی که بذر ایمان و عمل صالح بکارند تا در آخرت، حاصل کشته‌ی خود را درو کنند.

[۳۳] مسلم. [۳۴] مسلم. [۳۵] مسلم. [۳۶] ترمذی ـ حسن صحیح. [۳۷] ترمذی ـ ح ص.