زندگی نامه پیامبر صلی الله علیه وسلم برای کودکان و نوجوانان - جلد سوم

۱- غزوه‌ی بنی مصطلق

۱- غزوه‌ی بنی مصطلق

در شعبان سال پنجم هجری به پیامبر جخبر دادند که «حارث بن ابی ضرار»، رئیس قبیله‌ی بنی مصطلق قصد حمله به مدینه را دارد. پیامبر ج«بُرَیده اَسلمی» را برای روشن شدن درستی این موضوع نزد قبایل بنی مصطلق فرستاد. «بُریده» نزد حارث بن ابی ضرار رفت و با او در این ارتباط به بحث و گفتگو پرداخت. بعد از آن به مدینه برگشت و ماجرا را برای پیامبرجتعریف نمود.

پیامبر جوقتی که تصمیم قطعی حارث برای حمله به مدینه را شنید، قصدِ جنگ به سوی قبیله‌ی بنی مصطلق نمود و زید بن حارث را در مدینه جانشین خود کرد.

رئیس قبیله‌ی بنی مصطلق فردی جاسوس را برای اطلاع از تعداد سپاهیان اسلام به سمت سپاهیان اسلام اعزام کرد که به دست مسلمانان کشته شد. خبر کشته شدن فرد اعزامی به سوی سپاه اسلام و همچنین حرکت پیامبر جو یارانش به سوی قبیله‌ی بنی مصطلق، «حارث بن ابی ضرار»، رئیس آن قبیله را دچار ترس و هراس نمود.

پیامبر جوقتی که به ناحیه‌ای به نام «مُریسیع» رسید، آماده‌ی نبرد شد. از طرفی دیگر حارث نیز خود را برای نبرد آماده کرده بود.

پیامبرجهمانند همیشه قبل از جهاد، آنان را به اسلام دعوت نمود، اما از آن‌جایی که آنان دعوت اسلام را نپذیرفتند، با یکدیگر مشغول جنگ گردیدند. هر دو سپاه ساعتی به تیراندازی علیه یکدیگر پرداختند. بعد از آن، مسلمانان به کفار حمله کردند؛ به گونه‌ای که حتی مجالی برای فرار باقی نماند.

«تعداد ده نفر از کافران کشته شد و بقیه به اسارت درآمدند. در این غزوه، زنان و فرزندان کفار که همراه آنان بود، نیز به اسارت در آمدند. در میان این اسیران، «جویریه»، دختر رئیس قبیله‌ی بنی مصطلق وجود داشت که به ازدواج پیامبر جدر آمد. وقتی که مسلمانان از ازدواج پیامبرجو جویریه اطلاع حاصل نمودند، به احترام پیامبر جتمامی اسیران را آزاد کردند و این یکی از تدابیر مهم و با ارزش پیامبر جبود که در این غزوه به کار بردند که نتیجه‌ی آن، آزادی تمامی اسیران بود.