زندگی نامه پیامبر صلی الله علیه وسلم برای کودکان و نوجوانان - جلد اول

مقدمه

مقدمه

«الحمد لله رب العالمين والصلاة والسلام على سيد المرسلين وعلى آله وصحبه أجمعين».

سراسر زندگی پیامبر جنهفته از رازها و رمزهایی است که هیچ‌کس، حتی نزد‌‌یکترین یاران و اصحابش و فراتر از آن همسران و فرزندانش نیز نتواستند به آن راز‌های درونی پی ببرند و آن را به طور کامل بشناسند.

همزمان با ظهور پیامبر ج، جهان در آستانه‌ی سقوط و هلاکت قرار گرفته بود و لازم بود تا انسانی خستگی‌ناپذیر و دلسوز از جانب خداوند متعال، به پیامبری مبعوث گردد تا دنیا را از این فلاکت و بد‌بختی نجات دهد و آن‌ها را به سوی سعادت و خوشبختی رهنمون سازد.

آری، سنت خداوند بر این قرار گرفته است که هر‌گاه انسان‌ها پا را از محدوده‌‌ی شریعت و دین فراتر بگذارند و در ورطه‌ی سقوط و هلاکت قرار گیرند، و راه نجاتی برای آنان نتوان جستجو نمود، یکی از انسان‌های صالح و شایسته‌ی همان دوره را به عنوان منجی و پیامبر انتخاب می‌نماید تا حجّت را بر آنان تمام گرداند و هیچ‌کس را مجالی برای بهانه‌تراشی و عذر مبنی بر این‌که احکام و دستورات خداوند به ما نرسیده و بیان نگردیده، باقی نماند.

پیامبر جدر جامعه‌ای چشم به دنیا گشود که قتل و غارت و خونریزی و زنده به گور کردن دختران جزو افتخارات هر قوم و قبیله‌ای محسوب می‌گردد؛ بنابراین از همان ابتدا با وقایع و تحولات بسیار جانکاه و طاقت فرسایی روبرو گردید که شخصی غیر از پیامبر جبه راحتی نمی‌توانست از پسِ آن همه مشکلات برآید.

پیامبر جاز همان ابتدا نزد‌یکترین افراد به خویش (پدر و مادر) را از دست داد و از این واقعه‌ی ناگوار مدّتی نگذشته بود که تکیه گاه بعدی خود (عبدالمطلب) را نیز از دست داد و با مرگ عبدالمطلب تاریخ جدیدی در زندگی پیامبر جآغاز گردید؛ چون پیامبر جبه عمویش، ابوطالب سپرده شد و از آن‌جایی‌که ابو طالب فردی فقیر و محتاج بود، پیامبر جنمی‌توانست از این وضعیت عمویش چشم بپوشد؛ لذا برای این‌که مددکار عمویش گردد به شبانی می‌پرداخت و از این راه امرار معاش می‌نمود. چوپانی از جنبه‌های گوناگون با فطرت درونی پیامبر جمناسب بود؛ چرا که بیشتر ساعات روز را به تفکر راز و نیاز با پروردگار می‌پرداخت و از این راه با معبود و محبوب واقعی‌اش ارتباط برقرار می‌نمود واز محیط کفر و شرک آلود مکه به دور بود.

پیامبر جاز این‌که عرب‌ها از معبود واقعی خویش را فراموش کرده‌اند و سنگ‌ها و چوب‌های بی‌خاصیتی را می‌پرستند که نمی‌توانند هیچ یک از نیازهایشان را بر آورده سازند و یا نفعی را به کسی برسانند و یا ضرری را از کسی دفع نمایند، بسیار اندوهگین و ناراحت بود؛ اما نمی‌توانست عقیده‌ی واقعی خویش را بیان نماید؛ چرا که برای ایشان همان مشکلاتی را ایجاد می‌نمودند که بعد از بعثت به وجود آوردند.

صداقت و درستکاری پیامبر جزبانزد خاص و عام شده بود و ایشان را به نام «محمّد امین» می‌شناختند تا این‌که این صداقت و درستکاری به گوش زنی نجیب و شریف و در عین حال ثروتمند و پولدار به نام «خدیجه» رسید. خدیجه از پیامبر جبرای رفتن به تجارت در شام دعوت نمود و غلام خویش «میسره» را نیز همراه ایشان فرستاد تا تمامی جنبه‌های اخلاقی و رفتاری پیامبر جرا مدّنظر داشته کاروان تجاری به شام رسید و با سودی بسیار زیاد به شهر مکه بازگشت و خدیجه پی برد تنها کسی که می‌تواند به آرزوهای قلبی او جامه‌ی عمل بپوشاندد، پیامبر جخواهد بود، لذا ازدواج میان پیامبرجو خدیجه شکل گرفت.

پیامبر جبیشتر اوقاتش را به راز و نیاز با پروردگار در غاری به نام «حَرا» می‌گذراند و حتی شب‌های متوالی را در این غار سپری می‌نمود و در یکی از همین روزها بود که جبرئیل÷بر پیامبر جنازل شد و وظیفه‌ی خطیر نبوّت را بر دوش ایشان گذاشت. از این پس پیامبر جمی‌بایست شبانه روز مردم را به سوی توحید و یکتاپرستی دعوت نماید.

