حساب و جزا
آیۀ ۱:
﴿ٱلۡيَوۡمَ نَخۡتِمُ عَلَىٰٓ أَفۡوَٰهِهِمۡ وَتُكَلِّمُنَآ أَيۡدِيهِمۡ وَتَشۡهَدُ أَرۡجُلُهُم بِمَا كَانُواْ يَكۡسِبُونَ ٦٥﴾[یس: ۶۵].
«امروز بر دهانهایشان مهر سکوت میزنیم و دستهایشان با ما سخن میگوید و پاهایشان بر کارهایی که انجام دادهاند گواهی میدهند».
آیۀ ۲:
﴿يَوۡمَ يَكُونُ ٱلنَّاسُ كَٱلۡفَرَاشِ ٱلۡمَبۡثُوثِ ٤ وَتَكُونُ ٱلۡجِبَالُ كَٱلۡعِهۡنِ ٱلۡمَنفُوشِ ٥ فَأَمَّا مَن ثَقُلَتۡ مَوَٰزِينُهُۥ ٦ فَهُوَ فِي عِيشَةٖ رَّاضِيَةٖ ٧ وَأَمَّا مَنۡ خَفَّتۡ مَوَٰزِينُهُۥ ٨ فَأُمُّهُۥ هَاوِيَةٞ ٩ وَمَآ أَدۡرَىٰكَ مَا هِيَهۡ ١٠ نَارٌ حَامِيَةُۢ ١١﴾[القارعة: ۴-۱۱].
«روزی که مردم مانند پروانهها (حیران و سرگردان) به هر سو پراکنده میشوند. و کوهها از هیبت آن (روز) مانند پشم، زده (حلاجی شده) متلاشی میشوند. کسی که ترازوی (حسنات و نیکیهای) او سنگین باشد، او در زندگی رضایتبخشی بسر خواهد برد. و امّا کسی که ترازوی (حسنات و نیکیهای) او سبک باشد، جایگاه او در قعر هاویه است. تو چه میدانی هاویه چیست و چگونه است؟! هاویه همان آتش بسیار گرم و سوزنده است».
آیۀ ۳:
﴿ وَلَوۡ تَرَىٰٓ إِذِ ٱلۡمُجۡرِمُونَ نَاكِسُواْ رُءُوسِهِمۡ عِندَ رَبِّهِمۡ رَبَّنَآ أَبۡصَرۡنَا وَسَمِعۡنَا فَٱرۡجِعۡنَا نَعۡمَلۡ صَٰلِحًا إِنَّا مُوقِنُونَ ١٢﴾[السجدة: ۱۲].
«اگر میشد که ببینی گناهکاران را در آن هنگامی که در پیشگاه پروردگارشان (برای حساب و کتاب گرد آورده اند، منظره جالبی است.) از خجالت، سر به زیر افکندهاند و میگویند: پروردگارا، دیدیم (آنچه خود را از آن به کوری زده بودیم) و شنیدیم (آنچه خود را از آن به کری زده بودیم، اکنون پشیمانیم). پس ما را به جهان باز گردان تا عمل صالح انجام دهیم؛ ما (به قیامت و فرمودهی پیامبرانت) یقین کامل داریم».
حدیث ۱: «عن الـمِقْدَادُ بْنُ الأَسْوَدِ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صيَقُولُ: تُدْنَى الشَّمْسُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مِنَ الْخَلْقِ حَتَّى تَكُونَ مِنْهُمْ كَمِقْدَارِ مِيلٍ. قَالَ سُلَيْمُ بْنُ عَامِرٍ فَوَاللَّهِ مَا أَدْرِى مَا يَعْنِى بِالْـمِيلِ أَمَسَافَةَ الأَرْضِ أَمِ الْـمِيلَ الَّذِى تُكْتَحَلُ بِهِ الْعَيْنُ. قَالَ: فَيَكُونُ النَّاسُ عَلَى قَدْرِ أَعْمَالِهِمْ فِى الْعَرَقِ فَمِنْهُمْ مَنْ يَكُونُ إِلَى كَعْبَيْهِ وَمِنْهُمْ مَنْ يَكُونُ إِلَى رُكْبَتَيْهِ وَمِنْهُمْ مَنْ يَكُونُ إِلَى حَقْوَيْهِ وَمِنْهُمْ مَنْ يُلْجِمُهُ الْعَرَقُ إِلْجَامًا. قَالَ وَأَشَارَ رَسُولُ اللَّهِ صبِيَدِهِ إِلَى فِيهِ».
ترجمه: «مقداد روایت میکند که آن حضرتصفرمود: روز قیامت خورشید به فاصلهی یک میل (هزار گام) از مردم قرار میگیرد. هر کس به اندازهی گناهان خود در عرق خویش غوطهور میشود؛ بعضی تا قوزک پا، و بعضی دیگر تا زانو و برخی تا کمر و عدهای هم تا خرخره در آن فرو میروند».
