زندگی نامه پیامبر صلی الله علیه وسلم برای کودکان و نوجوانان - جلد اول

ملاقات با «بحیری» راهب مسیحی

ملاقات با «بحیری» راهب مسیحی

پیامبر جبا وجود این که نوجوانی کم سن و سال بود، اما کار و تلاش را بسیار دوست می‌داشت و می‌خواست با کار و فعالیتش زحمات عمویش، ابوطالب را که مردی فقیری بود، جبران نماید.

هنگامی که پیامبر جبه سن ۱۲ سالگی رسید، ابو طالب قصد تجارت به شام را نمود. پیامبر از اینکه عمویش از او جدا می‌شد، سخت افسرده و ناراحت شده بود، وقتی که ابو طالب پیامبر را در چنین حالتی دید، دلش به رحم آمد و او را با خود به شام برد. در بین راه به قریه‌ای به نام «بُصری» رسیدند – که از توابع شام می‌باشد و این منطقه هنوز تحت سلطه‌ی رومیان قرار داشت – که در آنجا راهبی به نام «بُحیری» زندگی می‌کرد. از آن‌جایی که خصوصیات پیامبر در کتاب‌های پیشین از جمله «تورات» و «انجیل» آمده است، لذا «بحیری» خصوصیات پیامبر جرا در «انجیل» مطالعه نموده بود و هر کاروانی به آنجا سر می‌زد تا شاید خصوصیات پیامبر جدید را که در «انجیل» وعده داده شده است، در آن شخص بیابد. به محض اینکه کاروان به آنجا رسید، «بحیری» به آنجا شتافت؛ در حالی که پیش از آن هیچ‌گاه به نزد کاروانیانی که در آنجا اقامت می‌گزیدند، نمی‌آمد.

بحیری، همه‌ی افراد کاروان را از نظر گذراند تا این‌که به پیامبر جرسید و گفت: این، سرور جهانیان است که خداوند او را برای هدایت و راهنمایی تمام عالمیان فرستاده است.

کاروانیان وقتی که از بحیری سؤال کردند که از کجا می‌دانی که این، پیامبر خواهد شد و هدایت جامعه را بر عهده خواهد گرفت؟ او در جواب به آن‌ها گفت: وقتی که شما قصد ورود به شهر را داشتید، همه‌ی سنگ‌ها و درخت‌ها به سجده افتادند و سنگ‌ها و درختان برای کسی جز پیامبران سجده نمی‌کنند.

بعد از آن، همه‌ی آن‌ها را به خاطر گرامی داشت «پیامبر» به دعوتی فراخواند و سپس به ابو طالب گفت: او را با خود به «شام» نبر؛ زیرا ترس آن است که از جانب «رومیان» و «یهودیان» به او آسیبی برسد. ابو طالب نیز پیامبر جرا همراه یکی از فرزندانش به مکه فرستاد.