پیامبر جاز همان ابتدای نزول وحی مکلف شد تا این دعوت را از خانواده‌ی خویش شروع نماید و پس از آن، این دعوت را علنی سازد؛ بنابراین اولین افرادی‌که به پیامبر جایمان آوردند، از خانواده‌ی خود پیامبرجبودند و خدیجه در تمامی مراحل دعوت پیامبر جبازویی نیرومند و توانا برای ایشان بود و در این مدت تمامی اموال و ثروت خدیجه برای تبلیغ و انتشار اسلام صرف گردید.

آزار و اذیت کفّار نسبت به پیامبر جو اصحاب و یارانش روز به روز افزایش می‌یافت و پیامبر جبرای کاستن این فشار هر روز تصمیمی اتخاذ می‌نمود که از آن جمله می‌توان به سفر به طائف، هجرت به حبشه و بالاخره هجرت به مدینه، اشاره نمود.

با ورود پیامبر جبه مدینه، و دعوت و تبلیغ اسلامی شکلی تازه به خود گرفت و تا حدودی از آزار و اذیت پیامبر جو مسلمانان کاسته شد و مردم مدینه نیز با آرامشِ خاطرِ بیشتری نسبت به گذشته به زندگی خود ادامه می‌دادند؛ چرا که تا قبل از ورود پیامبر جبه مدینه دو گروه مهم «اوس و خزرج» که در مدینه زندگی می‌کردند. به طور دائم با یکدیگر در جدال و ستیز بودند که به طور مثال می‌توان به جنگ‌های «بُعاث» که هفتاد سال به طول انجامید، اشاره نمود.

احکام و قوانین دینی از جمله نماز، روزه، حج، جهاد و... در مدینه بر مسلمانان واجب گردید و مقابله و رویاروین مستقیم کفار و مسلمانان در مدینه به وقوع پیوست و در تمامی مراحل این در گیری، تا زمانی که مسلمانان متکی به خداوند بوده و فریب تجهیزات و تعداد افراد و سپاهیان خود را نخورده، پیروز گشتند و خداوند هم در تمام مراحل مسلمانان را یاری نمود.

دعوت پیامبر جروز به روز در حال پیشرفت و تکامل بود و این پیشرفت با پیروزی مسلمانان در فتح مکه به اوج خود رسید و حکومت اسلامی از آن تاریخ به بعد، همانند حکومتی مستقل و نیرومند در کنار سایر حکومت‌ها قرار گرفت و حتی حکومت‌های نیرومندی مانند ایران و روم از این پیشرفتِ چشمگیر به ترس و وحشت افتاده بودند.

عُمرِ مبارک و شریف پیامبر جمراحل پایانی خویش را سپری می‌نمود بنابراین تصمیم گرفت تا برای زیارت خانه‌ی خدا، رهسپار مکه گردد و در آنجا سخنان لازم و چگونگی ادای حج را به مسلمانان آموخت؛ چون این اولین و آخرین حجی بود که پیامبر جبه جا آورد بود. زیارت خانه‌ی خدا به پایان رسید و مسلمانان همراه پیامبر جوارد مدینه شدند و از این هنگام بیماری پیامبر جشروع گردید.

بیماری پیامبر جدو هفته طول کشید و در این مدّت ابو بکرساز جانب پیامبر جامامت نماز را بر عهده گرفت. بیماری پیامبر جروز به روز اوج می‌گرفت و لحظه‌های آخر زندگی پیامبر جنزدیک می‌شد و بالاخره پیامبرجاین دار فانی را وداع گفتند. «إِنَّا لِلهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ».

لحظات وفات پیامبر جلحظاتی حساس و پر‌هیاهو بود و تاریخ روزی اندوهبارتر از آن روز را در خود احساس نکرده و ندیده بود. مسلمانان نمی‌توانستند باور کنند که شخصیتی همانند پیامبر جروزی این دنیا را وداع خواهد نمود؛ چرا که آنان روز به روز با پیامبرجبیشتر انس و الفت می‌گرفتند و گفتار و دیدار و همه‌ی اعمال و حرکات او برای مسلمانان نهایت سعادت و خوشبختی محسوب می‌گردید و آنان انتظار داشتند همان‌ گونه که پیامبر جتربیت و راهنمایی خودشان را بر‌ عهده داشته است، تربیت فرزندانشان را نیز برعهده بگیرد. امّا خواستِ خدا غیر از این بود و مرگ را به عنوان سر نوشت نهایی انسان‌ها قرار داده است.

کتابی که هم اکنون در اختیار شما خوانند‌گان محترم قرار گرفته است، نگاهی گذرا و کوتاه به زندگی پیامبر جدارد که با مطالعه‌ی آن می‌توان به نکات بارز و نمونه‌ی زندگانی ایشان پی برد و ایشان را به عنوان نمونه و الگوی واقعیِ زندگی در تمامی صحنه‌ها و امور مدّنظر قرار داد.

از خداوند خواستاریم تا سیرت واقعی پیامبر جرا در تمامی جوانب زندگی ما قرار دهد. آمین!

والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته

محمّد علی خالدی (سلطان العلماءِ)