حدیث ۲: «عَنْ أَبِى هُرَيْرَةَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صقَالَ: أَتَدْرُونَ مَا الْـمُفْلِسُ. قَالُوا الْـمُفْلِسُ فِينَا مَنْ لاَ دِرْهَمَ لَهُ وَلاَ مَتَاعَ. فَقَالَ: إِنَّ الْـمُفْلِسَ مِنْ أُمَّتِى يَأْتِى يَوْمَ الْقِيَامَةِ بِصَلاَةٍ وَصِيَامٍ وَزَكَاةٍ وَيَأْتِى قَدْ شَتَمَ هَذَا وَقَذَفَ هَذَا وَأَكَلَ مَالَ هَذَا وَسَفَكَ دَمَ هَذَا وَضَرَبَ هَذَا فَيُعْطَى هَذَا مِنْ حَسَنَاتِهِ وَهَذَا مِنْ حَسَنَاتِهِ فَإِنْ فَنِيَتْ حَسَنَاتُهُ قَبْلَ أَنْ يُقْضَى مَا عَلَيْهِ أُخِذَ مِنْ خَطَايَاهُمْ فَطُرِحَتْ عَلَيْهِ ثُمَّ طُرِحَ فِى النَّارِ » [۳۰].
ترجمه: «ابوهریره میگوید: رسولخداصفرمود: آیا میدانید بیچاره به چه کسی گفته میشود؟ صحابه عرض کردند: نزد ما بیچاره کسی است که مال و ثروتی نداشته باشد. پیامبرصفرمود: امّا از امت من، بیچاره کسی است که در روز قیامت سرمایهی هنگفتی از نماز و روزه و صدقه و سایر حسنات، همراه خود دارد اما هنگامی که در پیشگاه خدا حاضر میشود، یکی میگوید: خدایا، او به من ناسزا گفته است. دیگری میگوید: به من تهمت زده است. یکی میگوید: مال مرا خورده است و دیگری میگوید: خون مرا ریخته است و مرا زده است. پس اعمال نیکش بین آنها تقسیم میشود. اگر نیکیهایش برای پرداخت حقوق آنان کفاف نکند. گناهان افراد طلبکار را بر دوشش میاندازند؛ و اینگونه با کولهباری از گناه راهی جهنم میگردد».
توضیح: قیامت، میعادگاه همهی انسانها، جنها و سایر موجودات است که به دستور خداوند در آن جا جمع میشوند و ترازوی عدل الهی جهت سنجش اعمال بندگان نصب میگردد. حاکم و محکوم، ظالم و مظلوم، عرب و عجم، سیاه و سفید و سرمایهدار و بیبضاعت، همه و همه در کنار هم، چشم به ترازو میدوزند و منتظر محاسبهی اعمال خویش میمانند. آن روز، سختترین و هولناکترین روزی است که بشر خواهد دید. در آن روز همۀ اقوام و بستگان نزدیک، بیگانه میشوند. مال و ثروت و مقام فایده ای ندارد. از دست زن و فرزند و دوست، کاری ساخته نیست. هر کسی در پیشگاه پروردگار از کوچکترین کاری که در دنیا انجام داده است، بازخواست خواهد شد.
بسیاری از صاحبان جاه و مقام دنیوی را خواهی دید که خوار و ذلیل و سرافکنده هستند و آرزو میکنند: ای کاش! هیچ مقام و قدرتی نداشتیم و خود را به این روز سیاه نمیانداختیم. امّا چون آن جا دار حساب است و هیچگونه عملی از انسان که جبران مافات کند، صورت نمیگیرد، به شدت ابراز پشیمانی میکنند و از خود، حرکاتی نشان میدهند که بیننده آنها را مست و مدهوش تصور میکند، در حالی که آنها هشیارند، اما از شدت عذاب آخرت و اینکه راه نجاتی برایشان وجود ندارد، دست به چنین حرکات عجیب و غریب و ناموزونی میزنند که به حرکات دیوانگان میماند.
بسیاری از سخنورانی که در دنیا با ایراد یک خطابه، جهان را دگرگون میکنند و میلیونها طرفدار دارند، به خیال اینکه آن جا هم، میتوانند با سخنوری و آوردن استدلال، خود را تبرئه کنند و جرمهای خود را بپوشانند، زبان به سخن میگشایند و از خود دفاع میکنند؛ غافل از اینکه آن جا دنیا نیست که کسی نتواند از ترس، جواب آنها را بدهد یا بتوانند با سخنان زیبا و خوش تراش خود، خدا را هم فریب دهند، بلافاصله جلوی آنها گرفته میشود و زبان گویای آنها که مدافعشان میباشد، بخواست خدا از کار میافتد. و اعضای بدنشان یکی یکی به جرمهایی که انجام دادهاند، گواهی میدهند. سرانجام آنقدر خجل و سرافکنده میشوند که آرزو میکنند ای کاش با مرگ، همه چیز پایان میپذیرفت و ما تبدیل به مشتی خاک میشدیم.
[۳۰] مسلم.